پاورپوینت کامل انگلیسی ها چگونه هرات را از ایران جدا کردند؟ ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل انگلیسی ها چگونه هرات را از ایران جدا کردند؟ ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انگلیسی ها چگونه هرات را از ایران جدا کردند؟ ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل انگلیسی ها چگونه هرات را از ایران جدا کردند؟ ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint :

دوره قاجاریه از شگفت انگیزترین ادوار تاریخ ایران است. دوره ای است که قدرتهای بزرگ جهان از اقصی نقاط دنیا به علل گوناگون چشم به آن داشتند. ایران مرکزی شده بود که تمام قدرتها دور آن دایره زده بودند ـ دایره ای بی ثبات و ناآرام که هرگوشه اش میل به درون داشت، به عبارت روشن تر به صورت طعمه ای درآمده بود که کرکسان هزار هزار گرد او را گرفته بودند و بر سر استفاده از موقع جغرافیائی و منابع طبیعی آن بر یکدیگر منقار می زدند، تا سرانجام هر یک قطعه ای ربودند و آنچه که برای ما باقی ماند منحصر به یک نوار کوهستانی شد در حاشیه کویر مرکزی.

متأسفانه فصل مربوط به تاریخ قاجار هنوز به طور کامل بررسی نشده و این فصل که بدون تردید پردامنه ترین و مفصل ترین فصول تاریخ ایران و عبرت انگیزترین و پند آموزترین فصول تاریخ جهان است، هنوز ناشناخته مانده است.

همچنان که خوانندگان گرامی می دانند پس از قتل نادر سرداران او که بیش از بیست سال در رکاب او جنگیده بودند و فن کشورگشائی را یاد گرفته بودند هر یک به گوشه ای رفتند و برای خود بساط حکومت چیدند. در میان این سرداران نامجو، موفق تر از همه «احمد خان ابدالی» بود که به سمت قندهار رفت و برای خود حکومتی ترتیب داد. احمد خان علاوه بر اینکه خود سردار لایقی بود اوضاع زمان نیز با او مساعدت کرد. زیرا پس از آن که کریمخان زند بر سایر سردارانی که مدعی پادشاهی بودند پیروز شد پاس حقوق نادر را نگه داشت و متعرض «شاهرخ» نوه او که حکومت مشرق ایران را داشت نشد.

شاهرخ نیز شاهزاده ای ناتوان و بی اراده بود و نتوانست به حکومت خود سر و سامانی دهد. مضافاً به اینکه کور شده بود و حوصله انجام اقدامات حاد و مهم نداشت. بنابراین احمدخان با فراغ خاطر و بی آنکه قدرتی مزاحم او گردد میدان را برای خود باز دید و سرزمینهای وسیعی را از ایران و هندوستان به حوزه حکمرانی خود درآورد. با اینکه احمد خان ابدالی هیچ گاه درصدد نبود که افغانستان از ایران جدا سازد اما عملیاتی که در دوره حکومت خود انجام داد، مقدمه ی جدائی افغانستان را از ایران شد. پس از آن که آغامحمد خان روی کار آمد در سال آخر عمر به قصد سر و سامان دادن به ولایات شرقی ایران عازم خراسان شد اما لشکر کشی ناگهانی «کاترین» ملکه روسیه اورا از اجرای نقشه اش بازداشت و برای مقابله با روسها عازم قفقاز شد.

فتحعلیشاه نیز تقریباً در تمام دوره ی سلطنت گرفتار روسها بود و جز اقدامات ناچیز و بی اثر و چند لشکر کشی که به تحریک نمایندگان سیاسی انگلستان برای مشغول ساختن افاغنه و جلوگیری از تاخت و تاز آنان به ولایات شمالی هندوستان صورت گرفت کار مهمی انجام نداد. تنها در سالهای آخر عمر که از گرفتاری روسها فراغتی حاصل کرده بود عباس میرزا را مأمور رسیدگی به اوضاع مشرق و سر و سامان دادن به امور آن نواحی نمود.

محمد شاه و هرات

پیش از آنکه قضایای هرات را در زمان سلطنت محمد شاه شرح دهیم لازم است مختصر اشاره ای به سیاست آسیائی دولتهای انگلستان و روس بنمائیم تا بسهولت به علل مخالفت دولت انگلستان نسبت به اقدامات دولت ایران در هرات و افغانستان پی ببریم.

