پاورپوینت کامل قم ؛آن‌گونه که من دیدم ۵۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قم ؛آن‌گونه که من دیدم ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قم ؛آن‌گونه که من دیدم ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قم ؛آن‌گونه که من دیدم ۵۶ اسلاید در PowerPoint :

به خاطر دارم حدود سالهای ۳۹ـ۴۰ آغاز سال تحصیلی حوزه بود. داشتن حق انتخاب استاد برای طلبه، یکی از امتیازات نظام حوزوی است که هر کس می‌تواند استاد را ارزیابی کند و سپس ادامه دهد. وجود اساتید متعدد، فضای انتخاب را برای طلاب باز می‌کند. این جانب برای فرا آموختن کتاب «مکاسب» شیخ انصاری به یکی از دروس مشهوری رفتم که طلاب کثیری شرکت می‌کردند.

به خاطر دارم حدود سالهای ۳۹ـ۴۰ آغاز سال تحصیلی حوزه بود. داشتن حق انتخاب استاد برای طلبه، یکی از امتیازات نظام حوزوی است که هر کس می‌تواند استاد را ارزیابی کند و سپس ادامه دهد. وجود اساتید متعدد، فضای انتخاب را برای طلاب باز می‌کند. این جانب برای فرا آموختن کتاب «مکاسب» شیخ انصاری به یکی از دروس مشهوری رفتم که طلاب کثیری شرکت می‌کردند. پدرم از من پرسید: «برای مکاسب به درس کی می‌روی؟» پاسخ دادم: «به فلان درس.» او که به صراحت لهجه شهرت داشت، بلافاصله گفت: « او که مکاسب را نمی‌فهمد!»

خدایش غریق رحمت فرماید که در این امر و در بسیاری امور دیگر، راهنمایی برای ما بود که گاهگاه با روشنگریهای صریحانه و نقادیهای قداست شکنانه، مسلّمات و جزمیّات ما را دگرگون می‌کرد و اینک در این مقطع از عمر خویش به مغز استخوانم درک کرده‌ام که چه بسا فلاکتها و بدبختی‌ها عارض آدمی می‌شود که معلول جزمیات اوست؛ جزمیاتی که ناشی از عدم نقد فرآورده‌های ذهنی انسان است. فکر می‌کنم «محاسبه و مراقبه» که در علم اخلاق گفته‌اند، به همین معناست که آدمی همواره بایست نقاد خویش باشد و موضوع نقد خویش را قبل از اعمال و کردار جوارحی، اندوخته‌های ذهنی قرار دهد. هیچ باوری را خط قرمز نقد خویش نداند؛ موجودی پویا و متکامل باشد، نه متوقف و منجمد، رشد کندو بر و میوه بدهد، نه بپوسدتا اورا بسوزانند.پس از نقد افکار و اندیشه‌هایش به خواسته‌ها وگرایشهای خویش بپردازد و دانه به دانه با میزان عقل و خرد ارزیابی کند.

به تجربه برای همه ثابت شده ‌است که جذبه شخصیت‌ها، ارادتها، علائق و فریفتگی‌ها چه آفاتی برای آدمیان داشته و دارد. منکر نیستم که عشق می‌تواند موجب رشد شود، ولی به نظر من یک شرط بسیار مهم و اساسی دارد، شرطش آن است که به جا افتد و مبتنی بر معرفت باشد.عشق همچون آتشی است که اگر در خانه افتد، موجب روشنایی است و اگر بی‌جا افتد، خانه وکاشانه را می‌سوزاند. این‌جانب هرگز نمی‌توانم نصایح آمده در غزل زیر مولوی را به اطلاقه بپذیرم، هرچند به نحو مقید قبول دارم؛ آنجا که می‌گوید:‏
اندر دل هر کس که از این عشق اثر نیست ‏
تو ابر بر او کش که به‌ جز خصم قمر نیست
ای خشک درختی که در آن باغ نرسته‌ست
وی خوار عزیزی که در این ظل شجر نیست
بگسل ز جز این عشق اگر درّ یتیمی
زیرا که جز این عشق تو را خویش و پدر نیست
‏ در مذهب عشاق به بیماری مرگ است
هر جان که به هر روز از این رنج بتر نیست ‏
در صورت هر کس که از آن رنگ بدیدی
‏ می‌دان تو به تحقیق که از جنس بشر نیست
‏ هر نی که بدیدی به میانش کمر عشق ‏
تنگش تو به بر گیر که جز تنگ شکر نیست ‏
شمس الحق تبریز چو در دام فکندت
منگر به چپ و راست که امکان حذر نیست!

