پاورپوینت کامل گفتگو با عبدالله شهبازی روبط ایران و مصر زیر سایه مسأله یهود ۸۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفتگو با عبدالله شهبازی روبط ایران و مصر زیر سایه مسأله یهود ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتگو با عبدالله شهبازی روبط ایران و مصر زیر سایه مسأله یهود ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتگو با عبدالله شهبازی روبط ایران و مصر زیر سایه مسأله یهود ۸۶ اسلاید در PowerPoint :
عبدالله شهبازی از جمله مورخان معاصری است که سعی میکند نگاهی تحلیلی و انتقادی به تاریخ معاصر داشته باشد. او تاکنون چند موسسه مطالعاتی در زمینه تاریخ بنیان گذاشته و کتابهای مختلفی از جمله کتاب ۵ جلدی «زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران» را نوشته و خاطرات حسین فردوست و نورالدین کیانوری را تدوین و ویرایش کرده است. شهبازی در این گفتوگو که موضوع آن رابطه ایران و مصر در دوره معاصر است به نکات جالبی اشاره میکند و علل تیرگی این رابطه را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد.
عبدالله شهبازی از جمله مورخان معاصری است که سعی میکند نگاهی تحلیلی و انتقادی به تاریخ معاصر داشته باشد. او تاکنون چند موسسه مطالعاتی در زمینه تاریخ بنیان گذاشته و کتابهای مختلفی از جمله کتاب ۵ جلدی «زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران» را نوشته و خاطرات حسین فردوست و نورالدین کیانوری را تدوین و ویرایش کرده است. شهبازی در این گفتوگو که موضوع آن رابطه ایران و مصر در دوره معاصر است به نکات جالبی اشاره میکند و علل تیرگی این رابطه را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد.
***
ازدواج محمدرضا پهلوی با فوزیه چگونه شکل گرفت؟ روایت عادیاش این است که سفیر ایران در مصر پیشنهاد این ازدواج را به رضاشاه میدهد و او هم از این پیشنهاد استقبال میکند، اما حسین فردوست در کتاب «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» که شما منتشر کردید انگلیس را عامل این ازدواج و طلاق میداند. این ادعا چقدر مستند است؟
جلد اول کتاب «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» خاطرات فردوست است و جلد دوم آن تحقیق من است که سعی کردم صحت و سقم مطالب فردوست را مشخص کنم. در جلد دوم به مساله ازدواج فوزیه نپرداختهام، اما یک اصل برای من مسلم شد که فردوست نمادی از تفکر سیاستمداران دوران پهلوی است (مثل دکتر قاسم غنی که در ازدواج فوزیه با محمدرضای ولیعهد نقش داشت) و منظور آنها از نقش انگلیسیها در واقع کانونهایی است که از قرن هجدهم به بعد در تحولات ایران ذینفع بودهاند و پایگاه این کانونها لندن بوده و با دستگاه امپراتوری بریتانیا پیوند داشتند. هیچ شکی در این نیست که ازدواج ولیعهد ایران و فوزیه ازدواج سیاسی بود. برای تحلیل این ازدواج باید ابتدا موقعیت ژئوپلتیک و استراتژیک دو کشور و نوع حکومتهای آنها را در نظر بگیریم. ایران و مصر در زمان ملک فاروق و رضا شاه متحد طبیعی محسوب میشدند و منافع مشترکی داشتند. عامل دیگر این بود که چون رضاشاه از یک خانواده عادی برخاسته بود مایل بود با یک خانواده سلطنتی سرشناس در منطقه وصلت کند و عروسش از یک خانواده سلطنتی باشد. در آن زمان هم آل سعود اهمیت امروز را نداشت و هم با توجه به گرایشهای ضد عربی رضاشاه وصلت با خاندانهای عرب مثل آلسعود یا خاندان هاشمی که در عراق و اردن سلطنت میکردند، مطلوب او نبود. تنها خانواده سلطنتی مهم که در منطقه وجود داشت خانواده سلطنتی مصر بود.
بر این اساس آیا میتوان گفت که انگلستان در این مورد دخالت مستقیم داشته ؟
باید مشخص کرد که منظور از انگلستان چیست.
منظور دولت انگلیس است.
