پاورپوینت کامل گارد جدید، گارد قدیم ۸۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گارد جدید، گارد قدیم ۸۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گارد جدید، گارد قدیم ۸۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گارد جدید، گارد قدیم ۸۹ اسلاید در PowerPoint :

انتخابات تمام شد، دکتر روحانی پیروز شد و همه جناح‌های سیاسی اعلام کردند در انتخابات پیروز شده‌اند، حتی آن‌هایی که انتخابات را تحریم کرده بودند. فضای سیاسی و اجتماعی کشور نسبتا آرام شد اگرچه تمامی تضادهایی که در طول ۱۸ سال اخیر کشور را به تنش انداخته‌اند، همچنان وجود دارند.

انتخابات تمام شد، دکتر روحانی پیروز شد و همه جناح‌های سیاسی اعلام کردند در انتخابات پیروز شده‌اند، حتی آن‌هایی که انتخابات را تحریم کرده بودند. فضای سیاسی و اجتماعی کشور نسبتا آرام شد اگرچه تمامی تضادهایی که در طول ۱۸ سال اخیر کشور را به تنش انداخته‌اند، همچنان وجود دارند.
دکتر روحانی بعد از پیروزی اعلام کردند که رئیس‌جمهور تمام ملت هستند. اگر نظام نمایندگی (Representation) در سیاست مقبول باشد، ادعای ایشان این است که نماینده تمامی مردم هستند، چه آن‌‌هایی که به ایشان رای دادند چه آن‌هایی که به ایشان رای ندادند چه آن‌هایی که اصلا رای ندادند. فضای آرام نیز حاکی از آن است که چیزی در این انتخابات در مقایسه با انتخابات‌هایی که از دوم خرداد به بعد انجام شده است، تغییر یافته است. در انتخابات‌های گذشته، عده‌ای شادمان شدند، عده‌ای اندهگین. هیچ کس نیز شادی و اندوه خود را پنهان نکرد، اما در این انتخابات همه سعی کردند شادی و اندوه خود را پنهان کنند یا چندان بروز ندهند، همه می‌خواهند عاقلانه رفتار کنند. ایده‌آلیسم تند و تیز دو دوره قبلی جای خود را به رئالیسمی عاقلانه داده است. همه منتظرند، هیچ‌کس خواسته رادیکال خود را مطرح نمی‌کند، همه می‌خواهند از یک میلیمتر یا یک متر جایی که دارند محافظت کنند. بعد به سراغ میلیمتر و متر بعدی بروند. مسئله آن است که فراتر رفتن از این میلیمتر تجاوزی تلقی خواهد شد به آن متر. راز پیروزی اعتدال در همین عقل بری از شادمانی نهفته است. هیچ‌کس نمی‌خواهد ایدئالیست باشد، همه رئالیست شده‌اند. راز نظام نمایندگی نیز در همین رئالیسم نهفته است. از فلسفه و معرفت‌شناسی گرفته تا سیاست، تصور می‌رود جهانی واقعی وجود دارد که زبان و معرفت و سیاست نماینده آن هستند.

این همان چیزی است که بورژوازی ایران، خاصه دانشمندان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی برای حصول به آن آسمان و ریسمان را به هم بافته‌اند. آنان بعد از جنگ آرام آرام افسانه‌های بورژوازی و سویه‌های مردم‌ستیز آن را حکایت کردند: مردم ایران احساساتی هستند، منافع خود را تشخیص نمی‌دهند، در دام ایدئولوژی‌های جورواجور گرفتار آمده‌اند، از اقتصاد جهانی چیزی نمی‌دانند، فلسفه جان لاک ـ‌فیلسوفی که ناگهان از اعماق قرون ماضی به وسط معرکه پرتاب شد‌ـ را نمی‌فهمند، واقعا سخت است فهم این عبارت کلیدی او: من مالک‌ام پس هستم؛ آن‌ها نمی‌دانند مالکیت خصوصی منشا آزادی است، آنان توده‌اند، پوپولاس‌اند، از لیبرالیسم چیزی نمی‌دانند، نمی‌دانند که بازرگان مرحوم لیبرالی تنها بود، تنهای تنها، خیلی تنها. از نظر آن‌ها هر شب لیبرالی می‌میرد دنیا رنگ غم می‌گیرد. به نظر آقایان، مردم از منافع گروهی خود درک درستی ندارند، آنان سرکش و بی‌مهابا دنبال منافع خود نیستند و جز آن. هرکس با اتکا به رشته و سواد خود اندرزگوی مردمی «احساساتی» شد که انقلاب ۵۷ یکی از بزرگ‌ترین انقلاب‌های آزادای‌خواهانه و عدالت‌طلبانه قرن گذشته را با شجاعت به موفقیت رساندند و یگانه کسانی شدند که بعد از دوران نادر تن به «پفیوزی» ندادند و حتی یک وجب از خاک خود را از دست ندادند.

