پاورپوینت کامل معنای رجال در لغت، قرآن و روایت ۸۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل معنای رجال در لغت، قرآن و روایت ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معنای رجال در لغت، قرآن و روایت ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل معنای رجال در لغت، قرآن و روایت ۸۱ اسلاید در PowerPoint :
تمدن جدید و ارتباطات بشری و توسعه آن، که منجر به اختلاط زنان و مردان در عرصههای اجتماعی گشته و تعامل و تعاون و تضاد و تقابل بیشتر آنان را در حقوق و شرایط زیست موجب شده است، از سویی هم برخی از گزارههای قرآنی و فقهی را نیز که بعضاً، گمان بر این رفته است که مانع زنان از پیشرفت در میادین کنشهای جمعی و برابری با مردان گشته، به چالش کشیده است.
تمدن جدید و ارتباطات بشری و توسعه آن، که منجر به اختلاط زنان و مردان در عرصههای اجتماعی گشته و تعامل و تعاون و تضاد و تقابل بیشتر آنان را در حقوق و شرایط زیست موجب شده است، از سویی هم برخی از گزارههای قرآنی و فقهی را نیز که بعضاً، گمان بر این رفته است که مانع زنان از پیشرفت در میادین کنشهای جمعی و برابری با مردان گشته، به چالش کشیده است.
یکی از آن کلمات، لفظ «رجال» است که مجادلاتی را بین اصحاب تفسیر و فقه، از یک سو، و نوگرایان و تساوی طلبان، از سوی دیگر، برانگیخته است. سؤال دقیقاً اینگونه مطرح گشته که لفظ «رجال» فقط مردان را شامل میشود، یا زنان را نیز به عنوان نیمی از بشر، در بر میگیرد. من تا کنون مطلبی که مبسوطاً و بر موازین براهین عقلی، با استناد به کتاب و سنت، به این موضوع پرداخته باشد ندیدهام. ولی جسته گریخته، از بعضی از دانشوران نقل شده است که «رجال» هر دو گروه را شامل میشود. اما این گفتار به تنهایی مُثبِت مدّعا نیست و مخالف را قانع نمیکند. از اینرو بر آن شدم تا این کلمه و مفاهیم آن را در لغت و نیز قرآن و روایت بررسی نمایم و مدعای خود را در این خصوص بیان کنم که لفظ «رجال» در بسیاری از موارد، در مرجعهای مذکور و نیز در قوانین موضوع ما، زنان و مردان را شامل میشود.
«رَجُل» در یک جا به معنای «راجل» است یعنی کسی که پیاده راه میرود نه سواره، و یکی از جمعهای آن هم «رجال» است. و در جایی دیگر به معنای مرد است، یعنی جنس نر از انسان که به بلوغ و مردانگی رسیده باشد. در این معنا هم یکی از جمعهای آن «رجال» است. در این معنا، واژ «رجل» مخالف کلمه «مرأه» میباشد، اما «رَجُلَه» برای مؤنث «رجل» هم بکار رفته است، مثل «مرء» و «مرأه».
راغب در مفردات میگوید: رَجُل «مختص به نر از مردم است و این آیه را مثال آورده است که: وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَکًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا (انعام ۹) البته راغب به هیچ یک از آیاتی که کلمه «رجال» به صورت جمع در آنها مذکور است اشارهیی ننموده ولی «مرد» یا «رجل» دیگری را هم در آیات کتاب استنباط مینماید که رجولت و رجولیت او بیّن و آشکار گشته است و آیه زیر را مثال میزند:
۱- وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ … مردی مؤمن از آل فرعون گفت (مؤمن ۲۸)
۲- وَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَهِ یسْعَى…. و از دور دست شهر مردی شتابان آمد (قصص ۲۰)
۳- َتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ یقُولَ رَبِّی اللَّهُ… آیا (کسی یا شخصی) را میکشید که میگوید پروردگار من خدا است. (مؤمن ۲۸)
پیش از ورود به آیات متضمن واژههای «رجل» و «رجال»، مفید فائده خواهد بود اگر به بررسی آیاتی بپردازیم که زنان و مردان را در برابر حقوق و فرائض و واجبات و محرمات، و کلاً از نظر شخصیت و جایگاه انسانی، در یک پایه و در یک ردیف قرار داده است و هر دو را به یک اندازه مسؤولیت داده و هر دو را به یک مقدار وعد و وعید فرموده است.
