پاورپوینت کامل ارزیابی جایگاه آیت الله بهبهانی در نهضت مشروطیت ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ارزیابی جایگاه آیت الله بهبهانی در نهضت مشروطیت ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ارزیابی جایگاه آیت الله بهبهانی در نهضت مشروطیت ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ارزیابی جایگاه آیت الله بهبهانی در نهضت مشروطیت ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

نام سیدعبدالله بهبهانی همواره یادآورنقش روحانیت در هدایت نهضت مشروطه است. عبدالله بهبهانی که نقش مؤثری در مبارزه با استبداد حکومت قاجار در سالهای پایانی عمر این سلسله داشت، در کشاکش نهضت مشروطیت به شهادت رسید. مقاله زیر به تشریح جایگاه وی در نهضت مذکور پرداخته است.

سید عبدالله بهبهانی فرزند سید اسماعیل بود. جد اعلای سید اسماعیل، از مشاهیر علمای عصر خویش و از جمله مجتهدان امامیه، در روستای غُرَیفه بحرین زند گی می کرد و اعقابش به آل بلادی و آل غُرَیفی مشهور بودند. سید عبدالله در نجف به دنیا آمد. برخی تولد او را در ۱۲۵۶ یا ۱۲۵۷ ق، بعضی حدود ۱۲۶۰ ق و برخی ۱۲۶۲ ق دانسته اند.

سید عبدالله در نجف پس از گذراندن دوره مقدمات به حوزه درس استادان نامداری چون سید حسین کوه کمری و شیخ راضی نجفی و به ویژه میرزا محمد حسن شیرازی، راه یافت. پس از تکمیل تحصیلات خود به ایران آمد و بعد از درگذشت پدرش جانشین و وارث مناصب دینی و نفوذ وی شد.

به نظر برخی، با اینکه سید عبدالله همردیف علمای بزرگ تهران نبود، اما مناسبات نزدیک او با اولیای دولت سبب ورود وی به امور سیاسی شد و در ردیف علمای طراز اول تهران قرار گرفت. در مقابل، برخی نیز بر مراتب علمی او، از جمله تألیف بیست و پنج رساله فقهی، تأکید ورزیده اند.

بنابر گزارش های تاریخی، که تقریباً نسبت به اصل آنها اتفاق نظر وجود دارد، بهبهانی تنها روحانی نامدار تهران بود که در واقعه «تحریم تنباکو» با سایر علما همراهی کامل نداشت. به نوشته مورخان معاصر بهبهانی، در نخستین مجلس مذاکره علمای تهران با نمایندگان دولت، بهبهانی نیز به نمایندگی از ملت حضور داشت. در این مجلس مقرر شد که امین السلطان به وکالت از علما برای فسخ قرارداد اقدام کند. در مجلس دوم که چند روز بعد در منزل نایب السلطنه کامران میرزا تشکیل شد، برخی از علما از جمله بهبهانی حضور داشتند که چون اقدامات دولت از نظر آنان کافی نبود، در این مجلس توافقی حاصل نشد.

مرحله جدی مبارزه علما و مردم با دولت در پی حکم غیر رسمی تبعید میرزای آشتیانی آغاز شد. اعتماد السلطنه تصریح می کند که علما در مجلس دوم قلیان نکشیده بودند «بلکه اجازه هم ندادند که [قلیان] وارد کنند.» با این همه، به نوشته اصفهانی کربلایی، [درتاریخ دخانیه] بهبهانی در این مجلس در جلب موافقت علما و دفاع از مقامات دولت کوشید که با اعتراض یکی از علما روبرو شد. برخی به او نسبت داده اندکه حتی در هنگام تحریم تنباکو، قلیان نیز کشیده بود. در هر صورت، این رفتار بهبهانی با انتفاد بسیار مواجه شده و حتی شیخ حسن اصفهانی کربلایی به رغم بی طرفی در گزارش تحریم تنباکو، از موضع بهبهانی تلویحاً انتقاد کرده است.

در ۱۳۲۱ ق، عین الدوله به جای امین السلطان به صدر اعظمی منصوب شد. گرچه بهبهانی از صدرات او ناراضی بود، اما مخالفت علنی از خود نشان نمی داد. در مقابل، عین الدوله که بهبهانی را طرفدارامین السلطان می دانست، سعی کرد که با ایجاد اختلاف میان بهبهانی و همتایان او (شیخ فضل الله نوری و سید ابوالقاسم امام جمعه) بهبهانی را منزوی کند.

نخستین برخورد میان بهبهانی و عین الدوله متعاقب درگیری بین طلاب مدارس محمدیه و صدر تهران پیش آمد. در این واقعه، بهبهانی که محرک طلاب مدرسه محمدیه را در خانه خود پناه داده بود، مورد حمله برخی از طلاب مدرسه صدر قرار گرفت. با تقاضای طرفداران بهبهانی، چهارده نفر از افرادی که در این حمله شرکت داشتند به دستور عین الدوله دستگیر شدند، ولی کیفر و تنبیهی که نسبت به ایشان روا شد به حدی شدید بود که توهین به روحانیت تلقی شد. وساطت بهبهانی در حق ایشان نیز، به نحوی بی ادبانه، با مخالفت عین الدوله مواجه گردید و رنجش بهبهانی از صدر اعظم شدت یافت.

