پاورپوینت کامل تمدن امریکا و مکتب پیورتنیسم ۹۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تمدن امریکا و مکتب پیورتنیسم ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تمدن امریکا و مکتب پیورتنیسم ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تمدن امریکا و مکتب پیورتنیسم ۹۱ اسلاید در PowerPoint :
برای کالبد شکافی تمدن امریکایی بجاست دو موضوع بررسی شود:
۱ـ نظام سرمایه داری لیبرال و سپس سرمایه داری ارشادی و اخیراً نئولیبرال به عنوان یکی از ارکان تمدن امریکایی؛
۲ـ نهضت پیوریتنیسم[۱] به عنوان یک رکن فرهنگی شکل دهنده تمدن وهویت امریکایی.
سپس لازم است به اختصار، به وضعیت تاریخی قاره امریکا از زمان اکتشاف آن توسط کریستف کلمب (۱۹۴۲م) و کشف مجدد و نام گذاری «امریکا» بر آن توسط آمریگو وسپوسی و آغاز استعمار غارتگرانه این سرزمین توسط اروپاییان متجاوز و قتل عام بومیان سرخ پوست توسط آنان، تا جنگ های استقلال و بنیان گذاری «جمهوری ایالت متحده امریکا» اشاره شود.
یکی از انگیزه های سفرهای اکتشافی یافتن راه های جدید تجارت دریای بود. اما انگیزه اصلی این تحرکات امپراتوری های استعماری اسپانیا و پرتغال در مسیر کشف سرزمین های جدید و تجارت با آن ها و حتی غارت آن ها و کشتار ساکنان بومی (مانند سرخ پوستان و قبایل «آزتک» (Azeteck ) در مکزیک و «اینکاها» Inca)) در کشور پرو برای سوداگری و سودجویی بود.
آلبر ماله (Alber male) در کتاب تاریخ قرون جدید در این باره می نویسد: «در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم، دنیا برای اروپاییان بزرگ تر شده، در جنوب ـ یعنی اقیانوس اطلس ـ آفریقای جنوبی و در مشرق، ساحل های اقیانوس هند و در مغرب، قطعه جدید امریکا را کشف کردند و بیش تر اکتشافات را مردم پرتغال و اسپانیا انجام دادند… علت اصلی اکتشافات بزرگ، منفعت جویی وعلاقه به تحصیل مال در دول عظیم استعماری بود.»[۲]
استعمارگران اسپانیایی و پرتغالی، ملل بومی امریکای جنوبی، افریقا و آسیای دور را مورد آزار قرار می دادند و می کشتند و منابع زیرزمینی آن ها، به ویژه طلا، را غارت می کردند. از راه این غارتـ ها اروپا متمول گردید و سطح زندگی در میان تجار و بازرگانان و طبقات نوظهور جامعه نوین بالا رفت. تاریخ، صحنه های تکان دهنده ای از جنایات مهاجمان اروپایی به کشورهای امریکای شمالی و جنوبی افریقا و آسیا را به تصویر کشیده که به راستی، شرم آور و تکان دهنده است. [۳]
از همین طریق، پای اسپانیایی ها و پس از آن ها، انگلیسی ها به قاره امریکا باز شد. آن ها به استخراج منابع طبیعی این قاره و کشتار بومیان وادار کردن آن ها به مهاجرت به نواحی دوردست سرزمین امریکا پرداختند و برای جبران کار تلف شده سرخ پوست ها، به دزدیدن انسان ها از جنگل های افریقا وبه بیگاری کشیدن و بردن آن ها به امریکا و استثمارشان پرداختند. [۴]
الکسی هیل (Alexi Hill) از عقاب یکی از همین بردگان امریکاست که اجدادش از سرزمین های خود ربوده شده و به امریکا برده شده و به برده تبدیل گردیده است. او داستان سوزناک این سرنوشت غم انگیز را در رمان پرآوازه ریشه ها توضیح می دهد. [۵]
یکی از کشورهایی که به سرعت، فعالیت استعماری و فروش برده در آمریکا را در پیش گرفت، دولت استعماری انگلیس بود که به ویژه از قرن هفدهم به تدریج، به قوی ترین دولت سرمایه داری اروپا تبدیل گردید. [۶] اولین شهرک «کلنی» (Colony) انگلیس در امریکای شمالی در ۱۶۰۷ م. در ویرجینیا (Vircinia) برپا شد. در قرن هفدهم و هجدهم، ارتش انگلیس به جنگ هایی طولانی و سخت علیه رقبای خود ـ هلند، فرانسه، اسپانیا ـ دست زد و سرانجام، فاتح قسمت اعظم سرزمین امریکا گردید. ارتش انگلیس یکی از متصرفات سابق هلند را فتح کرد و شهر نیویورک را بنیان نهاد.
