پاورپوینت کامل ایران، خوان یغمای بیگانگان در جنگ جهانی اول ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ایران، خوان یغمای بیگانگان در جنگ جهانی اول ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ایران، خوان یغمای بیگانگان در جنگ جهانی اول ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ایران، خوان یغمای بیگانگان در جنگ جهانی اول ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :

بعد از تاجگذاری احمد شاه (۲۷ شعبان ۱۳۳۲ ق)، ناصرالملک نایب السلطنه روانه ی اروپا شد و میرزاحسن خان مستوفی الممالک به رئیس الوزرایی منصوب گردید. مقارن این احوال جنگ جهانی اول آغاز شد (چهارم اوت ۱۹۱۴ م / شعبان ۱۳۳۲ ق) در این هنگام پیش از آنکه ایران بی طرفی خود را رسماً اعلام کند، نیروهای روسیه ی تزاری از پنج سال قبل از جنگ در جهت اجرای مقاصد سیاست استعماری و براساس قرارداد شوم ۱۹۰۷م،

در آذربایجان مستقر شده بودند و عثمانی ها نیز که از قدیم الایام چشم طمع به ایالت زرخیز آذربایجان داشتند، از ۱۹۰۵ به بهانه ی اختلاف مرزی در حدود ایران تاخت و تاز می کردند. این وضعیت تا زمان جنگ بالکان (۱۹۱۲) ادامه داشت تا آنکه یک کمیسیون مختلط مرزی، مرزهای ایران و عثمانی را تحدید کرد. اما عثمانی ها همواره تمایلات جاه طلبانه ای را دنبال می کردند و حضور نیروهای روسیه را در آذربایجان تهدیدی علیه مرزهای خود تلقی می کردند.[۱]

دولت ایران برای متقاعد کردن دولتهای روسیه و عثمانی، در مورد بیرون بردن نیروهای خود از داخل آذربایجان و مرزهای غربی، اقدامات دیپلماتیکی را در اسلامبول و پطرزبورگ آغاز کرد تا بدین واسطه موانع ایران را در اعلان بی طرفی در جنگ، از میان بردارد. به همین مناسبت دولت قبل از مذاکره با روسیه، در نهم ذیقعده ی ۱۳۳۲ ق علاءالسلطنه، وزیر امور خارجه را مأمور کرد تا عاصم بیک سفیر عثمانی را در جریان بی طرفی ایران قرار دهد و از او سئوال کند: آیا دولت عثمانی هم این بی طرفی را محترم خواهدشمرد؟ عاصم بیگ پاسخ داد البته این بی طرفی مورد نظر عثمانی می باشد، اما رعایت آن منوط به بیرون رفتن قوای روسیه از آذربایجان است و تا زمانی که اوضاع بر این منوال است، دولت عثمانی تعهد کاملی از بی طرفی ایران نخواهد کرد، مگر آنکه نیروهای روسیه خاک ایران را ترک کنند. [۲]، بنابراین مذاکرات وزارت امور خارجه ی ایران، در دهم ذیقعده ی ۱۳۳۲ ق با ارسال یادداشتی به سفارت روسیه، تقاضا کرد تا با خارج کردن نیروهای نظامی خود از ایران، موقع را برای اعلام بی طرفی ایران فراهم و بهانه ای به دست عثمانی ندهند. [۳]

در تعقیب این اقدامات، رئیس الوزرا و وزیر امور خارجه در روز یازدهم ذیقعد ه ۱۳۳۲ ق مجدداً با عاصم بیک در مورد بی طرفی ایران به مذاکره پرداختند، اما مشارالیه آن را موکول به دستورالعمل درخواستی از اسلامبول کرد و اضافه کرد مطمئن خواهد بود که نظرات قبلی او مورد تأیید قرار خواهد گرفت. در بعد از ظهر همان روز مجلسی از وزرای مختار روسیه و انگلیس[۴] با وزرا و وزیر امور خارجه ترتیب یافت که پس از مذاکرات طولانی مقرر گردید، دولت تقاضای خود را کتباً به سفارت روس ارسال کند. لذا در تاریخ دوازدهم ذیقعده ی ۱۳۳۲ ق مراسله ای به شماره ۲۹۸۹ / ۳۱۶۷ نوشته شد که سواد آن را نیز برای سفارت انگلیس ارسال کردند. در این نامه خارج شدن قوای روسیه از آذربایجان، جهت مساعد شدن اعلام بی طرفی ایران تکرار شده بود. [۵]

