پاورپوینت کامل صعود رضاخان و سقوط قاجار ۸۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل صعود رضاخان و سقوط قاجار ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل صعود رضاخان و سقوط قاجار ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل صعود رضاخان و سقوط قاجار ۸۸ اسلاید در PowerPoint :

چنین به نظر می رسد که با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و سپس صعود رضاخان بر سریر قدرت دستاوردهای سالیان طولانی تلاش و جانبازی مردم ایران جهت رهایی از فشارهای عدیده خارجی و به ویژه مقابله با حکومتهای مستبد داخلی به یکباره از میان رفت و آخرین کورسوی مشروطه خواهی و آزادی طلبی جامعه ایرانی که برغم تمام مشکلات پیش رو می توانست در آینده ای نه چندان دور بر بستری کم تنش تر به حرکت آرام خود ادامه دهد، به خاموشی گرایید.

انقلاب مشروطیت ایران که با مشارکت اقشار وسیعی از مردم ایران و با رهبری و هدایت علما و روحانیون و بخش هایی از گروههای روشنفکری به پیروزی رسیده بود برغم تمام اختلافات فیمابین و تضادهای فکری و اندیشه ای، بر دو هدف کلی استوار بود. هر چند پیشاپیش باید تأکید شود که این نهضت در دستیابی مطلوب به اهداف خود با ناکامی هایی جدی روبرو شد، اما لاجرم دو هدف کلی:

۱ـ در هم شکستن روش استبدادی و خلاف قاعده

۲ـ کاهش فشارهای فزاینده خارجی (که اساساً از سوی دو کشور انگلستان و روسیه تزاری در شؤون مختلف سیاسی، اقتصادی و. .. اعمال می شد) را مورد عنایت قرار داده بود. در این میان ستمکاری، زورگویی و بی عدالتی مضاعف موجود در اقصی نقاط کشور موجب شده بود، موضوع برقراری عدالت و نیز ضرورت تأسیس عدالتخانه به عنوان اساسی ترین خواسته های بخش گسترده ای از مردم کشور مطرح شود.

با این احوال برغم پیروزی انقلاب مشروطیت و برقراری نظام پارلمانی حکومت، به دلایل عدیده داخلی و به ویژه اختلاف افکنی، فشارها، دخالت ها و کارشکنی های کشورهای خارجی (روس و انگلیس) نهضت مشروطیت ایران از همان آغاز دچار مشکلاتی جدی شده، و در روندی پر فراز و نشیب (که با حذف و منزوی ساختن بسیاری از رهبران سیاسی و مذهبی مصلحت اندیش، تعقل گرا و جامع نگر در سطوح و شوؤن مختلف همراه بود) در طول دهه ۱۲۸۰ و ۱۲۹۰ شمسی مولد بحران های عدیده سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی در جامعه ایرانی شد و به ویژه با آغاز جنگ جهانی اول و اشغال ایران از سوی کشورهای متخاصم، حکومت و سیاست ایران تقریباً به طور کلی بازیچه قدرت های خارجی گردید. در این میان مردم ایران از اقشار و گروه های مختلف (در اقصی نقاط کشور) مشکلات عدیده ای را پذیرا شدند. به ویژه رقابت ها و در موارد متعددی سیاست های یکسان و متحد روس و انگلیس دولت های وقت ایران را مجری سیاست ها و فعالیت های اساساً نامشروع آنان ساخت.

در حالیکه در شرایط بحران فراگیر در کشور و ناتوانی مفرط حکومت مرکزی، به نظر می رسید برخی جنبشهای سیاسی در گوشه و کنار کشور می توانند از دامنه نفوذ و سلطه کشورهای اشغالگر بر اقصی نقاط ایران بکاهند، وقوع انقلاب کمونیستی شوروی در اکتبر ۱۹۱۷ و در واپسین ماههای جنگ جهانی اول با خروج تدریجی نیروهای روسیه از ایران همراه شد و موجب گردید کشور استعماری بریتانیا که به یکباره خلاء قدرت روسیه تزاری را در ایران احساس کرده بود، به سرعت در صدد برآمد جای خالی رقیب دیرین را در اقصی نقاط ایران پر کند و با از میان برداشتن جنبش ها، تحرکات و هرگونه حرکت مخالفت آمیز داخلی سلطه و نفوذ خود در اقصی نقاط کشور را تثبیت کند.