در دورههایی حتی رضاشاه و محمدرضا شاه در تعارض با دولت وقت انگلیس قرار میگیرند (مثل دوره هارولد ویلسون کمی پیش از انقلاب) و دورانهایی هم بود که ایران با دولت وقت انگلیس نزدیکترین رابطه را داشت (مثل دوران ادوارد هیث). من همیشه عنوان کانونهای قدرت را بهکار میبرم چون معتقدم سیاست در غرب بافت و ساختار خصوصی دارد و به نظرم «کانونهای ذینفع در ایران» بهترین تعبیر است.
آن کانونهای ذینفع در این ازدواج دخالت داشتند؟
به گمان من با توجه به روابط نزدیکی که این کانونها با حکومت پهلوی داشتند توصیه به انجام این ازدواج از سوی آنها بوده و بهعلاوه رجالی هم بودهاند که تاثیرگذار بودند.
مصر از این ازدواج چه اهدافی داشت؟
مصر و ایران دو قدرت مهم سلطنتی در خاورمیانه بودند و طبعاً وصلت میان این دو مطلوب هر دو طرف بود که هر دو وارث دو تمدن کهن تلقی میشدند. اگرچه خانواده پهلوی با اصل و نسب نبود، اما به هر حال سلسلهای بود که خود را وارث تمدن ایران باستان میدانست؛ خانواده ملک فاروق هم خانواده ریشهداری نبود و منشاءشان به یک تاجر آلبانیایی اهل منطقه بالکان میرسید ولی آنها هم وارث تمدن کهن مصر محسوب میشدند. بنابراین وصلت این دو خانواده طبیعی و مطلوب بهنظر میرسید. محمدرضا شاه تا قبل از اینکه با ثریا ازدواج کند، پس از جدایی از فوزیه، برای ازدواج دومش باز بهدنبال یک شاهزاده خانم بود و حتی تصمیم داشت که با دختر پادشاه سابق ایتالیا، اومبرتوی دوم (ماریا گابریلادو ساووا) ازدواج کند که در نهایت سر نگرفت چون وقتی آن خانواده به تهران آمدند و وضعیت خانواده و دربار محمدرضا شاه و رفتارهای خالهزنکی خانواده پهلوی، بهخصوص تاجالملوک و اشرف ـ مادر و خواهر محمدرضا شاه ـ را دیدند پشیمان شدند. گویا، آنطور که سر دنیس رایت گفته، قصد داشت با پرنسس آلکساندرا، از خانواده سلطنتی انگلیس، ازدواج کند. احتمالاً، پس از ناامیدی از وصلت با انگلیسیهاست که به سراغ خانواده سلطنتی سابق ایتالیا رفت. بعداً، محمدرضا شاه تصمیم گرفت با یکی از ایلات بزرگ ایران وصلت کند. شایع است، و نمیدانم تا چه حد درست، که محمدرضا شاه ابتدا میخواست با یکی از دختران صولتالدوله، رئیس ایل قشقایی، ازدواج کند ولی بهخاطر دشمنی بین خانواده صولتالدوله قشقایی و خانواده پهلوی این ازدواج صورت نمیگیرد و با دختری از خانواده سران ایل بختیاری یعنی ثریا وصلت میکند. در واقع، میتوان گفت تا قبل از ازدواج با فرح نگاه محمدرضا شاه به ازدواج نگاه سیاسی بود یعنی برایش مهم بود که با یک کانون قدرت وصلت کند.
