پاورپوینت کامل شعر گمنام ۵۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شعر گمنام ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شعر گمنام ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شعر گمنام ۵۵ اسلاید در PowerPoint :

شعر و شعار همزادند و اگر چه در شکل و قیافه یکسان نیستند که از جنس همند. برای همین است که:

«هر شعر خوب حتماً شعار می شود و هر شعار بی پیرایه ای، بی شک به شعر پهلو می زند.»

اشعاری که در دوران انقلاب اسلامی، توسط شاعران ناشناس در راستای حرکت حضرت امام خمینی (ره ) سروده شد و سرنوشت آن به بایگانی سازمان اطلاعات و امنیت رژیم ستمشاهی ـ ساواک ـ کشید، به حدی روان و سلیس است که ضمن آنکه می توان، مواضع اصلی انقلاب اسلامی را به روشنی در آن دید، تاریخ این حرکت عظیم را نیز می توان در آن مرور کرد.

شعرهایی که شعار مبارزه بود و حماسی و بی پروا بر پیکر سردمداران رژیم شاه، شلاق می زد، در بعضی مواقع، خود در زیر شلاق های ستم و در محبس های تنگ و تاریک سروده می شد و یا سرنوشت سراینده آن، به زندان و شکنجه ختم می گردید.

حوزه اشعار دوران انقلاب اسلامی، که در برخی موارد، سراینده آن را فاقد شناخت وزن و قافیه و قواعد شعری نشان می دهد، به گستره تاریخ شاهنشاهی است، که هدف گیری اصلی آن، سرنگونی محمدرضا پهلوی با رهبری حضرت امام خمینی (ره ) می باشد.

هرچند این حرکت به اعتبار

«من سمع منادیاً ینادی یاللمسلمین و لم یجبه فلیس بمسلم »

از ظلم و جوری که بر مسلمانان سایر بلاد هم می رفت، غافل نبود.

شاهد مثال اینکه، وقتی فرانسویان استعمارگر با شعار دمکراسی زنان و مردان مسلمان الجزایری را به خاک و خون می کشیدند، فریاد هنر بلند می شد که:

ســلام مـا به احــرار جــزایر خدا یار و مددکار جـزایر

از این غم ما همه هستیم یکسر به همدردی عزادار جزایر

آنچه در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت، مروری است گذرا بر محتوای اشعاری که در این کتاب گرد آمده است. بدیهی است که از دریای بیکران و خروشان امت اسلامی در طول سال ها مبارزه با رژیم ستمشاهی پهلوی، این مقدار، جرعه ای بیش نیست.

در فروردین ماه سال ۱۳۴۲ شمسی، مدرسه فیضیه قم، مورد حمله نظامیان شاه قرار گرفت، بازتاب این وحشی گری، بر در و دیوار شهر مراغه، چنین بود:

ما مسلمانیم و ایران در پناه مسلم است

سرپرست دولت جابر فقط ایمان ندارد

کشور ایران، گرفتار حکومتگرانی بود که در ظلم و ستم تالی بنی امیه بودند و برای رسیدن به هدف، هیچ نوع مخالفت و اعتراضی را برنمی تابیدند و به زنان و کودکان هم رحم نمی کردند.

دستگیری حضرت امام خمینی (ره ) در چهاردهم خرداد ۱۳۴۲، حماسه ۱۵ خرداد را به دنبال داشت که نقطه عطف انقلاب اسلامی شد. این واقعه، پیروان راستین امام را در سراسر کشور، در طریق مبارزه مصمم تر کرد تا هراس نداشتن در میدان مبارزه و آرزوی لقأالله ـ که همانا شهادت بود ـ را به رخ یزیدیان زمان بکشند:

عاشق حق هر که باشد، باکی از این و آن ندارد

زآنکه در دل، آرزو جز دیدن جانان ندارد

مظهر عشق حسینی، آیت الله خمینی

آنکه در میدان قدرش، شیر نر جولان ندارد

و همچنین:

شاه را گو: مرجع تقلید را آزاد کن

مسلمین دلخسته را، از این الم دلشاد کن

رهبران پیشوای ملت و زندان کجا

خویشتن آماده بهر کیفر میعاد کن

و یا اینکه:

بنده محبوب یزدان آیت الله خمینی

رهنمای اهل ایمان آیت الله خمینی

نیست باک از زجر و زندان و جفا مردان حق را

اشجع است از شیر غرّان آیت الله خمینی

وابستگی محمدرضا پهلوی به بیگانگان، روزبه روز آشکارتر می شد و بر اهل نظر و خبر، معلوم بود که او، ایران را به نفع آنان به سوی ویرانی سوق می دهد، هر چند شعار دینداری می دهد و ادعا می کند که کمر بسته حضرت عباس (ع ) و امام رضا (ع ) می باشد:

ای صبا برگو به شاه خفته دل، بیدار شو

مست قدرت گشته ای، تا کی، دمی هشیار شو

ظلم ها کردی به ملت تا به سرحد جنون

گر نه ای مأمور دشمن، زین عمل بیدار شو

کشتار بی رحمانه ای که در پانزدهم خرداد، به دست شاه، در شهرهای مختلف کشور صورت گرفت، شهدای بسیاری داشت، ولی تقدیر چنین رقم خورد تا شهید طیب حاج رضایی ـ که روزگاری هم، دل در گرو سلطنت محمدرضا پهلوی داشت و از سابقه خوبی هم برخوردار نبود ـ به اخلاص عمل حُرگونه اش، خورشید شهیدان ۱۵ خرداد شود تا امام خمینی (ره ) در مدح او بگوید: «طیب جوانمرد آزاده ای بود»:

شهد شیرین شهادت، ریخت در کام تو طیب مهد اقلیم سیادت، نقش دامان تو طیب

با بزرگی در شهادت، خویش را پرپر نمودی لیک بر ذلت ندادی تن، خدا یار تو طیب

نهضت ۱۵ خرداد با کشتار سراسری، به ظاهر به خاموشی گرائید و متعاقب آن، قانون بردگی ملت ایران ـ موسوم به کاپیتولاسیون ـ در مجلسین شورای ملی و سنا، تصویب شد. امام خمینی (ره ) فریاد اعتراض سر داد که حاصل آن هم، دستگیری و تبعید ایشان به ترکیه و سپس نجف اشرف بود.

