پاورپوینت کامل کند و کاو در زندگی سید حسن مدرس ۹۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کند و کاو در زندگی سید حسن مدرس ۹۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کند و کاو در زندگی سید حسن مدرس ۹۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کند و کاو در زندگی سید حسن مدرس ۹۳ اسلاید در PowerPoint :

آیت الله سید حسن مدرس از نامدارترین و وطن پرست ترین رجال سیاسی و مذهبی ایران زمین، در قریه سرابه کچو از توابع شهرستان اردستان (در استان اصفهان) و در سال ۱۲۸۷ ق / ۱۲۴۹ ش پای به عرصه وجود نهاد. در آن هنگام حدود ۲۰ سال از آغاز سلطنت ناصرالدین شاه قاجار در ایران سپری می شد. پدر و جد او که از سادات طباطبایی و اصلاً زواره ای بودند، هنگامی که سید حسن مدرس شش ساله بود به قمشه در جنوب اصفهان مهاجرت کردند.

مدرس بالاخص تا سن ۱۴ سالگی از محضر درس و تعلیم جدش میرعبدالباقی که خود از علمای آن روزگار بود بهره فراوان برد و پس از درگذشت ایشان بر حسب وصیتی که کرده بود سید حسن مدرس در ۱۶ سالگی جهت ادامه تحصیل در علوم دینی و حوزوی به اصفهان مراجعت کرد. زمان توقف و تحصیل او در اصفهان حدود ۱۳ سال به طول انجامید. مدرس در ۲۱ سالگی پدر خود را نیز از دست داد. (پدر بزرگ فاضل و زاهدش میرعبدالباقی در ۱۴ سالگی مدرس مرحوم شده بود.) مدرس در طول دوران تحصیل علوم دینی در اصفهان در محضر درس بیش از سی تن از اساتید و علمای برجسته آن روزگار حضور داشت که از جمله مهمترین و برجسته ترین آن اساتید می توان از آقا میرزا عبدالعلی مرندی نحوی، جهانگیرخان قشقایی وآخوند ملا محمد کاشانی نام برد.

مدرس به دنبال واقعه تحریم تنباکو (۱۸۹۰ ـ ۱۸۹۲ م / ۱۳۰۸ ـ ۱۳۱۰ ق) جهت ادامه تحصیل و بهره مندی از محضر آیت الله حاج میرزا حسن شیرازی (صاحب فتوای مشهور تحریم تنباکو) راهی نجف شد و حدود هفت سال نزد علما و اساتید علوم دینی و حوزوی آن دیار تلمذ اختیار کرد. چنانکه خود ایشان تقریر کرده، آیات عظام آخوند خراسانی، شیخ محمد کافی، و آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی از بزرگترین و تأثیرگذارترین اساتید او بوده اند. هر دو این حضرات از علمای مهم دوران شکل گیری نهضت مشروطه در آغازین سالهای دهه نخست قرن بیستم میلادی و پس از آن بوده اند.

مدرس سپس به اصفهان بازگشت و در مدرسه «جده کوچک» در رشته فقه و اصول به تدریس پرداخت. این روند تا سالهای اوج گیری و پیروزی نهایی انقلاب مشروطیت تداوم پیدا کرد. مدرس چنانکه منابع موجود نشان می دهد به لحاظ مالی و اقتصادی زندگی پرمشقت و فقیرانه ای داشت. با این احوال از همان آغاز دوران جوانی به مسائل سیاسی و اجتماعی علاقمندی نشان داد و همین امر موجب شد در زندگی و فعالیت خود با برخی صاحبان قدرت و نفوذ که راه ناصواب می پیمودند درگیر شود. چنانکه پس از بازگشت به اصفهان و به خاطر اعتراض و مبارزه با موقوفه خواران و حیف و میل کنندگان اموال عمومی که به درگیری او با بعضی از حکام مستبد شهر انجامید در مدرسه «جد بزرگ» مورد سوء قصدی نافرجام قرار گرفت.

پس از پایان دوره استبداد صغیر که مقرر شد پنج تن از علمای طراز اول در مجلس دوم مشروطیت حضور پیدا کنند، سید حسن مدرس با تأیید و تأکید علما و روحانیون نجف اشرف و اصفهان به عنوان نماینده مجلس برگزیده شد و پس از واگذاری منزل مسکونی اش در اصفهان برای امور عام المنفعه راهی تهران شد. بدین ترتیب دوران حضور سودمند او در پنج دوره پیاپی مجلس شورای ملی (دوره دوم تا ششم) آغاز شد. مدرس که در دوران مشروطیت همراه با علمای بزرگ اصفهان در انجمن ولایتی این شهر عضویت یافته و در دوران موسوم به استبداد صغیر با محمد علیشاه آشکارا به مخالفت برخاسته بود، فقط از جلسه ۱۹۵ دوره دوم مجلس که در ۲۸ ذی الحجه ۱۳۲۸ منعقد شده بود، به عنوان نماینده در مجلس حضور پیدا کرد.