در محرم ۱۳۲۳ ق، به دنبال انتشار عکسی از مسیو نوز بلژیکی، وزیر کل گمرکات ایران، در یک مجلس بالماسکه با لباس روحانیون، بهبهانی واکنش شدید نشان داد و خواستار اخراج وتنبیه او شد. عدم رضایت تجار از عملکرد نوز که او را به تبعیض به نفع تجار غیر مسلمان متهم می کردند، در تشدید این مخالفت مؤثر بود و متعاقب سخنرانی های تند بهبهانی، در مجالس و محافل دینی و اجتماعی، خطابه هایی در اعتراض به عمل توهین آمیز نوز نسبت به زمامداران ایراد شد.

هر چند همراهی نکردن برخی از علما با بهبهانی در این ماجرا موجب شد که عین الدوله، به ویژه به انگیزه مخالفت با بهبهانی، به این حوادث توجهی نکند، اما شاه از ترس آشوب شخصاً در شب عاشورا نامه ای محبت آمیز به بهبهانی نوشت و به او وعده داد که خواسته هایش را برآورده سازد، اما به وعده خود عمل نکرد و تجار در اعتراض به نوز در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) تحصن کردند.

همزمان با این وقایع، مظفرالدین شاه سفر سوم خود را به اروپا آغاز کرد. محمد علی میرزا، ولیعهد که برای تصدی امور به تهران آمده بود، به دلجویی از بهبهانی و مذاکره با تجار پرداخت و از آنها درخواست کرد تا زمان مراجعت شاه آرامش پایتخت را حفظ کنند و قول داد که پس از بازگشت شاه، خود، نوز را عزل کند. با این تدبیر، تحصن تجار خاتمه یافت.

از این پس بهبهانی مبارزه تمام عیار را با حکومت استبدادی تدارک دید و با ارسال پیام هایی برای چهار مجتهد تهران از آنها یاری خواست که از میان ایشان، فقط سید محمد طباطبایی دعوت او را پذیرفت و چندی بعد در ۲۵ رمضان ۱۳۲۳ ق در منزل طباطبایی پیمان همبستگی و همراهی این دو مجتهد با یکدیگر استوار شد. اهمیت این پیمان به حدی بود که کسروی آن را آغاز جنبش مشروطه خوانده است.

حوادثی که پس از بازگشت شاه از سفر به اروپا رخ داد، زمینه های اعتراض مردم و روحانیت را نسبت به دولت گسترش داد که به انقلاب مشروطه انجامید. از جمله این وقایع، گران شدن قند و تنبیه تجار بود که ابتدا باعث تجمع اعتراض آمیز مردم به رهبری بهبهانی و طباطبایی در مسجد شاه و سرانجام به مهاجرت به حرم حضرت عبدالعظیم (ع) و تحصن در آنجا منجر شد (۱۶ شوال ۱۳۲۳ ق) اقدامات عین الدوله در ممانعت از تحصن بی نتیجه ماند و روز به روز تعداد مهاجران افزایش یافت. این مهاجرت، به رغم تلاش های عین الدوله ادامه یافت و سرانجام با وساطت سفیر عثمانی، مهاجران تقاضاهای خود را که از جمله، ایجاد عدالتخانه بود به مظفرالدین شاه رساندند.

در پی اعلام موافقت شاه با درخواست های ایشان در ۱۶ ذیقعده ۱۳۲۳ ق، بهبهانی به همراه طباطبایی و دیگر علما در میان استقبال پر شور مردم، پیروزمندانه به تهران بازگشتند. از این پس، بهبهانی و طباطبایی که منزلت اجتماعیشان بیش از پیش افزایش یافته بود، همراه با هم و در کنار هم بودند، به طوری که به «سیدین سَنَدین» شهرت یافتند.

کارشکنی های عین الدوله در برابر تأسیس عدالتخانه باعث فشار روز افزون مردم به بهبهانی و طباطبایی شد. آنان، همراه عده ای از روحانیون و آزادیخواهان، مجمعی را به نام «حوزه اسلامی» تأسیس کردند. اما به دنبال ملاقات بهبهانی با عین الدوله، شایع شد که این دو با یکدیگر سازش کرده اند و همین شایعات، بهبهانی را ناگزیر به سوگند خوردن کرد که برای منافع عمومی و تحصیل عدالتخانه جانبازی خواهد کرد.

چندی بعد، در جریان سوء قصد به سلطان عبدالحمید، پادشاه عثمانی، سفیر عثمانی از علمای تهران از جمله بهبهانی، درباره کیفر چنین اعمالی استفتا کرد و بهبهانی در پاسخ، سوء قصد به سلطان مسلمانان را در حکم فساد و مُفسد را مستحق مرگ دانست. از طرفی، طرفدران عین الدوله، برای تخریب شخصیت بهبهانی نیز نزد شاه، این گونه القا کردند که سؤال سفیر طوری تنظیم شده بوده است که عامل سوء قصد را مظفرالدین شاه معرفی می کند. بهبهانی به محض اطلاع از نیت عین الدوله، به سفارت عثمانی رفت و ورقه پاسخ خود را گرفت و پاره کرد و عین الدوله را ناکام گذاشت.

امتناع از تأسیس عدالتخانه، به درگیری بین حکومت و مردم و کشته شدن یکی از طلاب انجامید. در پی این رویداد، جمعیت زیادی در کنار بهبهانی، طباطبایی و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.