پاورپوینت کامل هر جامعه یک سطل زباله دارد ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هر جامعه یک سطل زباله دارد ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هر جامعه یک سطل زباله دارد ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل هر جامعه یک سطل زباله دارد ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

در ادبیات موجود درخصوص لزوم وجود آزادی اندیشه و فعالیت فرهنگی در حیات سیاسی- اجتماعی جوامع انسانی از استدلال‌های متفاوتی از جمله استدلال حقوقی، استدلال اومانیستی، استدلال فایده‌گرایانه، استدلال عدالت‌خواهی، و… سخن گفته شده است.

در ادبیات موجود درخصوص لزوم وجود آزادی اندیشه و فعالیت فرهنگی در حیات سیاسی- اجتماعی جوامع انسانی از استدلال‌های متفاوتی از جمله استدلال حقوقی، استدلال اومانیستی، استدلال فایده‌گرایانه، استدلال عدالت‌خواهی، و… سخن گفته شده است. یکی از مهم‌ترین و بنیادی‌ترین استدلال‌ها در دفاع از چندصدایی فکری- فرهنگی و اجتناب‌ناپذیری آن (نه لزوم و ضرورتش)، استدلال زبانشناختی میخائیل باختین، زبانشناس، نظریه‌پرداز ادبی و فیلسوف روس، است که خود ریشه در نقد نظریه زبانشناختی سوسور و فرمالیست‌های روس دارد. باختین در مخالفت با ایده سوسوری «روابط بین نشـانه‌ها درون نظامی ‌بسـته»، این استدلال را مطرح ساخت که زبان‌شناسی و نظریه ادبی باید بکوشد این مساله را تبیین کند که چگونه گفته‌های انضمامی‌ در بسترهای اجتماعی- فرهنگی مشخص تولید می‌شوند. باختین در بررسی آثار فرمالیست‌ها که در پی تشریح «ادبیت» آثار ادبی بودند و اندیشه سوسور که درصدد تبیین زبان به عنوان یک نظام هم‌زمانی بود، به این نتیجه رسید که آنچه این هر دو رویکرد از آن غافل‌اند این است که زبان در موقعیت‌های اجتماعی خاص موجودیت داشته و در نتیجه در بند ارزیابی‌های اجتماعی خاص است. باختین در «مارکسیسم و فلسفه زبان» به این بحث می‌پردازد که زبان‌شناسی سوسوری بدون هیچ توجهی به خصوصیت اجتماعی زبان، همچنان در حد چیزی باقی می‌ماند که می‌توان آن را «عینیت‌گرایی انتزاعی» نامید.
به اعتقاد باختین، ارائه یک تلقی انتزاعی از زبان به معنای فراموش کردن این مهم است که زبان در زمینه‌های اجتماعی خاصی مورد بهره‌برداری افراد قرار می‌گیرد. باختین معتقد بود «گفتار» همواره در یک وضعیت اجتماعی خاص تحقق می‌یابد. او می‌نویسد: «زبان….. در ارتباط کلامی ‌ملموس و نه در نظام زبا‌ن‌شناسانه انتزاعی زبان یا در روان فردی گویندگان، حیات و به لحاظ تاریخی تکامل می‌یابد». به اعتقاد باختین، مطالعات زبان‌شناختی باید به بررسی این مساله بپردازند که چگونه در موقعیت‌های اجتماعی خاص، افراد و گروه‌ها و طبقات متفاوت اجتماعی با به‌کارگیری نشانه‌ها به بیان مواضع ایدئولوژیک خود در درون زبان می‌پردازند و گفتمان‌های خاص‌ خود را تولید می‌کنند. او معتقد بود ما در مطالعات زبان‌شناختی خود نباید صرفا در پی پاسخ به مساله باشیم که «معنی نشانه چیست»؛ ما باید در مطالعات زبان‌شناختی خود به بررسی تاریخ متغیر نشانه بپردازیم و ببینیم چگونه گروه‌های اجتماعی، طبقات، افراد و حتی گفتمان‌ها کوشیده‌اند آن را بگیرند و بار معنایی مطلوب ‌خود را به آن بدهند. به اعتقاد باختین، زبان عرصه مجادله ایدئولوژیک است نه یک نظام انتزاعی یکپارچه؛ در حقیقت نشانه‌ها خود محیط مادی ایدئولوژی هستند، زیرا بدون آن‌ها هیچ ارزش یا اندیشه‌ای نمی‌تواند وجود داشته باشد.

نشانه و اندیشه
باختین با معطوف کردن توجه خود به رابطه میان نشانه‌ها و اندیشه، نخستین نظریه نشانه‌شناختی در باب اندیشه و تولید اندیشه را مطرح می‌کند. او معتقد بود «بدون نشانه‌ها اندیشه وجود ندارد». در نظر باختین، قلمرو نشانه‌ها و اندیشه هم گسترده‌اند: «اندیشه فقط می‌تواند در تجسم مادی نشانه‌ها پدید آید و به واقعیتی معتبر تبدیل شود». به‌هرحال، اگر در نظر باختین زبان و ایدئولوژی (نشانه و اندیشه) به یک معنا یکسان‌اند، به معنای دیگر چنین نیستند. زیرا در درون یک اجتماع زبانی واحد، مواضع ایدئولوژیک مخالف خود را در درون یک زبان ملی سامان می‌بخشند و همدیگر را قطع می‌کنند. به اعتقاد باختین، درون یک اجتماع زبانی، زبان تنها محمل بیان دیدگاه‌ها، گرایش‌ها، عقاید و منافع یک گروه خاص نیست.