او برای اولین بار در جلسه ۱۹ محرم۱۳۲۹ مجلس به ایراد سخن پرداخت و به دنبال آن طی جلسات آتی مجلس، نطق های کارشناسانه را پی گرفت و خیلی زود حضور سودمند او در مجلس و نقش قاطعی که می توانست در ارتقاء جایگاه مجلس شورای ملی بر عهده بگیرد، مورد توجه نمایندگان، مجموعه حکومت و دولت و مردم قرار گرفت. از جمله مهمترین موضع گیری های سید حسن مدرس در مجلس دوم مخالفت صریح با اولتیماتوم روسیه در واپسین روزهای عمر این دوره از مجلس و در ذی حجه ۱۳۲۹ بود که نهایتاً تحت فشار روسیه تزاری و برغم مخالفت نمایندگانی از مجلس اولتیماتوم روسیه مبنی بر اخراج هیأت مستشاری مالی امریکایی تحت سرپرستی مورگان شوستر از سوی دولت وقت ایران پذیرفته شد و به دنبال آن مجلس دوره دوم هم در ۳ دی ۱۲۹۰ / ۱۴ دسامبر ۱۹۱۱ منحل شد. مدرس در دوره فترت میان مجلس دوم و سوم سخت با دیکتاتوری ناصرالملک نایب السلطنه وقت به مخالفت برخاسته خواستار برگزاری هر چه سریعتر انتخابات دوره سوم مجلس شورای ملی شد و نهایتاً هم با رأی مردم تهران نماینده دوره سوم مجلس شورای ملی شد.

با این احوال و به دنبال آغاز و تداوم جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط نیروهای متخاصم، مجلس دوره سوم به نیمه نرسیده به تعطیلی گرایید بدین ترتیب تا برگزاری مجدد انتخابات دوره چهارم حدود هفت سال فاصله افتاد. در شرایطی که برغم اعلام بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول، روس و انگلیس بخش های وسیعی از خاک ایران را اشغال کرده بودند، گروهی از رجال کشوری و لشکری و نیز نمایندگان مجلس از جمله سید حسن مدرس در همگامی و توافق ضمنی با میرزاحسن خان مستوفی الممالک نخست وزیر وقت در اعتراض به اوضاع بحرانی به قصد مهاجرت و تشکیل دولت موقت، تهران را به سوی مناطق غربی ایران ترک کردند. در این میان گروههای وسیعی از مردم نیز مهاجرین را به سوی غرب کشور همراهی کردند. به طوری که در اندک زمانی نیروی نظامی قابل توجهی به طرفداری از موضع مهاجرین در قبال اشغالگران انگلیسی و روسی در کرمانشاه و غرب کشور تشکیل شد.

رهبران مهاجرین مدت کوتاهی پس از ورود به کرمانشاه، دولتی موقتی به ریاست نظام السلطنه مافی (حسینقلی خان) تشکیل دادند که در این کابینه موقتی و به اصطلاح دولت در سایه سید حسن مدرس وزیر عدلیه و نیز اوقاف بود. گفته می شد هدف از این اقدام جلوگیری از فشار مضاعف روس و انگلیس به دولت مرکزی ایران در تهران بود تا هرگاه تحت فشار اشغالگران بالاجبار تحمیل خلاف قاعده ای را متقبل شد، حکومت و دولت موقت مهاجرین با غیر قانونی خواندن دولت مرکزی در تهران، قرارداد ها و تصمیمات تحمیلی فوق را غیر قانونی و فاقد وجاهت اعلام کند.

در طول این دوران سید حسن مدرس چند بار از سوی افراد و گروههای ناشناس مورد سوء قصد نافرجام قرار گرفت. گفته می شد که تروریست ها و سوءقصد کنندگان از عوامل دولت بریتانیا و روسیه تزاری بودند.

پس از اشغال مناطق غربی ایران توسط نیروهای روسیه تزاری دولت موقت مهاجرین خاک ایران را ترک گفته و حکومت خود را به اسلامبول منتقل کرد و طی دوران حضور دولت موقت در اسلامبول سید حسن مدرس با سلطان عثمانی و رجال آن کشور ملاقات و گفت و گوهایی انجام داد. این دولت بالاخص جهت حفظ استقلال سیاسی و ارضی ایران از سوی کشورهای متخاصم در جنگ هم اقدامات دیپلماتیک و سیاسی قابل اعتنایی انجام داد و در همان حال به انحاء گوناگون ستمکاری کشورهای روس و انگلیس را در ایران و نیز تحمیل شرایط سخت سیاسی و اقتصادی و نظامی به دولتهای وقت ایران در تهران را محکوم کرد. فقط پس از پایان جنگ اول بود که دولت موقت مهاجرین علت وجودی خود را از دست داد و سید حسن مدرس به ایران بازگشت و در شرایط فقدان مجلس شورای ملی به مخالفت با دولتهای طرفدار بریتانیا پرداخت. به ویژه به دنبال آشکار شدن طرح عقد قرارداد ۱۹۱۹ میان وثوق الدوله و انگلیسی ها مدرس به شدت به مخالفت با آن برخاست «مدرس برای این که مخالفت خود را با قرارداد ۱۹۱۹ تشدید کرده باشد ملاقات هایی با مقامات روحانی به عمل آورد و شمشیر مخالفت را از رو بر کمر بست و وارد کارزار شد.» [۱]