همچنین وزارت امور خارجه در تاریخ چهاردهم و پانزدهم ذیقعده ی ۱۳۳۲ ق، نتایج این مذاکرات و احتمال تصادم و جنگ بین نیروهای روس و عثمانی را طی تلگرافهایی به سفارتخانه های ایران در اسلامبول و پطرزبورگ و لندن اعلام و تقاضای اقدامات مقتضیه کرد. [۶] گفتنی است که نیروهای روسیه که بنابر گزارشهای سفارت انگلیس تعداد آنها به ده هزار نفر می رسید از دوره ی مشروطیت، و یا بهتر بگوییم، از زمان اولتیماتوم روسیه به ایران و اخراج شوستر آمریکایی در ایران حضور داشتند و مساعی ایران در پیش از جنگ نیز برای بیرون راندن آنها به جایی نرسیده بود و وزیر مختار روس نیز طی یادداشت مورخ ۱۶ ذیقعده ی ۱۳۳۲ ق، شماره ی ۱۴۷۰ به عنوان اینکه به علت نداشتن قوا، امنیت اتباع روس و کشورهای خارجی را نمی تواند تأمین کند، وجود این نیروها را لازم و درخصوص خروج آنها به دولت ایران پاسخ منفی داده بود. [۷]

در حقیقت، حفظ امنیت اتباع روس و اتفاق چند واقعه ی ناگوار توسط اکراد، بهانه ای بیش نبود و به معنای رعایت نکردن اصول بی طرفی تلقی می شد. سرانجام وزیر مختار روس در مذاکره با رئیس الوزرا، در تاریخ دوشنبه ۱۳ ذیحجه ی ۱۳۳۲ ق/ ۲ نوامبر ۱۹۱۴ م، چنین اظهار داشت: «از پطروگراد به من امر تگرافی رسیده است، به دولت ایران اطلاع بدهم، اگر چه عثمانی ها به دو سه نقطه ی خاک روسیه حمله برده اند، اما رسماً اعلان جنگ نشده و مذاکرات فیمابین پطروگراد و اسلامبول در جریان است، اما در صورت اعلان جنگ، دولت روس مجبوراً برای حفظ قفقاز، در حدود آذربایجان به بعضی عملیات نظامی اقدام خواهد کرد.

اما از آنجایی که دولت روس قصدی بر ضد دولت ایران ندارد و در خیال توسعه ی خاک و ضمیمه کردن آذربایجان به روسیه نیست، اولیای دولت ایران نباید این اقدامات را بر ضد خود تصور کنند و چون به من امر شده بودکه این مطلب را فوراً به اطلاع اولیای دولت برسانم، این است که منتظر نشدم که کتباً به استحضار دولت ایران برسانم.» [۸]

سپس رئیس الوزرا این طور جواب دادند: «این واقعه به طوری که بیان می فرمایید، چون آذربایجان میدان جنگ واقع خواهدشد و ممکن است شدایدی که اهالی آن صفحه طی خواهند کرد به سایر نقاط ایران هم سرایت نماید بیشتر موجب تأسف من است..» [۹]

مقارن این احوال، روزنامه ی حقیقت چاپ اسلامبول مقاله ای تحت عنوان «بی طرفی ایران» نوشت که خلاصه ای از مطالب آن چنین است:«دولتین روس و انگلیس هنوز در باب بی طرفی ایران مذاکره و مباحثه می کنند، گویا ایران یک دولت مستقل و بی طرف بوده و دخول عساکر عثمانی از حدود آذربایجان حرکتی بر خلاف حقوق بین الملل بوده است… ایران بی طرف است در صورتی که تمام آذربایجان زیر پای مذلت عساکر روس است.

ایران بی طرف است در صورتی که مشهد رضا (ع) بومبارده و حالا هم از حضور روس ها در آنجا مضطرب است. ایران بی طرف است در صورتی که سواحل ایران در خلیج فارس فعلاً تحت حاکمیت انگلیس است. ایران بی طرف است، در صورتی که در ۱۹۰۷ روس و انگلیس ایران را به منطقه ی نفوذ تقسیم کرده.. . و همه چیز در دست روس و انگلیس است و حکومت به یک قدم و یک حرکت آزادانه ای مالک نیست و عبارت از یک صورت ظاهری است.» [۱۰]