۱- فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَأُوذُوا فِی سَبِیلِی وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ (آل عمران ۱۹۵) پس پروردگارشان دعاءشان را پذیرا گشت که من تباه نسازم عمل هیچ عمل کنندهیی از شما را مرد باشد یا زن، بعضی از شما از بعض دیگر است (همه، از زن و مرد همانندید و از یکدیگرید)
خدای تعالی در قسمت دوم آیه چنین نتیجه گیری میکند که: پس، آن کسان که هجرت کردند، و از خانههاشان بیرون رانده شدند، و در راه من آزار دیدند و نبرد کردند و کشته شدند، هر آینه حتماً بدیهاشان را سرپوش نهم و حتماً داخل در باغهایی میسازمشان که از زیر آن نهرها جاری است، این ثوابی است از نزد خدا و نیکی ثواب و پاداش نزد خدا است.
در این آیه، بعد از آنکه خدای تعالی زن و مرد را در عدم تضییع پاداش عملشان یکسان قلمداد میکند، کلم موصول «الذین» را برای هر دو گروه بکاربرده است، در صورتی که این کلمه مذکر است. یعنی از زنان و مردانی که مهاجرت کردهاند و از خانههاشان اخراج شدهاند تا آخر آیه. و همچنین زنان و مردان را از یکدیگر و همدوش و همگام باهم در تمام مسائل و سختیها میداند.
در سه آیه شبیه به هم میگوید: وَمَنْ یعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ (وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا) مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ یدْخُلُونَ الْجَنَّهَ (فَلَنُحْیینَّهُ حَیاهً طَیبَهً) (نحل ۹۷ و نساء ۱۲۴ و غافر ۴۰)
هر کس عمل صالح کند (کرده باشد) از زن یا مرد و مؤمن باشد، پس ایشان داخل بهشت میشوند (پس زنده میکنیم او را به یک زندگی پاکیزه)
در این آیه هم ضمیر «هو» که برای مذکر است، و نیز واژ «مؤمن» که مذکر است، هم برای مرد و هم برای زن استفاده شده است. فعل مضارع «یدخلون» و ضمیر «هو» در فعل متکلم «نُحْیینَّهُ» هم همین حالت را دارند، یعنی برای مذکر و مؤنث هر دو بکار رفته است.
این ویژگی زبان عربی است که بر حسب قاعد «تغلیب»، افعال و ضمایر را وقتی برای هر دو گروه زنان و مردان بکار میبرد، از واژگان مذکر استفاده میکند.
مثل: «یا ایها الذین» که هم شامل مردان میشود و هم زنان ـ الذین آمنوا، الذین کفروا ، الذین ظلموا، ….
برگردیم بر سر واژ «رَجُل» که در پارهیی از آیات، اختصاص به مردان دارد خصوصاً مفرد آن، و جمع آن که «رجال» است، در بیشتر آیات مرادش زنان و مردان است. در هر سه آیه که راغب در مفردات شاهد آورده، میتوان «رجل» را به معنای مرد دانست، و هم میتوان به معنای «شخص»، که هم زن باشد و هم مرد، و البته هیچ تغییر در محتوای آیات پیش نمیآید.
در آیاتی که از پیامبر خاتم و یا دیگر پیامبرانی که مرد بودهاند، سخن رفته است، مراد شارع دقیقاً مذکر، یا مرد از نوع بشر را اراده کرده است، مثل :
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّهٌ (مؤمنون ۲۵) دربار نوح ؛ او کسی نیست جز مردی که دچار جنون است.
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا (مؤمنون ۳۸) درباره هود ؛ او کسی نیست جز مردی که به خدا نسبت دروغ میزند.
رَجُلٌ یرِیدُ أَنْ یصُدَّکُمْ (سبأ ۴۳) درباره پیامبر اسلام. مردی که میخواهد راه خدا بر شما ببندد.
و اما در آیه ۲۹ سوره زمر، هر سه واژ «رجل» مذکور در آیه را میتوان به «شخص» تعبیر کرد، زیرا زنان و مردان میتوانند و امکان دارد در چنین جایگاهی واقع شوند. همچنین است واژ شرکاء که در آیه آمده است. یعنی این «شرکاء متشاکسون» ممکن است گروهی از مردان باشند یا گروهی از زنان، یا گروهی از زنان و مردان شریک در انجام یک امر.
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِیهِ شُرَکَاءُ مُتَشَاکِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ یسْتَوِیانِ مَثَلًا (زمر ۲۹)
خدا شخصی (مرد یا زن) را مثال زده است که چند شریک در آن نزاع دارند (زنان و مردان)، و نیز شخص دیگری را (مرد یا زن) که تنها تسلیم یک شخص (مرد یا زن ) میباشد، آیا این دو نمونه برابرند؟!