آرام آرام همین مردم بدل به کودکانی بازیگوش و شرور و سر به‌هوا شدند که آقایان می‌بایست راه و رسم ادب جهانی را به آن‌ها بیاموزند. قاشق و چنگال دست آن‌ها بدهند، راه و رسم فین کردن را به آن‌ها بیاموزند. یادشان بدهند که چگونه دوش بگیرند و ناخن خود را به موقع بگیرند و دست‌شان را بشویند میکروب نگیرند. عده‌ای هم در آغاز یواشکی و بعدها با صدای بلند محسنات دوره پهلوی و پیشرفت‌های صورت گرفته در آن دوره را با ذکر تمام مشخصات برشمردند. کشیدن راه‌آهن سراسری با اضافه کردن دو قران به قند و شکر، ایجاد نهادهای مدرنی مثل ثبت احوال، ثبت آثار، ثبت آمال و جز آن در دوران اعلی‌حضرت همایونی شاهنشاه رضاشاه کبیر بیانگذار ایران نوین و مذاکرات معقول و سازشکارانه با شرکت‌های نفتی، توسعه هواپیمایی‌، خاصه خرید فانتوم‌های خوب، و کشتیرانی و شرکت‌های خوشگوار و جز آن در دوران اعلی‌حضرت همایونی شاهنشاه محمدرضاشاه آریامهر تخم و ترکه بنیانگذار فوق‌الذکر.

عده‌ای که زبل‌تر بودند فهمیدند که سرزنش مردم برای رسیدن به مقصود کافی نیست بلکه می‌بایست جذابیت پنهان بورژوازی را به وزرا و وکلا نشان داد. جذابیتی که وزرا و وکلا در سفر یا در فیلم‌ها مشاهده کرده بودند. هدف، آن بود که به این نوع سیاستمداران بگویند که این تیکه‌هایی که می‌بینید، تیکه محض نیستند، بلکه تجسم فلسفه‌های عظیم هستند که باید آن‌ها را خواند تا این‌ها را فهمید. باید آثار جان لاک، جان استوارت میل، جرمی بنتم و آرتور کویستلر را بخوانید و درست و حسابی بفهمید. الگوی تقدم آزادی بر دموکراسی حاصل همین خردورزی‌های وزیرانه‌ تحت‌تاثیر آقایان است. آنان گوش مقامات را وام گرفتند تا خرد عرضه‌شده در دکان‌های بازار را مجانی اما با گرفتن طرح‌های مرغوب به آنان بیاموزند، این عده برای راهنمایی دقیق این مقامات قدمی پیشتر گذاشتند و با کمال شجاعت اعلام کردند که اعلا حضرتین فوق‌الذکر سوسیالیست بودند و راه و رسم ترقیِ درست و حسابی را می‌دانستند. راه و رسم‌اش همین است که خدمت‌تان عرض می‌کنیم، و عرض کردند.
در دو انقلاب قرن بیستم، در فاصله بیست تا سی سال بعد از انقلاب گارد جدید بر گارد قدیم شورش کرد. در انقلاب روسیه، گارد جدید موفق شد که گارد قدیم را کاملا از صحنه گیتی محو کند و کرد. گفته شده است که از ۱۱۵۰ نفر عضو کمیته مرکزی بلشویک‌ها، ۱۱۰۰ نفر اعدام شدند. تعداد دقیق یادم نیست اما بقیه، یا پیر شدند و رفتند یا سازش کردند و ماندند. بعد از استالین، خروشچف رهبر گارد جدید شد. او تمامی سلاخی‌ها و کشتارهای گارد جدید را به کیش‌شخصیت فروکاست و سعی کرد همه چیز را از نو شروع کند. او در دوران گذار سر و صدای زیادی به راه انداخت. بدنه بوروکراتیک گارد جدید که اکنون یکه‌تاز میدان شده بود، آرتیست‌‌بازی‌های خروشچف را برنتافت، او را حذف کرد و کار را به دست برژنف سپرد. دوران برژنف را کارشناسان علم استراتژی و سیاست، دوران جمود (Stagnation) نامیده‌اند. در این دوران، مردم روسیه که دوبار کشورشان به دست ناپلئون و هیتلر اشغال شده بود و میلیون‌ها کشته داده بودند، برای غلبه بر فوبیای خود سپری اتمی بر سر کشیدند و زیر آن به خواب فرورفتند. فقط کمونیست‌ها دچار این فوبیا نبودند. سولژنیستین، ‌وارث تولستوی و داستایوفسکی‌، مدافعان سرزمین مقدس روسیه، ‌گفته بود بدبختانه سپر آهنین استالین چندان استوار نبود و کثافت غرب به داخل خزیده است. میوه انقلاب از درخت تکیده سرزمین مقدس آویزان ماند تا پوسید و با تلنگری افتاد.

