پاورپوینت کامل انقلاب در ۳۰ سالگی ۹۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل انقلاب در ۳۰ سالگی ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انقلاب در ۳۰ سالگی ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل انقلاب در ۳۰ سالگی ۹۹ اسلاید در PowerPoint :

حجت الاسلام و المسلمین احمد خزائی رئیس مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی در مصاحبه ای با سردبیر مجله الکترونیکی «دوران» به سئوالات متعددی راجع به جایگاه و موقعیت جهانی و داخلی نهضت امام خمینی در پایان دهه سوم عمرش پاسخ گفت. با هم مصاحبه ایشان را می خوانیم:

* به نظر می رسد انقلاب اسلامی طی ۳۰ سال اخیر توانسته است جایگاه خود را در عرصه بین المللی و در مناسبات جهانی بدست آورد. از نظر حضرتعالی رمز ماندگاری انقلاب در چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم. با تشکر از شما من رمز ماندگاری انقلاب را در چند چیز می دانم:

۱ـ اراده الهی. که البته مطابق سنت های محتوم الهی (ولن تجد لسنهالله تبدیلا[۱]برای سنت الهی بدیلی نخواهی یافت) به شایستگی (ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم [۲]به راستی خدا حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنان خود آن را تغییر دهند)، بصیرت (قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیره انا و من اتبعنی[۳] بگو این راه من است و هرکس را که پیروی ام کرد از روی بصیرتی (شایسته) به راه خدا دعوت می کنم) و در نهج البلاغه می فرماید (الا لایحمل هذا العَلَم الا البصر و الصبر[۴]پرچم توحید جز با دوش بصیرت و مقاومت کشیده نخواهد شد)، نیت صادقانه، یاری کردن دین الهی (ان تنصرواالله ینصرکم اگر مرا یاری کنید یاورتان خواهم بود)ـ ایمان به خدا (ان الله یدافع عن الذین آمنوا[۵] خداوند از مؤمنان دفاع می کند) و ایستادگی و مقاومت و سایر عوامل ذکر شده در قرآن و احادیث، تعلق می گیرد. من معتقدم همه ی این اسباب در انقلاب اسلامی جمع بود.

۲ـ مضمون و محتوا و جوهره حقیقی انقلاب که ثروتمند ترین منابع آسمانی و علمی را پشتوانه خود دارد که به سان ذخیره ای بی پایان به مثابه سوخت حرکت پویای انقلاب می ماند. رسالت انقلاب پیام قرآن و عترت و تمسک به ثقلین و عصاره هزار سال عقلانیت فلسفی و کلامی آمیخته به ذوق تأله چه در حوزه حکمت نظری و چه حکمت عملی و فلسفه سیاسی و تبلور هزار سال اجتهاد و تفقه پویای حوزه های علمیه، و نتیجه هزار و چهار صد سال مبارزه نرم و سخت شیعه و حاصل مجاهدتهای خونین و خاموش علماء، حکما و جان نثاران راه اهل بیت (ع) است.

از آنجا که خداوند بی کران است کلام او نیز بی ساحل است و گستره و عمق هر انقلابی به اندازه عمق و گستره نظریه و تئوری اوست و علل مبقیه در طول، و پیوسته با علل محدثه است. شما عمر مارکسیسم لنینیسم یا مائوئیسم را ارزیابی کنید با همه پشتوانه جمعیتی، اقتصادی و بویژه نظامی در حد قدرت اول دنیا و اردوگاه سوسیالیزم، بیش از هفتاد سال کشش نداشت و نتوانست خودرا باز تولید کند و زایندگی نداشت لذا تفاله و پوک شد و با تلنگری فرو ریخت. قرآن ساختمان اندیشه کفر را (کمثل العنکبوت اتخذت بیتاً و ان اوهن البیوت بیت العنکبوت[۶] خانه عنکبوت سست ترین است) می داند.

