پاورپوینت کامل یادداشتی بر کتاب خاطرات هوشنگ ابتهاج ۳۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل یادداشتی بر کتاب خاطرات هوشنگ ابتهاج ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یادداشتی بر کتاب خاطرات هوشنگ ابتهاج ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل یادداشتی بر کتاب خاطرات هوشنگ ابتهاج ۳۴ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل یادداشتی بر کتاب خاطرات هوشنگ ابتهاج ۳۴ اسلاید در PowerPoint / محمدرضا محمدیآملی
شعر نو به علت وجود توللی و من (سایه) و نادرپور و بعد اخوان و حتی دکتر اسلامی ندوشن به کرسی نشست «پیر پرنیان اندیش» ج ۲ ص ۹۵۵ سایه آفتابی شد و گفتهها و ناگفتههای او به بیان آمد تا امروز با بخش دیگری از تاریخ زندگی شاعری که سالها در سایه زیسته آشنا شویم. بیتردید بخشی از صفحات تاریخ شعر امروزایران به زندگی و شعر هوشنگ ابتهاج (هـ . الف سایه) اختصاص دارد.
شعر نو به علت وجود توللی و من (سایه) و نادرپور و بعد اخوان و حتی دکتر اسلامی ندوشن به کرسی نشست «پیر پرنیان اندیش» ج ۲ ص ۹۵۵ سایه آفتابی شد و گفتهها و ناگفتههای او به بیان آمد تا امروز با بخش دیگری از تاریخ زندگی شاعری که سالها در سایه زیسته آشنا شویم. بیتردید بخشی از صفحات تاریخ شعر امروزایران به زندگی و شعر هوشنگ ابتهاج (هـ . الف سایه) اختصاص دارد. در این مختصر تنها دیدگاه سایه را درباره شعر و شاعران امروز براساس گفتههای ایشان در کتاب پیرپرنیاناندیش بررسی خواهم کرد.
امروز که در ۸۵سالگی سایه در زمستانی سرد و بارانی خاطرات او را در کتابی با نام پیرپرنیاناندیش میخوانیم با سلوک فردی و اجتماعی و دیدگاه شاعرانه او بیشتر آشنا میشویم. سایه در زندگی و شعر وامدار نظام فرهنگیای است که در آن نظام فرهنگی سلطه بیان و زبان بر همگان مستولی بود و امکانِ دیگری را دیدن برای او و نسل او که زندگیشان با سیاست گره خورده است تقریبا امری محال بود. بر این اساس گفتوگوهای این کتاب بر پایه نوعی نگاه تسامحی و تساهلی شکل نمیگیرد. در واقع این کتاب بر پایه و مایه گفتوگو نیست بلکه نوعی تبیین وضعیت زندگی شاعری است که در تمام ادوار زندگی ادبی آگاهانه زیر سیطره و سلطه تفکر سنتهای فرهنگی حاکم بوده است. از اینرو اگر آیین گفتوگو در این کتاب به چشم نمیآید به دلیل حضور مقتدرانه صاحب گفتوگوست که همه چیز را از دریچه تنگ و محدود فرهنگ سنتی میبیند. بنابراین هرگاه که بخواهد لب به سخن میگشاید و هر گاه نخواهد با وجود قولوقرارهای قبلی حتی یک کلمه از خود و دیگران نمیگوید و این رفتار غیردموکراتیک در نهمین دهه زندگی همچنان با اوست. پس طبیعی است که به این باور برسد که خاتمالشعراست و تنها او نجاتدهنده شعر نیمایی است و همه شاعران نیمایی و سپیدسرا باید او را به عنوان پدر شعر جدید بشناسند چون بنا به گفته سایه این گروه مربع مرگ «از شعر قدیم اطلاع دارن» و طبعا نسبت عمیقتری با گذشته فرهنگی دارند. سایه در حالی چنین ادعایی را بر زبان میآورد که نتوانسته تاکنون یک شعر نو بر مبنای اسلوب شعر نیمایی بسراید اما از آنجا که خود و نادرپور و مشیری و توللی و امثالهم را شاعران نیمایی میپندارد بر این ادعا هم پای میفشارد تا ما با نوعی سلطه فرهنگی دیگری در عصر جدید روبهرو باشیم. شعر و زندگی سایه بر پایه سنت فرهنگی و فرهنگ سنتی شکل گرفته است و او تا امروز خود را پایبند این اصول و قواعد میداند تا مبادا پا را از آن دایره فراتر گذارد و به مرحله تازهای گام بردارد.
شعر سایه در همه ادوار تاریخ معاصر وامدار سلطههای آشکار نظام فرهنگی است که با نوعی استبداد فکری و زبانی همراه است. او هیچگاه از نظام سلطه فرهنگی فاصله نگرفته و حتی نخواسته به تجربه تازهای از زندگی دست یابد. این عدم فاصلهگذاری با سنتهای فرهنگی گذشته ناگزیر منجر به نوعی دوگانگی رفتار فرهنگی میشود. از یک سو او خود را جزو پیشگامان شعر امروز میداند که توانسته شعر نیما و تفکر نیمایی را تثبیت کند و از سوی دیگر شعر و زندگی او هیچ نسبتی با تفکر مدرن ندارد و در هیچ شعری به نیمایی و تفکر نیمایی شبیه نیست. او حتی در کتاب پیرپرنیاناندیش اشاره میکند که نام یک قطعه شعر فروغ را هم در حافظه ندارد پس چگونه میتوان از او به عنوان کسی یاد کرد که شعر نیمایی را به کرسی نشاند. آیا زبان شعر فروغ همان نقطه ایدهآل نظریه نیما نیست که میخواست زبان شعر را به زبان روزانه نزدیک و ساده کند پس چگونه سایه نتوانسته حتی یک شعر کوتاه از فروغ را به خاطر بسپارد. البته عمق فاجعه زمانی پیدا میشود که سایه از شعر مریم حیدرزاده به نیکی یاد میکند و میگوید: «زبان خیلی ساده (داره) و بعضی جاها هم خیلی هنرمندانه… قافیههایی که اختراع میکنه فوقالعاده است.» ج ۲ ص ۹۶۸/ اما از دید سایه، «فروغ سواد و معلوماتی نداشت» ج ۲ ص ۹۷۹ و حتما به دلیل همین بیسوادی است که وقتی در شب شعر وین از شاعران معاصر شعرهایی میخواند از فروغ حتی یک شعر هم نمیخواند. حال به راستی سایه و دوستانش شعر نیمایی را به کرسی نشاندند!؟ تصور میکنم نام مربع مرگ که براهنی برای سایه و دوستانش انتخاب کرد نامی شایسته بود که اینان نه تنها به رشد و توسعه شعر نیمایی یاری نرساندند بلکه شاعرانی چون سایه و مشیری و توللی و کسرایی و نادرپور و… مخمسها و مسدسهای مرگ شعر نیمایی بودند و شعر را از مسیر طبیعی نیمایی خارج کردند. به بیان دیگر انحرافی که در شعر نیمایی اتفاق افتاد به خاطر شاعرانی بود که درک درستی از مدرنیسم فرهنگی نداشتهاند و فاصله آنها با نیما فاصله از ثری تا ثریا بوده است. دوگانگی رفتار فرهنگی سایه سبب میشود تا در شعرش هم رفتار
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 