پاورپوینت کامل عدالت صحابه از منظر فریقین ومسئله عصمت ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عدالت صحابه از منظر فریقین ومسئله عصمت ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عدالت صحابه از منظر فریقین ومسئله عصمت ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عدالت صحابه از منظر فریقین ومسئله عصمت ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

>

چکیده

اهل سنت، غالباً جایگاهی بسیار والا، همچون جایگاه عصمت، برای صحابه پیامبر (علیه السلام) قائل اند. در نگاه ایشان، صحابی پیامبر، به دلیل درک ظاهری پیامبراکرم (علیه السلام)، از هرگونه خطا و اشتباهی، مصون بوده اند.

اظهار نظر پیرامون عملکرد خطای برخی صحابه، همچون خلفاء، خالد بن ولید، و یا یزید بن معاویه، با واکنشهایی بسیار سخت گیرانه، اتهام تکفیر و هدم اسلام، مواجه خواهد شد.

نویسنده درصدد است علل چنین واکنش هایی را مورد بررسی قرار دهد. توجیه عملکرد نابخشودنی برخی از صحابه، که با هدف توجیه برخی اقدامات انجام شده از سوی خلفا صورت گرفته، از جمله علل این گونه واکنشها به حساب می آید. نویسنده سعی دارد با ارائه تعریفی دقیق از معنای «صحابه» فرضیه مصونیت آنها از خطا واشتباه را مورد نقد و بررسی قرار دهد.

مقدمه

مباحث کلامی، به خصوص مبحث امامت اهمیت فراوانی، در اعتقاد شیعه دارد. با توجه به اینکه در عصر حاضر با پیشرفت علم و تکنولوژی دشمن هجمه فراوانی را برای سرکوب کردن مذهب و اعتقاد شیعه به کار برده، لذا در نظر لازم آمد به گوشه ای از مباحثی که در مقابل شیعه قرار دارد بپردازیم.

از جمله حملاتی که علیه شیعه در رسانه ها وارد شده، اشکال بر عصمت ائمه (ع) است. کتابها و مقالات فراوانی بر رد عصمت ائمه (ع) سیاه کرده اند. هر روز با بهانه و شکل جدید در سدد انکار عصمت ائمه (ع) بر می آیند. این افراد، عصمت از خطا و اشتباه را منحصر در پیامبران کرده و فقط پیامبران الهی را مصون از خطا و اشتباه می دانند.

حال این همه تلاش و کوشش بر خدشه وارد کردن بر عصمت پیشوایان شیعه در حالی است که خود، اعتقاد راسخ به عصمت صحابه پیامبر اکرم (علیه السلام) دارند. البته در لفظ، صحبتی از عصمت صحابه به میان نمی آورند و آنچه می گویند عدالت صحابه است.

ولی در عمل به عصمت تام و کامل صحابه قائل اند. به گونه ای که در برخی موارد این درجه از عصمت را برای پیامبر اکرم(علیه السلام) قائل نیستند.

این اعتقاد آنها زمانی و سست تر می شود که بدانیم تعریف آنها از صحابه کسی است که فقط پیامبر را دیده باشد یا همراه پیامبر باشد (۱ ماه یا ۱ روز یا ۱ ساعت تفاوتی نمی کند).

به هر حال طبق نظر آنها صحابی با تعریفی که شد عدالتی در حد عصمت دارند و هر گونه تعرض و اعتراض به آنها گناهی نابخشودنی شمرده میشود. پر واضح است که اگر این اعتقادِ خود ساخته نباشد تمام سنت و فقه آنها با علامت سئوالی بزرگ مواجه خواهد شد. در این نوشتار تلاش شده تا سست و بی پایه بودن این اعتقاد روشن شود.

تعریف صحابه

صحابه در لغت:

لسان العرب و صحاح: «صحابه از ریشه صحب است که به معنای معاشرت وملازمت میباشد.» (ابن منظور،۱۴۱۴: ۱ / ۵۱۹؛ جوهری، ۱۴۱۰: ۱ / ۱۶۱).

المصباح المنیر: «صحابه به معنای مقارنت و مقاربت است» (فیومی، ۱۴۱۴: ۲ / ۳۳۳).

در مجموع صحابه در نظر اهل لغت به دو معنا مطرح گردیده:

۱. «مصدر، به معنای صاحبه یعنی عاشره و لازمه»؛

۲. «جمع صاحب به معنای ذو است. مثلاً صاحب المال یعنی ذوالمال» (معرفت، ۱۳۸۷: ۲۵).

در اینجا واضح است که معنی دوم (به معنای دارنده) منظور نیست و بر طبق نظر فریقین صحابه به معنای ملازم و معاشر است.