اما شما انقلاب حسینی را ملاحظه کنید (مثلاً کلمه طیبه کشجرهٍ طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء تؤتی اکلها کل حین باذن ربها[۷] ـ مثل درخت پاک ریشه ای استوار و شاخساران در آسمان و میوه اش همیشگی)، هر سال قابلیت نو شدن داشته، تفسیری تازه و برداشتی نوین و زنده و آب حیاتی در کام تشنگان است. شما امروزه شمارش معکوس عمر لیبرالیسم را مانند صدای خرد شدن استخوانهای کمونیسم و انشاءالله رهسپاری هر دو را به مزبله تاریخ می توانید حس کنید. لذا انقلاب، مانند انقلاب محمد (ص) و حسین (ع) میرایی ندارد ولو جسدش نباشد روح و جانش همواره و همیشه خواهد بود و اثر گذار.

۳ـ اراده ملی و آنچه به عنوان پایگاه مردمی انقلاب معنا شده است. شما می دانید حتی مشروعیت یک نظام سیاسی باعث ماندگاری آن نمی شود اما مقبولیت عامه در تداوم یک نظام سهم فوق العاده ای دارد، گرچه آن نظام مشروع نباشد (صرفنظر می کنیم از تفاسیر امروزی در معنای مشروعیت و مقبولیت و منظورمان از مشروعیت حقانیت و مطابقت با اراده تشریعی حق است) بی تردید اگر این وجه نبود هیچ نظامی توان ایستادگی در مقابل امواج توفان تهدیدات خارجی و خیانتهای داخلی را نداشت و فرومی پاشید.

۴ـ رهبری فرزانه انقلاب چه در دهه اول و چه پس از رحلت بنیانگذار انقلاب، آیت الله خامنه ای. همچنان که بی شک یکی از علل محدثه انقلاب رهبری بود همو علت مبقیه انقلاب نیز بوده و هست. سکانداری این کشتی بزرگ ۷۰ میلیونی با سلایق گوناگون و اقوام متفاوت و همگان سیاسی و سخت پذیر، عبور دادن آن در اقیانوسهای متلاطم و گردابهای سهمگین انصافاً حکمت و فرزانگی می خواهد و ماندگاری انقلاب حتماً مرهون این موهبت و ودیعه الهی است که البته ریشه در نظریه قویم و استوار ولایت فقیه دارد و به قول امام (ره) با وجود ولایت فقیه به این انقلاب آسیبی جدی نخواهد رسید.

* هدف امام خمینی (ره) در به راه انداختن انقلاب چه بود؟ آیا پس از گذشت سی سال به آن هدف رسیده ایم یا هنوز از آن فاصله داریم؟ در کجای راه هستیم و موانع پیش روی چیست؟

* من تصور می کنم بغض فروخورده ای که گلوی بیدارگران و مصلحان و عالمان دینی را در سده اخیر می فشرد علاوه بر آنچه از آموزه های عاشورایی دریافته ایم، انگیزه اصلی امام (ره) بود.

عقب ماندگی مسلمانان در کنار رشد و توسعه شتابان غرب، بی هویتی جامعه اسلامی و جای خالی آنان در تمامی عرصه های سیاسی فرهنگی و اقتصادی جهان، گسترش فقر و چپاول ثروتها و منابع مسلمانان، حکام خود فروخته و بی مسئولیت، انرژی های متراکم و نهفته مادی و معنوی در نسلهای جوان و نخبگان فرهنگی و سیاسی، ستم ها و جنایت ها علیه ملتهای مسلمان بویژه فلسطین، گسترش لائیسم و دین زدایی از ساحه کشورهای اسلامی، بی آیندگی و گسترش سایه یأس و سرخوردگی برمسلمین، تحقیر اسلام و مسلمین از بیرون و درون، گرفتار شدن اسلام ناب محمدی در چنبره تحجر و بی تعهدی در حوزه های علمیه، بی خبری و عافیت طلبی روشنفکران و رجال سیاسی که می رفت اسلام را چونان اسلام عهد اموی از حاشیه هم محو نماید، موجب شد امام از فرصتهای پیش آمده بهترین بهره را ببرد و لذا پس از تذکر و امر بمعروف و نهی از منکر و یأس از اصلاح شاه، براندازی رژیم طاغوت را تئوریزه و فتوایی کرد.

