پاورپوینت کامل رویاروئی امام خمینی با سلطه ی صهیونیسم بر ایران شاهنشاهی ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رویاروئی امام خمینی با سلطه ی صهیونیسم بر ایران شاهنشاهی ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رویاروئی امام خمینی با سلطه ی صهیونیسم بر ایران شاهنشاهی ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رویاروئی امام خمینی با سلطه ی صهیونیسم بر ایران شاهنشاهی ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

سلطه روز افزون یهودیان و دست پروردگان آنها بر ایران شاهنشاهی ـ که روابط عمیق سران پهلوی با رژیم صهیونیستی، از آن حکایت می کرد، یکی از انگیزه های قیام امام خمینی در برابر حاکمیت پهلوی بود. در دیدگاه امام، شاه از کارگزاران صهیونیستها بود که مأموریت داشت تا زمینه های گسترش نفوذ آنها را در کشورهای اسلامی فراهم سازد.

«… این جانب کراراً خطر اسرائیل و عمال آن را ـ که در رأس آنها، شاه ایران است ـ گوشزد کرده ام. ملت اسلام تا این جرثومه ی فساد را از بُن نکنند، روی خوش نمی بینند؛ و ایران تا گرفتار این دودمان ننگین است، روی آزادی نخواهد دید. از خداوند متعال، نصرت مسلمین و خذلان اسرائیل و عمال سیاه آن را خواستارم…».[۱]

برکسی پوشیده نیست که ایران به لحاظ موقعیت خاص تاریخی ـ فرهنگی و نیز وضعیت ویژه ی جغرافیایی ـ اقتصادی، در قرون اخیر، پیوسته دستخوش توطئه چینی یهود و دست پروردگان آن بوده است. در عصر پهلوی، نهادها و محافل مخفی و قدرتمند صهیونیسم جهانی در تمام شؤون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و اطلاعاتی ـ امنیتی دخالت داشتند.

براساس مدارک موجود، یهودی ها و مأمورانشان سمتهای حساس کشور را بر عهده داشتند و در جنبه های گوناگون، امور را در جهت برنامه ها و اهداف خود سوق می دادند. به عبارتی، آنان طراح و برنامه ریز حکومت پهلوی نیز بودند. هشدارهای عالمانه ی حضرت امام نسبت به خطر گسترده و فزاینده ی یهود در آن دوران سیاه، در زمره ی معتبرترین مدارک تاریخی جای دارند. این گنجینه ی گرانبها، همچنین نشانگر مبارزات حماسی بزرگمردی است که با الهام از فرهنگ عاشورا، به نبرد با دشمن مهاجم برخاست.

امام خمینی، زمانی پرچم مبارزه را بر دوش گرفت که خصم با تمام امکانات خویش، در میدان حاضر بود و همه ی اهرمهای قدرت را در دست داشت. در حقیقت، «محمد رضا پهلوی»، به عنوان سرکرده ی مأموران اسرائیل، ایران شاهنشاهی را پایگاه نظامی و جاسوسی صهیونیسم جهانی ساخته بود. در چنین موقعیتی، حضرت امام برنامه های شاه و حامیان بین المللی اش را افشا کرد؛ در حالی که روشنفکرنماها و عالم مآبان، از شدت هراس، به مجیزگویی محمد رضا مشغول بودند و او را «شاه شیعه»، «یگانه قدرت ایران زمین»، و حتی «سایه ی خدا» خطاب می کردند. در این میان، حضرت امام که به حقانیت مبارزه اش یقین کامل داشت، لحظه ای از حرکت پیامبرگونه اش باز نایستاد:

«… امروز به من اطلاع دادندکه بعضی اهل منبر را برده اند در سازمان امنیت و گفته اند: «شما با سه چیز کار نداشته باشید؛ یکی، شاه را کار نداشته باشید؛ یکی هم اسرائیل را کار نداشته باشید؛ یکی هم نگویید دین در خطر است. این سه تا امر را کار نداشته باشید؛ هر چه می خواهید بگویید. خوب؛ اگر این سه تا امر را کنار بگذاریم، دیگر چه بگوییم؟ ما هر چه گرفتاری داریم، از این سه تاست؛ تمام گرفتاریهای ما. اسرائیل مملکت را به باد می دهد.