«مثلاً چهار سال قبل دولت ایران برای تنظیم مالیه خود، با تصویب روس و انگلیس مورغان [مورگان] نام متخصص آمریکایی را جلب کرد. اتفاقاً این آدم، صاحب وجدان، شروع به کار کرد و نخواست آلت دست روس و انگلیس بشود، امور مالیه ایران را به منفعت خود ایران شروع به اصلاح کرد، بلافاصله دولت روس عزل و طرد مورغان را طلب کرد… که بالاخره حکومت مجبور شد از این آدم صادق صرف نظر نماید.» [۱۱]

مثال دوم: «دولت ایران را محروم از داشتن هرگونه قوای منظم و مرتب.. . نمودند به طوری که امروزه دولت ایران.. . مالک هیچ گونه قوایی نمی باشد؛ شهرهای مهم ایران از قبیل: تبریز، خوی، سلماس، ارومیه، رشت و مشهد تماماً در تحت اشغال نظامی روس هاست و حتی چند دسته قشون بومی هم که در تهران موجود است از طرف صاحب منصبان و کوماندانهای روسی اداره می شود. بنابراین اظهار روس ها، در باب بی طرفی و استقلال ایران آیا بی حیائی نیست؟»[۱۲]

این روزنامه همچنین نوشته بود:«ایرانیان به خوبی می دانند که شرکت عثمانی ها در این جنگ فقط برای منافع عثمانی نیست، بلکه برای استخلاص و استقلال ایران نیز می باشد، علما و مجتهدین ایرانی تماماً به اعلان جهاد ملحق شده اند و حتی بعضی نیز عملاً شرکت نموده اند. ایرانی ها در بسیاری از موارد، خواستار اخراج روس ها و انگلیسی ها از ایران بوده اند و یگانه قوه ی منظم ایران یعنی کافه ی عشایر نیز به اردوی عثمانی پیوسته و با آنها در میدان جهاد مجاهده می کنند، تردیدی نیست چنانچه حکومت مرکزی نیز در حرکات و افعال خود آزاد می بود و اقتدار داشت، بدون شک به روس و انگلیس اعلان جنگ می داد و رسماً در مقابله با آنها درگیر می شد، اما از آنجایی که قوه و نیروی منظمی ندارد، از جهت مادی و معنوی از اجرای هرگونه حرکتی معذوراست تا جایی که پایتختش نیز در تحت تسلط نیروهای روسی است.

پس آنهایی که از بی طرفی ایران بحث می کنند، اول باید خودشان آن بی طرفی را رعایت کنند، یعنی دولت روس باید اول قشون خود را از تبریز، خوی، سلماس، ارومیه، اردبیل، رشت، طهران و مشهد خارج نموده بعداً رعایت بی طرفی را از دیگران مطالبه نماید. عثمانی هیچ گاه به فکر و خیال هجوم به ایران و اخلال در استقلال آن نیست، بلکه دولت و ملت عثمانی می خواهد ایران قوی و مستقل باشد و دو دولت همسایه ی مسلمان باید دست به دست یکدیگر بدهند و خود و اسلام را آزاد سازند.» [۱۳]

دخول نظامیان عثمانی به آذربایجان تنها برای بیرون کردن روس ها از آنجا و احیای استقلال حقیقی ایران است. بدیهی است چنانچه از این طرف تهدیدی به ما نمی شد، دخول به آذربایجان لزوم پیدا نمی کرد.

ایرانیان نباید فراموش کنند آنهایی که مجتهد شما را به دار آویزان کردند و امروز نقاط مهمه ی کشور شما را اشغال کرده اند، فردا اگر فرصت بیابند، از ایران و ایرانی اثری نخواهند گذاشت، دو ملت باید با هم متحد و برای اسلامیت و دولت خودشان در این مجاهده ی بزرگ عزم و ثبات کنند تا هم رضای خدا و هم آینده خودشان تأمین شود.» [۱۴]

در تاریخ ۲۵ ذیقعده ی ۱۳۳۲ ق، کنسولگری ایران در بادکوبه، گزارشی را به نقل از روزنامه ی قاسپی تحت عنوان «کارهای ایران» به وزارت امور خارجه ارسال کرد، که توجه به فرازهایی از آن وقایع عمومی ایران را در این زمان روشن می کند:

تحریکات آلمانی ها در ایران

چند روز است که خبرهای نگران کننده ای از ایران می رسد، کردها از سرحد ایران تجاوز و اهالی محالات را لُخت می نمایند، به طوری که آنها از ترس به شهرها پناه می برند. تقریباً می توان گفت آنقدر که آلمانی ها در تبلیغات گناهکارند، عثمانی ها نیستند، تحریکات آلمانی ها در سرحد ایران و عثمانی و انقلاباتی که در آنجا ظهور و بروز نموده برای مأمورین ما روشن است که از ابتدای جنگ مبلّغهای آلمانی و عثمانی هایی که در ایران سکنی دارند و یا آنهایی که از عثمانی آمده اند، همه برخی اخبارات کذب و بی اساس مربوط به جنگ را انتشار می دهند، که آلمانی ها در جنگ پیروز شده اند و ما مغلوب، از میان همه ی اینها مأمورین رسمی آلمان، خصوصاً قونسول آلمان در تبریز و قونسول آلمان در ارومیه،[۱۵]بیشتر از دیگران کوشش می کنند.

این اقدامات موجب هیجان اتباع روس در تبریز شده، به طوری که قونسول روس مردم را آرام نموده، اما یک فرد جسور و متهور اهل قفقاز به بهانه ی ویزای تذکره وارد قونسولگری آلمان شده و قونسول را با طپانچه تهدید می کند، به طوری که از ترس افتاده و بیهوش می شود که بعداً او را به مریضخانه ی آمریکایی ها می برند. انتشار اینگونه اخبار کذب اکراد عثمانی را وادار به قتل و غارت رعیت ایرانی می نماید. چنانکه چندین بار بین اکراد وقزاق های ایرانی جنگ شده و موجب قتل نفوس و ویرانی و نهب و غارت اموال و مواشی گردیده است.» [۱۶]

با همه ی این احوال، دولت مستوفی الممالک بدون اخذ هیچ گونه امتیازی از طرفین مخاصمه در ۱۲ ذیحجه ی ۱۳۳۲ ق / اول نوامبر ۱۹۱۴ م طی فرمانی، به نام شاه، رسماً بی طرفی ایران را اعلام کرد. متن فرمان از این قرار بود:

«نظر به این که در این اوقات متأسفانه بین دول اروپا نائره جنگ مشتعل است و ممکن است این محاربه به حدود مملکت ما نزدیک شود و نظر به اینکه روابط ودادیه ما بحمدالله با دول متخاصمه برقرار است، برای آنکه عموم اهالی از نیات مقدسه ما در حفظ و صیانت این روابط حسنه نسبت به دول متحاربه مطلع باشند، امر و مقرر می فرماییم که جناب اشرف رئیس الوزرا فرمان ملوکانه را به فرمانفرمایان و حکام و مأمورین دولت ابلاغ دارند، که دولت ما در این موقع مسلک بی طرفی را اتخاذ و روابط دوستانه ی خود را با دول متخاصمه کماکان حفظ و صیانت می نماید و بدین لحاظ مأمورین دولت را باید متوجه نمایند که نباید وجهاً من الوجوده، براً و بحراً کمک به همراهی ویا ضدیت هر یک از دول متخاصمه نموده و یا اسلحه و ادوات حربیه برای یکی از طرفین تدارک و یا حمل کنند و باید از طرفداری با هر کدام از دول متحاربه پرهیز و احتراز نموده مسلک بی طرفی دولت متبوعه خود را کاملاً رعایت نمایند و در تکمیل حفظ بی طرفی و صیانت روابط حسنه باز آنچه هیأت دولت ما مصلحت داند به عرض برسد. در اجرای مقررات آن، امر ملوکانه شرف صدور خواهد یافت.» [۱۷]

پس از صدور این فرمان، وزارت امور خارجه، تلگراف متحد المآلی را به کلیه ی مأموران سیاسی ایران در خارجه و سفارتخانه های خارجی مقیم تهران و کلیه ی کارگزاری های داخلی و قونسولگریها، مبنی براتخاذ رویه ی بی طرفی و روابط حسنه ی دولت ایران با تمام دول متحاربه مخابره نمود. [۱۸]انگلیسی ها هم ظاهراً با بی طرفی ایران موافقت داشته و این مطلب را در ضمن مراسله مورخه ۲۰ ذیحجه ی ۱۳۳۲ ق سفارت انگلیس به وزارت امور خارجه به خوبی می توان دریافت.