به نظر من امام اولین فقیه شیعی در تاریخ اسلام است که فتوا به براندازی یک نظام سیاسی می دهد و تصور می کنم این ویژگی امام را از میان تمام مراجع در طول تاریخ تشیع برجسته نموده است. او همزمان برپایی حکومت اسلامی مبتنی بر نظریه ولایت فقیه در کشور را به عنوان مانیفست اجرایی خود عرضه نمود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی استراتژی صدور انقلاب و جنگ تا رفع فتنه در عالم را طراحی و اعلان نمود. شاید در اندیشه امام مدلی مانند اتحاد جماهیر اسلامی خلجان داشت. این را از مضمون برخی کلماتشان می توان فهمید. من معتقدم انقلاب و امام به جوهره و حقیقت هدف خود نایل شده است.

شما مقایسه ای بین اسلام امروز و ۳۰ سال پیش، کشورهای اسلامی و ملتهای مسلمان قبل و پس از انقلاب بنمائید تا ادعای من تصدیق شود به عنوان نمونه: هویت یافتن ملل مسلمان بویژه پس از فتوای قتل سلمان رشدی و واکنش های جوامع اسلامی در مقابل کوچکترین توهینها به مقدسات قبل و پس از آن. در حالیکه در طول تاریخ دنیای صلیبی چه مسیحی و چه یهودی هر گاه خواسته اند وقیح ترین توهین ها را به مقدسات مسلمانان می کردند و صدای اعتراضی بلند نمی شد. اما اکنون می بینید که حتی یکنفر یا یک مجله با کوچکترین جسارتی تمام عالم اسلام را به حرکت وا می دارد، مرزهای شیعه و سنی در هم می آمیزدو یکصدا در همه جا واکنش می بینید. ماجرای دانمارک و پاپ نمونه آن است.

سال ۲۰۰۰ میلادی «ساموئل هانتینگتون» واضع تئوری «جنگ تمدنها» در همایش بین المللی در نیکوزیا ضمن تشریح نظریه جنجالی خود از انقلاب اسلامی ایران با عنوان «آغاز پروسه بازگشت تمدن اسلامی به هویت اولیه خود» یاد کرد. او گفت این بازگشت محدود به مرزهای جغرافیایی ایران نمانده و این را نشانه ای از نزدیک بودن مراحل تعیین کننده جنگ تمدنها قلمداد نمود.

هانتینگتون در پاسخ به این سؤال که چرا پیدایش انقلاب اسلامی در ایران را نشانه آغاز جنگ تمدنها می داند در حالی که تمدن اسلامی از قرن ها قبل وجود داشته گفت: اسلام پیش از انقلاب ۱۹۷۹ ایران یک نسخه ی حکومتی نبود بلکه دستورالعملی برای چگونگی رابطه فردی مسلمانان با خدا و عالم معنوی بود ولی انقلاب اسلامی بار دیگر آموزه های اسلام را به نسخه حکومتی تبدیل کرد نسخه ای که با لیبرال دمکراسی دنیای متمدن درتقابل است.