در اوایل سلطنت محمد شاه سیاست این دو دولت در کشور ما مشخص و معین بود. زیرا حرکت دائمی روسها به سمت هندوستان و جلوگیری انگلیسی ها از نزدیک شدن آنان به سرحدات هندوستان در این هنگام به اوج شدت رسیده و عکس العمل این دو سیاست در ایران به خوبی نمایان بود.

پیشرفت روسها در ناحیه ترکستان و بخارا و بسط نفوذ روزافزون آنان در ایران پس از انعقاد معاهده ی ترکمانچای سیاستمداران انگلیسی را به وحشت انداخته بود ـ بخصوص که زعمای انگلستان متوجه شده بودند که محمدشاه و عمال دولت ایران برای جبران شکست از روسها توجه خود را به سمت مشرق ایران و افغانستان معطوف ساخته اند. به طوری که «لرد کرزن» در جلد دوم کتاب خود راجع به روابط سیاسی دولت انگلیس با ایران می نویسد: «در سال ۱۸۳۳ ما فوق العاده در اضطراب بودیم که مبادا از حرکت قشون ایران به طرف هرات خطری متوجه ما شود.»

سیاستمداران دولت انگلستان از سیاست دولت روسیه تزاری در مشرق ایران فوق العاده مضطرب و متوحش بودند. در این مورد «سرجان کاپیل» در گزارش رسمی خود در ژوئن ۱۸۳۵ به «لردپالمرستون» خاطرنشان می سازد که «حرکات نظامی و نقشه های دولت روسیه تزاری به منظور بسط و توسعه نفوذ خود در مشرق ایران ـ چنانکه در گزارشات قبلی خود مفصلاً شرح داده ام ـ روز افزون می باشد.»

پس از جنگهای دوره ی دوم ایران و روس و انعقاد عهدنامه ترکمانچای در خراسان اغتشاشات مهمی بروز کرد و فتحعلیشاه عباس میرزا نایب السلطنه را مأمور انتظام امور آن سرزمین نمود. عباس میرزا پس از آنکه به اغتشاشات و ناامنی ناحیه خراسان خاتمه داد برای مدت کوتاهی به تهران بازگشت، ضمناً به کامران میرزا حاکم هرات دستور داد به دولت ایران مالیات بپردازد.

در برابر پاسخ نامساعدی که از طرف کامران میرزا رسید، عباس میرزا مصمم شد هرات تسخیر نماید و به همین مناسبت بار دیگر عازم خراسان شد و با اینکه پزشکان دربار مسافرت وی را به علت کسالت او صلاح نمی دانستند، اندیشه نکرد و روی به خراسان نهاد. در بین راه به فرزند خود محمد میرزا فرمان داد که راه هرات را پیش گیرد و به محاصره آن شهر اقدام نماید. متعاقب آن قائم مقام را با سپاهی مأمور به کمک به محمد میرزا نمود و خود به سمت مشهد کوچ کرد. محاصره ی هرات به طول انجامید و متأسفانه بیماری عباس میرزا در مشهد شدت یافت.

قائم مقام و محمد میرزا مشغول محاصره ی هرات بودند که خبر فوت عباس میرزا در مشهد در تاریخ ۲۶ اکتبر ۱۸۳۳ به اردوگاه رسید.قائم مقام پس از شنیدن خبر فوت نایب السلطنه با کامران میرزا صلح کرد و مقرر گردید کامران میرزا هر سال ۱۵ هزار تومان پول نقد و پنجاه طاقه شال کشمیری به دربار ایران بفرستد و سکه به اسم شاه ایران ضرب نماید و استحکامات «غوریان» را خراب کند.

ولی در نتیجه تغییرات و تحولاتی که در آغاز کار محمد شاه در ایران رخ داد کامران میرزا حاکم هرات علاوه بر اینکه به وعده های خود عمل ننمود حتی شروع به دست اندازی به نواحی سیستان نیز کرد و اموال سکنه آنجا را به تاراج برد، و هر چه می توانست در نواحی خرسان دست به خرابی زد. در این مورد «مستر الیس» نماینده ی دولت انگلستان درتهران در گزارش شماره ۱۴ مورخ ۴ فوریه ۱۸۳۶ به «ویکونت پالمرستون» رفتار بد ترکمانان را در ایالات شرقی ایران و به اسارت درآوردن ایرانیان را شرح داده خاطر نشان می سازد شاه برای ختم غائله ترکمانان اقدام خواهد کرد؛ ضمناً مستر الیس به وزارت خارجه انگلستان اطلاع داد که اخبار رسیده حاکی است شاهزاده کامران نامه های متعددی به رؤسای افغان نوشته و همکاری آنان را برای مقابله با شاه ایران خواستار شده است؛ در همین گزارش گوشزد می کند که «یارمحمد خان» وزیر کامران میرزا مردی است جسور و با ذوق و قریحه. [۱]