در آیه ۷۶ سور نحل نیز مثال دیگری آورده شده که واژ «رجلین» می تواند به معنای «دو شخص» باشد و این مفهوم درستتر است. به آیه نگاه میکنیم:
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَینِ أَحَدُهُمَا أَبْکَمُ لَا یقْدِرُ عَلَى شَیءٍ وَهُوَ کَلٌّ عَلَى مَوْلَاهُ أَینَمَا یوَجِّهْهُ لَا یأْتِ بِخَیرٍ هَلْ یسْتَوِی هُوَ وَمَنْ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ
خدا دو شخصی را (زن یا مرد) مثال میزند که یکی گنگ است که بر هیچ کاری توانا نیست و سربار مولای خویش است (مولا زن باشد یا مرد) به هر سو که او را روانه سازد خیری نمیآورد، آیا چنین شخصی با آن کس که فرمان به عدل میدهد و بر صراط مستقیم است یکی هستند؟
دقت کنیم همه افعال و ضمایر مذکور در آیه مذکرند، ولی طبق همان قاعد «تغلیب»، حتماً باید مفهوم آیه فراگیر باشد، و هر دو گروه زنان و مردان را شامل شود، یعنی نمیتوانیم مثالهای خداوند را در یک گروه جنسی از جامعه که مردان هستند محدود و محصور کنیم. اگر چنین کردیم، بدین مفهوم است که زنی نمیتواند گنگ باشد و خدمتکار خانه یا محلی باشد، و نمیتواند به مأموریتی اعزام شود، و نیز زنی یا زنان نمیتوانند «مولی» باشند و به خدمتکار خود دستور انجام کاری را بدهند، و زنی هم نمیتواند بر صراط مستقیم باشد. اگر چنین گفتیم تناقضی آشکار با آیات دیگر پدیدار میگردد، و این بدان معنی است که در کلام الهی تناقض مشهود است.
به دو آیه زیر توجه کنیم:
اِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَهً وَأَجْرًا عَظِیمًا (احزاب ۳۵)
یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ (حجرات ۱۳)
ای مردم همانا ما بیافریدیم شما را از نر و ماده (مرد و زن) و بنهادیمتان ملتها و قبیلهها تا (در اثر تعامل و آمیزش) یکدیگر را بشناسید. همانا بزرگوارترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست همانا خدا دانا و آگاه است.
در آیه ۴ سور احزاب هم میگوید خداوند در درون هیچ مردی دو قلب قرار نداده است، اگر از لفظ «رجل» صرفاً مراد مرد باشد، لازم میآید که خداوند تعالی درون زنان دو قلب نهاده باشد.
مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَینِ فِی جَوْفِهِ (احزاب ۴)
در این آیه هم مراد از واژ «رجل» شخص، کس و فرد است، زن باشد یا مرد.
حال با توجه به استدلالات پیش گفته، و نیز عنایت به مفاهیم آیات مذکور، به آیاتی نگاه میکنیم که در آنها واژ «رجال» که جمع «رجل» است آمده و ببینیم آیا مراد خداوند فقط مردانند؟!
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا (احزاب ۲۳)
و از مؤمنان (زنان و مردان) اشخاصی هستند که به راست آورند آنچه راکه با خدا پیمان بسته بودند، پس دستهیی از ایشان عهد خود را سپری کردهاند، و دستهیی دیگر در انتظارند و پیمان خود را به چیزی مبدل نساختهاند (با چیزی مبادله نکردهاند)
آیا میتوان به تأکید گفت که مراد خدای تعالی از مؤمنان مذکور در آیه، فقط مردانند؟ و واژ «رجال»، زنان را شامل نمیشود؟! قطعاً چنین نیست، وقتی خدای سبحان میفرماید «من المؤمنین»، در همه جای قرآن مرادش زنان و مردانند، بناءبراین کلمه «رجال»، هم به معنای مردان است و هم زنان. زیرا این ویژگی که بر پیمان خود باقی بمانند تا پایان عمر، هم متعلق به زنان است و هم مردان، و حتماً خدای تعالی اراده نفرموده است که نیمی از مؤمنان را از دائره وفاء به عهد، حتی اگر متعهد باشند، خارج سازد.
به دو آیه دیگر در سور نور نگاه میکنیم، آیات ۳۶ و ۳۷:
فِی بُیوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ، رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَلَا بَیعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاهِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاهِ یخَافُونَ یوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ
خانه هایی که خدا اجازه داده است که منزلتی رفیع یابند و اسم او در آنها برده شود، بامدادان و شامگاهان، در آن خانهها مردانی هستند (اشخاصی از زنان و مردان) که نه تجارتی و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 