پاورپوینت کامل مدرس و کمیسیون دفاع از حرمین شریفین ۶۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مدرس و کمیسیون دفاع از حرمین شریفین ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدرس و کمیسیون دفاع از حرمین شریفین ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مدرس و کمیسیون دفاع از حرمین شریفین ۶۷ اسلاید در PowerPoint :
از روزی که سید حسن مدرس برای عضویت در هیأت نظارت بر قوانین دوره دوم مجلس شورای ملی برگزیده شد. [۱] تا ۱۶ مهر ۱۳۰۷ ش / ۱۳۴۷ ق که دستگیر و از تهران تبعید شد،[۲] تحولات فراوانی در تاریخ سیاسی ایران به وقوع پیوست که مطالعه و بررسی این رویدادها بدون توجه به نقش این شخصیت مبارز کاری عبث و بیهوده است.
در این مختصر ما به دنبال ارزیابی عملکرد سیاسی او در صحنه جهان اسلام هستیم. اگر چه امروزه آثار متعددی در خصوص شخصیت مدرس انتشار یافته و نام آورانی که خود برخی از حوادث آن عصر را درک کرده اند پیرامون او سخن گفته اند، لیکن از بررسی این آثار می توان پی برد که هنوز ناگفته های فراوانی درباره سید حسن مدرس باقی مانده است. علت این امر چه بوده؟ آیا باید آن را دلیل بی توجهی پژوهشگران حوزه تاریخ معاصر دانست؟ یاکمبود اسناد و مدارک را باید به عنوان دلیل برشمرد؟
در تلاشی که نگارنده، به منظور تهیه این پژوهش به عمل آورد، معتقد شد که صرفنظر از کم دقتی برخی وقایع نگاران، عواملی نیز در کار بوده تا به نحوی مانع از انعکاس ویژگی های خاص مدرس در بعضی مقاطع تاریخ معاصر شود. از آن جمله کم توجهی به نقش او در کمیسیون دفاع حرمین شریفین است.
اگر برای بررسی و مطالعه مشروح مذاکرات دوره ششم مجلس شورای ملی به یکی از کتابخانه های مجلس یا ملی ایران مراجعه کنید، در می یابید که جلد نخست مشروح مذاکرات این دوره از سی و پنجمین جلسه (۸/۹/۱۳۰۵ ش / ۲۴ جمادی الاول ۱۳۴۵) آن عهد آغاز می شود. [۳] این در حالی است که نخستین جلسه این دوره مجلس در ۱۹ تیر ۱۳۰۵ ش / ۳۰ ذیحجه ۱۳۴۴ ق به ریاست سنی سید حسن مدرس افتتاح شد. [۴] علت چنین امری آیا می تواند یک اشتباه ساده باشد؟
برای پاسخ به سئوال فوق باید نخست به بعضی حوادث و وقایع مجلس پنجم بپردازیم که سید حسن مدرس یکی از ۱۶۰ نماینده منتخب آن بود. [۵] در اواسط عمر مجلس پنجم مردم قفقاز با ارسال عریضه ای از تفلیس برای نمایندگان مجلس شورای ملی از ایشان خواستند که با توجه به «جسارت و بی ادبی هایی که طایفه ضاله وهابی ها و رئیس مردود و ملعون آنها ابن سعود نسبت به اماکن متبرکه و مراقد مقدسه نموده است.» [۶] از رئیس «دولت اسلامی ایران» بخواهند که «پیشقدم شده به سایر دول اسلامی هم که البته وظیفه خود راخوب می دانند، کمک فرموده این منبع فساد و دشمن حق و انصاف را ریشه کن و خاک پاک را از لوث وجودشان تطهیر فرمایند.»[۷]
در پاسخ به این عریضه، سید حسن مدرس با بیان مطالبی اهمیت خطری که جهان اسلام را تهدید می کند تشریح کرد: «امروز از این واقعه هایی که استماع فرموده اید، اگر چه به آن درجه که باید اطمینان پیدا شود، نشده است که حادثه از چه قبیل است و تاچه مرتبه است، البته دولت مکلف است تحقیقات کامل بکند و به عرض مجلس برساند لیکن عرض می کنم امروز اهل ایران یک قسمت از قسمتهای دول اسلامی است، بلکه می توان گفت که قسمت بزرگ دول اسلامی است.