هانتینگتون در مقایسه رابطه آمریکا با ایران و عربستان سعودی می گوید: در این کشور عربی ابتدایی ترین نشانه های دمکراسی که همانا مراجعه به آرای مردم است وجود ندارد و به شیوه های مرتجعانه اداره می شود اما آمریکا نزدیکترین روابط دوستانه را با آن دارد و در مقابل با جمهوری اسلامی ایران که دمکرات ترین کشور منطقه است و توزیع قدرت با رأی مردم و انتخابات صورت می پذیرد، خصمانه ترین رابطه را دارد. وی در بیان علت این برخورد دوگانه و متضاد می گوید: هر دو کشور مسلمان و مردم آن به آموزه های دینی عمل می کنند، اما اسلام در عربستان فقط به روابط فردی مردم و خدا محدود است و در حاکمیت جایی ندارد اما اسلام در ایران بر کرسی حاکمیت نشسته و آموزه های دینی را به سیاست داخل و خارج کشانده و به همین علت با لیبرال دمکراسی دنیای متمدن در تضاد و تخاصم است.

هانتینگتون در دکترین جنگ تمدنها جنگ نهایی را میان جهان اسلام و غرب به رهبری آمریکا پیش بینی کرد و از مرزهای دنیای اسلام و غرب با عنوان «Bloody Borders» ـ مرزهای خونین ـ یاد می کند! برخلاف همتای دیگر خود (فوکویاما) صاحب تئوری «پایان تاریخ» که غلبه نهایی لیبرال دمکراسی آمریکا بر سایر نسخه های حکومتی دنیا و پایان تاریخ را از راه جنگ سرد و نرم پیش بینی می کند و البته با ابرازتأسف می گوید: آغاز هزاره سوم میلادی برخلاف پیش بینی اش نه تنها آغاز غلبه کامل لیبرال دمکراسی آمریکا بر جهان نیست بلکه دنیا شاهد حضور قطب قدرتمندی به نام اسلام است که با پرچمداری ایران اسلامی در میدان حضور دارند.

خوب ملاحظه می فرمائید که (بهتر آن باشد که سرّ دلبران گفته آید در حدیث دیگران) و این همان چیزی است که پیر ما، در خشت خام دید و فرمود: «من به صراحت اعلام می کنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری می کند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه طلبی و فزون خواهی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد… ما نه تنها از کعبه مسلمین که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ آمریکا و شوروی را به صدا در می آوریم.» [۸]

و اما در پاسخ به فراز سوم سؤال طبعاً در میان راهیم و گردنه های فرازی پیش رو داریم. در داخل مشکلات فرهنگی، مدیریتی و اقتصادی و ساختن الگوی شایسته از یک نظام اسوه و سرآمد و نیاز مبرم به مسئولانی که به اندیشه والای امام وفادار باشند وبه راه او مؤمن، و در خارج موانع و دست اندازها بیشتر و راهی سنگلاخ پیش رو ما است.

منابع و ثروتهای منطقه، شرایط ژئوپولیتیکی برخی کشورهای اسلامی، امنیت اسرائیل، امنیت راه چپاول انرژی، وجود انبوه مسلمانان در اروپا و امریکا، ایجاد قطب قدرتمند ایدئولوژیک با قدرت اقتصادی و جمعیتی و ظرفیتهای بالا، هراس سهمگینی را بر دل استکبار مستولی می کند ـ لذا حربه های خاورمیانه بزرگ، دمکراسی سازی، ترویج سکولاریسم، جنگ شیعه و سنی، اختلاف قومی، تجزیه کشورهای بزرگ اسلامی، ایجاد ناامنی، حربه القاعده و طالبان، تشویه چهره پاک اسلام، ترساندن اعراب از ایران و دنیای غرب از اسلام، از سوی دشمن، از جمله موانع موجود است. و در داخل کشورهای اسلامی نیز دشواری هایی هست که باید در جای خود بدان پرداخت.

