پاورپوینت کامل فراز و فرود یک رابطه ۴۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فراز و فرود یک رابطه ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فراز و فرود یک رابطه ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فراز و فرود یک رابطه ۴۶ اسلاید در PowerPoint :

مرگ شاهزاده خانم فوزیه،‌ دختری از دربار مصر و از خاندان آلبانیایی محمدعلی پاشا، که با ولیعهد ایران (شاه سابق) ازدواج کرده بود، و شاید وقایعی که اکنون در مصر مى‌گذرد، این کنجکاوی را برانگیخت که نگاهی دیگر از زاویه ایرانی به روابط این دو کشور باستانی بیفکنیم. شناخت ایران و مصریان از یکدیگر البته سابقه‌ای باستانی به قدمت هر دو کشور داشته است.

مرگ شاهزاده خانم فوزیه،‌ دختری از دربار مصر و از خاندان آلبانیایی محمدعلی پاشا، که با ولیعهد ایران (شاه سابق) ازدواج کرده بود، و شاید وقایعی که اکنون در مصر مى‌گذرد، این کنجکاوی را برانگیخت که نگاهی دیگر از زاویه ایرانی به روابط این دو کشور باستانی بیفکنیم. شناخت ایران و مصریان از یکدیگر البته سابقه‌ای باستانی به قدمت هر دو کشور داشته است. شاید بتوان گفت یهودیان که در میانه آنان قرار داشتند و در آمد و شد بودند حلقه ارتباطی دو تمدن به‌شمار می‌رفته‌اند.

ماجرای ازدواج درباری ایران و مصر باستان
یکی، دو سال پیش که مشغول ترجمه بازسازی کتاب «پرسیکا» اثر کتزیاس کنیدوسی بودم به داستان جالبی برخوردم که آن نیز به ازدواجی درباری میان ایران و مصر مربوط مى‌شود! کتزیاس که در جوانی در کنار گزنوفُن پزشک کورش صغیر بود بعد از کشته شدن کورش صغیر در جنگ با برادرش اردشیر، هفده سال پزشک مخصوص اردشیر دوم هخامنشی بوده و در شوش زندگی مى‌کرده است، و شرحی که مى‌نویسد،‌ با همه اغراق‌های مرسوم در نوشته‌هاى باستانی، داستان‌هایی را باز می‌گوید که یا خودش شاهد آن بوده یا زمانی دراز از رخداد آن نمی‌گذشته است، و حداقل بازگویی چگونگی دستیابی هخامنشیان بر مصر است که به عنوان سلسله بیست و ششم فراعنه مصر شناخته مى‌شوند. کتزیاس این ماجرا را چنین تعریف مى‌کند: «و کتِزیاس گوید، لشکرکشی کمبوجیه [کامبیز] به مصر به خاطر یک زن رخ داد. زیرا وقتی کمبوجیه آگاه شد که زنان مصری در عشق ورزیدن برتر از دیگرانند، نزد آماسیس پادشاه مصر فرستاد، و از یکی از دخترانش برای ازدواج خواستگاری کرد. اما پادشاه دختری از خودش به او نداد، زیرا از آن بیم داشت که مبادا با او نه در شأن همسر، بلکه در شأن کنیز رفتار شود: پس نئتِتیس دختر آپریاس را فرستاد. آپریاس را به خاطر شکستی که به دست قیرِنیان‌ها [قیروانی‌ها= تونسی‌ها] خورده بود از مملکت مصر تبعید کرده و به دستور آماسیس کشته بودند. و کمبوجیه که از [همسر مصری‌اش]‌ نئتِتیس خشنود بود، کل داستان را از او شنیده بود و پیوسته از سوی او تحریک می‌شد، و وقتی نئتِتیس از او خواست که انتقام قتل آپریاس را بستاند، او نیز ترغیب شد که با مصریان وارد جنگ شود. (۵۲۵ ق.م.) کمبوجیه برای جنگ با مصر و پادشاه مصر، آمیرتائوس (جانشین آماسیس) به آنجا لشکر کشید؛ و کومبافیس خواجه که بیش از همه نزد پادشاه مصر نفوذ داشت پُل‌هاى مصر را (به همراه هرچیز دیگر) تسلیم کرد، به شرط آنکه فرماندار مصر شود. و این اتفاقی است که رخ داد: کمبوجیه با کمک آیزابات، پسرعموی کومبافیس ترتیب این کار را داد، و بعداً خودش با او صحبت کرد. و پس از آنکه آمیرتائوس زنده دستگیر شد، و کمبوجیه با او کاری نکرد جز اینکه او را به همراه ۶ هزار مصری که آمیرتائوس خودش آنها را برگزیده بود به شوش تبعید کرد. و تمام مصر را در اختیار خود گرفت؛ در آن نبرد ۵۰هزار مصری و ۷هزار پارسی مردند.» در پرسیکا آمده است که چگونه بعد از کشته شدن خشایارشاه در مصر شورش شد و اردشیر اول بعد از شکستی اولیه آنان را مغلوب کرد.»