باید امروز این جامعه در تمام دنیا خودشان را معرفی کنند ما ملت و دولت ایران قدم بر می داریم که این جامعه را حفظ کنیم و خودمان را به برکت این جامعه نگاهداری کنیم… به عقیده بنده تمام فکر را باید صرف اینکار کرد و باید یک قدمهایی که مقتضای حفظ دیانت و حفظ قومیت و حفظ ملیت خودمان است در این مورد برداریم و هیچ کاری و هیچ چیزی را مقدم بر این کار قرار ندهیم… مبادا یک ضرر عظیم تری بر ما مترتب گردد و خدای نخواسته. .. از این روزی که هستیم بدتر شود. زیاده بر این چیزی عرض نمی کنم.» [۸]
هدف از این بیانات در حقیقت، تشریح وضعیت حجاز آن زمان بود. در آن هنگام جنبش وهابی به رهبری ابن سعود که خود را «ملک نجد و حجاز» می نامید برای تصرف شهرهای مقدس مکه و مدینه به محاصره این دو شهر پرداخته بودند و حتی با زیر پا نهادن حرمت اماکن مقدس و حرمین شریفین، به سوی این اماکن مقدس در جهان اسلام تیراندازی کردند، به حدی که بعضی از مقابر صحابه رسول خدا و مساجد و مقابر ائمه شیعه ویران شده بود. [۹]
سید حسن مدرس در این جلسه با پیش کشیدن بحث قومیت و عوامل بقا، شرافت و ترقی اقوام، با مخاطب قرار دادن جهان اسلام گفت: «از امروز بهتر کیست که آن لواء را بردارد و بگوید، در این موقع من لواء اسلام را بر می دارم و این قوم (مسلمان) را در تحت قومیت و تحت جامع دیانت اسلامیه، قومیتشان را ترقی می دهم و حفظ می کنم.» [۱۰]مدرس آنگاه پیشنهاد می کند که مجلس ایران با تشکیل کمیسیونی این موضوع را دنبال کند. [۱۱]
از سوی دیگر چون آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی به آیت الله شیخ محمد خالصی در کاظمین تلگرافی مخابره نمود، او نیز موضوع غارت وهابی ها را به اطلاع مدرس رساند،[۱۲]آنچنانکه آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی می گوید، مدرس در جواب نوشت: «اگر لازم باشد اطلاع دهید من با گروهی از مردم ایران حرکت خواهیم کرد.» [۱۳]انتشار پاسخ مدرس سبب شد تا «در عراق نیز شایع شد که مدرس از تهران حرکت کرده در نتیجه مردم تشجیع شدند و حدود ۰۰۰/ ۲۰۰ نفر نیرو آماده شد و بر قوای وهابی تاختند»[۱۴]
صرفنظر از واکنش مردم عراق به سخنان مدرس مسلمانهای تمام جماهیر متحده یعنی آذربایجان ـ ازبکستان ـ ترکمنستان ـ قزاقستان ـ تاتارستان ـ باشقیرستان، قزاقان کریمه و اتباع دول ایران ـ ترکیه ـ افغانستان ـ چین ـ مغولستان هم با ارسال تلگرافی اعلام نمودند که، «چون مکه معظمه و مدینه منوره با یادگارهای مقدس خود متعلق به تمام مسلمین» می باشد پس باید تمام دول جهان اسلام بر حفظ و حراست این اماکن مقدس بکوشند. [۱۵]
کوتاه زمانی پس از این، مدرس با اعلام عزای عمومی در شنبه ۱۶ صفر / ۱۵ شهریور از مردم خواست تا در اجتماعاتی که به همین مناسبات در این روز تشکیل می شود شرکت جویند. به همین منظور در ساعت۹ صبح آن روز مجلسی در مسجد شاه (امام فعلی) بازار تهران تشکیل شد و در بعد از ظهر همان روز تظاهرات باشکوه و گسترده ای در چهارراه صنیع الدوله تهران برگزار گردید.
