پاورپوینت کامل نقـد و بررسی نظـریه کسب ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقـد و بررسی نظـریه کسب ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقـد و بررسی نظـریه کسب ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقـد و بررسی نظـریه کسب ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

>

چکیده

نظریه کلامی «کسب» از نظریات اختلافی در میان متکلمان است و مباحث مربوط به آن از دقیق ترین مباحث کلامی به شمار می رود. این نظریه در پاسخ به پرسش حدود اختیارات آدمی است که همواره مورد اختلاف بوده است.

هر چند هدف اصلی کسبیون نه یافتن حدود مسئولیت های فردی بلکه اثبات حضور دائمی خداوند بوده است. این نظریه با تمام ابهامات خود باعث محدودیت خداوند است و با غرض ما در تناقض است.

با بررسی این نظریه در می یابیم که کسانی هم که قائل به این نظریه هستند در بین خود اختلافات بسیاری دارند و هر یک تقریرات مختلفی از آن نظریه ارائه داده اند. لذا در این مقاله کوشش شده است تا با بررسی این نظریه و تقریرات آن نظر صحیح مشخص شود.

مقدمه

مشهور بین اشاعره این است که «کسب» عبارت است از تقارن میان فعل خداوند با قدرت و اراده انسان، بی آن که قدرت انسان در پیدایش فعل تأثیری داشته باشد و نقش انسان در این باره فقط ظرف بودن برای فعل است.

در این مقاله سعی بر این است تا ضمن بیان نظریات و ادله آن ها، پاسخ هایی ارائه شود. نگارنده بر این باور است که همان راه حلی که از طرف ائمه معصومین (ع) برای جمع بندی دو نظریه جبر و تفویض بیان شده صحیح می باشد.

چیستی کسب

در میان اشاعره «کسب» عبارت است از متعلق بودن قدرت واراده بنده به فعل مقدور، در این مورد گفته اند که افعال عباد فقط به قدرت خداوند واقع می شود و قدرت بندگان را در این افعال تأثیری نیست بلکه خداوند عادت را چنین جاری کرده است که در بنده قدرت و اختیاری ایجاد کند که هر گاه مانعی در مقابل آن نباشد فعل مقدور مقارن آن ایجاد شود (فرهنگ علم کلام / ۸۹)؛

بنابراین فعلی که از بنده صادر شده، مخلوق خداست، بدین سبب که خداوند مبدع و محدث آن بوده و بنده آن را کسب کرده و این کسب بگونه ای است که این فعل که مخلوق خداست بدون واسطه و اراده و اختیار بنده ایجاد شده و بنده هیچ دخلی و تصرفی ندارد.

کسب در تحصیل اعمال خیر است که به وفق اقتضای فطرت است. اکتساب در به دست آوردن چیزی از روی حیلت شیطانی بر خلاف سیرت و سنت خلقت است (حسن زاده آملی، ۱۳۷۹: ۴۱). لذا با استناد بر آیه « لَهَا مَا کسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکتَسَبَتْ » (بقره / ۲۸۶)؛ کسب را به تحصیل اعمال خیر که مخلوق خداوند باشد نسبت داده اند.

در اصطلاح منطقی، «کسب» عبارت از فعلی است که موجب جلب منافع و یا دفع مضار است و از این جهت فعل خدا موصوف به کسب نشود و به عبارت دیگر کسب عبارت از مباشرت اسباب است بالاختیار و بدین معنی است که گویند: الکسب صرف العبد قدرته (فرهنگ معارف اسلامی / ج ۳ / ۱۵۷۱).

چرایی کسب

از تلاقی در نظریه ضد و نقیض، جبر و تفویض که هر کدام از ادله عقلی و نقلی برخوردار بودند این سؤال مطرح شد که راه حل و جمع بین این دو نظریه چیست؟

در جواب این سؤال دو راه حل مطرح گردید که یکی از طرف ائمه معصومین b و دیگری نظریه کسب است. از آنجا که کسب یکی از واژه هایی است که در برخی از آیات قرآن کریم استفاده شده، کسبیون در بیان دیدگاه خود از آن سود جسته و استناد به آن آیات می کنند:

« لَهَا مَا کسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکتَسَبَتْ » (بقره/۲۸۶)؛

« مَا أَصَابَکم مِّن مُّصِیبَهٍ فَبِمَا کسَبَتْ أَیْدِیکمْ » (شوری/۳۰).

چنان چه غزالی در انتخاب این نظریه می نویسد:

المراد عملاً به ظاهر الآیه: « لَهَا مَا کسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکتَسَبَتْ » (طوسی، ۱۴۱۳ ق: ۱۹۶).

طبق گفته غزالی انتخاب این نظریه از ظاهر این آیه بوده است.

تقریرات مختلف نظریه کسب

تقریر ابوالحسن اشعری

ابوالحسن اشعری، «کسب» را واقع شدن شی از عبد، بوسیله قدرت و قوه حادث هم زمان با واقع شدن فعل تعریف می کند. اشعری در این باره می نویسد:

«حقیقه الکسب انّ الشیء وقع من المکتسب له بقوه محدثه. ..» (اشعری، بی تا: ۱/۷۶).

