پاورپوینت کامل غربت شریعتی در روزگار ما ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل غربت شریعتی در روزگار ما ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل غربت شریعتی در روزگار ما ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل غربت شریعتی در روزگار ما ۳۱ اسلاید در PowerPoint :
اگر کسی از شرایط دیالوگ با متن اندیشه شریعتی برخودار شود و بتواند به ارتباطی راستین و حقیقی با تفکر او نائل آید، آنگاه برایش تندی و گزندگی این سخن نابهنگام و خلاف آمد نگارنده که «شریعتی، چهره ای یگانه نه تنها در تاریخ تفکر معاصر ما، بلکه در کل سنت تاریخی ماست» بسیار، بس بسیار، کاسته خواهد شد.
هراکلیتس، همان فیلسوف بزرگی که سلطنت و پادشاهی را به نفع برادر خود رها کرد تا به حکمت و تفکر بپردازد، درباره مردم دیار خویش، اِفِسُس چنین می گوید: «مردان بالغ اِفِسُس کار خوبی خواهند کرد اگر خود را یکایک حلق آویز کنند و شهر را به جوانک های بی ریش [نوجوانان و جوانان تازه به سن بلوغ رسیده، و نسلی جدید] بسپارند. زیرا آنان هرمودرس، بهترین مرد در میان خود را راندند، در حالی که می گفتند، ما کسی را که از همه مان بهتر باشد، نمی خواهیم؛ اگر چنین کسی هست، بگذارید جای دیگر و در میان دیگران باشد.»
اگر اجازه داشته باشم ـ و خوب می دانم آنان که به تعبیر نیچه از «بس بسیارانند» و به بی اخلاقی و بی تفکری رمه خو کرده اند، اجازه ام نخواهند داد و آنان که از آزادگانند و همواره جان هایشان چشم انتظار شنیدن سخنی نابهنگام و خلاف آمد است، اجازه ام خواهند داد و جسارت های این حقیر را در پرتو بزرگی هایشان بزرگوارانه فهم خواهند کرد ـ خواهانم همچون هراکلیتس با خشم و غیظی آکنده از درد و مهر بر سر مردان و زنان دیار خویش فریاد برآورم: «ای اهالی اِفِسُس! ما بهترین فرد دیار خویش را از سرزمین خویش راندیم!»
خوب، بسیار خوب، می دانم که روزگار ما با دهه های پیشین و افق معنایی ما با افق معنایی روزگار شریعتی چه تفاوت های ژرف و بنیادینی یافته است تا آنجا که سخن گفتن از شریعتی و اندیشه های او برای بسیاری از مردم، روشنفکران و دانشگاهیان ما بوی نای کهنگی، عقب ماندگی و تاخر تاریخی گرفته است و حتی دعوت به بازگشت به شریعتی تا حدود زیادی مشمئزکننده و تهوع آور است و چنین دعوتی از جانب هر کسی به معنای امضای حکم مرگ خویش در نگاه «بس بسیاران» جامعه ما خواهد بود.
اما ندایی در اعماق وجود راقم این سطور است که وی را به پذیرش حکم مرگ خویش در فضای فکری و روشنفکری دیارش فرا می خواند.
فریادم خواهند زد که «دیگر روزگار شخصیت پرستی و کاریزماهای دروغین به پایان رسیده است و عصر ما دوران عقلانیت انتقادی و تجزیه و تحلیل و روشنگری است.» اما این فریادزنندگان ملتهب و خشمگین باید به یاد آورند که راقم این سطور ـ که خوب با دردها و عقده های تاریخی جامعه و روشنفکران دیرآشناشده با عقلانیت انتقادی دیار خویش آشناست ـ خود از نخستین کسانی است که کوشید با انتقاداتی بسیار تند به شریعتی در دهه ۶۰ به این گونه شخصیت پرستی ها و کاریزماهای دروغین پایان بخشد و هنوز نیز کماکان شریعتی را از مهمیز انتقادات تند و تیز خویش رها نساخته است. اما همه سخن این است که نقد و نقادی بعد از مرحله فهم است. بی فهم، نقادی چگونه ممکن است؟ و جامعه ای که به دلیل انحطاط تاریخی خود قدرت برقراری ارتباط با مآثر و شخصیت های فرهنگی خویش را تا بدانجا از کف داده است که حاضر به هیچ گونه رجوعی به متن نیست و به جای «خواندن متن»، «فهم متن» و «برقراری دیالوگ با متن» به منظور «امکان فهم بهتر متن»، حتی بهتر از خود صاحب متن، و لذا به جای تلاش برای ایجاد یک سنت فکری و نظری در دیار خویش، پیشاپیش با «موضع گرفتن نسبت به متن» به «تقلیل متن»، «نادیده گرفتن و بی اعتبار ساختن متن» و در یک کلمه به «تخریب متن» می پردازد، چگونه خواهد توانست افق روشنی را برای اندیشه و زیست خویش فراهم سازد؟
ما در روزگار انحطاط خویش به سر می بریم و درست همان گونه که قدرت تغییر و تبدیل و استفاده بهینه از ذخایر و منابع مادی خویش را تا آنجا از دست داده ایم که وجود همین ذخایر و منابع را عامل بدبختی خویش قلمداد می کنیم ـ برای مثال مگر گفته نمی شود که وجود همین نفت است که عامل بسیاری از بدبختی های سیاسی و اجتماعی ماست و مگر خرید فرش چینی و بلژیکی را جانشین هنر اصیل قالیبافی خویش یا شنیدن موسیقی مبتذل راک را جانشین شنیدن موسیقی اصیل ایرانی نکرده ایم و… ـ در حوزه تاریخی و فرهنگی خویش توان و صلاحیت استفاده از منابع فکری و میراث تاریخی خویش را از دست داده ایم تا آنجا که وجود همین ذخایر و منابع فرهنگی را عامل بدبختی خویش قلمداد می کنیم. این سخن به هیچ وجه به معنای دعوت به اندیشه های ایدئولوژیک و تئولوژیک غیرانتقادی و پیشاانتقادی نیست، بلکه سخن در این است که «نقد متن» غیر از «تخریب متن» است.
به اعتقاد اینجانب فهم اندیشه های شریعتی و امکان ایجاد دیالوگ با او منوط به وجود شرایطی است. لیکن چهار گروه از جامعه ما ـ یعنی همانانی که بس بسیاران دیار ما را تشکیل می دهند ـ فاقد یک چنین شرایطی اند، تنها به این دلیل ساده که آ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 