خبرنگار دیلی تلگراف که آن روز در این مراسم حضور داشته گزارش می دهد که در وسط چهارراه یک برج چوبی۶ گوش به ارتفاع ۳۰ پا که با فرش پوشیده شده و بالای آن پرچم سیاهی در اهتزار بود برپا گردید… در حدود ۲۵ هزار نفر از مردان سالخورده تا کودکان خردسال پشت سر هم رج بسته چهارزانو در حال انتظار نشسته بودند… ورود مدرس. .. با کف زدن و فریاد مسرت مردم اعلام شد… مشارالیه از جمعیت تشکر نمود و در میان علما و نمایندگان مجلس قرار گرفت جمعیت منتظر سردار سپه بود ولی از او خبری نشد… میرزا عبدالله، واعظ معروف کلام خود را با نعت پیغمبر و درود بر ائمه شروع کرد ولی ناگهان صدای آرام و آهسته اش صورت جدی به خود گرفت… گفت اگر شما علما اعلام جهاد کنید، (مردم) با سر و پای برهنه و بدون سلاح به مرقد پیغمبر اکرم شتافته با دندان و ناخنهای خود دشمنان خدا را قطعه قطعه می کنند… بیشتر جملات حماسی او با گریه و زاری توأم بود. [۱۶]
سردارسپه رضاخان در عکس العمل نسبت به این واکنش ها در مجلس قول داده بود که شخصاً به این موضوع رسیدگی خواهد کرد،[۱۷]اما آنچنان که از اسناد و مدارک بر می آید هیچ اقدامی صورت نپذیرفته بود، چرا که برای مثال سید محمد علی شوشتری نماینده گرگان در جلسه ۱۹۸ مجلس پنجم بیان می دارد: «اخیراً بی سیم از قول نماینده ابن سعود یک چیزهایی توی این مملکت منتشر کردند اگر حقیقتاً اصل قضایا واقع نشده است کمیسیون محترمی که رئیس محترم دولت (سردار سپه) آمده است اظهار کرده است و مجلس معین کرد، کمیسیون محترم این قضیه را تکذیب بفرمایند و اگر واقع شده است و برای نظریات سیاسی برای آن احساسی که در مسلمانان دیگر تولید شد که دست هیچ متجاوز و متجاسری نباید به مکه و مدینه دراز شود.» [۱۸]
تقریباً مقارن همین ایام تلگرافی از مدینه برای علمای عراق رسید و در آن خبر هدم اماکن متبرکه مدینه را می داد. [۱۹]آیات عظام در عراق درس و نماز جماعت خود را تعطیل کرده و در هیجانات بر ضد وهابی ها شرکت جستند. انعکاس وقایع مجلس ایران در هند نیز مؤثر واقع شد. شوکت علی منشی افتخاری کمیته مرکزی خلافت هند در مراسله ای برای زعمای ایران چنین نگاشت:
«اینک در هر کشوری اسلامی مرد توانای نیرومند شجاع متدینی سکان کشتی ملک را در کف گرفته و آنرا به سوی مقصد جلال و شکوه سوق می دهد. واقعاً وقتی که چنین مطالب و تفاصیل خوبی راجع به برادران ایرانی خود می شنویم و مشاهده می کنیم که رخوت دیرین را از سربرون نموده و حاضر شده اند برای ترقی وطن به هرگونه فداکاری قیام نمایند، مسرت و خوشوقتی ما به وصف نمی گنجد… عنقریب… کنفرانسی از مسلمین دنیا تشکیل خواهیم داد و برای اینکه حجاز مقدس سرچشمه نور و تربیت اسلامی گردد و آخرین علائم و امارات نفوذ غیر اسلامی از آن محو شود ازجمیع ممالک اسلامی دعوت خواهیم کرد که نمایندگان مسؤول خود را برای حضور در آن گسیل دارند… ما می خواهیم یک جمهوری اسلامی از حجازیان منتخبه با کمک ومساعدت و مشورت موتمر (کنفرانس) اسلامیه اداره امور داخلی عادی را بچرخاند.» [۲۰]
اما متأسفانه پیش از آنکه این تلاش همه جانبه به نتیجه منتهی گردد، وهابی های نجد پیشدستی کرده به منظور کاستن از عواقب اعتراضات مسلمانان پیشنهاد تشکیل کمیسیونی را برای تعیین امور سیاسی ـ دینی حجاز دادند، «از قرار نشریات تمام جراید عربی امیر نجد از دولت علیه ایران و علمای ایران دعوت نموده است که برای شرکت در تعیین امور حکومتی سیاسی و دینی حجاز نماینده گسیل دارند.» [۲۱]
نماینده سیاسی ایران که برای ارزیابی اوضاع سیاسی حجاز عازم آن سرزمین می شود در گزارش خود برای مقامات مافوق، به حضور نمایندگان ایران در این کنفرانس نظر مساعد می دهد. حبیب الله هویدا، عین الملک ـ که پدر امیرعباس هویدا و از مبلغین مذهب بهایی بود ـ می نویسد: «هر چند فرستادن نمایندگان برای دولت مخارج زیادی دارد ولیکن این مخارج در مقابل منافع معنوی و مادی دولت علیه [!] که بایستی محفوظ بماند قابل ذکر نیست.» [۲۲]او ظاهراً باب گفتگو را نیز با سلطان نجد عبدالعزیز هموار می سازد،[۲۳]به طوری که عبدالعزیز طی نامه ای برای نماینده اش در شام، از او می خواهد که به دولت ایران اطلاع دهد: «حکومت نجد تصدیق می نماید که آینده حجاز به دست عالم اسلامی باید تصفیه گ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 