* امام خمینی (ره)، در تعابیر مختلفی تلاش کرده اند که انقلاب اسلامی را تبلور اراده مردم و منطبق بر خواسته و نیت آنان معرفی کنند. جنابعالی تا چه حد معتقدید که آرمان امام خمینی (ره) در زمینه ارتباط مردم با انقلاب رعایت شده است؟

* بی تردید تلاش و ادعای امام لاریب فیه است و مردم به نظرم دین خود را به انقلاب در حد مطلوبی ادا کرده اند. البته در آینده نیز باید چنین باشند. من این خصوصیت را در پاسخ اول یکی از رمزهای ماندگاری انقلاب دانستم منتها در نسل انقلاب ریزش و رویش هایی داشته ایم و نگرانی من مربوط به نسل پس از انقلاب است که خدای نکرده نتوانیم بین این دو نسل امانت را دست بدست کنیم. من مسئله گسست بین یک نسل و یا بی دینی و بی تعهدی نسل نو را نمی پذیرم ولی یکباره دنیای پست مدرن با گسترش وسایل ارتباطی و رشد و توسعه رسانه ها توانست فرهنگ خود را در جامعه جوان ما وارد کند. هجمه آنقدر وسیع و پر وزن است که همه تمدنها و فرهنگها را تحت تأثیر قرار داده و بزرگان جوامع (حتی غربی) نگرانی خود را اعلان نموده اند امروز فرانسه و اروپا هم در مقابل ناتوی فرهنگی گارد گرفته اند.

تصور می کنم جمهوری اسلامی انصافاً خدمات فوق العاده ای به مردم ارائه داده و من نفس مقایسه وضع کشور را با قبل از انقلاب گناه کبیره می دانم و هرگز قابل قیاس نیست ولی مردم ما استحقاق بیشتری برای خدمت دارند. رفع بی عدالتی و تبعیض و فقر و تنگدستی و توزیع عادلانه ثروت و برخورداری از شغل و شأن بایسته ورعایت کرامت و عزت زنان و جوانان و ایجاد بسترهای افزون تر برای کسب علم و دانش و تجربه و توسعه همه جانبه و یافتن اقتصاد و اجتماعی در خور منزلت و جایگاه مردم ایران که قابل مقایسه با هیچیک از همسایگانشان نیستند، از وظایف نظام است. البته من کاملاً به آینده کشور امید دارم بویژه امیدوارم دولت نهم بتواند به وعده های خود جامه عمل بپوشانند و به اندازه صداقت و تلاشش بتوانند کشور را به نتایج مورد نظر نزدیکتر سازد.

* در سه دهه اخیر، انقلاب و نظام جمهوری اسلامی در برابر بسیاری از تحمیلات سیاسی و نظامی سازمان یافته دشمنان از جمله کودتاها، جنگ ۸ ساله، تحریم های تجاری، تروریسم داخلی قرار گرفته و از این میدان پیروز و سربلند بیرون آمده است. به نظر شما این رویاروئی در آینده نیز ادامه خواهد داشت؟ در چه سطحی؟ شدیدتر یا ضعیف تر؟ چرا؟

* هیچ کشوری چه رسد به ابرقدرتها نمی خواستند انقلاب اسلامی به پیروزی برسد و حکومت دینی بر کار آید. عجیب است که اردوگاه سوسیالیزم هم در مقابل یک انقلاب ضد امپریالیسمی که بساط مستشاران و جاسوسخانه های آمریکا را در همسایگی شان جمع می کرد مقاومت می کردند و لااقل هیچ حمایتی نکردند. رهبر چین مائوئیست در روز هفده شهریور ۱۳۵۷ در سعد آباد با شاه مشروب می خوردند و در آذرماه رهبر آلمان شرقی از ایران بازدید داشت. پس از پیروزی انقلاب، هم ازداخل و خارج بر سر این انقلاب نوزاد ریختند.

از جنگ مسلحانه و تجزیه طلبی و کودتا و اغتشاش و سنگر بندی خیابانها و حمله نظامی به طبس گرفته تا جنگ تحمیلی و گروهکها و منافقین تا ماجرای ۷ تیر و ۸ شهریور و شهدای محراب و مردم کوچه و بازار که به جرم ریش و چادر، آماج تیغ کینه های آنها با اسلام ناب محمدی شدند. شما ببینید آمریکا و غرب و شرق هر کاری علیه ما نکردند نتوانستند و الا از هیچ در

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.