محمد شاه در نتیجه مذاکرات با «سرهانری الیس» نماینده مخصوص انگلستان و «کاپیتان ماکدونالد» که برای تبریک جلوس محمد شاه به تهران آمده بود و حامل نامه مورخ ۲۱ اکتبر ۱۸۳۵۲ «لرد پالمرستون» دایر به تبریک و تهنیت جلوس و تاجگذاری محمد شاه بودند متوجه شده بودکه دولت انگلستان با اقدامات و برقراری نفوذ دولت ایران در هرات مخالف است. از طرفی واضح بود که خودسری های حاکم هرات در نتیجه اقدامات و تحریکات عمال انگلیسی است که بر خلاف مواد عهدنامه های منعقده با دولت ایران رفتار می کردند.

علاوه بر اینکه مأمورین انگلیسی تمام مساعی خود را برای عقیم گذاردن نقشه های دولت ایران برای لشکرکشی به سمت مشرق به کار می بردند حاکم هرات را نیز از هر حیث پشتیبانی می کردند. چنانکه مستر الیس نماینده دولت انگلستان در تهران طی نامه مورخ فوریه ۱۸۳۶ به شاهزاده کامران میرزای هرات نوشته متذکر شده است: «دولت بریتانیای کبیر مایل است و نفوذ خود را به کار خواهد برد که صلح را در آ ن ناحیه حفظ کند.

دولت بریتانیا به علت مراوده و تجارت با افغانستان همواره آرزو داشته که اوضاع آن سامان مرفه و آسوده باشد. من به شما یادآور می شوم و موقع تبریک جلوس شاه تذکر دادم که بایستی صلح را در قسمت مشرق ایران حفظ کند و از جنگ پرهیز نماید و در این مورد مسئولان ایران به ما وعده داده اند.» [۲]چنانکه می بینیم عمال انگلیسی مایل بودند که آرامش در مشرق ایران برقرار باشد و تمام مساعی خود را نیز به کار می بردند که از لشکرکشی محمد شاه به سمت هرات جلوگیری نمایند در صورتی که خود انگلیسی ها معترف بودند که هرات متعلق به ایران است و تمام مأموران انگلیسی این نظریه را تأیید می نمودند؛ چنانکه «مستر مک نیل»[۳]وزیر مختار انگلستان در ایران در گزارش مورخ ۲۴ نوامبر ۱۸۳۷ خود چنین می نویسد:

«صرف نظر از ادعای دولت ایران راجع به تملک هرات اگر موضوع اختلاف را بین دو دولت مستقل فرض نمائیم اینجانب معتقد است که حق با دولت ایران است و هرات در این مورد تقصیر دارد.در موقع مرگ عباس میرزا که شاه فعلی از محاصره ی هرات دست کشید و مراجعت نمود مذاکرات طرفین به عقد قرارداد منتهی شد که خطوط سرحدی در آن تعیین گردید و طرفین نیز تعهد کرده بودند که از حملات خصمانه نسبت به همدیگر اجتناب نمایند.

از آن تاریخ تاکنون دولت ایران به خاک افاغنه هیچ دست اندازی نکرده در حالی که پس از مرگ شاه سابق، حاکم هرات با ترکمن ها و ایل هزاره همدست شده و به خاک ایران تجاوز نموده و رعایای آن مملکت را به غلامی برده بودند و افاغنه هرات این مشی تجاوزکارانه را لاینقطع ادامه می د هند و ایران برای جلوگیری از این دست اندازیها به عملیات خصمانه مبادرت نورزیده است مگر اینکه تصمیم اخیر تصرف هرات چنین تلقی شود. بنا به مراتب فوق شاه در حمله به قلمرو کامران میرزا و بی اعتنائی به یادآوری دایر به عدم مبادرت به چنین اقدامی محقق و ناگزیر می باشد.» [۴]

در نتیجه اقدامات و بدرفتاری های کامران میرزا و دست اندازی های وی به نواحی سیستان، محمد شاه تصمیم گرفت به هرات لشکر کشی نماید به طوری که اقدامات نمایندگان دولت انگلیس برای جلوگیری و ممانعت از تصمیم محمد شاه به نتیجه نرسید؛ زیرا از یکطرف محمد شاه شخصاً مایل بود کار هرات رایکسره نماید از طرف دیگر نمایندگان دولت روس محمد شاه را به این لشکرکشی ترغیب می کردند؛ این موضع از گزارش مورخ ۸ ژوئیه مسترالیس به لرد پالمرستون روشن می گردد، ـ در این گزارش نماینده ی بریتانیا اظهار می دارد که:

