پاورپوینت کامل فقه مقارن و تقریب مذاهب در نگاه «آیتالله بروجردی» ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فقه مقارن و تقریب مذاهب در نگاه «آیتالله بروجردی» ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فقه مقارن و تقریب مذاهب در نگاه «آیتالله بروجردی» ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فقه مقارن و تقریب مذاهب در نگاه «آیتالله بروجردی» ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
آیت الله بروجردی در مسائل فقه مقارن در مسائل خلافی اهمیت میداد؛ یعنی معتقد بود مسائل فقهی، نه تنها در سطح مذاهب امامیه بلکه باید در سطح همه مذاهب فقهی اسلامی مورد بحث قرار گیرد و در هر مسأله مهم مورد اختلاف، ادله همه مذاهب منظور گردد.۱۳ شوال سالگرد وفات آیتالله بروجری است. ازدغدغه های جدی ایشان وحدت اسلامی بودکه این روزها سخت درمعرض تهدید است.
آیت الله بروجردی در مسائل فقه مقارن در مسائل خلافی اهمیت میداد؛ یعنی معتقد بود مسائل فقهی، نه تنها در سطح مذاهب امامیه بلکه باید در سطح همه مذاهب فقهی اسلامی مورد بحث قرار گیرد و در هر مسأله مهم مورد اختلاف، ادله همه مذاهب منظور گردد.۱۳ شوال سالگرد وفات آیتالله بروجری است. ازدغدغه های جدی ایشان وحدت اسلامی بودکه این روزها سخت درمعرض تهدید است.
آیتالله العظمی بروجردی از جمله مراجع برجسته و عالمان بزرگی بود که همواره موضوع وحدت مسلمانان و تقریب مذاهب اسلامی را در کانون توجه خود داشت. ملاحظه اوضاع نابسامان مسلمانان، سیطره کفار بر کشورهای اسلامی و غلبه روحیه عداوت و بدبینی بین مسلمانان، مسایلی بودند که عزم وی را برای وحدت و همدلی مسلمانان راسخ تر نمود. وسعت اطلاعات آن مرجع نو اندیش از منابع حدیثی، فقهی، رجالی و تاریخ اهل سنت، در کنار اشراف کاملش به منابع شیعی، به وی چنان قدرتی داده بود، که میتوانست تشابهات و تفاوتهای بین مذاهب را تحلیل کرده، اندیشه تقریب مذاهب را تا جایی که اصول و مبانی آن مذاهب اجازه میدهد، پیش ببرد. حمایت مادی و معنوی مستمر آیت الله بروجردی از دار التقریب که در سال ۱۳۲۷ شمسی در قاهره و با دبیر کلی شیخ محمد تقی قمی شکل گرفت، نشانگر اهتمام وی به وحدت و انسجام مسلمانان است، و شاید در میان مراجع شیعی کسی را نتوان یافت که به پایه معظم له در راه تقریب بین مذاهب اسلامی کوشیده باشد، نظر به اهمیت دیدگاههای او ما بر آن شدیم سیری در اندیشه تقریبی او داشته باشیم. کسی که بتواند به خوبی آرا و دیدگاه ایشان را در این زمینه شرح دهد غیر از آیت الله واعظ زاده خراسانی نبود، ایشان از شاگردان برجسته آن بزرگوار و از کوشندگان راه تقریب است، در مقاله حاضر، تاثیر پذیریها، دیدگاهها و نوآوریهای و تلاش های تقریبی آیت الله بروجردی را شرح داده است.۱
« اندیشه دینی»
یکی دیگر از داعیان اصلاح و انسجام اسلامی و تقریب مذاهب در قرن اخیر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی طباطبایی به شمار میرود. آن مرحوم پس از مرجع کبیر آیت الله اصفهانی (م ۱۳۲۵ش) به مرجعیت عام پیروان اهل بیت (ع) نائل گردید. او از جمله عالمان متبحر در علوم رجال و حدیث شیعه و اهل سنت بود. وی چه قبل از مرجعیت عمومی و چه بعد از آن، همواره به امور مسلمانان عموما، و به امر وحدت و زدودن تفرقههای فراوان و نزدیک کردن فرقهها و اجتماع آنان تحت لوای اسلام، اهتمام میورزید، تا آنجا که در سالهای آخر عمر که من از نزدیک شاهد بودم هیچ گاه از این فریضه مهم اسلامی غافل نبود.
اینجانب، پس از رحلت آن مرد بزرگ در سال ۱۳۸۰ هجری قمری در سن ۸۸ سالگی، بارها در مقالات و مصاحبههای خود، راجع به زندگی و نقش علمی و اصلاحی او سخن گفتهام، از جمله کتابی به عنوان «زندگی آیت الله العظمی بروجردی و مکتب فقهی ـ اصولی حدیثی و رجالی وی» منتشر کردم.
