پاورپوینت کامل مطبوعات در عصر رضاخان ۸۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مطبوعات در عصر رضاخان ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مطبوعات در عصر رضاخان ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مطبوعات در عصر رضاخان ۸۰ اسلاید در PowerPoint :
کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ که به حمایت و دستیاری بیگانگان شکل گرفت نقطه آغاز دوره ای بود که تا شهریور ۱۳۲۰ ادامه یافت؛ این دوره را می توان عصر رضاخان دانست. اصلی ترین خصیصه این عصر، نوعی استبداد و دیکتاتوری است که نه در ادوار سابق تاریخ ایران و نه پس از آن نمی توان به شدت و گستردگی آن دوره ای را سراغ کرد.
زیرا دیکتاتور تنها به تسلط بر دستگاه سیاسی و نظامی بسنده نکرد، بلکه کوشید تا فکر، فرهنگ و سنتهای جامعه را تحت سلطه و کنترل درآورد و آن را بگونه ای مطابق میل خود شکل دهد. این حرکت از لباس و کلاه آغاز و تا رفع حجاب و منع مجالس وعظ و خطابه و عزاداری پیش رفت. در این دوره گرچه دولت ایران مشروطه به شمار می آمد، اما از مشروطیت چیزی جز صورت و ظا هر باقی نمانده بود و مجلس آن دوره را باید مضحکترین نمایشات سیاسی به شمار آورد.
طبیعی است که در چنین فضایی مطبوعات نیز از معنی و محتوی خالی و جز تبلیغ و نشر افکار مورد حمایت دولت استبدادی نقشی بر عهده نداشته باشند. در این دوره آن دسته از مطبوعات نیز که به خود جرأت انتقاد از عملکرد هیأت حاکمه می دادند مشمول سانسور و توقیف می گردیدند. مسلم است که این سانسور و توقیف همانند سایر مظاهر دیکتاتوری رضاخانی یک دفعه بوجود نیامد. بلکه سیری تدریجی را طی نمود. این سیر از دوران وزارت جنگ دیکتاتور آغاز و همراه با رشد قدرت او، شدیدتر گردید. در اینجا به طور مختصر به جو حاکم بر مطبوعات در دوره وزارت جنگی، ریاست الوزرایی و سلطنت رضاخان می پردازیم:
الف ـ دوره وزارت جنگ رضاخان
از فردای کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹، کلیه مطبوعات پایتخت توقیف شدند و بجز روزنامه ایران هیچ یک از آنها اجازه انتشار نیافتند. پس از خروج سید ضیاءالدین طباطبایی از صحنه و قدرت یابی گام به گام سردار سپه، نخستین برخورد وی با مطبوعات در قضیه تعیین مسبب کودتا پیش آمد.بحثها و مقالات جراید در این خصوص بشدت رضاخان را عصبانی کرده و او را ودار نمود که در سوم اسفند ۱۳۰۰ و در سالگرد کودتا اعلامیه ای منتشرو خود را مسبب اصلی کودتا بخواند.
در قسمتی از این اعلامیه که راجع به روزنامه نگاران است وی آنها را «دست اندرکار واژگون جلوه دادن مسئله کودتا می داند و به آنان توصیه می کند که بیشتر بیندیشد.»[۱] اگر چه التیماتوم سردار سپه جراید را در این موضوع وادار به سکوت کرد ولی «من من » های او در این ابلاغیه آنها را به انتقادهای دیگری واداشت و همین کار سبب شد که سردار سپه بوسیله حکومت نظامی در ۱۷ اسفند اخطاریه شدید اللحنی بر ضد روزنامه نگارانی که عملیات تجاوزکارانه او را انتقاد می کردند منتشر نموده آنها را به زندان و اذیت تهدید نماید.
