پاورپوینت کامل سیلی ثریا به صورت علم! ۶۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سیلی ثریا به صورت علم! ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیلی ثریا به صورت علم! ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سیلی ثریا به صورت علم! ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

اکثر مورخان و نویسندگانی که راجع به مفاسد اخلاقی امیر اسدالله علم وزیر پیشین دربار شاهنشاهی قلم زده اند، به تبعات این مفاسد و از جمله برخوردهائی که گهگاه میان وی با اعضای خانواده و یا با بعضی درباریان پیش می آمده اشاره کرده اند. یکی از این تبعات، سیلی محکمی است که علم از ثریا همسردوم شاه دریافت کرد. به گفته مورخان وقتی از ثریا راجع به این سیلی سؤال شد، وی به فساداخلاقی علم و نقش او در تشدید مفاسد اخلاقی شاه اشاره کرد. مقاله حاضر که از کتاب «اسدالله علم، مردی برای تمام فصول» نوشته مظفر شاهدی (انتشارات مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی) انتخاب شده، به بررسی فساد اخلاقی امیر اسدالله علم و نقش وی در تشدید فساد اخلاقی شاه پرداخته است.

یکی از جنبه های زندگی خصوصی علم، اشتهار وی به فساد اخلاقی است. بنابر آنچه از فحوای اسناد و نوشته های آن دوره بر می آید اسدالله علم به رغم تأهل هیچگونه تعهد اخلاقی رادر برابر همسرش نداشته و از همان اوایل ورودش به دربار به فساد اخلاقی روی آورده است. گو اینکه به شهادت نوشته های خود او در سالهایی هم که هنوز در بیرجند و قاینات به سر می برد به این گونه اعمال غیر اخلاقی دست می یازیده است.در همان آغاز ورودش به خدمت محمد رضا شاه، نام علم را در لیست گروه کثیری از افراد می یابیم که با اشرف پهلوی رابطه نامشروع داشته اند.[۱]

این روند در زندگی خصوصی علم، به تدریج وارد مراحل حساس تری شد. تا جایی که در دهه ۱۳۳۰ ش. در مجامع عمومی و خصوصی از وی به عنوان فردی عیاش و بی بند و بار یاد می شد. در یکی از گزارشات ساواک که در ۱۰ دی ۱۳۳۶ تنظیم شده است درباره این جنبه از زندگی اسدالله علم چنین می خوانیم:

«…اوقات بیکاری را به عیاشی می گذراند و به زن خیلی علاقمند است و غالب شبها مجالس عیش و نوش با زن ها دارد. نقطه حساس و ضعف او زن است…» [۲]، ساواک حدود یازده سال بعد در ۱۵ مرداد ۱۳۴۷ نیز اسدالله علم را با عباراتی مشابه فوق توصیف کرد. [۳]

معتبرترین آگاهی ها درباره این جنبه از زندگی علم از لابلای نوشته های خصوصی خود وی قابل ردیابی است. علم در موارد مکرر از روابط نامشروعش با زنان دیگر نام می برد از جمله در ۶ مهر ۱۳۴۸ در این باره می نویسد:

«…شام را با دوستم خوردم. خوش نگذشت. تماماً گریه کرد که وضع آینده ام نامعلوم است. من گفتم اگر روی زناشویی با من حساب می کنی باید به صراحت بگویم چنین کاری نمی توانم بکنم. ولی مثل یک عضو خانواده من می توانی راجع به آینده حساب بکنی.» [۴]، از معشوقه های داخل کشور که بگذریم، علم در کشورهای مختلف اروپایی نظیر سوئیس، انگلستان، ایتالیا و فرانسه نیز با زنان بدکاره و فواحش رابطه داشت.