یعنی حقیقت کسب این است که وقوع هر فعلی از عبد به جهت قدرت حادثی است که این قدرت حادث همزمان با وقوع فعل از طرف خداوند در انسان ایجاد شده. اشعری بر این عقیده است که قدرت حادث خداوند مقارن با فعل عبد می شود.

تقریر ابومنصور ماتریدی

ابو منصور ماتریدی نسبت به ابوالحسن اشعری این نظریه را به اعتدال رسانده و با منطق بیشتری نسبت به آن برخورد کرده و بر جنبه اختیار داشتن عبد تأکید بیشتری می کند. ماتریدی در این باره می گوید:

«هی الله مان خلق ها علی ما هی علیه و أوجدها بعدان لم تکن و لنجلق علی ما کسب ها و فعولها (ماتریدی، ۱۴۲۷ ق: ۱/۲۲۵). .. و انّ کلّ أحدیعلم من نفسه انّه مختار لما یفعله و انّه فاعل کاسب (ماتریدی، ۱۴۲۷ ق: ۱/۲۳۶). .. وجهه الخلق لا ترفع عنه الاختیار» (ماتریدی، ۱۴۲۷ ق: ۱/۲۳۹).

یعنی هر شیء و فعل از آن خداست به این معنی که چنانچه هست خلق کرده و بعد از معدوم بودنش موجود ساخته؛ و همان شیء و فعل بندگان نیز هست به خاطر این که آن را کسب کرده و انجام داده اند. وبی تردید هر فردی خود می داند که در آنچه انجام می دهد صاحب اختیار و فاعل و کاسب است و جهت خلق فعل، اختیار را از فاعل کاسب سلب و نفع نمی کند.

در این مورد جرجانی می گوید:

«انّ القوه لا یجوز وجودها الا وثقه الاختیار» (ماتریدی، ۱۴۲۷ ق: ۲۶۴).

بی تردید وجود قوه و قدرت (حادث) ممکن نیست مگر بعد از اختیار انسان، یعنی دقیقاً خلاف حرف اشعری.

بنابراین منطق ماتریدی از کسب این است که آنچه را عبد انجام می دهد اختیار و تعیین فعل است و ثواب و عقاب و امر و نهی دائر مدار اختیار انسان است؛ و به دنبال آن خداوند فعل را مستطیع می کند و فعل به وجود می آید؛ و همان اختیار را کسب می نامد.

تقریر با قلانی

باقلانی نظریه کسب را در مقابل سؤال هایی چون علّت وعد و وعید، ارسال رسل و. .. بی جواب دیده و درصدد برآمد تا از کسب تقریری دهد که جواب سؤالات بالا را داده باشد. لذا کسب را نوعی تصرف انسان با قدرت حادث، در فعل مخلوق خداوند دانسته. باقلانی در این باره چنین می نویسد:

«معنی الکسب انه تصرف فی الفعل بقدره تقارنه فی محله فتجعله نجلان منقه الضدوره… و هذه الصفه المعقوله للفعل حسا هی معنی کونه کسبا».

«معنی کسب تصرف انسان در فعل با قدرت حادث همزمان است که فعل را از حالت غیر اختیاری بودن خارج می سازد؛ و این تصرف در فعل که از نظر حسی قابل فهم است همان معنای کسبی بودن فعل است.»

باقلانی قائل به این است که خداوند فعل را موجود می کند ولی قدرت حادث آن فعل موجود مخلوق را عنوان و صفت می داند.

تقریر غزالی

غزالی نیز سعی بر این می کند که برای عبد در فعل خودش سهمی قائل شود. او معتقد است که یک فعل شکل گرفته دو قدرت است، یک قدرت خداوند که فعل را به وجود می آورد و دیگری قدرت حادث انسان که تعلقی غیر از تعلق ایجادی فعل دارد و آن همان کسب است غزالی می نویسد:

«انها مقدوره بقدره الله تعالی اختراعاً و بقدره العبد علی وجه آخر من التعلق یعبر عنه باکتساب» (طوسی، ۱۴۱۳ ق: ۱ / ۱۹۶).

فعل مقدور قدرت الهی با اختراع کردن است و مقدور قدرت عبد به وجهی دیگر از تعلق است که از آن تعلق تعبیر به کسب می شود.

نقد و بررسی نظریه )کسب(

نقد عمومی نظریه

نظریه کسب نظریه ای مبهم است و معتقدانش تعاریفی متناقض و بی معنا از آن ارائه کرده اند و این نظریه سه مرحله زیر را پشت سر گذاشته است.

۱. مرحله تبیین و تفسیر؛

۲. مرحله تطمه و تکامل؛

۳. مرحله انکار و ابطال (سبحانی، بی تا: ۲ / ۱۴۲).

لذا با توجه به گذشت این سه مرحله سرانجام به ابطال کشیده شده است.

بر اساس نظریه ای که اشعری بنای آن را نهاد، انکار علوم ضروری یعنی فرق بین حرکات اختیاری و حرکات جمادی و مانند آن پدید آمده است. بر این نظریه از چند جهت اشکال وارد است همان طور که در کتاب «دلایل الصدق» نیز به آن ها تصریح شده است:

۱- اینکه گفت: خداوند با این قدرت و اراده قدیم، فعل را ایجا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.