پس از نشر این ابلاغیه، حکومت نظامی شروع به سختگیری کرد و بر خلاف قانون تعدادی از مدیران جراید را مورد ضرب و شتم قرار داد. این ابلاغیه و فشارهای دیگر که بر مطبوعات وارد می شد کار را بدانجا کشانید که فرخی یزدی، مدیر روزنامه طوفان، و مدیر روزنامه حیات جاوید و چند نفر دیگر از مدیران جراید، تصمیم گرفتد که دیگر خاموش ننشسته و از هرگونه تهدید و توقیفی نهراسند و به دولت و سردار سپه سخت اعتراض و حمله کرده و از آزادی زبان و قلم دفاع نمایند. [۲]
بنابراین تصمیم، در ۱۸ اسفند ۱۳۰۰ فرخی در روزنامه خود مقاله شدید اللحنی نوشت و بی قانونی سردار سپه را متذکر شد. عصر همان روز حکومت نظامی برای جلب فرخی دو سه نفر قزاق را مأمور می نماید که او را دستگیر نمایند. ولی فرخی و چند نفر از دوستانش که موضوع را دریافته بودند بلافاصله در سفارت دولت شوروی متحصن شدند. دو روز بعد از این واقعه، روزنامه حیات جاوید ملی در مقاله شدید اللحنی نسبت به سردار سپه انتقاد نمود و پس از آن مدیر این روزنامه نیز همراه عده ای دیگر در زاویه حضرت عبدالعظیم تحصن اختیار کردند که بعداً متحصنین حرم عبدالعظیم نیز به تحصن کنندگان سفارت روس پیوستند.
به این ترتیب عده زیادی از مدیران جراید، آزادیخواهان و مخالفین سردار سپه در سفارت روس جمع شده و بر علیه وی شروع به فعالیت کردند. آنها خواستار لغو حکومت نظامی، عزل سردار سپه و اجرای قانون اساسی شدند. [۳]این تحصن گرچه به نتایج مورد نظر دست نیافت اما رضاخان را نسبت به قدرت مطبوعات هشیار کرد. او کوشید با استفاده از حربه تطمیع، تعدادی از مدیران جراید را به سوی خود جلب نموده و از آنها در راه هدفش که قبضه کردن قدرت بود استفاده نماید.
با توجه به همین نکته از این پس مطبوعات به دو دسته تقسیم می شدند: مطبوعات طرفدار سردار سپه همچون کوشش، تجدد، ناهید، گلشن و مطبوعات مخالف سردار سپه چون تازه بهار، شهاب، سیاست، نسیم صباء و آسیای وسطی. این صف بندی مطبوعات همچون ادوار قبلی مشروطیت در واقع انعکاسی از جناح بندی سیاسی آن دوره می باشد. مظهر اصلی آن جبهه گیری نمایندگان مجلس بود که با قدرت گیری تدریجی سردار سپه به دو دسته اصلی موافق و مخالف وی تقسیم می گردیدند. در این میان رهبری اصلی جریان مخالف با سردار سپه در دست مرحوم سید حسن مدرس متمرکز بود.
با افزایش فشار بر مطبوعات و آزادیخواهان که با توقیف و سرکوب جراید مخالف همراه بود، عده ای از آزادیخواهان تصمیم به تحصن در مجلس شورای ملی گرفتند. این عده به رهبری موسوی زاده یزدی مدیر روزنامه پیکار، سید مهدی نبوی تفرشی مدیر روزنامه تنبیه درخشان به مجلس آمده و پس از نطقی اجرای قانون اساسی و عزل سردار سپه را خواستار شدند. [۴]این دومین تحصن مدیران جرایدو آزادیخواهان در طول ۲ ماه اسفند ۱۳۰۰ و فروردین ۱۳۰۱ شمسی بود.
