پاورپوینت کامل زیستن در جهانی بدون غرب ۲۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زیستن در جهانی بدون غرب ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زیستن در جهانی بدون غرب ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل زیستن در جهانی بدون غرب ۲۹ اسلاید در PowerPoint :

جهان سیاست در این دنیای بدون «غرب۱» چگونه به نظر می‌رسد؟ این مسأله برای ژاپن و سایر کشورهایی که متحد نزدیک آمریکا بوده‌اند بیشتر محسوس است چون اینها هم با افول قدرتِ ایالات‌متحده با انتخابی حیاتی مواجه خواهند شد…

.

جهان سیاست در این دنیای بدون «غرب۱» چگونه به نظر می‌رسد؟ این مسأله برای ژاپن و سایر کشورهایی که متحد نزدیک آمریکا بوده‌اند بیشتر محسوس است چون اینها هم با افول قدرتِ ایالات‌متحده با انتخابی حیاتی مواجه خواهند شد. پس از پایان جنگ جهانی دوم، ایالات‌متحده نظامی بین‌المللی را بر ساخت که به‌واسطه آن به طور یکجانبه برخی از محصولات عمومی بین‌المللی را فراهم می‌آورد. این سیستم که با شبکه‌ای از متحدان در آسیا و اروپا آغاز شد برای مهار اتحاد شوروی شکل گرفته شده بود. ایالات‌متحده با پرداخت سهم کلانی از امنیت نظامی در هر دو منطقه باعث شد که متحدانش بر رشد داخلی (چیزی که به طور اخص در مورد ژاپن مصداق دارد) متمرکز شوند و ژاپنی‌ها توانستند هزینه‌های نظامی خود را در تمام این دوران به زیر یک درصدِ تولید ناخالص داخلی برسانند. اما ایالات‌متحده کالاهای عمومی دیگری را هم ارائه داد. این کالاها عبارت بود از سیستم باز تجارت جهانی که با «توافق عمومی برای تعرفه و تجارت۲» آغاز شد و شکل تکمیل یافته آن سازمان تجارت جهانی و مجموعه‌ای از تدابیر آزادسازی دو جانبه و منطقه‌ای بود

.

روشن است که هیچ قدرتی نمی‌تواند برای پر کردن نقش ساختاری در جهان سیاست در مقیاسی وسیع پا به میان نهد. با این حال، این ضرورتاً بدین معنا نیست که جهان به جهانی با هرج و مرجِ بی‌پایان تبدیل شود. آنچه پس از افول هژمونی آمریکا رخ می‌دهد به طرز چشمگیری به رفتار شرکای آمریکا و اراده آنها برای سرمایه‌گذاری در ساختارهای جدید چندجانبه بستگی خواهد داشت. نقش برتر ایالات‌متحده در سال‌های گذشته، متحدین آمریکا را از ضرورت سرمایه‌گذاری در ظرفیت‌های خویش یا بر عهده گرفتن نقشی در حل‌و‌فصل مشکلات منطقه‌ای بی‌نیاز می‌کرد. اکنون آنها باید به این مهم دست یازند و نقشی بر عهده گیرند

.

این چیزی است که در اروپا و خاورمیانه در حال رخ دادن است. اکراه دولت اوباما برای همراهی با ترتیبات جدیدِ پس از بهار عربی باعث شد که بریتانیا و فرانسه بار اصلی طرح ریزی‌های نظامی در لیبی را بر عهده بگیرند در حالی که ایالات‌متحده نقشی در پشت صحنه داشت و تنها به تأمین حمایت‌های لجستیکی و اطلاعاتی بسنده می‌کرد. به نظر می‌رسد همین سناریو در مالی در حال رخ دادن است و فرانسوی‌ها برای متوقف ساختن پیشرفت اسلام‌گرایان به جنوب این کشور دست به مداخله زده‌اند. با این حال، این آزمون اساسی ساختارِ امنیتی جدید در آسیا خواهد بود. امروز، ظهور ابرقدرتی به نام چین، بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین چالش برای نظام بین‌الملل خواهد بود و این با ظهور آلمانی متحد پس از ۱۸۷۱ قابل مقایسه است. با آن چالش هم برخورد مناسبی صورت نگرفت و در نهایت منجر به شعله ور شدن جنگ جهانی اول شد. اگر ما بتوانیم از این وضعیتی که در آسیای معاصر در حال رخ دادن است اجتناب ورزیم، باید دقیق اندیشه کنیم و ساز‌و‌کار جدیدی برای تعامل با قدرت چین در آینده بیندیشیم

.

پافشاری چین با در نظر داشتن ادعاهای سرزمینی این کشور در دریای جنوبی چین و سانکاکوس/ دیائویوس بازتاب قدرت در حال افزایش این کشور است. تا پیش از سال ۲۰۰۸ چین این مسائل را کم‌اهمیت جلوه می‌داد و به گونه‌ای رفتار می‌کرد که گویی تهدیدی برای همسایگانش نیست. اما با تداوم رشد اقتصادی این کشور و ضعف آشکار سایر قدرت‌های جهانی، بلندپروازی‌ها و ادعاهای این کشور همچون بسیاری از قدرت‌های بزرگِ پیش از آن گسترش یافته است. در آسیا هیچ‌کس نه دوست ندارد و نه نفعی در از کنترل خارج شدن این مناقشات و سوق یافتن آن به سوی درگیری نظامی می‌بیند. تمام این مناقشات به لحاظ تئوریک در چارچوبی چند جانبه از جمله با حضور چین قابل حل هستند چرا که این منافع مهم بیش از اینکه واقعی باشند، نمادین هستند. اما رفتن به سوی مذاکره نیازمند مقادیر عظیمی از دیپلماسی است که تا کنون تحقق نیافته و با ملی‌گرایی روزافزون از سوی تمام طرف‌ها هم «دیپلماسی» مورد تهدید قرار گرفته است

.

چین به خوبی می‌داند که ظهور این کشور منافع بسیاری از همسایگانش را با تهدید مواجه ساخته و هدف دیپلماسی اخیر این کشور، همانا ممانعت از اقدام جمعی همسایگان برای مقابله با ادعاهای سرز