خود علم در نوشته های خود بارها از این روابط سخن به میان می آورد. گو اینکه برخی اوقات برای اینکه بیش از پیش سوء ظن و بدگمانی همسرش را بر ضد خود تحریک نکند برای مسافرت های خارجی خود دستاویزهایی نظیر معالجه پزشکی و یا مأموریت های سیاسی و نظایر آن می تراشید:

«… در آخر کار خواستم فردا به زوریخ بروم. برای معالجه چشم می روم. خیلی ناراحت شدند. فرمودند از خانم علم می ترسی؟ عرض کردم واقعاً یک دلیل بزرگ هم همین است، چون خانم تصور می فرمایند غلام دائماً در اینجا در حال الواطی و خوشگذرانی است…» [۵]

اسدالله علم در جایی دیگر در ۱۴ آبان ۱۳۵۳ می نویسد:«… امروز بعد از ظهر به کیش برگشتم. .. معشوقه ام اینجا به من ملحق شد و ساعات بسیار دلچسبی را گذراندم.» [۶]

و یا در ۱۲ مرداد ۱۳۵۴ در این باره می گوید:«… مخفیانه به سوئیس رفتم تا چند روز خوشی را با معشوقه ام بگذرانم بعداً در زوریخ به همسرم که با دندانپزشک وعده ملاقات داشت ملحق شدم. از آنجا با هم به تهران برگشتیم.» [۷]

در لابلای اسناد بر جای مانده از علم مواردی یافت می شود که حاکی از شناسایی، معرفی و مشخصات و آدرس محل سکونت فواحش در شهرهای مختلف اروپایی نظیر لندن است. طبق این اسناد آشکار می شود که علم وزیر دربار تعدادی واسطه ایرانی و خارجی در کشورهای اروپایی داشت که برای وی فواحش و زنان بدکاره را شناسایی و معرفی می کردند. از جمله واسطه های ایرانی علم در لندن می توان به فردی به نام شاهپور بهرامی اشاره کرد که معرف و واسطه رابطه علم با زنی به نام اوسولا بود. [۸]

سند دیگری در اختیار داریم که حاکی از انتقاد یکی از زنان انگلیسی از علم به خاطر الواطی ها و فساداخلاقی او است. او ضمن اینکه پیشنهاد رابطه با علم را رد می کند او را از اینکه، به رغم داشتن همسر، باز هم فساد اخلاقی اش را ادامه می دهد شماتت می کند. در بخشی از نامه وی خطاب به علم آمده است:

«… من نمی دانم چرا تو و آدم هایی مثل تو دوست دارند تا با هر دختری که دلشان می خواهد همبستر شوند. اکثر مردان انگلیسی و اروپایی تنها به همسرانشان اکتفا می کنند. من نمی دانم همسر شما چگونه شما را تحمل می کند. اگر مردی همسر نداشته باشد طبیعی است که برای ارضای خود دنبال جنس مخالف باشد ولی وقتی مردی دارای همسر زیبایی است چرا باید در پی زنان دیگر باشد… به هر حال من می خواهم برای همسر آینده و بچه های خود پاک باقی بمانم. اگر من با شما رابطه داشته باشم همیشه در مواجهه با همسر شما و شوهر آینده خودم و بچه هایم احساس گناه خواهم کرد..» [۹]

این شیوه زندگی بی بند و بار علم باعث سردی هر چه بیشتر روابط همسرش با او می شد. ملکتاج جهت بازداشتن علم از این اعمال خلاف قانون از برخی افراد خانواده سلطنتی تقاضا می کرد در این باره به او تذکر دهند و از او بخواهند وفاداری بیشتری نسبت به زنش داشته باشد. اما علم هرگز حاضرنبود به این تذکرات توجهی نشان دهد. علم در این باره می گوید:«گفتگویم را با خانم دیبا دیشب بعد از شام با ملکه مادر بازگو کردم. او اشاراتی کرد مبنی بر این که مردها همه الواطند و من بیشتر از همه. گفتم من به هیچ وجه کوتاه نیامدم و یادآوری کردم من همین هستم که هستم و خانم علم یا مرا تحمل می کند و یا می گذارد و می رود…» [۱۰]

فرح دیبا همسر شاه، به رغم تمام رقابت ها و کشمکش هایی که با علم داشت، در این مورد خاص در پاسخ شکایت همسر علم از اعمال خلاف قاعده وی، از علم طرفداری کرد:«شاهنشاه اضافه کرد راستی شهبانو به همسرتان گفته که دست از نق زدن دائمی با شما بردارد، یا باید یاد بگیرد با اوضاع کنار بیاید و یا این که جامه دانش را ببندد و برود. من جواب دادم که خیلی تعجب کرده ام، شهبانو طرف مرا گرفته. معمولاً زنان ترجیح می دهند بر ضد ما مردان جبهه بگیرند.» [۱۱]