اسرائیل سلطنت را می برد؛ عمال اسرائیلی، آقا! اسرائیل دوست اعلیحضرت است؟ یک چیزهایی، یک حقایقی در کار است… می گویند از شاه و اسرائیل حرف نزنید. رابطه ی بین شاه و اسرائیل چیست؟ شاید به نظر سازمان امنیت، شاه یهودی باشد. این که ادعای اسلام می کند و می گوید «من مسلمانم» و بر حسب ظواهر هم مسلمان است، شاید سری در کار باشد…». [۲]

«… تأثرات ما زیاد است. نه این که امروز «عاشورا» است و زیاد است ـ آن هم باید باشد ـ. لکن این چیزی که برای این ملت دارد پیش می آید، این چیزی که در شرف تکوین است، از آن، ما تأثرمان زیاد است؛ می ترسیم. روابط مابین شاه و اسرائیل چیست که سازمان امنیت می گوید: «از اسرائیل حرف نزنید! از شاه هم حرف نزنید!» این دو تا تناسبشان چیست؟ مگر شاه اسرائیلی است؟ به نظر سازمان امنیت، شاه یهودی است؟….»[۳]

افشای نقشه های پنهان و خزنده ی یهود بر ضد دین و امت اسلام، آن هم در زمان اوج قدرت این جماعت در ایران، نه تنها نشانگر بینش عمیق و حکیمانه ی امام راحل، بلکه بیانگر مردانگی و همت بلند آن حضرت بود:

«… اسرائیل نمی خواهد در این مملکت دانشمند باشد؛ اسرائیل نمی خواهد در این مملکت قرآن باشد، اسرائیل نمی خواهد در این مملکت علمای دین باشند؛ اسرائیل نمی خواهد در این مملکت احکام اسلام باشد. اسرائیل به دست عمال سیاه، مدرسه [= فیضیه] را کوبید، ما را می کوبند؛ شما را می کوبند؛ می خواهند اقتصاد شما را قبضه کنند؛ می خواهند زراعت و تجارت شما را از بین ببرند؛ می خواهند در این مملکت دارای ثروتی باشند، ثروتها را تصاحب کنند به دست عمال خود؛ این چیزهایی که مانع هستند، چیزهایی که سد راه هستند، سدها را بشکنند، قرآن سد راه است، باید شکسته شود؛ مدرسه ی فیضیه سد راه است، باید خراب شود؛ طلاب علوم دینیه ممکن است بعدها سد راه شوند، باید از پشت بامها بیفتند؛ باید سر و دست آنها شکسته شود. برای این که اسرائیل به منافع خودش برسد، دولت ما به تبعیت اسرائیل، ما را اهانت می کند….». [۴]

از دیدگاه امام خمینی، توطئه خزنده و خطرناک یهود برای تسلط بر اهرمهای قدرت در ممالک اسلامی، از جمله ایران نه تنها در دوره ی سلطنت پهلوی، بلکه در گستره ای بس طولانی تر جریان داشته است.به منظور شناخت بیشتر بینش ژرف و داهیانه ی حضرت امام و مبارزات حسین وار آن مرد بزرگ با دشمن اصلی، به جاست تا به پاره ای اسناد تاریخی اشاره کنیم.

طبق مدارک موجود، در دوران حساس مشروطه تا کودتای رضاخان رئیس الوزرا (نخست وزیر) های دولتهای مختلف از مأموران شبکه ی جهانی یهود ـ و به عبارتی دقیقتر: سازمان جهانی «فراماسونری» ـ بودند. این عده، هم از لحاظ فکری و هم از جنبه ی تشکیلاتی، موظف به فرمانبرداری از کارفرمایان خود بودند و در اجرای برنامه های سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی آنها از هیچ تلاشی فروگذار نکردند.

صرف نظر از شخصیتهای مورد اشاره وزراء و صاحب منصبانی دیگر نیز دارای چنین ماهیت و وابستگی هایی بودند که تشریح عملکرد خائنانه ی آنان از عهده ی این نوشتار خارج است.اینک، به ماهیت یکی از این گونه افراد، به طور گذرا می پردازیم.اندیشه مندان و آگاهان از مسائل تاریخی و سیاسی می دانند که با روی کار آمدن رضاخان، کفالت نخست وزیری به یکی از چهره ها و مهره های رمز آمیز تاریخ معاصر ایران، «محمد علی فروغی»، واگذر گردید. او در دوران سلطنت رضاخان، چهار بار به نخست وزیری منصوب شد. پس از روی کار آمدن «محمد رضا پهلوی» و در دوران اول پادشاهی وی نیز فروغی سه بار به نخست وزیری رسید.

