پاورپوینت کامل خصوصی‌سازی نظام جهانی ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خصوصی‌سازی نظام جهانی ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خصوصی‌سازی نظام جهانی ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خصوصی‌سازی نظام جهانی ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل خصوصی‌سازی نظام جهانی ۶۱ اسلاید در PowerPoint/ سیدمحمد کاظم سجاد‌پور

ماجرای آقای ادوارد اسنودن از ۱۱ خرداد ۱۳۹۲ تاکنون از جنجالی‌ترین و پر سر و صداترین موضوعات روابط بین‌المللی بوده است و اقدامات او و سفرش به «هنگ کنگ» و سپس به «مسکو» تبدیل به دردسر بزرگی برای واشنگتن شده است. موضوع آقای اسنودن از زوایای گوناگونی قابل بررسی است. اقدامات افشاگرایانه او، عملکرد دولت‌های غربی به طور عام و دولت آمریکا به طور خاص را در زمینه رعایت حقوق شهروندی به چالش کشیده است و شاید جدی‌ترین چالش در رابطه بین مردم و دولت در آمریکا، از منظر حقوق شهروندی و عدم رعایت حریم خصوصی باشد. از زاویه دیگر اهمیت تکنولوژی و چگونگی استفاده از تکنولوژی برای زیر نظر داشتن زندگی شهروندان توسط دولت‌ها موضوع حائز اهمیتی شده است و ماجرای اسنودن به افشای مسائل مربوط به تکنولوژی و سوءاستفاده آن توسط دولت، اهمیت مسائل تکنولوژیک و امنیت اشخاص را برجسته کرده است.

ماجرای آقای ادوارد اسنودن از ۱۱ خرداد ۱۳۹۲ تاکنون از جنجالی‌ترین و پر سر و صداترین موضوعات روابط بین‌المللی بوده است و اقدامات او و سفرش به «هنگ کنگ» و سپس به «مسکو» تبدیل به دردسر بزرگی برای واشنگتن شده است. موضوع آقای اسنودن از زوایای گوناگونی قابل بررسی است. اقدامات افشاگرایانه او، عملکرد دولت‌های غربی به طور عام و دولت آمریکا به طور خاص را در زمینه رعایت حقوق شهروندی به چالش کشیده است و شاید جدی‌ترین چالش در رابطه بین مردم و دولت در آمریکا، از منظر حقوق شهروندی و عدم رعایت حریم خصوصی باشد. از زاویه دیگر اهمیت تکنولوژی و چگونگی استفاده از تکنولوژی برای زیر نظر داشتن زندگی شهروندان توسط دولت‌ها موضوع حائز اهمیتی شده است و ماجرای اسنودن به افشای مسائل مربوط به تکنولوژی و سوءاستفاده آن توسط دولت، اهمیت مسائل تکنولوژیک و امنیت اشخاص را برجسته کرده است.
از منظر دیگر، مساله رفتن اسنودن به هنگ کنگ و نحوه رفتار دولت چین، چالش‌ها و تنش‌هایی را در روابط آمریکا و چین ایجاد کرده است. در امتداد این چالش‌های دیپلماتیک، روابط آمریکا و روسیه به دلیل حضور اسنودن در فرودگاه بین‌المللی مسکو، بعد سیاسی خاصی یافته و منجر به انواع کنش‌ها و واکنش‌های دیپلماتیک ازجمله صحبت عالی‌ترین مقامات سیاسی دو کشور با یکدیگر شده است. روابط آمریکا و اروپا نیز تحت تاثیر اقدامات اسنودن قرار گرفته است. ولی مهمتر از آن ماجرای پرواز رئیس جمهور بولیوی و پیامدهای آن، روابط آمریکا با کشورهای آمریکای لاتین را به دلیل مساله آقای اسنودن تحت تاثیر قرار داده است و در گردهمایی ویژه، سران کشورهای آمریکای جنوبی، رفتاری که با رئیس‌جمهور بولیوی، تحت تاثیر داستان آقای اسنودن انجام شد، شدیدا محکوم کردند.