ملکتاج قوام پیش از این نیز یک بار جهت خلاصی از دست همسر بی وفایش تصمیم به خودکشی گرفته بود. البته وی هیچگاه این فکرش را عملی نساخت و شاید هم با دست زدن به چنین تهدیدی قصد داشت از فساد اخلاقی بیشتر علم جلوگیری کند. به هر حال صرف داشتن همین فکر هم خود نشان از اوج خشم وی از همسرش می دهد. ملکتاج قوام در ۱۹ آبان ۱۳۵۲ با تنظیم وصیت نامه ای در این باره خطاب به دخترانش رودابه و ناز نوشت:«نور چشمان عزیز، این چند کلمه را می نویسم که بدانید مقداری از زمین های یافت آباد تعلق دارد به همشیره بسیار عزیزم. باید بهترین نقطه به ایشان داده شود، یعنی هر طور مایل باشد همان طور عمل بکنید، خیلی متشکر می شوم. با عزیزهای بهتر از جانم خداحافظی می کنم.

امیدوارم اگر کار بدی در زندگی نسبت به شما کرده ام مرا ببخشید. رودابه و ناز عزیزم را زیاد می بوسم و قربان می روم، تقاضای دیگر من این است که نور چشمان سیاه نپوشند، اسد هم کراوات سیاه نزند و ختم هم نگذارند، بلکه همه خوشحالی بکنید. مخارج ختم را به فقیر بدهید. برای اینکه بابا بتواند بدون سرخر به زندگی خود ادامه دهد خود را از بین می برم. امیدوارم هر روز که می گذرد بیشتر از زندگی خود لذت ببرد و کیف کند. من برای او دردسر بزرگی بودم.» [۱۲]

فساد اخلاقی و به قول خود علم «الواطی گریهای» او فقط منحصر به خود او نمی شد بلکه در این میان به ویژه شخص شاه شریک بزرگ او بود. بنابراین روابط و همکاری شاه و علم فقط به امور سیاسی، اقتصادی و یا احیاناً فرهنگی محدود نمی شد، بلکه از مهمترین جنبه های این روابط نزدیک را باید در مسائل خصوصی و فساد اخلاقی مشترک جستجو کرد. علم از همان سالهای اولیه ورودش به دربار در دهه ۱۳۲۰ ش به جرگه مهمترین کسانی پیوست که برای شاه درجستجوی یافتن زنان بود. علم به تدریج از قبل این گونه اقداماتش با شاه بسیار نزدیک شد و در تمام دورانی که ثریا همسر شاه بود علم در نقش مهمترین واسطه ارتباط شاه با زنان بدکاره ظاهر شد. و یکبار هم ثریا از این واسطه گری های علم سخت عصبانی شده «فوراً آقای علم را احضار می نمایند و بی محابا سیلی جانانه ای بادست لطیف و مبارکشان به صورت او می نوازند.» [۱۳]

حسین فردوست نیز در خاطرات خود از علم به عنوان مهمترین فردی نام می برد که چه از داخل کشور و چه از کشورهای خارجی برای شاه معشوقه تهیه می دید. از همکاران اصلی اسدالله علم در شکار این قبیل کالاها برای شاه می توان از اردشیر زاهدی نام برد. [۱۴]فریدون هویدا برادر امیر عباس هویدا نخست وزیر، که خود با یکی از همین قربانیان ملاقات کرده بود، بعدها در خاطراتش در این باره چنین نوشت:

«…چند تن از همکارانم به من خبر دادند که اردشیر زاهدی و اسدالله علم مأمور ترتیب دادن مجالس خوشگذرانی برای ارباب خود هستند ولی با این حال هنوز نمی توانستم مسأله را باور کنم تا آنکه در سال ۱۹۵۹ [۱۳۳۸ ش] در نیویورک با یک زن آمریکایی که چند سال درتهران زبان انگلیسی درس می داد ملاقات کردم و از او شنیدم که موقع اقامتش در تهران یک شب علم او را برای شرکت در میهمانی به منزل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.