هر چند برخی بر این باور هستند که سید حسن مدرس پیشاپیش در جریان وقوع کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ قرار داشت، با این حال به دنبال کودتا و به دستور سیدضیاءالدین طباطبایی مدرس دستگیر و تا پایان دوران سه ماهه نخست وزیری سید ضیاء در قزوین به حالت تبعید به سر برد مجلس دوره چهارم شورای ملی که انتخابات آن قبل از کودتا و در دوران نخست وزیری وثوق الدوله برگزار شده بود، پس از سقوط سید ضیاء و در دوران نخست وزیری قوام السلطنه افتتاح شد و سید حسن مدرس در مقام نماینده مردم تهران وارد مجلس چهارم شد. ایشان در این دوره از مجلس رهبر جناح اکثریت مجلس بود و مکرراً در غیاب ریاست مجلس به عنوان نماینده اول رئیس، مجلس را اداره می کرد.

با آغاز تحرکات خلاف قاعده سردار سپه در شئون مختلف و اقدامات و دست اندازی های غیر قانونی وی، سید حسن مدرس که در آغاز امر با او رفتار محتاطانه ای در پیش گرفته بود، به تدریج در صدر مخالفان او قرار گرفت. او به ویژه رضاخان را هشدار داد که در مقام وزیر جنگ و ریاست عملی اش بر قشون و نیروهای نظامی از شأن و جایگاهی که در اختیارش نهاده شده است، سوء استفاده نکند. بدین ترتیب رضاخان از همان نخستین ماههای پس از کودتا با مخالف سرسختانه و غیر قابل انعطاف سید حسن مدرس مواجه شد.

مدرس در همان حال دولت های وقت را به دلیل عدم توجه جدی به مشکلات مبتلا به کشور و بی کفایتی مورد پرسش و اعتراض قرار داده و آنان را به کم کاری و اهمال در انجام وظایف قانونی متهم می ساخت. با این احوال رضاخان که به تدریج ولی دائماً در حال تثبیت موقعیت خود در مجموعه حاکمیت بود، و در حالی که در میان نمایندگان مجلس طرفدارانی برای خود دست و پا کرده بود، موجبات سقوط کابینه مستوفی الممالک را فراهم آورد. سید حسن مدرس نیز دولت مستوفی را به دلایل ضعفی که در آن راه یافته بود، مورد انتقاد قرار داده و با آن مخالفت کرد، اما طرفداران سردارسپه با صحنه گردانی ماهرانه درصدد بودند بازی را به نفع رضاخان خاتمه دهند. اما هنوز تا اشغال پست نخست وزیری از سوی رضاخان مدتی زمان لازم بود. بدین ترتیب با ابراز تمایل مجلس میرزا حسن خان مشیرالدوله نخست وزیر شد و فقط در سوم آبان ۱۳۰۲ بود که رضاخان پست نخست وزیری را با وزارت جنگش توأم ساخت.

در حالی که در واپسین ماههای عمر مجلس چهارم رضاخان غائله جمهوری خواهی را براه انداخته بود، مدرس در مقام نماینده مجلس سخت به مخالفت با این ترفند برخاست. علیرغم اعمال فشار و مداخلات شدید رضاخان و طرفدارانش سید حسن مدرس و اقلیت کوچکی از مخالفان وی به مجلس شورای ملی دوره پنجم راه یافته و در حالیکه غائله جمهوری خواهی به شدت ادامه داشت، مدرس مخالفت خود با آن را کماکان تداوم داد. مدرس بالاخص از همان نخستین جلسات دوره پنجم مجلس تلاش کرد از تصویب اعتبارنامه نمایندگان طرفدار رضاخان جلوگیری کرده و با ایراد نطق هایی مفصل و در عین حال مخالفت آمیز با رضاخان موضوع جمهوری خواهی بدون پایه و اساس او را با شکست و ناکامی روبرو کند.