به ویژه این که با وقوع انقلاب در روسیه شوروی، حکومت جدید این کشور شعارهای جدیدی در دفاع و حمایت از کشورهای کوچک مطرح ساخته و آشکارا اعلام کرده بود که تمام قرارداد های استعماری حکومت سابق تزاری را در بخش های مختلف جهان و از جمله ایران مردود دانسته و خواستار عقد قراردادهای سیاسی، تجاری و دوستی عادلانه و جدیدی با این کشورها و از جمله ایران است.

بدین ترتیب انگلیسی ها خیلی زود از ناحیه حکومت انقلابی جدید شوروی احساس خطر کردند. هر چند هیچگونه قرینه و شاهدی وجود نداشت که مقرر دارد جامعه ایرانی به سوی رژیم جدید شوروی گرایش ایدئولوژیکی و فکری، و لو بسیار اندکی، نشان دهد، با این احوال انگلیسیها با بهره گیری از عوامل پیدا و پنهان خود همواره خطر نفوذ و حضور حکومت کمونیستی شوروی در ایران رادر گوشه و کنار شایع می ساختند تا چنین القاء کنندکه حضور بریتانیا در ایران خطر هر گونه حرکت تجزیه طلبانه و مداخله جویانه را مرتفع خواهد ساخت.

این در حالی بود که انگلیسی ها به دلیل سالیان طولانی حضور استعماری و ستمکارانه خود در ایران، سخت منفور مردم ایران بودند و بنابراین سیاستگذاران این کشور به جد در صدد بودند در اوضاع و احوال سیاسی ایران تغییراتی ایجاد کرده موقعیت خود را بیش از پیش تثبیت کنند. به ویژه سیطره بریتانیا بر منابع عظیم و سرشار نفتی ایران و نقشی که ایران می توانست در تحکیم موقعیت بریتانیا از هندوستان تا عراق و خلیج فارس ایفا کند، و به عنوان حصاری در مقابل توسعه طلبی های احتمالی رژیم انقلابی شوروی به سوی مرزهای جنوبی خود ایفا نماید، بیش از پیش انگلیسی ها را به اتخاذ سیاستی جدید و البته کارآمد در عرصه سیاسی ـ نظامی و اجتماعی ایران ناگزیر می ساخت.

بر همین اساس بود که در شرایط گسترش بحران های عدیده سیاسی اقتصادی و نظامی در ایران، و نقش قاطعی که کشورهای خارجی در تضعیف هر چه بیشتر حکومت و نهادهای سیاسی، اجتماعی و سرپل های اقتصادی، تجاری و غیره در ایران ایفا کرده بودند، موضوع تحت الحمایه قرار دادن کشور و سلطه تقریباً همه جانبه سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران سخت مورد توجه محافل قدرت و حکومت بریتانیا قرار گرفت. بدین ترتیب بود که طرح قرارداد معروف ۱۹۱۹ به سرعت مورد قبول و موافقت اکثریتی از اعضای دولت و حکومت بریتانیا واقع شد و هنگامی که به دنبال اعتراضات و انتقادات گسترده مردم محافل بریتانیائی نیز دریافتند که عصر استعمار کهن و سلطه مستقیم تقریباً دیگر به سر آمده و از طریق اصرار بر عقد و اجرای قراداد ۱۹۱۹ نمی توان بر ایران تسلط یافت، موضوع به راه انداختن کودتایی نظامی از طریق عوامل ایرانی مورد توجه و عنایت قرار گرفت.

در مرحله بعد چنین فضاسازی شد که در شرایط بحران دامنگیر کشور و ناتوانی رجال و دولتمردان وقت، رژیم کودتا بر نابسامانی ها پایان خواهد داد و با دستگیری و زندانی ساختن رجال پیشین (که پس از کودتا به سرعت از سوی سید ضیاء و رضاخان به مورد اجرا گذاشته شد) نظمی نوین و در عین حال کارآمد و پایدار بر عرصه کشور حاکم خواهد شد و چنین القا شد که روزگاری نو در عرصه استقلال و یکپارچگی سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران آغاز خواهد شد.

از این رو همچنانکه در همان روزگار هم بسیاری از آگاهان به امور و دست اندرکاران به درستی ارزیابی کرده و آگاهی داشتند، نقش بدون بدیل عوامل بریتانیا در ایران در فراهم ساختن مقدمات و به راه انداختن حرکت کودتا قابل کتمان نبود و همزمان با گرایش و حمایت پیدا و پنهان منورالفکران و سیاسیون ریز و درشت از حرکت کودتا، عوامل آشکار و نهان بریتانیا مدتها پیرامون افراد و رجالی که بالقوه می توانستند در رأس کودتا قرار بگیرند رایزنی هایی کرده و مذاکرات و مطالعات قابل توجهی به عمل آوردند و نهایتاً انتخاب و آماد سازی رضاخان میرپنج (قزاق کم سواد و در عین حال گمنام) و نیز سید ضیاءالدین طباطبایی (جوان جاه طلب و جویای نام که تقریباً هیچگونه پیشینه ای در امور جدی سیاسی و مدیریتی نداشت) حداقل در کوتاه مدت می توانست بر موفقیت طرح های بریتانیا در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران مهر تأیید بزند. ضمن این که در تهران و حکومت مرکزی هم اساساً نیرویی در اختیار نداشت که بتواند در برابر کودتاگران مقاومتی احتمالی بکند.