ناگفته نماند که این شخص در دوره ی قاجار هم چندین بار وزیر دارایی، وزیر عدلیه، وزیر امور خارجه گشته. در برخی دیگر از وزارتخانه ها و ادارات مهم آن زمان نیز سمتهایی حساس را دارا بوده است. جالب توجه است که هم سلطنت رضاخان و هم سلطنت پسرش محمد رضا با نخست وزیری فروغی شروع شد. او علاوه بر عهده داری مأموریتهای خارجی، جمعاً پنج بار وزیر امور خارجه، چهار بار وزیر دارایی، سه بار وزیر عدلیه، چهار بار وزیر جنگ، یک بار وزیر اقتصاد ملی، و یک بار وزیر دربار بود. [۵]

با این حال، محمد علی فروغی بیشتر به عنوان یک دانشمند به جامعه معرفی شده است. خوب است بدانید که جد بزرگ این خانواده فروغی از یهودیان «بغداد» بوده است؛ و محمد علی فروغی، خود از سرکردگان و فعالان سازمان «فراماسونری»، بنیان گذار و استاد اعظم «لژ بیداری ایران» و از خادمان دانشمند مآب یهودیت جهانی در کشور ما بود. [۶]

به طور مختصر باید به این واقعیت اشاره نمود که نقش و عملکرد چند بُعدی فروغی و امثال او در تاریخ معاصر ایران، بسیار وحشتناک و تکان دهنده است. به این سان، جای تأسف و تعجب است که هنوز جوانان و دانشجویان و دانش پژوهان کشور ما، درباره ی چنین مهره هایی آگاهی کافی ندارند.

یهود، برای دستیابی به اهداف پنهان خود، به انتخاب مقامهای درجه ی اول کشور بسیار اهمیت می داد، در مورد روی کار آمدن رضاخان، همین اشاره کافی است که صعود سلطنت رضاخان را گامی از سوی صهیونیسم، به منظور تأمین شرایط لازم برای تأسیس «تمدن یهود» در خاورمیانه [و بلکه ایجاد و استقرار سلطنت جهانی یهود] ارزیابی کنیم. این گام توسط «اردشیر ریپورتر»، سرجاسوس انگلیس در ایران، به فرجام رسید و رژیمی ضد اسلامی و لائیک استقرار یافت که وظیفه داشت با سرکوب فرهنگ اسلامی مردم ایران، این نیروی عظیم را از منطقه ی خاورمیانه بیگانه و منزوی سازد. [۷]

پس از رضاخان، فرزند و ولیعهد او، محمد رضا، به سلطنت نشست و ادامه ی نقش و مأموریت پدر به او تفویض شد. در مدت ۳۷ سال سلطنت محمد رضا، سراسر کشور جولانگاه محافل و مأموران «یهودی ـ ماسونی» گردید. اکثر کسانی که در این مدت به عنوان نخست وزیر انتخاب شدند، یا از استادان و اعضای بلند پایه ی لژهای فراماسونری بودند و یا از دست نشاندگان و مأموران یهود و ماسون؛ در این زمینه نیز به نمونه ای اکتفا می کنیم:

«امیرعباس هویدا» از نخست وزیران معروف دوران سلطنت محمد رضا پهلوی به شمار می رفت. او از نوادگان «میرزا یعقوب» یهودی و از بهائیان مشهور و عضو بلندپایه ی فراماسونری ایران بود. وی از بهمن ۱۳۴۳ تا امرداد ۱۳۵۶، حدود سیزده سال سمت نخست وزیری را بر عهده داشت و در میدانی به پهنه ی ایران زمین، یکه تازی می کرد:«… دردوران هویدا، پیوندهای نهان و عیان دربار پهلوی با محافل قدرتمند و چپاولگر غرب و صهیونیسم جهانی، به مستحکمترین شکل خود رسید…». [۸]

البته میان کسانی چون «فروغی»، «هویدا»، «منصور»، «زاهدی»، «عَلَم»، «اقبال» و «شریف امامی» ـ که در دوران محمد رضا، نخست وزیر بودند ـ و برخی از وزراء و اُمرا و اشراف زادگان ـ که با محافل پشت پرده ی یهودی ـ فراماسونری ارتباط پنهان و تشکیلاتی داشتند ـ چندان نمی توان فرق نهاد. زیرا همه ی این افراد در حد توان و موقعیت خویش، خدمات شایانی به محافل جهانی یهود و خیانتهای جبران ناپذیری به ملت ایران و فرهنگ اسلامی این سرزمین کردند.

این حقایق حساس، هیچ گاه از دید امام خمینی دور نماند. او در دوران سیاه سکوت و سکون با فریادها و پیامهای حسین وار خود، چهره ی دشمنان را افشا نمود و لحظه ای در مبارزه با آنان سستی نورزید:«… تأسف بالاتر، تسلط اسرائیل و عمال اسرائیل است بر بسیاری از شؤون حسا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.