مدرس به ویژه نمایندگان دوره پنجم را برگزیدگان رضاخان و محصول دخالت عوامل او ارزیابی کرده و آنان را فاقد شأن نمایندگی مردم در مجلس دانست. در حالی که رضاخان به نمایندگان هوادارش در مجلس فشار می آورد هر چه سریعتر موجبات تأیید و تصویب طرح جمهوری خواهی او را فراهم آورده وی را به فتح قله های قدرت و حکومت نزدیک کنند، مدرس تقریباًً یک تنه و سرسختانه در راه عقیم گذاردن این طرح توطئه آمیز می کوشید. تا جایی که تا واپسین روزهای سال ۱۳۰۲ و اوایل فروردین ۱۳۰۳ اساساً با پایمردی و مخالفت جانانه سید حسن مدرس طرفداران رضاخان در مجلس پنجم امکانی برای طرح موفقیت آمیز موضوع جمهوری خواهی او پیدا نکردند.

اما در این میان یکی از طرفداران رضاخان در مجلس، دکتر حسین بهرامی (احیاءالسلطنه) خبطی بسیار مؤثر (و گویا با تحریک سید محمد تدین) انجام داد و با پایان جلسه روز ۲۷ اسفند ۱۳۰۲ مجلس سیلی محکمی بر گوش سید حسن مدرس نواخت به طوری که عمامه مدرس از سرش افتاد اما صدای این سیلی نه تنها مانند رعد در تهران و اطراف منعکس وپراکنده شد، بلکه مانند کبریتی که به انبار باروت برسد چنان انفجاری در افکار و احساسات مردم پایتخت به وجود آورد که پیام آن شکست قطعی غائله جمهوری خواهی قلابی رضاخانی و ناکامی قطعی در اردوی طرفداران رضاخان در داخل و خارج از مجلس بود. ملک الشعرای بهار در سروده ای که به همین مناسبت و تحت عنوان «جمهوری نامه» تنظیم کرده، به نقش قاطع سیلی خوردن مدرس در از میان برداشته شدن غائله جمهوری خواهی رضاخان چنین اشاره کرد:

از آن سیلی ولایت پر صدا شد

دکاکین بسته و غوغا به پا شد

به روز شنبه مجلس کربلا شد

به دولت روی اهل شهر وا شد

چو آمد در میان خلق سردار

برای ضرب و شتم و زجر و کشتار

دریغ از راه دور و رنج بسیار

قشونی خلق را با نیزه راندند

ولی مردم به جای خود بماندند

رضاخان را به جای خود نشاندند

بجای گل بر او آجر پراندند

نشاید کرد با افکار پیکار

بباید خواست از مخلوق زنهار

دریغ از راه دور و رنج بسیار

و کوهی کرمانی شاعر و منتقد دیگر غائله جمهوری خواهی هم درباره تأثیر قاطع سیلی خوردن مدرس در ناکامی طرح قلابی جمهوری خواهی رضاخان چنین سرود:

شد مسخره جمهوری از آقای تدین

شد مملکت آشفته ز غوغای تدین

آواز جماعت هله آواز خداداد

آن سیلی بی پیر عجب خوب صدا داد

آن سلطنت نیمه رمق را چه دوا داد

یک هاتفی از غیب مرا دوش ندا داد

شد مسخره جمهوری از آقای تدین

شد مملکت آشفته زغوغای تدین

هر چند سیلی دکتر حسین بهرامی بلافاصله جبران شد و سید محی الدین مزارعی نماینده شیراز و از طرفداران مدرس بلافاصله کشیده ای به مراتب سنگین تر و گوش نوازتری را نثار بهرامی کرد اما موضوع سیلی خوردن مدرس از طرف حامیان رضاخان با واکنش شدید و سریع مردم تهران و شهرهای بزرگ دیگر مواجه شد و مخالفت با رضاخان و جمهوری خواهی قلابی او گسترش فزاینده ای پیدا کرد تا جایی که کمتر از یک روز بعد و در ۲۸ اسفند ۱۳۰۲ هزاران تن از مردم در مخالفت با این غائله در مسجد شاه و اطراف آن گرد آمدند و خیلی زود آشکار شد که برغم تمهیدات گسترده رضاخان و عوامل او در گوشه و کنار کشور مخالفان جمهوری خواهی و شخص رضاخان اکثریتی قابل توجه از مردم کشور را تشکیل می دهند.

بدین ترتیب و به دنبال سیلی خوردن مدرس در مجلس حتی در ترکیب نمایندگان مجلس در برابر موضوع جمهوری خواهی هم اختلاف افتاد و بسیاری از طرفداران رضاخان به خیل مخالفان او پیوسته به حمایت از مدرس برخاستند.

در همان حالی که مخالفت با جمهوری خواهی رضاخانی در بیرون از مجلس در حال گسترش بود، مدرس به انحاء گوناگون می کوشید موافقان جمهوری خواهی را در مجلس از اکثریت بیاندازد و همزمان با ایراد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.