در چین گارد جدید از پائین یارگیری کرد. هجوم گارد سرخ به گارد قدیمی آغاز شد. چینی‌ها سنت روسی قتل‌عام رهبران سابق خود را نداشتند، کسی را علنا نکشتند، اما اکثر گارد قدیمی را با تحقیر به پائین کشیدند. گارد قدیمی که در یکی از طولانی‌ترین «نزاع‌های طبقاتی» انقلاب چین را به پیروزی رسانده بود، به سبعانه‌ترین شکل تحقیر شد اما به تمامی کنار گذاشته نشد چون چیزی به نام حزب وجود داشت که به آن آویزان شود، گارد قدیمی بعد از مرگ مائو به رهبری دنگ‌ شیائو‌پینگ ـ‌ که مائو او را باهوش‌ترین انسان چینی می‌دانست‌ و دوبار از قدرت به زیر کشیده شده بودـ ‌بازگشت. چین امروز حاصل تلاش‌های همین گارد قدیمی است که راه بقا را خوب آموخته است.

در ایران گارد جدید در اواخر دوران سازندگی حمله خود را از جناح فرهنگی به گارد قدیمی آغاز کرد و گارد قدیمی را متهم ساخت که از حیث فرهنگی به غرب واداده است. گارد جدید مثل گارد قدیم در آن زمان سیاست‌های اقتصادی بازار آزاد را که در سطح جهانی، آشکار و پنهان، دنبال می‌شد، قبول داشت و آن را «علم» اقتصاد می‌دانست. اما گمان می‌کرد که در جبهه فرهنگی نباید واداد. ربط میان آن علم و این فرهنگ چندان برایش مشخص نبود. با ادغام اقتصاد در فرهنگ، اقتصاد به حال خود رها شد و رویارویی گارد جدید با گارد قدیم در جبهه فرهنگ صورت گرفت. دوم خرداد رخ داد و این جنگ تشدید شد. رونق اقتصادی این دوره گارد جدید را که در جریان اجرای تعدیل اقتصادی چندان چیز دندان‌گیری نصیب‌اش‌ نشده بود به این فکر انداخت که می‌تواند کل گارد قدیم را از میدان بازی بیرون کند، و با اجرای تمام و کمال و برق‌آسای این برنامه یک‌شبه ره صد ساله بپیماید. در نتیجه معجونی ساخت مرکب از اقتصاد آزاد و غرب‌ستیزی «ریشه‌ای». این معجون بسیار کارآمدْ گارد قدیم را در آغاز حیران ساخت و به نظر ‌رسید که آنان قافیه را باخته‌اند. علم بومی سکه رایج روزگار شد.

جامعه‌شناسی و فلسفه و روان‌شناسی و علوم انسانی و ترجمه زیر ضربات سهمگین کسانی قرار گرفت که گمان می‌کردند این‌بار کار را می‌بایست از «ریشه» درست کنند. مشکلْ آن زلف بیرون افتاده جوانان نیست، مشکلْ آن علومی است که به قول سولژنیستین از زیر پرده، کثافت غرب را به درون می‌کشند. کار به جایی کشید که یکی از مبلغان اعظم بازار آزاد مدعی شد که مفهوم «عدالت» مفهومی وارداتی است، بومی نیست، چیزی مثل جامعه‌شناسی و فلسفه و روان‌شناسی است، غربی است، کثافتی است که به درون خزیده است. اما مکتب مورد نظر آقایان عین «علم» اقتصاد است که جهانی است و ربطی به بوم این و آن ندارد و همین علم می‌گوید که دولت باید اموال را بالاخره یک‌جوری به کسانی به اسم‌ کارآفرین بدهد، هرکه باشند. البته آن‌ها در علن رانت‌خواری را ملامت می‌کردند. کجا نکرده‌اند؟ به روسیه نگاه کنید: تمامی کارآفرینان همان کمونیست‌‌‌های رده‌ بالای سابق هستند. دولت نهم و دهم با چنان انرژی‌ای سیاست اقتصاد آزاد را اجرا کردند که شاید نظیر آن را فقط بتوان در انگلستان دوران تاچر سراغ گرفت. در گام اول، اموال دولتی ـ‌یعنی در واقع اموال مردم ایران‌ـ‌ غیردولتی شدند. در گام دوم می‌بایست این غیردولتی‌شدن شأنی حقوقی می‌یافت یعنی با سند منگوله‌دار تقدیم کارآفرینان می‌شد. البته آنچه از این واژه برمی‌آید این است که کارآفرین کسی است که کار آفریده است. در اینجا بود که علمای سیاست و اقتصاد آزاد با شدت و حدت وارد میدان شدند و خلاصه حرف آنان این بود: دولت دخالت ‌کند، اموال دولتی ـ‌همان اموال ملت ایران که نزد دولت امانت گذاشته شده است‌ـ‌ را خصوصی کند. یعنی اول دولت، کارآفرین تولید کند تا بعد کارآفرینان کار ایجاد کنند و دولت دیگر دخالت نکند تا مردم ایران خوشبخت شوند.