جامعه انگلیسی، که به امریکا مهاجرت می کردند، از چند گروه اجتماعی تشکیل شده بودند:
۱ـ سرمایه داران و تاجران و دولتمردان انگلیسی که برای تجارت برده و کشف زمین های پهناور امریکا و استخراج منابع طبیعی آن، به این قاره روی آورده و برخی از آن ها در این سرزمین سکونت گزیده و هسته اولیه سرمایه داری امریکا را تشکیل داده بودند.
۲ـ گروه هایی از دهقانان و کشاورزان فقیر که در پی به دست آ وردن برای کشت و کار به امریکا آمده بو دند و طبقه خرده مالک امریکا را بنیان گذاردند.
۳ـ گروه بزرگ بردگان افریقایی که توسط دو گروه مزبور استثمار می شدند.
به تدریج، طبقه سرمایه دار (بورژوا) برده دار و نیرومند امریکا پدید آمد و بدین سان، یکی از ارکان تمدن امریکایی، یعنی نظام سرمایه داری، شکل گرفت.جنگ های استقلال طلبانه امریکا علت اصلی جنگ های استقلال طلبانه اختلاف حاد منافع بین سرمایه داری امریکا و سیاست های دولت انگلیس بود که با محدودیت ها و موانعی که ایجاد می کرد، رشد سرمایه داران امریکایی را کند می نمود. در واقع، جنگ های استقلال طلبانه اختلاف منافع دو قطب بزرگ سرمایه داری زمان (یکی مستقر و رو به زوال و دیگری در حال رشد) بود. علت قریب بروز این جنگ ها نیز این بود که سرمایه داران و خرده مالکان سفید پوست ساکن امریکا به مالیاتی که تاجران انگلیسی بر محوله بزرگ چای ارسالی به بوستون قرار داده بودند، اعتراض داشتند. افراد مقیم شهر بوستون به کشتی های انگلیسی حامل محموله یورش بردند و آ ن ها را به دریا ریختند. (۱۷۷۳م)
این ماجرا واکنش شدید دولت انگلیس را برداشت و منجر به اتحاد کلنی های امریکایی و تشکیل یک ارتش و مبارزه با دولت انگلیس و در نهایت، صدور اعلامیه استقلال گردید. رهبری جنگ های استقلال را سرمایه دار و تاجری برده بر عهده داشت. مسؤول ارتش جمهوری استقلال طلب هم یک برده دار ویرجینیایی به نام جرج واشنگتن (George Washington) بود. او یک فراماسونر و طرفدار سرمایه داری و لیبرالیسم بود. اعلامیه استقلال امریکا، انسان ها را «آزاد و صاحب حقوق برابر لاینفک» نامید، اما این «حقوق» را برای بردگان سیاه و سرخ پوستان بومی به رسمیت نشناخت، حتی بسیاری از خرده مالکان و کارگران سفید پوست را نیز شامل نشد. این اعلامیه بردگی را نفی نکرد و علی رغم شعارهای آزادی خواهانه، در برابر کشتار و نفی بلد بومیان امریکایی سکوت کرد. [۷]
اندیشه های بنیان گذاران جمهوری آمریکا آرایی لیبرالیستی بود که به حذف کلیسا و مذاهب رسمی و محدود کردن دامنه حقوق و اعمال قدرت مذهبی روحانیت کلیسایی انجامید. بنیان گذاران امریکا بر مبنای آرای اومانیستی خود، به «تفکیک دین از دنیا» معتقد بودند. [۸]
کلود ژولیبن (Cloud Geolin) محقق و مورخ، درباره جمهوری ایالات متحده امریکا می نویسد: «با استقلال ملی، همه مزرعه داران کوچک، پیشواران خرده پا و فقیران، همراه با سهمیه «حقوق و غیر قابل انتزاع» حق یک نابرابری دوگانه را نیز پیدا کردند. آنها نه تنها نابرابری اقتصادی، بلکه و مخصوصاً نابرابری در برخورداری و استفاده از آزادی را به دست آوردند.» [۹] «انگلستان فاتح جنگ هفت ساله (۱۷۵۶ ـ ۱۷۶۳)، بار قرض سنگینی را به دوش دارد و مصمم است که پرداخت قسمتی از آن را به عهده مستعمرات امریکایی اش بگذارد. برای رسیدن به این منظور، تدابیری اتخاذ می کند که نتیجه آن بروز طغیان است.» [۱۰]
توماس هاچینز (Thomas Hotchinse) در تبعیدگاهش در تایمز، درباره اعلامیه استقلال امریکا می گوید: چگونه طرف داران استقلال امریکا می توانند اعلام کنند که همه انسان ها آزاد و برابرند، در حالی که آن ها بیش از صدهزار آفریقایی را از حق آزادی مخدورم کرده اند. اکنون پس از یک قرن، دموکراسی امریکایی در حدود چهار میلیون سیاه پوست را همچنان در حال بردگی نگه می دارد. امروز در دویستمین سالگرد استقلال آمریکا، برای اعقاب آن سیاهان، هنوز هم برابری با سفید پوستان معنایی ندارد. [۱۱]
«انقلاب آمریکا» خالق نظم مورد نظر صاحبان جاه و مال بود؛ نظمی که اولین قربانی آن آزادی و خوشبختی انسان ها بود. امروزه «حق جستجوی خوشبختی» (یکی از حقوق مطرح شده در اعلامیه استقلال امریکا» یکی از مظاهر اساس زندگی امریکایی شده و کم نیستند کسانی که توماس جفرسون (Thomas Jefferson) نویسنده اعلامیه استقلال را برای این مسأله سرزنش می کنند.