اما در بین این ابعاد و زوایا از نظر مفهومی و در منظری تئوریک، نقش و جایگاه افراد (Individuals) در کنش‌گری روابط بین‌الملل، موضوع در خور تعمق و تأمل است. چگونه یک فرد مانند اسنودن با یک افشاگری اینقدر سر و صدا ایجاد کرده و موضوع پناهندگی سیاسی را قالبی نوین بخشیده و روابط آمریکا را با بسیاری از کشورها دستخوش تحول کرده است. این بعد، یعنی نقش کنش‌گری افراد در روابط بین‌الملل موضوع بسیار حائز اهمیت و قابل توجهی است که محصول دوران جدید در دو دهه گذشته در روابط بین‌الملل است. اگر مورد دیگر اثر گذاری از این قبیل را یعنی مورد آقای بردلی منینگ (Bradely Maning) ؛ افسر ارتش آمریکا که در دو سال پیش با افشای اسناد محرمانه آمریکا از طریق سایت «ویکی‌لیکس» ضربه مهمی به دیپلماسی آمریکا وارد کرد، در نظر بگیریم و در کنار هم یعنی دو مورد آقای اسنودن و آقای منینگ را مد نظر قرار بدهیم، اهمیت اثرگذاری فرد در مناسبات خارجی و روابط بین‌المللی برجسته می‌شود.
باید در نظر داشت که آقای منینگ متولد ۱۹۸۷ است و آقای اسنودن متولد ۱۹۸۳ است، و در حال حاضر آقای منینگ در دادگاه ایالات‌متحده به انواع اتهامات پاسخ می‌دهد و عده‌ای معتقدند ضربه‌ای که آن فرد به امنیت ملی آمریکا زده با فرد دیگری قابل مقاسیه نیست مگر با آقای اسنودن. مقایسه این دو به دلیل جوان بودن و به دلیل استفاده آنان از تکنولوژی و اثرات جهانی اقدامات آنان رابطه بین فرد و سیاست خارجی را به عنوان یک موضوع فکری برای پژوهشگران مطرح کرده و در این قالب است که این سوال مطرح می‌شود که چگونه می‌شود نقش افراد را در کنش‌گری روابط بین‌المللی فهمید و مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. در این تردیدی نیست که آقای ادوارد اسنودن و آقای بردلی منینگ با توجه به کنش‌ها و فعل و انفعالاتی که ایجاد کرده‌اند، امواج مهمی را در سیاست خارجی آمریکا و مناسبات بین‌المللی این کشور شکل داده‌اند که از نظر واشنگتن اثرات مخربی داشته و هیچ کشوری، نه فقط فرد، بلکه هیچ کشوری نتوانسته اینقدر ضربه به امنیت ملی آمریکا بزند و نکته مهم دیگر این است که از زاویه نگاه دولت آمریکا نسبت به این دو فرد، از زاویه ضرباتی که به امنیت ملی آمریکا زده‌اند، نگاه شود و منطق آن دولت را هم باید مد نظر قرار داد. ولی چه با منطق دولت آمریکا موافق باشیم و چه آن منطق را قبول نداشته باشیم، نمی‌توانیم از این حقیقت چشم‌پوشی کنیم که این دو فرد اثرات تخریبی که برای سیاست خارجی آمریکا ایجاد کرده‌اند، نه فقط با افراد دیگر بلکه با دولت‌ها و دیگر بازیگران بین‌المللی هم قابل مقایسه نیست. بنابراین، پرسش چگونگی نقش فرد در روابط بین‌الملل برجسته و حساس می‌شود.
برای پاسخ گفتن به این سوال ما ابتدا باید سیر تحول کنش‌گری در روابط بین‌المللی را مرور کنیم و بعد باید به تغییر و تحولی که در این کنش‌گری در دوران بعد از جنگ سرد رخ داد، نگاهی بیندازیم و سرانجام بر جایگاه فرد در این کنش‌گری معاصر پرتوافکنی کنیم.