«دولت روسیه و نماینده آن دولت شاه را به قشون کشی به سمت هرات تشجیع می کنند. در گزارشات قبلی راجع به تذکرات خود به دولت ایران برای حفظ صلح نوشتم ولی اصرار روسها بالاخره منجر به جنگ خواهدشد. در آخرین مذاکره که با حضور حاج میرزا آقاسی و میرزا مسعود وزیر خارجه ایران داشتم به آنان تذکر دادم که اقدام دولت ایران به لشکر کشی افغانستان عدم توجه دولت ایران را به عدم تمایل دولت انگلستان نشان خواهد داد. میرزاآقاسی تذکرداد که افغان ها در معیت ترکمانان اراضی ایران را غارت کرده رعایای ایران را به اسارت برده اند. اطلاعات رسیده دال بر این است که میرزا مسعود وزیر خارجه ایران پروژه دولت روسیه را پشتیبانی می کند.» [۵]

در تعقیب همین گزارش دو روز بعد یعنی در دهم ژانویه ۱۸۳۶ مسترالیس به لردپالمرستون از طرز رفتار مأموران دولت روس نسبت به انگلیسی ها شکایت کرده اظهار می دارد:

«نفوذ روسها در دربار ایران روزافزون است و به نظر می آید روسها ایران را به یک لشکرکشی به طرف شرق تشویق می کنند. منظور روسها از تعقیب این سیاست این است که «خیوه» را تصرف کند و توجه ایران را به سمت افغانستان معطوف سازند.» [۶]

در دنبال همین گزارش در تاریخ ۱۵ ژانویه ۱۸۳۶ مستر الیس به لرد پالمرستون طی گزارش مبسوطی می نویسد:«من دولت ایران را به معاهده ی ایران و انگلیس متوجه ساختم و تذکر دادم که این اقدام دولت ایران منافع و امنیت امپراطوری هند انگلیس را به خطر می اندازد و به اولیای ایران اخطار کردم که دولت انگلستان نمی تواند به عملیات لشکر کشی ایران به سمت افغانستان نظاره کند ودر نتیجه نفوذ دولت روس به سمت هندوستان توسعه یابد. سفارت ما در تهران در مقابل نفوذ فوق العاده قوی روسها در دربار ایران وضع بدی دارد.»

یک ماه بعد یعنی در ۱۵ فوریه ۱۸۳۶ در مورد اقدامات روسها در مشرق ایران مستر الیس در گزارش شماره ۱۸ خود به لرد پالمرستون چنین بیان می کند:«در اینجا از نظریات روسها درباره خیوه صحبت می کنند و می گویند برای حفظ تجارت و اتباع روس دولت تزاری روسیه مشغول تهیه استحکامات می باشد. من باید متأسفانه به لرد بگویم که شاه ایران باز از لشکرکشی به سمت هرات صحبت می کند.» [۷]

کاپیتان هنت در کتاب جنگ ایران و انگلیس در این مورد چنین می نویسد:«در آن اوان مأموران انگلیسی جهد داشتند که شاه جوان ایران را به هر ترتیبی که هست از قشون کشی به هرات منصرف نمایند و سعی کنند قضایا به وسیله مذاکرات دوستانه حل و تصفیه شود ولی «کنت سیمونتیچ»۹ وزیرمختار روس به پادشاه ایران توصیه کرد که تسخیر هرات که فعلاً با ده هزار نفر مرد جنگی امکان پذیر می باشد به طور قطع بعدها با چندین برابر این عده هم ممکن الحصول نخواهد بود. اسناد پارلمانی که حاوی نکات مهمی راجع به دیپلماسی روسیه است حرکات عجیب و غریب دولت روس را به خوبی روشن می سازد.