معلوم است که جفرسون نمی توانست با جانشین کردن اصلی به جای دیگر در اعلامیه استقلال، معیار ارزش های صاحبان سرمایه را بر هم بزند. «سرمایه داران باهوش، وطن پرست، شایسته و… برای خوش بختی، تعریفی مخصوص به خود داشتند، آن ها معتقد بودند که با در دست داشتن قدرت اقتصادی، باید قدرت سیاسی را نیز در چنگ خود داشته باشند.» [۱۲]
مبانی حکومتی امریکا جنگ های استقلال در کلیت خود، به هدف تأسیس یک جمهوری سرمایه داری مستقل صورت گرفت. جان جی (John jay) ـ وکیل مدافع و یکی از نویسندگان قانون اساسی ایالت نیویورک که بعدها وزیر خارجه و سپس اولین رئیس دیوان عالی کشور امریکا در اولین روزهاهی ایجاد این کشور شد ـ می گوید: «حکومت باید در دست کسانی باشد که سرمایه های کشور در دست آن هاست.» [۱۳]جرج واشنگتن، فراماسونر معروف و فرمانده ارتش ایالات متحده در جنگ های استقلال و اولین رئیس جمهوری ایالت متحده، که از بانیان اصلی جمهوری امریکاست، در نامه ای به لافایت (Lafuiet) ـ از همفکران خود در فرانسه ـ یکی از اهداف جمهوری امریکا را تبدیل شدن به یک امپراتوری جهانی می داند. [۱۴]
ماهیت سرمایه داری نظام امریکایی چنان است که جیمیز مدیسن (James Medicine) که بعدها دو دوره رئیس جمهور امریکا شد، به صراحت می گوید: «مجلس سنای امریکا باید نماینده زمین داران بزرگ و مدافع آن ها علیه اقدامات کسانی باشد که در زیر فشار فقر و بیچارگی، در سر، هوای برخورداری از خوش بختی را به نحوی عادلانه تر می پرورند.» [۱۵]
همچنین گورنور موریس (Goranor Morice) ـ وکیل مدافع و نماینده امریکا و استقلال طلبان در فرانسه ـ می گوید: «سنا باید محل تجمع ثروتمندان و روحیه اشرافیت باشد.» وی می گوید: «خواهند گفت که در این صورت، سنا ممکن است کاری کند که مضر به مصالح عموم باشد. من هم این طور فکر می کنم و آرزو می کنم که این طور شود!» [۱۶]
این نگرش ها سبب می شد که آنان شورش های عدالت خواهانه فرودست سفید پوست نظیر شورش شیس (Shay) در سال ۱۷۷۶ را به شدت سرکوب نمایند. قانون اساسی امریکا، که در سال ۱۷۸۷ م، تصویب شد (و هنوز کلیت آن حفظ شده) اساساً مدافع سرمایه داران است. طبق این قانون اساسی، مردان صرفاً با تکیه بر بهره مندی از میزان معینی از سرمایه (پول یا زمین) می توانستند صاحب حق رأی شوند و زنان و بردگان و بومیان امریکایی کاملاً از هر گونه حق رأی محروم بودند!