«… احکامی که از هندوستان به صاحب منصب فرمانده ی قشون انگلیس داده شده مبتنی بر این است که بایستی بی طرفی ایران به دقت مراعات شود. از رسانیدن این خبر به جناب اشراف خیلی خورسند [خرسند] هستم و یقین دارم جناب اشرف هم با دوستدار هم عقیده خواهد بود…» [۱۹]

ورود نیروهای متخاصم به ایران

چنانکه گفته شد، وجود نیروهای روسی در آذربایجان، بهانه ی لازم را برای عثمانی فراهم کرد و واحدهایی از این نیروها ـ که قبلاً درمرزهای آذربایجان مستقر گردیده بودند ـ به خاک ایران حمله کردند و روس ها نیز برای مقابله با آنها، در این اشغال نظامی منتهای زورگویی و قساوت را مرتکب شدند و در اطراف ارومیه گذشته از روس و عثمانی، کردان و آسوریان گرفتاریهایی را ایجاد کردند. توضیح آنکه کردان همواره منتظر فرصتی برای تاخت و تاز بودند و آسوریان هم که از سالیان متمادی تحت تعلیم میسیونرهای آمریکایی و فرانسوی، با مسلمانان کینه توزی می کردند، در کنار روس ها قرار گرفتند. [۲۰]

در نتیجه ی این وضعیت، آذربایجان محل تصادم نیروهای متخاصم گردید، و یادداشت اعتراضیه ی وزارت امور خارجه به سفارتهای روس و عثمانی مفید فایده نشد، و طرفهای درگیری در جنگ عملاً بی طرفی ایران را نقض کردند. روس ها، شعاع السلطنه برادر محمدعلیشاه مخلوع را که دولت تبعید نموده بود به ایران برگردانیدند و او تحت حمایت روسیه و بدون اجازه ی دولت ایران، سپاهیان دولتی را تجهیز و با عثمانی ها به جنگ پرداخت، عثمانی ها هم عشایر مرزی را به شورش و نافرمانی تحریک کردند و به کشتار ارمنی ها و آسوری های ایران پرداختند. [۲۱]

در حالی که روس ها مرتباً به تجاوز خود در آذربایجان ادامه می دادند، وزارت امور خارجه نقض بی طرفی ایران را با وزرای مختار روس و انگلیس به طور مداوم مورد مذاکره و رایزنی قرار می داد. این تلاشها علاوه بر آنکه نتیجه مطلوبی نداشت، وزیر مختار روسیه هزینه های اردوکشی شعاع السلطنه را نیز به حساب ایران و جزو بدهی آن قلمداد کرد. سرانجام شعاع السلطنه به اتفاق قوای روسیه در نزدیکی میاندوآب از نیروهای عثمانی شکست خورده و به تبریز عقب نشینی کرده و از آنجا به تفلیس متواری شد که در همانجا درگذشت. [۲۲]

در این هنگام، یعنی نوامبر ۱۹۱۴، نیروهای انگلیسی هم به تدریج نواحی جنوبی ایران و بندر فاو و بصره را به اشغال خود درآوردند و انگلیسی ها با گسترش جنگ در این مناطق بی طرفی ایران را نقض کردند.

توسعه ی جنگ در این نوحی فعالیتهای مأمورین آلمانی را تشدید کرد و انگلیسی ها در بوشهر و اهواز به دستگیری و بازداشت مأموران آلمانی پرداختند. چنانکه برخی مانند «لیستر مان»[۲۳]کنسول بوشهر دستگیر، و بعضی مانند «واسموس» فرار کردند. هدف انگلیسی ها از تصرف بصره و منطقه خوزستان، از یک سو مراقبت مناطق نفتی و از سوی دیگر جدا کردن شیوخ مسلمان عرب از سلطه ی عثمانی بود. با این حال، گروهی از عمال آلمانی به ریاست «هوپتمن کلاین» و یک واحد ارتش عثمانی و اعراب با وی، قسمتی از لوله های نفتی خوزستان را خراب کردند. در حالی که بریتانیا برای جلوگیری از اینگونه خرابکاریها، یک نیروی دوازده هزار نفری از سربازان انگلیسی و هندی را در ژانویه ۱۹۱۵ م به خوزستان اعزام کرده بود. [۲۴]

در حالی که این حوادث یکی بعد از دیگری در شمال، غرب و جنوب کشور بی طرفی ایران را نقض می کرد، وزارت امور خارجه ایران مراسله ی متحد المالی را به انضمام هجده فقره سواد گزارشهای کارگزاریهای آذربایجان و کردستان، مبنی بر رعایت نکردن بی طرفی ایران توسط نیروهای متخاصم برای نه سفارتخانه ی مقیم تهران و سفارتخانه های ایران در لاهه، لندن و بلژیک فرستاد که رئوس نکات این متحدالمآل ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.