اگر توصیه مولانا مبنی براجتناب از نگریستن به چپ و راست، عدم چون و چرا یعنی نقد ارادت خویش است، جای این سؤال از آن بزرگوار باقی است که: اگر چنین ارادتی، هرچند مراد شمس الحق تبریزباشد، نه مبتنی بر معرفت و صرفاً در یک کشش خلاصه شود، به جز اطاعت کورکورانه چه نتیجه و باری می‌تواند بدهد؟ به هرحال اجازه بفرمایید از این جمله معترضه بگذرم و نقل خاطره را دنبال کنم.

به حضورشان عرض کردم: «طلاب کثیری در درس ایشان شرکت می‌کنند.» فرمودند: «شرکت انبوهی از طلاب دلیل مهارت استاد و عمق او نمی‌شود؛ زیرا چه بسا بدان خاطر باشد که استاد مشکلات را مطرح نمی‌کند تا گرفتار حل آن گردد و طبعاً تلامذه با یک درس ساده مواجه می‌شوند و آن را بیشتر می‌پسندند.» آنگاه با جمله‌ای عتاب‌آمیز فرمودند: «تو نظر کارشناسانه مرا با نظر طلاب ابتدایی مقایسه می‌کنی؟!» مرابا استدلال قانع فرمودند.آنگاه پرسیدم: «پس به درس کی بروم؟» دو تن از شاگردانشان را نام بردند، فرمودند: «یکی آقای آشیخ حسینعلی(آیت‌الله‌ منتظری طاب ثراه) و دیگری آقای آسید محمد حسین بهشتی.»

در مورد ایشان فرمودند: «بروید از ایشان بخواهید برای شما درس بگویند. نگذارید ایشان خلاصه در دبیرستان بشود.» با نگرانی و تأسف فرمودند: «حیف است ایشان از حوزه منفک گردند!»۱ ‏

مهاجرت محصولات مکتب قم
این یک نظر است، درحالی‌که برخی به خلاف نظر دارند، می‌گویند مطهری‌ها، بهشتی‌ها و… اگر در حوزه می‌ماندند، مگر چه می‌شدند و چه می‌توانستند بکنند؟ به یقین کارکرد آنان در محیط بیرون و فضای جهانی بیش از آن است که برای آنان در محیط‌های سنتی امکان داشته است. گسترش اندیشه مطهری و هنگامه‌ای که در بسط معارف اسلامی به پاکرده و ارائه نظام اندیشه اسلامی در آموزش و پرورش ازیک سو و در مرکز اروپا توسط بهشتی از سوی دیگر و قبضه کردن قلوب نسل جوان در خاورمیانه توسط امام موسی صدر و معرفی فلسفه اسلامی در قلب امریکا و کانادا توسط مهدی حائری یزدی آیا نتیجه مهاجرت نبوده است؟‏

داوری بسیار سخت است. البته به یک نکته می‌توان اذعان نمود که تربیت‌یافتگان مکتب قم هر چند پس از مهاجرت از قم به وظیفه خویش عمل کرده‌اند و حدیث شریف را تحقق بخشیده‌اندکه درباره شهر قم نقل شده است که: «منها تفیض العلم الی سائر البلاد فی مشارق الارض و مغاربها»‏‎ ،‎این حقیقتی است غیر قابل انکار؛ ولی نمی‌توان نادیده گرفت که در نتیجه همین مهاجرت محصولات مکتب قم بود که پس از چندی می‌بینیم حوزه قم روش مخصوص به خود را از دست می‌دهد و متأثر از سایر مکاتب می‌گردد.