«زبان یک جامعه، در هر مرحله مفروضی از موجودیت تاریخی خویش، سراسر دگرآواست: زبان نشانگر همزیستی تناقضات اجتماعی- ایدئولوژیک میان حال و گذشته، میان ادوار متفاوت ‌گذشته، میان گروه‌های اجتماعی – ایدئولوژیک متفاوت، میان گرایش‌ها، مکتب‌ها و محفل‌ها و…. است و این همه قالبی جسمانی دارند. این زبان‌های دگرآوا به شیوه‌های گوناگون با یکدیگر مصادف شده، زبان‌های معرف جدیدی را شکل می‌دهند».

بنابراین، زبان «عرصه مبارزه ایدئولوژیک» است. باختین با طرح مفهوم «هتروگلوسیا» یا «دگرآوایی» معتقد بود زبان از توانایی جای‌دادن آواهای بسیار در درون خود برخوردار است. نشانه‌های زبانی تنها حامل دیدگاه‌های ایدئولوژیک یک گروه یا طبقه خاص نیستند. نشانه‌های اجتماعی همواره از طرف منافع اجتماعی رقیب به این یا آن راه کشیده می‌شوند. از این‌رو، نشانه‌های زبانی عنصری خنثی در ساختاری مشخص نیستند؛ نشانه‌های زبانی کانون مبارزه و تناقض هستند. هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که گرفتار بازی بی‌پایان دلالت یا در معرض رسوخ و تاثیرگذاری اندیشه‌های دیگر نباشد. تنها مساله‌ای که وجود دارد این است که ایدئولوژی‌های اجتماعی از میان این بازی دال‌ها برخی معانی را در جایگاه ممتازی قرار می‌دهند یا به صورت محوری برای معانی دیگر درمی‌آورند.

به اعتقاد باختین «در زبان کلمه یا شکل زبانی دیگری که خنثی باشد یا به کسی تعلق نداشته باشد، وجود ندارد. زبان در مجموع چیزی است پراکنده وآکنده از مقاصد. زبان برای ذهنی که در آن زندگی می‌کند دستگاهی مجرد و متشکل از اشکال هنجارین نیست، بلکه نگرشی چندگانه و عینی در باب جهان است. هر کلمه رنگ و بوی حرفه، نوع ادبی، جریان و حزب و اثر مشخص، انسان مشخص، نسل، دوران، روز و ساعتی را با خود حمل می‌کند. هر کلمه رنگ‌وبوی زمینه و زمینه‌هایی را که در آن‌ها واقع شده است به خود می‌گیرد، زمینه و زمینه‌هایی که کلمه زندگی اجتماعی حادّی در آن‌ها از سرگذرانده است. تمامی‌ کلمات‌ و تمامی ‌اشکال زبانی جایگاه مقاصد و منافع هستند».

بنا به شرح دقیق تودوروف از اندیشه‌های باختین، باختین با تاکید بر «هتروگلوسیا» یا «دگرآوا» بودن زبان، سعی در یادآوری این نکته به ما دارد که: «مهم‌ترین وجه «گفته» یا دست‌کم نادیده انگاشته‌ترین وجه آن، «مکالمه‌باوری» آن، یعنی بُِعد بینامتنی آن است. پس از «آدم» دیگر هیچ موضوع بی‌نام، هیچ واژه به‌کارنرفته‌ای وجود ندارد». ما از نشانه‌ها برای بیان مواضع ایدئولوژیک خود بهره می‌گیریم، اما نشانه‌ها هرگز همچون رسانه‌ای تهی از معنا در اختیار ما قرار نمی‌گیرند. گفتمان ما همواره از «رهگذر افکار، ارزش داوری‌ها و صـداهای بیگانه بیان شده و دربند آن‌ها می‌باشد».

باختین می‌نویسد: «واژه به محیط مکالمه‌ای مشوش و پرکشاکش از دیگر واژه‌ها، ارزش داوری‌ها و صداهای بیگانه وارد شده، و در پس و پیش روابط متقابل پیچیده گرفتار می‌آید، با برخی در می‌آمیزد، از برخی احتراز می‌کند و با برخی دیگر مصادف می‌شود: و این همه اساسا می‌توانند گفتمان را شکل دهند، می‌توانند در همه لایه‌های معنایی آن ردپایی از خود به جا بگذارند، می‌توانند بیان آن را پیچیده‌تر کرده و کل سبک آن را تحت تاثیر قرار دهند». تاکید باختین بر مکالمه‌ای بودن زبان ریشه در این دریافت وی دارد که واژه هرگز به تمامی‌ از آن ما نیست و همواره پیشاپیش ردپاهای دیگر واژه‌ها و دیگر کاربردها بر آن نقش بسته است. به اعتقاد باختین، «واژه هرگز جذب یک آگاهی واحد یا یک آوای واحد نمی‌شود.

حیات واژه با انتقال از دهانی به دهان د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.