بهره نخست: نگاه سنتی به کنش‌گری در روابط بین‌الملل
بر اساس نظریات روابط بین‌الملل کلاسیک و همین‌طور باور دست‌اندرکاران امور سیاست خارجی، به طور سنتی دولت‌ها عمده‌ترین کنش‌گران روابط بین‌الملل محسوب می‌شدند. رئالیست‌های سنتی و همین طور رئالیست‌های نوین به جز دولت کنش‌گر دیگری را در روابط بین‌الملل نمی‌دیدند و نمی‌بینند. از نظر آنان دولت‌ها اصلی‌ترین بازیگر اثرگذار در روابط بین‌المللی قلمداد می‌شدند. یک بسته فکری، حقوقی و سیاسی؛ دولت‌ها را در چشم‌انداز این نوع نظریات به عنوان کنش‌گر اصلی معرفی می‌کرد. در قلب این بسته‌بندی حاکمیت دولت‌ها قرار داشت. به این معنی که این حاکمیت عمده‌ترین و برجسته‌ترین شاخصه بازیگری دولت‌ها قلمداد می‌شد و غیرقابل خدشه تصور می‌شد. بنابراین، ادبیات عمده‌ای در روابط بین‌الملل و دولت‌ها و نقش آنان به‌خصوص در چگونگی برخورداری از میزان قدرت متمرکز بود. و کنش‌گری را بازیگری بین دولت‌ها با توجه به میزان اثرگذاری سیاسی آنان قلمداد می‌کرد. نظریات کلاسیک رئالیستی جای برای هیچ بازیگر دیگری نمی‌گذاشتند. اما از دهه ۷۰ میلادی قرن ۲۰ با توجه به بر آمدن برخی از بازیگران مانند شرکت‌های چند ملیتی و برخی از سازمان‌های غیر دولتی بین‌المللی، به مرور ترک‌هایی در ساختمان فکری رئالیستی ایجاد شد و با پیدایش و پردازش نظریات موسوم به وابستگی متقابل (Interdependce) به بازیگران دیگر نیز توجه اندکی شد. ضمن اینکه به مرور پذیرفته شد که در کنار دولت‌ها باید به سازمان‌های بین‌المللی، شرکت‌ها و کنش‌گرانی از این قبیل هم اهمیت داد. ولی مع الوصف هنوز دولت به عنوان عمده‌ترین کنش‌گر معرفی شده است. در هیچکدام از این تئوری‌ها افراد جایگاهی به عنوان کنش‌گر موثر در روابط بین‌المللی نداشتند. اما با فروپاشی نظام دو قطبی و به‌هم‌ریختن نظم متصلب بین‌المللی تعداد کنش‌گران در روابط بین‌المللی افزایش یافت و انحصار کنش‌گری از دولت‌ها خارج شد و بازیگران متعددی در روابط بین‌المللی مطرح شدند. از بازیگران غیر دولتی اثرگذار گرفته تا بازیگرانی که از آنها به عنوان بازیگران غیر حکومتی (state actors_non) نام برده می‌شود، به مرور مطرح شدند و در حال حاضر در این بازیگرانی که در روابط بین‌المللی کنش موثری مشاهده می‌شود به افراد نیز پرداخته می‌شود. یعنی در کنار دولت‌ها، سازمان‌های بین‌الدولی، سازمان‌های غیردولتی بین‌المللی، بازیگران غیر حکومتی، بازیگران شبکه‌ای به افراد به عنوان بازیگران موثر در روابط بین‌الملل پرداخته می‌شود و این یکی از ویژگی‌های دوران پس از جنگ سرد است و تقریبا دیگر هیچ نظریه‌پردازی نیست که دولت‌ها را تنها کنش‌گران در روابط بین‌الملل قلمداد کند. هرچند که دولت‌ها هنوز عمده‌ترین کنش‌گر قلمداد می‌شوند. منتها انحصار کنش‌گری از دولت‌ها خارج شده است و همان طور که مورد آقای اسنودن و آقای منینگ نشان می‌دهد، افراد می‌توانند اثرگذار باشند و کنش‌گر.
در اینجا باید در نظر داشت که منظور از کنش‌گری هم از بعد مثبت و هم از بعد منفی است. بعد مثبت و منفی کنش‌گری بستگی به نحوه نگاه و منظومه شناختی و هنجاری مجموعه‌هایی است که به کنش‌گری توجه دارند. یعنی اقدام آقای اسنودن و اقدام آقای منینگ از نظر دولت آمریکا کنشی منفی ولی از نظر فعالان مدنی کنشی مثبت قلمداد می‌شود. ولی مرز مشترک این است که کنش آنان موثر و نمی‌توان نقش این افراد را به عنوان کنش‌گرانی که بر امنیت ملی آمریکا اثرگذار بودند، نادیده گرفت.
خلاصه کلام، ما به مرور در روابط بین‌الملل مشاهده می‌کنیم که نقش افراد به عنوان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.