پاورپوینت کامل به نام امید ۲۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل به نام امید ۲۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل به نام امید ۲۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل به نام امید ۲۷ اسلاید در PowerPoint :

دغدغه‌های نوشتن مدام در تن‌دادن به این فضا رنگ می‌بازد. ذهن تاب نمی‌آورد. ولی چاره‌ای جز مقاومت نیست. باید ثابت کرد ادبیات راهِ خودش را می‌رود… کدام راه؟ پاسخ به این سوال آسان‌تر از سوال‌های دیگر است؛ راهِ منطقی‌اش را که همان اضافه‌شدن به تاریخِ آزادی‌ست.

بازگشت به گذشته و درکِ دوباره‌ی واقعیت و روزگارِ از دست‌رفته در متنِ ادبیات است. گذشته در نگاهِ داستان‌نویس چیزی‌ست فراتر از یک تاریخِ‌مصرفِ دوره‌ای و در همین گذشته‌های برآمده از ذهنِ اوست که تاثیرگذارترین لحظه‌های ادبیات شکل می‌گیرد شاید. اما زمانی که این گذشته تبدیل به عاملی می‌شود برای ستایش صِرف از قواعدِ زیستن در روزگاری دور باید با نگاهی انتقادی به آن نگریست. در زمانی که لایه‌های عمیقِ ناامیدی و افسرده‌گی بیشترِ نویسنده‌گان ایران را به خود داشته و باعث شده این نویسنده مدام به نقطه‌ای نامشخص در آینده چشم بدوزد، تبدیل‌کردنِ گذشته به ارزش می‌تواند روندِ این ناامیدی و افسرده‌گی را دوچندان کند. در این حالت است که نویسنده خود را در وضعیتی می‌بیند که در آن توان و قوتِ زیستن در زمانِ حال وجود ندارد، نویسنده نگاهی به خود و اطراف‌اش می‌کند؛ معاش‌اش سخت‌تر و سخت‌تر شده، سانسور کمرش را خم کرده و در عین‌حال ذهن‌اش انگار تهی‌تر شده. اویی که قرار است کار و عملِ روشنفکری داشته باشد در فشارِ این فرآیند ناامیدتر می‌شود. کافی‌ست نگاهی بکنیم به انبوه ‌خبرهایی که در آنها نویسنده‌گان از روزگارِ خود گله دارند. کتاب‌فروشی‌های خلوت، تیراژ ۵۰۰ نسخه‌ای کتاب، عدمِ توانایی ناشران برای سرمایه‌گذاری بر نویسنده‌گان جوان، سانسور که روز به روز فربه‌تر می‌شود، تلاش برای تن‌ندادن به روزمره‌گی، به نیفتادن در دامِ هرزنویسی، خواندن مصاحبه‌هایی در ستایشِ عامه‌پسندنویسی از نویسنده‌ای که خود را صاحبِ فکر می‌داند، دیدنِ نظراتِ منتقدی که برای جهان خط و نشان می‌کشد و مزخرفاتِ این دو سال را با فوکو و فروید و باختین توجیه می‌کند… نویسنده سر می‌چرخاند در این فضا. همه راهی برای گریز می‌یابند، آن‌که کتاب‌اش مجوز گرفته چونان برنده‌گانِ جوایزِ معتبرِ ادبی در پوست نمی‌گنجد، یکی که چیزهایی درباره‌ی سامیزدات خوانده و احتمالا در حدِ چند خاطره‌ی اینترنتی بوده اعلام می‌کند می‌توان ادبیات را این‌گونه نجات داد بدون این‌که بداند دوران این نوع رفتارهای مقاومتی گذشته. نویسنده‌ای دیگر منتقدان را اجیر می‌کند تا برای‌اش حرف بزنند و کوچک‌ترین نگاهِ انتقادی‌ای را تاب نمی‌آورد، فلان متولی دولتی که یک شبه رمان هم نوشته خود را کنارِ عکس‌های دسته‌جمعی می‌چپاند تا در بازی خُنکِ این روزگار او را هم ببینند. دیگری صبح‌ها در فلان نشرِ متمولِ دولتی کار می‌کند و شب‌ها در جست‌و‌جوی گوش‌هایی برای انتقاد از سانسور و سخت‌گیری. حسین سناپور علیهِ ناامیدی می‌نویسد و رضا رهگذر کشف می‌کند نویسنده نباید در سیاست دخالت کند! نویسنده‌گانی به بهانه‌ی تحصیل از ایران می‌روند و دور و دورتر می‌شوند. عده‌ای منتظرِ انتخابات هستند، عده‌ای دیگر در راهروی کم‌کتاب‌شده‌تر فروشگاهِ بزرگِ کتابِ تهران بی‌هدف قدم می‌زنند. در ایسنا گزارشی می‌خوانی از ده‌ها ناشر، از مذهبی و تهرانی و شهرستانی تا مشهور و تازه‌پا که همه اظهار تاسف می‌کنند البته جز یکی، دو ناشر که احتمالا آب‌شان با ارشاد خوب توی یک جوی می‌رود! تو نویسنده و منتقد هستی در این فضا. می‌خوانی می‌بینی که باید نگاه کنی به تمامِ این جزییات. نباید دل‌ات بلرزد و سر ببری در دهه‌های پیش و خاطرات دیگران را مرور کنی. نباید گذشته معیاری شود برای ارضای ناامیدی…این روند را نویسنده نگاه می‌کند و خود بخشی از آن است قطعا. دغدغه‌های نوشتن مدام در تن‌دادن به این فضا رنگ می‌بازد. ذهن تاب نمی‌آورد. ولی چاره‌ای جز مقاومت نیست. باید ثابت کرد ادبیات راهِ خودش را می‌رود… کدام راه؟ پاسخ به این سوال آسان‌تر از سوال‌های دیگر است؛ راهِ منطقی‌اش را که همان اضافه‌شدن به تاریخِ آزادی‌ست. بنابراین تن‌دادن به ناامیدی و از سویی دیگر باج‌دادن به هر چرند و زردآبی که می‌خواهد خود را به عنوانِ رمان جا بزند و با توجیه و جمله‌ی قصار از این و آن ‌آوردن خودش را توجیه کند خطرناک است.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.