امروزه دیگر، با آشکار شدن اسناد و مدارک موجود، تردیدی در نقش عوامل بریتانیایی در راه اندازی و پیشبرد اهداف کودتا وجود ندارد. در این میان خاطرات ژنرال آیرونساید و نیز وصیت نامه محرمانه اردشیر جی ریپورتر آشکارا و به وضوح از نقش عوامل بریتانیا در تمهید کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ پرده بر می دارد. بر همین اساس هم بود که با فروکش کردن پاره ای احساسات و جوسازی های کودتاگران، محافل سیاسی ـ مطبوعاتی کشور به وضوح حمایت بریتانیا از کودتا و کودتاچیان را نظاره کردند و دریافتند که این بار استعمار نوین در قالبی جدید در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور خود را عرضه کرده است.

در چنین شرایطی بود که برغم فضای رعب و وحشت متعاقب کودتا، نشریات و روزنامه ها و نیز محافل سیاسی کشور آرام آرام به انتقاد از نظم جدید پرداختند و برخی از نشریات و روشنفکران و علمای دینی کودتا را حرکتی در راستای تحقق اهداف سلطه گرانه بریتانیا ارزیابی کردند. از جمله میرزاده عشقی طی اشعار و سروده هایی که بعضاً در نشریات آن روزگار هم به چاپ می رسید انتقادات صریحی را متوجه رضاخان و مجموعه کودتا و تحولات پس از آن ساخت و به ویژه در سروده معروف «جمهوری سوار» علناً رضاخان عامل نظامی کودتا را دست پنهان استعمار بریتانیا در ایران آنروزگار قلمداد کرد و تصریح نمود که رضاخان مأموریت دارد همان منافع نامشروع و سلطه گرانه بریتانیا در شؤون مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی را در قالب و نظمی جدید (استعمار نوین) تأمین کند.

همین سروده نسبتاً بلند و در عین حال بسیار روشنگر و دقیق بود که بالاخره باعث شد رضاخان با کمک عوامل خود در شهربانی موجبات ترور و قتل میرزاده عشقی را فراهم آورد. بدین ترتیب حکومت کودتا و حامیان خارجی آن پیرو سیاست نوینی که در ایران اتخاذ شده بود به جد بر آن بودند که در تحکیم موقعیت جدید در کشور بکوشند و از هر راه ممکن بر مخالفت ها پایان دهند.

انگلیسی ها منافع سیاسی ـ اقتصادی و نظامی در ایران داشتند که در آن شرایط بحرانی حاکم بر ایران، فقط سلطه و نفوذ بدون منازع آنان کشور می توانست تضمین کننده این منافع باشد. در این راستا راه اندازی کودتا و سپس تشکیل حکومت مرکزی منسجم و صاحب اقتداری که حیطه سلطه اش را تا اقصی نقاط ایران گسترش دهد، بیش از هر گزینه دیگری می توانست بر مقاصد انگلیسی ها جامه عمل بپوشاند. در این میان تضمین امنیت منابع عظیم نفت ایران در بخش های جنوب ـ جنوب غربی و غرب کشور، که بریتانیا سلطه بدون مانع و رادعی بر آن ها داشت، بیش از هر زمان دیگری موضوع روی کار آمدن حکومتی مقتدر را در تهران الزامی ساخت.

بدین ترتیب تمام قراین، شواهد و اخبار حاکی از نقش بدون انکار انگلستان در طرح کودتا در ایران بود. به ویژه این که دولت های وقت ایران عهدنامه مودت میان ایران وشوروی را که متضمن پایان روابط استعماری روسها کشور در ایران بود، با مقامات نظام انقلابی جدید به امضا می رسانیدند و این امر موقعیت بریتانیای استعمارگر و بدنام را در ایران باز هم تضعیف می کرد.