از جمله وقایعی که در این دوره حساسیت رضاخان نسبت به مطبوعات را نشان می داد واکنش وی به مندرجات روزنامه حقیقت درباره اختلاس های سردار اعتماد، رئیس قورخانه و انتقاد و اعتراض به سوءاستفاده افسران از موقعیت خود بود. با توجه به این اعتراض و انتقاد، رضاخان از رئیس الوزراء خواستار توقیف روزنامه مزبور شد. او به مشیرالدوله (رئیس الوزراء) پیغام داد که یا روزنامه حقیقت را توقیف کنید یا می سپارم که دیگر به دربار راهتان ندهند. مرحوم مشیرالدوله هم که بجز کناره گیری راهی را در مقابل خود نمی دید، استعفا داد. [۵]
رئیس الوزرای بعدی (قوام السلطنه) در واکنش به این بی نظمی ها در کار مطبوعات، ضمن نطقی که در مجلس شورای ملی برای معرفی برنامه کابینه خود ایراد کرد از نمایندگان خواست برای جلوگیری از هرج و مرج مطبوعات، هر چه زودتر قانون هیأت منصفه را به تصویب رسانند که وسایل محاکمه مطبوعات مطابق قانون فراهم گردد. وی سپس طی بیانیه ای خطاب به مدیران جراید از آنها خواست که رویه سابق را ترک نمایند و تهدید نمود که در غیر این صورت تا تشکیل محکمه صالحه روزنامه های خاطی را تعطیل می نماید. [۶] هدف قوام السلطنه از این اقدامات پیشگیری و مقابله با مطبوعات طرفدار رضاخان بود که در دوره قبلی نخست وزیری اش موجبات سرنگونی وی را فراهم آورده بودند.
با افزایش مداخله رضاخان و امرای منصوب در ایالات در امور کشوری و مالی، از جمله واریز نمودن عواید ناشی از مالیات و خالصه جات به حساب وزارت جنگ بدون دخالت مالیه، اعتراض مطبوعات بار دیگر نسبت به او شروع شد؛ که این اعتراضات به کتک خوردن مدیران جراید و تعطیل شدن روزنامه های آنان منجر گردید.
رضاخان دندان «فلسفی» مدیر حیات جاوید را با مشت شکست و او را همراه با سردبیر روزنامه مزبور در دژبانی زندان کرد؛ پای حسین صبا، مدیر ستاره ایران را در میدان مشق به جرم انتقاد از وزیر جنگ به سه پایه بست و هاشم خان محیط، مدیر روزنامه وطن را در محل اداره روزنامه توسط عده ای قزاق به شدت مضروب کرد و سپس در قزاقخانه حبس نمود. [۷]
این اقدامات و سایر قلدری های رضاخان برخی از نمایندگان مجلس را به وحشت انداخت و زمینه را برای انتقاد از اعمال وزیر جنگ در مجلس فراهم آورد. نطق معتمد التجار، نماینده آذربایجان در ۱۳ مهر ۱۳۰۱ شمسی واکنشی به این مسائل بود. او در این نطق ضمن اشاره به خلافکاریهای سردار سپه در مورد مطبوعات چنین می گوید: «بدون مجوز قانون جراید را می بندند و مدیران آنها را توقیف، حبس، تبعید و زجر می کند و می زنند. چرا؟»[۸]
این سخنان نطق تاریخی مرحوم مدرس راجع به قدرت مجلس مبنی بر عزل پادشاه و رئیس الوزراء و وزیر جنگ را در پی داشت. که هر دو این نطق ها بار دیگر به مطبوعات مخالف جرأت داد تا حمله خود را به رضاخان از سر گیرند. این وقایع منجر به استعفاء سردار سپه از وزارت جنگ گردید.
سردار سپه بعد از استعفاء دست به یک سلسله اقداماتی زد تا مردم و مجلس را مرعوب کرده و وجود خود را در رأس وزارت جنگ عامل ثبات و امنیت جلوه دهد. از جمله این اقدامات ایجاد نا امنی مصنوعی در تهران و مانور نظامی در مقابل مجلس بودکه با توجه به این اقدامات محمد حسن میرزا ولیعهد و قوام السلطنه از رضاخان خواستند که در مجلس حاضر شود و متعهد گردد که بعد از این بر طبق قانون اساسی رفتار نماید. به این ترتیب برای نخستین بار سردار سپه در تاریخ ۲۴ مهر ماه ۱۳۰۱ در مجلس حاضر و ضمن نطقی به خواسته های نمایندگان مبنی بر عدم مداخله وزارت جنگ در دوایر مالیاتی و خالصجات تن در داد. [۹]
این شکست رضاخان که وی آن را از تحریکات قوام می دانست منجر به تحولاتی در سیاست های وی گردید. از آن جمله، کنار آمدن با فراکسیون سوسیالیست مجلس به رهبری سلیمان میرزا اسکندری بود. این تاکتیک در ایجاد رخنه در صفوف مخالفین و نهایتاً سلطنت وی تأثیر بسزایی داشت. نخستین تأثیر این اتحاد هماهنگی و همدستی جراید سوسیالیست ها و طرفداران سردار سپه در حمله به حکوم قوام و سقوط دولت وی بود. [۱۰]چنانچه پیش از این ذکر شد، قوام در ابتدای دوره صدارتش در پی آن بود که قانون هیئت منصفه مطبوعات را در مجلس طرح و تصویب نماید.