صحابه در اصطلاح اهل سنت

إبن حجر عسقلانی در کتاب الاصابه می گوید: «صحابه کسی است که پیغمبر را دیده و به او ایمان آورده و مسلمان مرده باشد»؛ وی در توضیح این تعریف می گوید:

فرقی نمی کند که ملاقات وی با پیامبر، اندک باشد یا طولانی و از وی حدیثی نقل کرده باشد یا نه، یا با پیامبر به جنگ رفته باشد یا نه. همه این افراد شامل تعریف صحابه می شوند؛ حتی اگر تنها یک بار پیامبر را دیده باشند. اگر چه با او همنشین نشده باشند و یا به خاطر نابینایی، آن حضرت را با چشم سر ندیده باشند.

او در ادامه این بحث می گوید:

ضابطه ای که با دانستن آن، صحابی بودن جمع بسیاری مشخص می گردد این موارد می باشد:

الف) آنان (خلفاء) در فتوحات، تنها صحابه را به فرماندهی می گماشتند؛

ب) در سال دهم هجری، هیچ کس در مکه و طائف نبود؛ مگر آن که اسلام آورده باشد و با پیامبر (علیه السلام) در حجه الوداع حضور یافت؛

ج) همه افراد دو قبیله اوس و خزرج، تا پایان دوره رسول خدا اسلام آوردند؛

د) پس از وفات پیامبر نیز هیچ کس از آنان، کافر نشدند (عسقلانی، ۱۴۱۵: ۱ / ۷).

إبن ابی حاتم در کتاب الجرح و التعدیل اینگونه نوشته است:

و اما اصحاب پیامبر، پس ایشان کسانی هستند که شاهد وحی و تنزیل بودهاند و عارف به تأویل و تفسیر قرآن بودند، کسانی هستند که خداوند، آنها را برای همراهی و یاری و اقامه دین و اظهار حق انتخاب فرموده است و رضایت به همراهی آنها برای پیامبرش داده و آنها برای ما به عنوان پیشوا و سرمشق قرار داد (ابن ابی حاتم، ۱۲۷۱: ۱ / ۷).

إبن اثیر در کتاب اسدالغابه این گونه می گوید:

ما صحابه را کسانی می دانیم که، یک یا دو سال همراه رسول خدا بوده باشند و با پیامبر در یک یا دو جنگ حضور داشته باشند. نام صاحب و همراه تنها بر کسانی قابل اطلاق است که همراه پیامبر بوده باشند و در اطلاق کلمه صاحب از نظر وضع لغوی صرف مصاحبت و همراهی کافی است حتی اگر یک ساعت باشد اما عرف کلمه صاحب را به کسی که همراهی او با پیامبر زیاد باشد اختصاص داده اند (ابن اثیر، ۱۴۱۵: ۱ / ۱۸).

احمدبن حنبل در تعریف صحابه چنین می گوید:

«اصحاب پیامبر کسانی هستند که آن حضرت را به مدت یک ماه یا یک روز و یک ساعت همراهی کرده باشند و آن حضرت را دیده باشند.» (ابن حنبل، ۱۴۲۱: ۱ / ۴۰).

صحابه از دیدگاه اهل بیت

صحابه از دیدگاه اهلبیت به کسانی اطلاق می شود که با حضرت رسول (علیه السلام) مأنوس بوده و نقش موثری در ترویج اسلام ناب محمدی داشته اند. در این رابطه حضرت آیت الله معرفت چنین می فرمایند:

« صحابه» به معنای فرهیختگانی از شیفتگان فخر رسالت اند که پروانه وار شمع وجود آن حضرت را فراگرفته بودند، شبانه روز از فیض برکات آن جناب بهره وافی می بردند و در یاری وی همواره کوشا بودند تمام هستی خود را مخلصانه نثار مقدسش می کردند در پرورش شجره طیبه اسلام و نشر و پخش تعالیم عالیه قرآن لحظه ای غفلت نمی ورزیدند همیشه بیدار و هوشیار بودند تا به بدنه این درخت برومند آسیبی نرسد

آنان نفس نفیس خود را بی دریغ در این راه بذل می کردند و هیچگاه تعلل نمی کردند در سختی ها و دشواری ها عقب نمی نشستند صحابه طبق این تعریف کسانی بودند که بر اثر تربیت مؤثر پیامبر مظهر خلق و خوی آن حضرت گردیدند و جلوه گاه علم و حکمت اسلام شدند (معرفت،۱۳۸۷:۴۱).

دو شرط صحابه از دیدگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام)

مولا امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره شرایط صحابی می فرماید: «صحابه کسی هست که پس از پیامبر بدعتی نگذاشته باشد یا بدعت گذاری را زیر چتر حمایت خود نگرفته باشد.» (مجلسی،۱۴۲۲: ۲۲/۳۰۵).