به هیچ وجه نگارنده قصد ارزیابی ندارد و صرفاً می‌خواهد گزارش دهد. مجموع آثار و کردار حوزه قم را از آغاز تا حدود ۵ دهه بعد اگر مورد ارزیابی قرار دهیم، خواهیم دید که این حوزه منوره نسبت به جمیع رشته‌های علوم اسلامی (اعم از معقول و منقول) نظر داشته و عملا نه تنها به تحقیق، که به تبلیغ هم پرداخت و به تمام کلمه متکفل اندیشه شیعی بوده است.

قم در مدت مزبور آثار متعددی در رشته‌های فقهی، اصولی، فلسفی، عرفانی، تاریخی، روائی، رجالی داشته است و در هر کدام از این رشته‌ها انصافا طرحی نو در انداخته و پیشرو بوده است؛ مثلا کتاب «المکاسب المحرمه» اثر امام خمینی(ره) حدود سالهای ۱۳۴۰ نخستین بار منتشر شد که طبعاً تألیف آن به سالهای بسیار قبل برمی‌گردد. شخص منصف باید این اثر را با آثار همتراز در سایر حوزه‌ها در همان مقاطع مقایسه کند تا روش فقهی ویژه مکتب قم را دریابد.

کتاب مستطاب «تهذیب الاصول» تقریرات ایشان به قلم شیخ بزرگوار آیت‌الله جعفر سبحانی است. هر چند امروز آثار گوناگونی از مقرر محترم منتشر شده، ولی توجه به سن صاحب قلم و اینکه نخستین اثرشان در زمان تألیف بوده و نیز سن استادی که درسش تقریر شده، ما را به نشاط و هنگامه آن هنگام در حوزه قلم رهنمون می‌شود.

جلد اول کتاب مستطاب «القواعد الفقهیه» به قلم آیت‌الله مکارم شیرازی اولین بار در سال ۱۳۸۲ قمری منتشر شده که درآن تاریخ یک بازنگاری برای فقه شیعه تلقی می‌شود و از نظر تاریخ نگارش بر آثار دیگر در این زمینه سبقت دارد. مطالعه این کتاب مستطاب توسط یک فارغ‌التحصیل ۳۵ ساله حوزه ایرانی قم نشان می‌دهد که اولاً از نگارش متن عربی ادیبانه و زیبایی برخوردار است‌که ناگفته روشن است این نکته خود از جهاتی قابل توجه و تکریم است و ثانیاً کاملاً پیداست که نویسنده چه شوری در سر دارد و چه راه طولانی را آغازیده که در تاریخ نگارش این سطور برخی تحقق یافته است. و ثالثاً در محتوای کتاب نظریاتی به چشم می‌خورد که نگارنده مدعی است برای نخستین بار در آثار فقهی مطرح می‌شود.۲ ‏

دوره آثار کلامی ایشان با نگارشی بسیار روان و جذاب برای آن روز نسل جوان، پرکننده جای خالی خود بودکه داوری در خصوص آن بدون مقایسه با موارد مشابه امکان‌پذیر نخواهد بود و ناسپاسی است که بدون توجه به زمان تألیف و شرایط خاص آن، به داوری پرداخت.کتاب «اصول فلسفه» همراه با پاورقیهای استاد مرتضی مطهری برای نخستین بار در همان ایام منتشر می‌شود که نه تنها طرح تألیف کاملا ابداعی است، که حاوی بسیار نظریات نو و جدیدی نیز در حکمت اسلامی است.۳

‏ در زمینه «تاریخ اسلام» و «تفسیر موضوعی قرآن مجید» تا قبل از آثار آیت‌الله جعفر سبحانی، اثر جذاب و خواندنی در دس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.