با شدت گرفتن حملات روزنامه های طرفدار سوسیالیست ها و سردار سپه، قوام بار دیگر بر طرح این قانون در مجلس پافشاری نمود؛ اما برغم تلاش دولت در این زمینه، مجلس در این باره جدیتی بخرج نمی داد. تا اینکه در اواخر مهر ۱۳۰۱ زمزمه هایی از طرف جمعی از وعاظ و علمای روحانی در تهران بر علیه جراید و هتاکی آنها به عمل آمد که عاقبت به بستن دکاکین و اجتماع عده ای از روحانیون در مسجد جامع منجر گردید.
با توجه به این امر بالاخره در روز شنبه ۱۰ آ ذر ۱۳۰۱ قانون هیئت منصفین مطبوعات در مجلس شورای ملی در چهار ماده به تصویب رسید. [۱۱]یکی دیگر از نتایج تحصن علماء در مسجد جامع تعیین ممیز مطبوعات در وزارت معارف بود که در کلیه مطبوعات، مراقب و ناظر مسائل مربوط به مذهب باشد. هر چند که در دوره رضاشاه هیچ یک از این قوانین رعایت نشد، قانون هیئت منصفین عوض گردید و مندرجات مطبوعات بر علیه مذهب، نه تنها متوقف نگردید بلکه تشویق شد.
در هر صورت رضاخان به استفاده از مطبوعات برای تحریک بر علیه قوام ادامه داد و کوشش کرد که اذهان عمومی را بر علیه کابینه قوام تحریک نموده و مقدمات نخست وزیری خویش را فراهم آورد. وی هم چنین از طریق مطبوعات وابسته به خود شروع به انتقاد از قاجاریه کرد و سعی نمود به تدریج افکار عمومی را بر علیه احمد شاه تحریک نماید.
از آن جمله می توان به مقاله روزنامه قیام در سوم بهمن ۱۳۰۱ ه.ش اشاره کرد که تحت عنوان «وضعیت پوشالی» به شدت به شاه حمله و انتقاد کرده بودکه چرا وی کابینه را برکنار نمی کند. [۱۲]با توجه به این زمینه چینی ها، کابینه قوام در بهمن ۱۳۰۱ ه.ش سقوط کرد. با سقوط قوام السلطنه، ریاست وزراء نصیب مستوفی الممالک گردید و پس از او نیز مشیرالدوله عهده دار این سمت گردید؛ که هر دوی این کابینه ها با زمینه چینی و اقدامات سردار سپه مواجه و ساقط گردید. بدین گونه رضاخان یک قدم دیگر در راه کسب قدرت پیمودو در آبان ۱۳۰۲ ه.ش فرمان نخست وزیری خود را از احمد شاه دریافت کرد.
ب: دوره نخست وزیری
از نخستین اقدامات سردار سپه در زمان تصدی ریاست وزراء، گذراندن تصویب نامه ای در هیأت وزیران بود که به موجب آن هر تظلمی که در مطبوعات و جراید چاپ می شد، بی جواب می ماند و بدان رسیدگی نمی شد. این تصویب نامه بر خلاف اصل بیستم متمم قانون اساسی بود و از نخستین اقدامات رسمی برای محدود کردن مطبوعات در دوره رضاخان به حساب می آمد. صدور این تصویب نامه در جراید مزدورو طرفدار رض
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 