حسنعلی منصور ـ که عامل این حرکت بود ـ به مجازات این هتک حرمت، به اعدام انقلابی محکوم شد و در اولین روز بهمن ماه ۱۳۴۳، در موقع ورود به مجلس شورای ملی در میدان بهارستان، با گلوله های شهید محمد بخارایی، از پای درآمد. حالات و رفتار نمایندگان مجلس شورای ملی، پس از شنیدن خبر این واقعه، در جای خود جالب و درخور توجه است:

برآمد بامــدادان بانگ و آژیــر که زد تیرافکنی منصـور را تیـر

ز پا افتـاده با یک تیـر نخجیــر گشاید پنجه چون صیاد تقــدیر

در آنجا پای هر تدبیر لنگ است کلوخ انداز را پاداش سنگ است

فرمان اعزام روحانیون به سربازی، ترفند دیگری بود که رژیم شاهنشاهی، با هدف خاموش کردن چراغ حوزه های علمیه، برای رهایی از روشنگری های حضرت امام و یارانش تدارک کرد:

باز می خـواهند از نــو فتنه ای بــر پا کنند بـر علیه مـا دوبـاره نقشـه ای اجـرا کنند

زآن همه جلاد و از شلاق و زندانها بپرس تا شــما را واقف از ایمان و صبر ما کنند

پـس ز سـربازی کجا ترسند سربازان دین فــوق سـربازی بگو، اینها کجا پروا کنند

نهضت ۱۵ خرداد، شعله فروزانی بود که روشن نگاه داشتن آن، بر همگان فرض بود. فرضی که از جانب رهبر انقلاب، بر دوش تمام مکلفین قرار داده شد و اولین سالگرد آن نیز، در بیت آن حضرت برگزار گردید:

نعش صدها و هزاران بدن از جور عـدو کس ندانست کجا خاک سپرد آنان را

مملکت رو بــه فنا، ملـت آن بـی سامان دستی از غیب رسد ملت بی سامان را

در این موقع و موقعیت، مردان باهمت و غیرتمند، برای پایان دادن به اوضاع نکبت بار رژیم شاهنشاهی، در طریق آگاهی جامعه گام می زدند و به ترویج انقلاب می کوشیدند:

به حفظ خویشتن ای قوم در سراسر ملک به حکم عقل، همی انقلاب باید کرد

ولی هجر امام، غمی بزرگ و جانکاه بود که امت اسلام را می آزرد. طبیعی بود که این غم، در حوزه های علمیه ایران، که پیر مراد و مرشدی بزرگ را، در بین خود نداشتند، مضاعف بود و زمانی که غم هجران، با محدودیت بر زبان راندن نام او نیز همراه بود، جانکاه تر می نمود:

یا ربّنا فارحم بنا اَین الخمینی واحسرتا من هجره اَین الخمینی

نام خمینی بردنش زجر است و زندان، سهل است و آسان

زندان چــه باشــد جــان به قــربان خمینی اَین الخمینی

و یا اینکه:

کجا رفتی ای شیرمــرد زمانه که نبود مرا باری از تو به شانه

تعریض نسبت به کسانی که دین به دنیا داده و با رعایت ظواهر دینی، به زندگی خود مشغول بودند، نیز، بخشی از نیروی محرکه انقلاب اسلامی را به خود معطوف می کرد. آنان کسانی بودند که به تعبیر امام راحل (ره ) «تمام همّشان، علفشان » بود:

نم نمک بی خبری

خوش به حالت

خوش به حالت به خدا

نه تو مکتب داری

نه به آوای خبر دل داری

نه غمی می کشدت

جنایات رژیم شاهنشاهی ـ که در نوع خود بی نظیر بود ـ تداعی کننده خاطره نمرودها و عمروعاص ها بود. در همین راستا، تشبیه سردمداران رژیم به آنان، روشی دیگر برای تبیین ظلم ها و جنایات رژیم به شمار می رفت. آنانی که با دین به ستیزه برخاسته بودند و با پیروی از روشنفکربازی های غربگرایانه، قصد حذف قرآن را داشتند:

و بعد از ساعتی، آن روبهان

با چهره های زشت خود

که گویی چهره «عاص » است و «نمرود» است

به سوی من همی آیند و مکارانه می گویند:

برون افکن ز دستت

چه چیز است آن! ؟

خرافات است و ننگین است!

و گویی تو نمی دانی

تو اکنون نسل امروزی و پیروزی

برون افکن ز دستت!

رابطه مستقیم رژیم پهلوی با غاصبان سرزمین فلسطین ـ اسرائیل ـ یکی از اهداف اصلی برخورد پیروان امام با محمدرضا پهلوی بود. این حرکت، خصوصاً در زمانی که اشغالگران قدس، آتش جنگ را علیه مسلمین برافروخته بودند، بیشتر و بیشتر می شد:

او که از این نوجوانان وطن هر دم

برای پیشرفت دولت جبار اسرائیل

به دست سازمان ارتش و امنیتش

قربانی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.