اجمالاً اقدامات «کنت سیمونتیچ» به قدری برخلاف مواعید دولت روس بود که لرد پالمرستون بالاخره در ۱۸۳۷ به «اورل اودرهام»[۸]وزیر مختار بریتانیا مقیم «سن پطرزبورگ» نوشت و به مشارالیه دستور داد که اقدامات خلاف «کنت سیمونتیچ» را به دولت روس خاطر نشان سازد. وزیر مختار بریتانیا بر طبق دستور با دولت مشارالیه وارد مذاکره شد و «کنت نسلرود»[۹]در جواب اظهار داشت معلوم می شود بعضی حوادث موجبات سوء تفهام برای «کنت سیمونتیچ» فراهم کرده والا به مشارالیه دستور صادر شده است که شاه رادر موقع و نسبت به هر موضوعی از جنگ منصرف نماید. ولی با این وصف نه فقط «سیمونتیچ» شاه را به تسخیر هرات تشویق و ترغیب می نمود بلکه حاضر شد که خود نیز شخصاً در بعضی از خدمات نظامی شرکت نماید.» [۱۰]

در این مورد مسترالیس در گزارش شماره ۳۵ مورخه ۱۶ آوریل ۱۸۳۶ به لرد پالمرستون چنین می نویسد: «اطلاعات رسیده مشعر بر این است که همکاری نزدیک بین روسیه و ایران در قضایای هرات موجود است. از طرف حاج میرزا آقاسی اطلاع داده شده روسها وعده داده اند در لشکرکشی هرات همکاری کرده و کمک مستقیم یا غیر مستقیم نظامی خواهند نمود.» [۱۱]

درتاریخ ۱۳ فوریه ۱۸۳۶ طی نامه ای لردپالمرستون «مارک نیل» را از طرف پادشاه انگلستان مأمور دربار ایران نمود. [۱۲]و در مرحله بعد حاج میرزا آقاسی ضمن نامه ای تعیین نمود مستر ماک نیل را به عنوان وزیر مختار انگلستان در تهران به مسترالیس اطلاع داده و وی را از ورود ژنرال «لندزی»[۱۳] باخبر کرده است. [۱۴]

تلاش و کوشش نمایندگان دولت بریتانیای کبیر برای ممانعت از اجرای نقشه محمد شاه به نتیجه نرسید، این بودکه برای منصرف نمودن شاه از قشون کشی به هرات و متوجه ساختن افکار زمامداران دولت ایران به مسائل دیگر، درصدد ایجاد شورش و انقلاب در داخله ی ایران برآمدند و با تحریکاتی در نقاط مختلف ایران دست زدند. شورش «آقاخان محلاتی» را در کرمان، غوغای کتک خوردن «سید هندی» در بوشهر، قتل و غارت ایرانیان را به دست عثمانی ها در خرمشهر و آزار زوار ایرانی رادر اماکن متبرکه دامن زدند و برای فیصله دادن به اختلاف و حل مسائل «غوریان» به طور دوستانه و اجتناب از جنگ، «فتح محمد خان» از طرف کامران میرزا به تهران آمد و با حضور ماک نیل پیشنهاد نمود قراردادی به مضمون زیرا به امضاء برسد:

«۱ـ حاکم هرات تعهد می کند که حملات خصمانه و دست اندازی به خاک ایران را ترک گفته رعایای ایران را به اسیری نگرفته و نفروشد.

۲ـ اگر شاهنشاه ایران قصدحمله به ترکستان داشته باشد و از کامران شاه استمداد نماید مشارالیه متعهد می شود به قدر مقدور عده ای را به کمک بفرستد و آنها را برای حمله به ترکستان در اختیار والی خراسان گذارد و اگر برای فرستادن به آذربایجان نیز مورد احتیاج باشد کامران شاه رضا می دهد که آن عده به سرحدات آذربایجان گسیل شوند.

۳ـ کامران شاه تعهد می کند که مبلغی پول به عنوان خراج سالیانه در عید نوروز به پادشاه ایران پیشکش کند.

۴ـ حمایت تجاری را که به هرات و توابع می روند با حسن وجه تعهد نماید.

۵ـ یکی از بستگان بلافصل کامران شاه و یکی از منسوبین نزدیک یار محمد خان و شیرمحمد خان برای مدت دوسال به طور گروگان در مشهد اقامت گزینند و پس از انقضای آن مدت اگرامرای هرات تعهد خود را ا جرا نموده و نقض عهد نکرده باشند اشخاص فوق به هرات باز فرستاده شوند و در هر صورت بیش از دو سال در مشهد مجبور به توفیق نباشند و اگر یکی از تعهدات هرات نقض گردید و موقوف الاجرا ماند آن اشخاص را تا حین انجام تعهدات مزبور توقیف نمایند.

۶ـ یک نفر وکیل از طرف کامران شاه در دربار شاهنشاه ایران اقامت نماید.

و اجرای تعهدات فوق از طرف کامران شاه منوط به اجرای تعهدات ذیل از طرف ایران می باشد:

۱ـ شاهنشاه ایران کامران شاه را مثل برادر خود دانسته با او به طور احترام رفتار نماید.

۲ـ حکام

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.