به شباهتهای مصر و ایران اشاره کردید این شباهتها از کجا نشات میگرفت؟
ایران و مصر دو تمدن بزرگ خاورمیانه هستند. در دوران باستان در منطقه ما، یعنی از شرق شبه قاره هند تا شمال آفریقا و منطقه دریای مدیترانه، سه تمدن بزرگ وجود داشت: ایران باستان، مصر فراعنه و تمدن روم. مصر و ایران در دوره معاصر هم شباهتهای تاریخی زیادی دارند بهویژه از منظر سلطه مستقیم یا غیرمستقیم استعمار بریتانیا. محمدعلی پاشا، بنیانگذار خانواده پاشاهای مصر ـ یعنی همان خانواده سلطنتی مصر ـ یک قرن قبل از رضا شاه بهقدرت رسید و ملک فارق وارث اوست. محمدعلی پاشا آلبانیاییتبار بود و به همین خاطر در چهره فوزیه نژاد اروپایی منطقه بالکان کاملاً مشخص است. محمدعلی پاشا با حمایت بریتانیا حکومت خودش را تاسیس کرد که رسماً تابع سلطان عثمانی ولی عملاً مستقل بود. او سیاستهایی را شروع کرد که رضا شاه یک قرن بعد شبیه به همان سیاستها را در ایران اجرا کرد. از جمله، او بزرگان سنتی جامعه مصر را، که به «بیگ» مشهور بودند، در یک مهمانی جمع کرد و همه را قتل عام کرد. در زمان جانشینان محمدعلی پاشا، بهخصوص در دوران اسماعیل پاشا در مصر سیاستهای غربگرایانه وسیعی اجرا شد. ورشکستگی اقتصاد مصر در زمان اسماعیل پاشا و بدهی خارجی سنگینی که نتیجه سیاستهای اقتصادی و غربگرایانه او بود، منجر به پیدایش جنبش اعتراضی در مصر شد. یک افسر مصری بهنام عُرابی پاشا، یا اعرابی پاشا، دست به قیامی زد که منجر به بمباران اسکندریه توسط ناوهای انگلیسی شد. بعد از شکست مصریها در جنگ تلالکبیر از ارتش انگلیس و سرکوب قیام عُرابی پاشا، سلطه مستقیم بریتانیا در مصر برقرار شد گر چه حکومت خاندان سلطنتی محمدعلی پاشا هم باقی ماند، اما عملاً لُرد کرومر همهکاره مصر شد که از خانواده بانکدار معروف لندن بهنام بارینگ بود و لرد کرومر لقب اوست. پس از پایان جنگ اوّل جهانی، در کنفرانس قاهره، که با حضور سر وینستون چرچیل وزیر مستعمرات و کارشناسان برجستهای مثل خانم گرترود بل و مشاوران بومی بریتانیا برگزار شد، مثل ساسون افندی (سر ازقل ساسون) که بعداً وزیر مالیه حکومت سلطنتی هاشمی در عراق شد و طرف مشورت اصلی چرچیل در کنفرانس قاهره بود، جغرافیای سیاسی جدیدی برای خاورمیانه ترسیم شد. منطقه حجاز را به آلسعود دادند و خاندان هاشمی را که شریف یا بهقول ما نایبالتولیه مکه بودند، در عراق و اردن به سلطنت رسانیدند. سوریه سهم فرانسویها شد. در مصر هم قدرت را به خاندان محمدعلی پاشا برگردانیدند. در سال ۱۹۲۲ مصر بهاصطلاح مستقل شد و ملک فؤاد، پسر اسماعیل پاشا، بهعنوان پادشاه مصر اعلام شد. تا قبل از این، خاندان محمدعلی پاشا عنوان «والی مصر و سودان» را داشتند و رسماً تابع حکومت عثمانی بودند. اسماعیل پاشا، والی مصر و پدر بزرگ فوزیه، با پرداخت پول توانست لقب «خدیو» را از سلطان عثمانی بگیرد. آنها بعد از قیام عُرابی پاشا و در دوران حکومت لرد کرومر تحت قیمومیت بریتانیا قرار گرفتند. بعد از فؤاد اوّل سلطنت به پسرش ملک فاروق رسید. فوزیه دختر این ملک فؤاد اوّل است. ملک فؤاد دوّم پسر فاروق است که در زمان کودتای ۱۳۳۱/ ۱۹۵۲ نوزاد هفت ماهه بود. او مدت کمی پس از کودتای ژنرال محمد نجیب بهطور صوری سلطنت کرد. ملک فؤاد دوّم زنده است و با نام پرنس احمد فؤاد در پاریس زندگی میکند.
