پاورپوینت کامل کی خائن است کی قهرمان ملی؟ ۳۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کی خائن است کی قهرمان ملی؟ ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کی خائن است کی قهرمان ملی؟ ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کی خائن است کی قهرمان ملی؟ ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

این یادداشت را با عنایت به دو نکته آغازین سخنم علاوه بر خوانندگان امروزین تقدیم می‌کنم به مردم و دولت‌های فردایمان تا شاید نسبت به یکدیگر قضاوتی عادلانه‌تر و محبتی فزون‌تر داشته باشند؛ نخست آنکه خواننده‌ام قبل از هر داوری پرشتاب به ضمانت تمامی فکر نوشته‌های قبلی‌ام باور کند که پایبندی به شرافت – یا در بدبینانه‌ترین حالتش غرور شخصی‌ام- هرگز اجازه خماندن سر در مقابل هیچ مصلحت متقابل با حقیقتی را نداده

این یادداشت را با عنایت به دو نکته آغازین سخنم علاوه بر خوانندگان امروزین تقدیم می‌کنم به مردم و دولت‌های فردایمان تا شاید نسبت به یکدیگر قضاوتی عادلانه‌تر و محبتی فزون‌تر داشته باشند؛ نخست آنکه خواننده‌ام قبل از هر داوری پرشتاب به ضمانت تمامی فکر نوشته‌های قبلی‌ام باور کند که پایبندی به شرافت – یا در بدبینانه‌ترین حالتش غرور شخصی‌ام- هرگز اجازه خماندن سر در مقابل هیچ مصلحت متقابل با حقیقتی را نداده. پس آنچه می‌نویسم از باور و ذهنیت شخصی من است ولاغیر ضمن اینکه اذعان دارم که این نوشتار تمامی صورت این مساله نمی‌تواند باشد و گفتارهای نه‌چندان بازشده تا به امروز را هم باید به‌دنبال داشته باشد و دوم اینکه نیک آگاهم در چنین روزگاری پر«تنش و سوءنگاه» اینگونه صحبت‌ها با ردپای سوال‌برانگیزی که از خود می‌گذارد، بی‌شک از خردورزی عافیت‌جویانه فاصله دارد. پس با این امید می‌آغازم که تا شاید فرداهایمان را با تعقل بیشتر و هیجان کمتری به استقبال رویم.

می‌خواهم از خصلت، عادت، یا عارضه‌ای صحبت کنم که به گواهی تاریخ، از دیرباز قسمتی از تفکرمان بوده و در این روزهایمان نیز همچنان به‌صورت خصیصه‌ای انکار‌ناپذیر، به‌قوت خود باقی است؛ خصیصه‌ای که در مواردی از تسلط بیگانگان رهایمان ساخته اما در فواصل آن نیز ما را از برقراری هرگونه رابطه مستدل و شجاعانه با حکومت‌هایمان باز داشته است. می‌خواهم از«دولت‌ستیزی» نهادینه‌مان صحبت کنم و تفاوت آن با«نقد شجاعانه» که حضور غالب هر کدام تضمین کمرنگی آن دگری است. می‌خواهم از «دولت‌ستیزی» صحبت کنم که اولین دستاوردش برای هیاتی که به هر دلیلی حاکمه است و قدرتمند، عدم امنیت شغلی، اجتماعی، بی‌تفاوتی و به همراه آن مآل‌اندیشی و فرصتی برای دم را غنیمت‌شمردن خواهد بود و تقابل با منافع مردم خویش… این است که برخلاف روش متداول منتقدان حرفه‌ای در این نوشتار می‌خواهم از حقوق ازبین‌رفته دولتمردانی ولو به‌زعم بسیاری معدود صحبت کنم که کاردانند… کجروی نمی‌کنند…، دروغ نمی‌گویند… مصلحت‌اندیشی شخصی نمی‌کنند… . اما غیرمنصفانه در معرض آماج اتهام هستند که اگر من و شما هم با ستیزمان از خدماتشان اینگونه قدردانی کنیم؟

چنین آدمی که به هر حال انسانی است معمولی و دنیوی اما با هوشمندی قطعا بالای متوسط، اگر به فکر عاقبتش نباشد چه کند؟ اصلا اگر شما جای او بودید چه می‌کردید؟ این مطلبی است که می‌خواهم به آن بپردازم؛ مطلبی که سابقه‌ای هم از تاکنون مطرح‌شدنش ندارم. سخت است. اما گفتنی‌ها را باید گفت… فرصتی نمانده. از داستان مرغ و تخم‌مرغ کمک می‌گیرم و این سوال که نخست کدامین‌شان سبب حضور دیگری شدند؟ آیا در تمامی گذشته‌مان این حکومتگران بودند که به آزار مردم می‌پرداختند؟ دسترنجشان را بیرحمانه به یغما می‌بردند؟ که الحق در دوره بسیاری از خوشنامان! پرآوازه همین‌گونه هم بوده. یا برعکس مردمی قدرناشناس که اگر دولتمردان… عسلی هم در دهانشان می‌گذاشتند بدون درنگ آن دستان را به دندان می‌گرفتند؟ راستی کدام‌یک از دوروی سکه قابلیت استناد بیشتری دارد؟ پاسخ ساده نیست اما این تقدم بر فرض آشکارشدن هم از ما دردی دوا نمی‌کند. مهم برطرف‌کردن مشکل است که از نیازهای پایه‌ای شده.

همه می‌دانیم که مردم ما حکومت‌ها را خیلی از خود نمی‌دانستند و اگر نمی‌ترسیدند، حتی برایش کار‌شکنی هم می‌کردند. اما می‌ترسیدند سلطان زور داشت. پس مبارزاتشان را اجبارا به سطحی از کارشکنی‌هایی کشیدند که خود نیز از آسیبش مصون نماندند. دورویی، تحقیر، تملق و فقدان شجاعت اخلاقی از طبیعی‌ترین عوارض همین مبارزات غیررودررو بود و این تکرار آنقدر ادامه داده شد تا نهایت به‌صورت یک پدیده مزمن و نهادینه اما به‌گونه‌ای پذیرفته و مقبول در جامعه ما ماندگاری یافت که آثارش هنوز هویداست… این یعنی اینکه وقتی شهروند ما می‌بیند که لجبازی‌اش با دولت حتی به ضرر خودش هم تمام می‌شود باز اهمیتی نمی‌دهد. وضع ترافیک شهری حالا به هر دلیلی اینگونه است. هوا از آلودگی گذشته، آدم‌ها را خفه می‌کند… جاده‌های ما در سال حدود ده‌ها هزار خانواده را عزادار می‌کند…

و همه هم می‌دانیم که درصد بالایی از این مصیبت‌ها معلول خطای انسانی است و نه جاده. اما با وجود این تا روی پلیس را آن طرف دیدیم، هم چراغ‌قرمز را ندیده می‌گیریم و هم از سمت چپ برای سبقت غیرمجاز دورخیز م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.