البته این دو شرط امیرالمؤمنین با پیش فرض بودن مقارنه و مقاربت و ملازمت صحابه همراه است. امثال معاویه درست برخلاف این فرمایش، هم بدعت گذار در دین بودند و هم فضایی ایجاد کرده بودند که بدعت گذاران در آن فضای آلوده بتوانند به هر ننگ و بدعت دست بزنند.

در کتب اهل سنت آمده است که خلیفه دوم، نماز تراویح را بین مردم باب کرد و در روایتی دیگر آمده که او چنین گفت: «چه خوب بدعتی است این تراویح» (صدوق، ۱۳۷۶: ۵۲۳؛ معرفت،۱۳۸۷:۴۳).

دیدگاه اهل سنت در خصوص صحابه

مکتب خلفا، شخصی را که حتی لحظه ای پیامبر را دیده باشد صحابی و عادل قلمداد می کند.

ابو حاتم رازی پیشوای اهل جرح و تعدیل در مقدمه کتابش می گوید:

اما اصحاب رسول خدا، آنان که شاهد وحی و تنزیل کتاب بوده و تفسیر و تأویل را شناخته اند، کسانی که خدای عزوجل آنان را برای صحبت و همراهی پیامبرش برگزیده و یاری خود و اقامه دین و آشکاری حقش را به ایشان سپرده وآنان را صحابه پیامبر پسندیده و آنان را بزرگان و پیشوایان ما قرار داده است،

آنان که هرچه را پیامبر از خدای عزوجل به ایشان رسانید و هرچه را سنت نهاد و تشریع فرمود و هر چه را حکم کرد و واجب و یا مستحب قرار داد و هرچه را امر و نهی و یا منع و تأدیب فرمود همه را گرفتند و حفظ کردند و استحکام بخشیدند،

پس در دین فقیه شدند و امر و نهی خدا و مراد او را در حضور رسول خدا با مشاهده تفسیر و تأویل کتاب و با گرفتن و استنباط از او دانستند. خدای عزوجل بدین وسیله آنان را شرافت بخشید و با قرار دادنشان در جایگاه پیشوایی گرامیشان داشت و شک و کذب و غلط و تردید و فخر و عیب را از آنان زدود و آنان را دادگران امت نامید و در کتاب محکم خویش فرمود: «و بدین گونه شما را امت میانه قرار دادیم تا گواه بر مردم باشید» (الرازی، ۱۲۷۱: ۱ / ۷).

رازی، با تعریفی که از صحابه کرد، بر این اعتقاد است که خداوند هرچه را تشریع نمود، صحابه آن را گرفته، حفظ کردند و استحکام بخشیدند. در ادامه نمونه هایی تاریخی بر عدم اهتمام بر حفظ دین از سوی برخی صحابه، نقل می گردد:

إبن اثیر در مقدمه اسدالغابه می گوید:

سنت هایی که تفصیل احکام و شناخت حلال و حرام و غیر آن از امور دین بر مدار آنهاست تنها زمانی ثابت است که رجال اسناد و راویان آنها شناخته شده باشند و مقدم بر همه اصحاب رسول خدا هستند که اگر کسی آنان را نشناسد نادانی اش نسبت به دیگران سخت تر و انکارش فزون تر است.

پس شایسته آن است که انساب و احوال ایشان به خوبی شناخته شود. صحابه پیامبر با سایر راویان در همه این موارد مشترکاند، مگر در جرح و تعدیل، زیرا همگی آنان عادلاند و ایراد و اشکال بر آنها ممنوع است (ابن اثیر، ۱۴۱۵: ۱ / ۱۰).

إبن حجر در فصل سوم مقدمه کتابش (الاصابه) در بیان حال صحابه و عدالت آنها گوید:«اهل سنت بر اینکه همگی صحابه عادلاند اتفاق نظر دارند و کسی در این باره مخالفت نکرده مگر اندکی از بدعتگزاران. هرگاه کسی را دیدی که یکی از اصحاب رسول خدا را نقض و رد می کند بدان که او زندیق است زیرا رسول خدا حق است قران کریم حق است هرچه او آورده حق است اینها همه را تنها صحابه به ما رسانده اند و این گروه با نقض و جرح شاهدان ما در پی ابطال و تباهی کتاب و سنت هستند، پس نقض و جرح خودشان سزاوارتر است آنان زندیقانند» (عسقلانی، ۱۴۱۵: ۱ / ۲۲).

با این سخن، جناب عسقلانی راه هر نقد و شبهه ای شبهه را که ممکن است در ذهن پیروان مذهب خلفا ایجاد شود، بسته است.

قرطبی در کتاب خود می گوید:

مجاز

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.