الکساندر هامیلتون (Alexander Hamilton)، طراح نظام اقتصادی امریکا و وزیر خزانه داری دولت جرج واشنگتن، بر این باور بود: «تنها کسانی که پول دارند و در خانواده آبرومندی متولد شده اند قادر خواهند بود حکومت خوبی به وجود بیاورند و آن را اداره کنند.» [۱۷]
کلود ژولین درباره هامیلتون می گوید: «تمام کسانی که پول و ثروت این رسالت را به آن ها می دهد تا قدرت را در دست خود متمرکز کنند، خودشان را در سیمای هامیلتون باز خواهند یافت، این امر در اولین روزهای استقلال امریکا صادق بود و هنوز هم صادق است… فلسفه هامیلتون، وزیر خزانه داری امریکا، را می توان چنین بیان نمود: «قدرت دولت باید به قدرت صاحبان پول متکی باشد»… بدین ترتیب، به اراده اولین رئیس جمهور ایالات متحده، ایجاد یک نظام سرمایه داری با انواع و اقسام رشته های مرئی و نامرئی و پیوندهای ناگسستنی بین دستگاه دولت و دنیای پول، بر ایجاد یک نظام دموکراتیک ترجیح داده می شود و چنین رجحانی تا امروز همچنان ادامه دارد، نظامی که واشنگتن و هامیلتون با همکاری صاحبان سرمایه ایجاد کرده اند، هنوز هم کاملاً استوار است.» [۱۸] اساس نظام اقتصادی امرکیا از هنگام تأسیس تا اصلاحات فرانکلین روزولت در سال ۱۹۳۹ (که موسوم New Deal و در واقع، یک نحوه اقتصاد سرمایه داری با دخالت بیش تر دولت برای کاهش بحران های سرمایه داری را پدید آورده است) همان «لیبرالیسم کلاسیک» بوده که امریکاییان آن را از آرای لیبرال های انگلیسی، به ویژه آدام اسمیت (Adam Smith) اخذ کرده اند. [۱۹]«این شیوه اقتصادی انگلستان قرن نوزدهم بود که رسماً الگوی تفسیر سرمایه درای امریکا گردید. نقش دولت، تنها در فراهم آوردن شرایط مطلوب، برای رونق سرمایه داری فض شد تا افراد بتوانند با اطمینان خاطر، در بازار رقابت آزاد به کسب و کار بپردازند و ابتکار شخصی را در فعالیت های اقتصادی به عمل آورند.» [۲۰]
گسترش جنگ های داخلی و سیاست های اقتصادی آبراهام لینکلن طی سال های پس از استقلال تا به قدرت رسیدن آبراهام لینکلن (۱۸۶۰ (Abrabam Lincoln) و شروع جنگ اخلی (۱۸۶۱ ـ ۱۸۶۵) و در نهایت، الغای قانون بردگی، سرمایه داری تجاری و صنعتی، به ویژه درمناطق شمالی آمریکا، از رشد زیادی برخوردار دگردید. اما در جنوب، نوعی نظام برده داری وجود داشت که در مقابل وحدت کامل کشور، تحت لوای یک نظام سرمایه درای صنعتی نیرومند مقاومت می کرد. این مسأله اصلی تین دلیل بروز جنگ داخلی در ایالات متحده امریکا بود. در واقع به نظر می رسد که از سال های ۱۸۵۰ به بعد نظام برده داری جنوب در مقابل سرمایه داری صنعتی شمال، دست خوش عقب ماندگی فراوان گردیده بود و این موضوع وحدت اقتصادی ـ اجتماعی دولت امریکا را با خطر مواجه می ساخت.
با تأسیس «حزب جمهوری خواه» امریکا در سال ۱۸۵۴، مسأله گسترش سرمایه داری صنعتی در سراسر کشور و به استعمار کشیدن سرزمین های شرقی در دستور کار دولت امریکا قرار گرفت. این حزب، ائتلافی از سرمایه داران صنعتی و ملاکان بزرگ بود.
آبراهام لینکلن، که از خانواده ای روستایی و فقیر بود، دارای افکاری منطبق با عقاید «حزب جمهوری خواه» امریکا بود، او یک فراماسونر فعال بود که در سال ۱۸۶۰ به عنوان کاندیدای حزب مزبور معرفی و به ریاست جمهوری برگزیده شد.
پس از پیروزی آبراهام لینکلن و حزب او، ایالات جنوبی شوروش کردند و بدین سان، جنگ داخلی در این کشور پدید آمد. دولت لینکلن در طول سال های جنگ داخلی، بارها در زمینه دفاع از منافع سرمایه داران امریکایی، به سرکوب خونین اعتراضات اقشار محروم اجتماعی و کارگران ذوب فلز و آهنگران پرداخت. برخی از مورخان در این که شخص لینکلن به الغای بردگی معتقد بوده است، تردید دارند. اما در آن مقطع زمانی و برای زمینه سازی توسعه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 