مسئله چپکی شد. بیکاری و دربدری عظیمی که اکنون گریبان مردم را گرفته است، نشان می‌دهد که هرچه اقتصاد کارآفرینانه شد، کار از این ممکلت رخت بربست. آنان گفتند و درست هم گفتند که با اجرای این سیاست‌ها آزادی هم بیشتر خواهد شد. اما کدام آزادی؟ آزادی زلف آراستن، آزادی لب‌سرخ کردن، آزادی رولکس بستن، آزادی پورشه‌سوار شدن، و امثالهم. فکر نمی‌کنم به قول آقایان «برندی» از کالاهای لوکس وجود داشته باشد که شعبه‌ای در ایران نداشته باشد. هرچه نوکیسه اقتصادی بیشتر شد، طبل «تقدم آزادی بر دموکراسی» کرکننده‌تر نواخته شد. مبارزه با غرب از حیطه فرهنگ که در دوره اول باب بود کوچید و در خانه علوم انسانی جا خوش کرد. هر چه آزادی‌های مورد نظر آقایان بیشتر شد، دموکراسی به عنوان کالای وارداتی بیشتر مورد تمسخر و هجوم قرار گرفت. تقصیر از آن زلف برون افتاده نبود، تقصیر از ماکس وبر بود. دولت نهم و دهم خصوصی‌سازی کردند یا به عبارت بهتر ایران را آماده ساختند که در بازار جهانی ادغام شود اما نتوانستند به رغم تمام سعی و کوشش خود این ادغام را عملا انجام دهند. کسانی این برنامه را شوک‌درمانی نامیده‌اند. حتی در این نام‌گذاری بالاخره چیزی به اسم درمان وجود دارد. ملت ایران خاصه با اجرای برنامه هدف‌مندی یارانه‌ها، ‌یعنی آمادگی کامل برای ادغام در بازار جهانی‌،‌ برای چندمین بار در این هشت سال، شوکه شدند. اما از درمان حتی در حد شوک‌درمانی خبری نشد. لازمه این درمان ورود به بازار جهانی بود که میسر نشد. آنچه ماند آزادی مصرف بود. واردات فزونی گرفت که از نظر دانشمندان «علم» اقتصاد باید می‌گرفت تا صنعت ایران احساس رقابت کند و حرکتی بلند کند یعنی به سرمایه‌های بین‌المللی وصل شود. این صنعت به آن سرمایه وصل نشد و واردات، صنعت ایران را ویران کرد. می‌گویند از جمله این واردات، وارد کردن میلیارد‌ها دلار لوازم آرایشی بود.

در جهان نوکیسگی فقط مصرف مهم نیست، نمایش آن‌ هم مهم است. اینجا بود که دولت نهم و دهم دست به دامن کوروش کبیر و امثالهم شدند تا جایی برای برون‌رفت از این معضل پیدا کنند. اعلام کردند که اسب هست، اما دوران اسب‌سواری گذشته است و غیره: یعنی با واردات از پائین به گارد قدیمی و مردم فشار آوردند و با درست کردن ایدئولوژی جدید با کل سیستم شروع به چانه‌زنی کردند. کل ماجرا این نبود. موضوع «تهاجم فرهنگی» جابه‌جا شد و از مبارزه با بچه مزلف‌ها به مبارزه با علوم انسانی بدل ‌شد.

دولت نهم و دهم تنش تاریخی ایران با غرب را از حیطه مبارزه با «سلطه» که گفتمان اولیه انقلاب بود به جای دیگری احاله کرد: مسئله اتمی. مسئله‌ای که در دولت‌های قبلی در سطح دیپلماتیک نگه‌ داشته شده بود در هشت سال گذشته به نقطه کانونی مناقشه غرب با ایران بدل شد. دولت با تکیه بیش از حد بر مسئله اتمی و بدل کردن آن به یگانه حق مسلم ما ـ انگار کار کردن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.