بدین ترتیب: «انگلیسی ها همین که احساس کردند دارد زیر پایشان خالی می شود به فکر افتادند تا آخرین تلاش خود را هم بکنند و آن تدارک کودتایی بودکه در۲۱ فوریه ۱۹۲۱ انجام گرفت… سید ضیاءالدین روح ملعون هیأت نمایندگی انگلیس قدرت را در دست گرفت و بدون قبول کمترین وارسی و اعمال نظر به اعمال قدرت پرداخت. .. این دیکتاتور برای از میان برداشتن مقاومت مردم بیدرنگ حکومت نظامی اعلام کرد و همه آ زادی های عمومی را از میان برداشت…» (امیل اوسوئر، زمینه چینی های انگلیس برای کودتای ۱۲۹۹، ص ۲۷.)

در این راستا انگلیسی ها برای این که جو عمومی را برای پذیرش حرکت کودتا آماده کنند، شایع کردند که نیروها و اتباع آن کشور به زودی ایران را ترک کرده و به دنبال آن نیروی بلشویک (نیروهای انقلابی روسیه) وارد ایران خواهند شد. انگلیسی ها جهت ایجاد فضائی دلخواه برای راه اندازی کودتا پیشاپیش از هیأت های نمایندگی اروپایی مقیم در تهران خواستند (به بهانه پیشروی قریب الوقوع بلشویک ها به سوی ایران) خاک ایران را ترک کنند.

امیل بوسوئر فرانسوی که در آن روزگار در ایران به سر می برد در این باره چنین نوشته است: «انگلیسی ها با تشویق خارجیان به ترک تهران در ماههای دی و بهمن [۱۲۹۹] آشکارا هدفی دیگر منهای حفظ جان انسان ها و منافع مادی آنها را داشتند: آنان می خواستند که میدان در برابرشان خالی باشد و تمامی صاحب منصبان اروپایی را از صحنه دور کنند تا در هنگام وقوع حوادثی که در حال تدارک آنها بودند از اقدام به کنترلی که ممکن بود اسباب زحمت بشود جلوگیری کنند.

تصمیم ما [فرانسوی ها] مبنی بر عدم ترک تهران نقشه های آنان را بر هم ریخت اما برای آنان عقب نشینی وعقب انداختن زمان اجرای نقشه ها [راه اندازی کودتا] دیگر دیر شده بود. آنچه اجتناب ناپذیر بود سرانجام روی داد…» (امیل لوسوئر، پیشین، صص ۱۳۴ ـ ۱۳۵). لوسوئیر در تأیید و اثبات نقش انگلیسی ها در راه اندازی کودتای ۱۲۹۹ می نویسد:

«قزاق ها از قزوین که مهمترین پایگاه نیرهای نظامی انگلیس در شمال ایران است، به راه افتادند. در این شهر که همه چیز، حتی نام خیابان ها انگلیسی است، به چه کسی می خواهند بقبولانند که مقامات ایرانی و صاحبان قدرت از حرکت بیش از ۲۵۰۰ نفر نظامی مسلح و مکمل بی خبر بوده اند.؟ و یا از نیات واقعی ایشان اطلاع نداشته اند؟ و یا این که نتوانسته اند جلوی اجرای نقشه های ایشان را بگیرند؟ از این مهمترو جالب تر این که چند روز پیش از حرکت شورشیان به سمت تهران سه هزار سرباز انگلیسی به قزوین فراخوانده شده بودند تا خلاء ایجاد شده از حرکت قزاق ها را پر کنند. دیکتاتور به گرفتن دستورالعمل از سفارت انگلیس ادامه می دهد. او هیچ چیز را پنهان نمی کند…» (امیل لوسوئر، پیشین، صص ۱۴۱ـ ۱۴۲).

و بدین ترتیب کودتای سوم اسفند چنانکه دلخواه انگلیسی ها بود به مورد اجرا درآمد و دیری نپایید که همگان دریافتندکه الغای قرارداد ۱۹۱۹ اقدامی کمابیش ساده لوحانه برای تغییر افکار عمومی بوده است. اما هیچ یک از افراد ملت دیگر فریب این امر را نمی خورد، زیرا انگلیسی ها عملاً قدرت را در دست داشتنند و به زودی از آن برای تحمیل سلطه خود بر سراسر کشور و دور کردن رقبایشان بهره گرفتند. قشونی که در تحقق کودتا نقش عمده ایفا کرده بودند، به گونه ای متفق الرأی به اربابان تازه پیوستند و لذا از تمامی الطاف آنان برخوردار شدند و زمانی هم که موضوع تجدید سازمان آن مطرح گردید همان طرحی که وابسته نظامی انگلیس از قبل تهیه کرده بود، به اجرا درآمد…» (همان، صص ۱۴۳ ـ ۱۴۴)

پس از کودتا رضاخان به سرعت موقعیت خود را در رأس ن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.