انگلیسیها در ایران هم از طریق قرارداد ۱۹۱۹ میخواستند سیستمی مانند سیستم حکومت بر مصر در ایران برقرار کنند که به سیستم تحتالحمایگی معروف بود؛ یعنی ایران مانند مصر تحت قیمومیت یا تحتالحمایگی بریتانیا قرار بگیرد. این طرح وزارت خارجه بریتانیا بود که مورد قبول وثوقالدوله رئیسالوزرای وقت ایران نیز قرار گرفت. اما کانونهایی در دولت وقت انگلیس (کابینه دیوید لویدجورج) بهخاطر بحران اقتصادی شدید بریتانیا در سالهای پس از جنگ این طرح را قبول نداشتند. خود لویدجورج، نخستوزیر، هم مخالف این قرارداد بود زیرا اجرای قرارداد ۱۹۱۹ و اعمال قیمومیت شبیه به مصر در ایران برای انگلستان بار سنگین مالی به بار میآورد. آنها به جای قرارداد ۱۹۱۹ کودتای ۱۹۲۱ (۳ اسفند ۱۲۹۹) را عملی کردند که همان اهداف را برای بریتانیا تأمین میکرد ولی بار مالی و تعهد سیاسی و حقوقی در قبال ایران برای بریتانیا نداشت. همانطور که اشاره کردم، رضاشاه شبیه همان سیاستهای محمدعلی پاشا در یک قرن پیش را در ایران اجرا کرد. در واقع میتوان گفت که الگو و پیشنمونه تاریخی رضا شاه محمدعلی پاشا (جدّ فوزیه) بود. البته همزمان با محمدعلی پاشا در عثمانی سلطان محمود دوّم به اقداماتی مشابه دست زد. پیش نمونه تاریخی همه اینها پطر کبیر روسیه بود که «غربگرایی آمرانه» را در این کشور اجرا کرد. البته، پطر هم از «غربگرایی آمرانه» و سیاستهای گُوستوس قوی، پادشاه لهستان، الهام گرفته بود.
ازدواج محمدرضا پهلوی و فوزیه بعد از مدتی به سردی گرایید و دو طرف هم به اهداف مد نظر خود نرسیدند. چرا این ازدواج با شکست مواجه شد؟
درباره فوزیه روایتهای زیادی وجود دارد که بیشتر حرفهای خالهزنکی تاریخ است و برای عامه هم خیلی جذاب و شیرین است. روایتی که فردوست از شخصیت فردی فوزیه ارائه میدهد بهنظرم منطبق با واقع است. فوزیه زیبایی کلاسیک داشت و زن اجتماعی و گرمی نبود و محمدرضا شاه از زن اجتماعی و سر و زباندار خوشش میآمد که مدلش فرح بود و برای همین جذب فرح شد. نکته دوم تفاوتی بود که محیط دربار ایران با دربار مصر داشت که نسبت به دربار ایران یک قرن قدمت داشت. دربار مصر فضای فرهیختهتر و مدرنتری داشت و خاندان فوزیه هم خود اروپاییالاصل بودند و هم با اروپاییها بسیار محشور. فوزیه از چنین فضای پر تجمل و مدرن وارد فضای روستایی دربار پهلوی در کاخ سعدآباد شد. فضای دربار ایران واقعاً فضای عقبمانده و خالهزنکی بود و با توجه به نفوذ تاجالملوک، مادر محمدرضا شاه، و خواهران شاه، بهویژه اشرف پهلوی، فوزیه احساس آرامش و خشنودی نداشت. البته فردوست ماجرای تقی امامی را هم مطرح میکند و ارنست پرون را مسبب آن میداند که به نظر من درست است.
آیا ماجرای تقی امامی دسیسه و نقشهای برای بدنامی فوزیه بود؟
اینکه در پشت این ماجرا چه دسیسهای وجود داشته بستگی به این دارد که پرون را که بدانیم. ولی این قسمت از روایت فردوست که پرون علیه فوزیه شایعهپراکنی میکرد و این شایعهها به گوش فوزیه رسید و باعث شد که قهر کند و برود و رابطه عاشقانهای که با دلالی پرون بین محمدرضا شاه و خانم دیوسالار ایجاد شد و بعد پرون فوزیه را از این رابطه مطلع کرد، کاملاً واقعی است. غیر از فردوست، دکتر قاسم غنی هم در یادداشتهایش به ازدواج فوزیه اشارههای جالبی دارد.
بعد از طلاق محمدرضا شاه و فوزیه طبیعی بود که رابطه ایران و مصر تیره شود، اما چرا بعد از فروپاشی سلطنت ملک فاروق و در دوران ناصر رابطه ایران و مصر همچنان سرد بود؟
رابطه ایران و مصر پس از طلاق فوزیه (آبان ۱۳۲۸) سرد نشد. فوزیه دنبال زندگی خودش رفت و محمدرضا شاه هم دنبال زندگی خودش. رابطه ایران و مصر به دلیل کودتای ۲۳ ژوئیه ۱۹۵۲/ ۳۱ تیر ۱۳۳۱ کمیته افسران آزاد به رهبری ژنرال محمد نجیب و سرهنگ جمال عبدالناصر تیره شد. مصریها اسم این کودتا را گذاشتند «انقلاب ژوئیه» یا «ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 