بدیهی است که در این دوره پادشاهی مشترک هخامنشی بر ایران و مصر مشابهت فرهنگی تشدید مى‌شود، (پلوتارک،در کتاب ردشیر ۲۱.۲). ضمن نام بردن از پزشکان یونانی در دربار هخامنشی از حضور پزشکان مصری نیز نام مى‌برد ازجمله از مصریانی چون اوجاهُورِسنِت، سِمتوتِفناخت، و وِنِن‌نِِفِر، که به عنوان طبیبان دربار ایران شناخته شده‌اند و «می‌دانیم که اوجاهُورِسنِت پزشک مصری پس از خدمت در دربار ایران با عنایات شاه بزرگ به زادگاهش بازگشت». هخامنشیان در ساخت مجموعه پارسه [تخت جمشید] از حجاران و شیوه حجاری کاخ‌هاى مصری سود بردند،‌ و نحوه ساخت سیلوی سنگی گندم را از آنان آموختند و در ایران رواج دادند. دوران هخامنشی در مصر سپری مى‌شود، ‌و پس از حمله اسکندر مقدونی سردار سولوکوس شهر سلوکیه [تیسفون] را در میانرودان بنا مى‌کند و فرمانروای ایران مى‌شود، ‌و در همسایگی‌اش سردار انتیکوس [آنتیخوس] شهر انتاکیه را بنا مى‌کند و پادشاه سوریه در آن سوی فرات مى‌شود و در همسایگی او سردار بتلمیوس سلسله بتلمیوسیان را در مصر تأسیس مى‌کند، که همراه با دولت یونانی باختریایی در بلخ آن گستره بزرگ دنیای قدیم نوعی هم‌رنگی فرهنگی یونانی به خودش مى‌گیرد. همچنان که بعد از اسلام نوعی همرنگی فرهنگی اسلامی به خود مى‌گیرد. البته شمار یونانی‌ها اندک بود و ناچار بودند با مردم محلی سازگار و در آنها ادغام شوند. تأثیرگذاری فرهنگی یونانی در ایران تا بعد از سلوکیه و در زمان اشکانی نیز ادامه یافت. در دوران اشکانی بود که کراسوس کنسول فرمانروای روم در جنگ با ارد اشکانی توسط سردار سورنا شکست خورد و کشته شد، بعدها آنتونیوس [مارک آنتونی] که با کلئوپاترا ملکه مصر ازدواج کرده بود با او برای جنگ با ایران و باز پس‌گیری عقاب‌هاى درفش رومی تا انتاکیه آمد. انتونیوس در آن جنگ شکست خورد.

ارتباط با اسماعیلیان و نامه‌ی اوزون حسن
پس از آن مصر جزئی از سرزمین روم شد و دیگر ارتباط مستقیم میان دو کشور نبود تا اینکه اسلام هم‌رنگی تازه‌ای پدید آورد. در این دوران تأثیرات جالبی مى‌بینیم. یکی روی کار آمدن حکومت شیعه اسماعیلی فاطمی در مصر است که با اسماعیلیه در ایران، ‌ازجمله با حسن صباح قدرتمند الموت‌نشین دوران سلجوقی و شاعر نامدار ایرانی داعی بزرگ اسماعیلیه، ‌ناصر خسرو قبادیانی در ارتباط بودند. بعدها که ایران مورد حمله مغول و تاتار قرار گرفت،‌ این بار ترکان بر سرزمین‌هاى منطقه غلبه یافتند. در یک زمان ترکمانان قره قیونلو و آق قیونلو در ایران،‌ ترکان غز در عثمانی، و ترکان چرکس در مصر و ازبکان تیموری در خراسان و بعداً‌ در هند حاکم بودند. در متون سیاسی این دوران به نامه یا بهتر است بگویم به فتح‌نامه بسیار مفصل اوزون حسن آق قیونلو در سال آخر قرن نهم هجری خطاب به سلطان مصر برخورد کردم که چگونگی غلبه‌اش بر جهانشاه قره قیونلو و سلطان ابوسعید را شرح مى‌دهد. این نامه نشان‌دهنده شناخت آنان از یکدیگر است، و منظورم از آوردن چند سطر نمونه از آن نامه فقط نشان دادن این شناخت نیست، ‌بلکه نشان دهنده این حقیقت است که چگونه نامه این پادشاه ترک نژاد ایران،‌ به همکار سلطنتی خودش در مصر عربی ـ قبطی، نه به زبان عربی یا ترکی بلکه به زبان فارسی است:
مکتوب حسن پادشاه بایندُر (اوزون حسن) به سلطان مصر (سیف‌الدین قایت اشرف که از ۸۷۳ تا ۹۰۱ هجری قمری از سلاطین ممالیک ترکِ چرکس مصر بود) در باب غلبه بر سلطان ابوسعید: «[پس از حمد و ثنای خداوند کل منظومه شمسی را به خدمت می‌گیرد] و بعد حضرت کیوان رفعت سلطنت پناه گردون بسطت فلک رتبت خورشید… خلاصه دعوانی چون

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.