اکنون بر آنم که به مناسبت برگزاری کنگره انسجام اسلامی که سال جاری(۱۳۸۶ش) به فرمان مقام معظم رهبری به آن نامیده شده است، در خصوص همین بعد از زندگی پربار آن حضرت به طور فشرده بپردازم.
آیت الله بروجردی همواره دم از «جهان اسلام» و «وحدت امت اسلامی» میزد و اصطلاحات دیگر مانند «تقریب مذاهب»، «انسجام اسلامی»، «اصلاح امور مسلمین» را به کار نمیبرد، اما اندیشه داوری او همه این مفاهیم را در بر میگرفت.
دیدگاههای آیت الله بروجردی در مورد وحدت و انسجام اسلامی را میتوان طی عناوینی چند مطرح کرد. اما پیش از آن یک نکته را یادآور میشوم، و آن این که هواخواهان وحدت مسلمین و تقریب مذاهب اسلامی همه جزء مصلحان و اصلاح طلبان روحانی، یا سیاسی جامعه بودهاند. کسانی که در فکر اصلاح جهان اسلام و عزت اسلامی و ترقی و تکامل و تعالی مسلمانان بوده و هستند، در تلاش فکری و عملی خود به این نقطه رسیدهاند که تا مسلمانان متحد نباشند و جهان اسلام یکپارچه نشود، اصلاح نخواهند شد و روی رستگاری را در بین جوامع بشری نخواهند دید و هر گونه اصلاح نسبت به جامعه اسلامی متوقف بر «وحدت امت اسلام» است که (ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون)۲، بنابر این، آیت الله بروجردی پیش از آنکه هواخواه تقریب مذاهب باشد به طور حتم از مصلحان جهان اسلام بوده است.
۱. منابع اصلاحی و تقریبی آیت الله بروجردی
ملاحظه نابسامانی اوضاع و احوال مسلمانان، سیطره کفار بر ممالک اسلامی، و غلبه روحیه عداوت و بدبینی بین مسلمانان، به اضافه وسعت اطلاعات از منابع حدیثی، فقهی، رجالی و تاریخی اهل سنت در کنار منابع شیعی، برای یک عالم اصلاح طلب خواهی نخواهی او را به ارزیابی تفاوتهای دو مذهب و مآلا به فکر تقریب بین مذاهب ـ تا جایی که اصول و مبانی آن مذاهب اجازه میدهد ـ میاندازد.
۱-۱. مکتب اصفهان
به طور حتم آیت الله بروجردی که عمری را در کسب اطلاع از آن منابع صرف کرده بود، چنین اندیشه مقدسی را برای وی فراهم آورده بود. ولی ریشه همه این مسایل به دوران تحصیل وی در اصفهان برمیگردد. وی تحصیلات خود را پس از طی مقدمات در بروجرد، در حوزه علمیه عراق و جامع اصفهان گذرانیده بود و خاطرات خوشی از دوران تحصیل خود در اصفهان داشت و با وجد بر زبان میآورد. این حوزه هزار ساله تا آن هنگام، سنتهای علمی پیشین را در خود حفظ کرده بود، و هنوز سنتهای پسندیده قدما را فراموش نکرده بود، سنتهایی که بر علوم نقلی، همطراز با علوم عقلی، تأکید داشت به علاوه شخصیتهای خبیر و مطلع از علم حدیث و علم رجال و تراجم و مانند آن در این شهر وجود داشتند، علومی که در دیگر حوزههای علمی شیعه در شرف فراموشی بود.
مکتب اصفهان، در حدود هزار سال دارای فعالیت و نشاط علمی و سابقه تحقیق در این علوم به خصوص در روزگار درخشان صفویه و مدتی پس از آن، و حلقههای علمی در جمیع فنون به خصوص در علم رجال و تراجم در آن دائر بود. شخصیتی مانند ابو نعیم اصفهانی (۳۳۶ـ۴۳۰) جد اعلای خاندان مجلسی، و صاحب کتاب (حلیه الاولیاء) و جز آن، بیش از هزار سال، و شخصیت دیگری به نام سید محمد باقر مولوی صاحب کتاب با ارزش «روضات الجنات فی تراجم الفقهاء و السادات» قبل از حدود ۱۵۰ سال که هر دو تن در اصفهان زندگی میکردند و اعقاب و خاندانهای آنان که هنوز از خاندانهای علمی معروف این شهر از جمله خاندان علامه مجلسی که از نسل «ابو نعیم» اند تا کنون در این شهر وجود دارند.
این حوزه علمیه اثر خود را بر این طلبه جوان بروجردی با آن همه استعداد ذاتی، گذاشت و خط مشی آینده او را که بعد از او مشاهده شد ترسیم کرد؛ علاوه بر این، در بعد علمی، آن شیوه اصلاحی میان فرق اسلام را باید گفت آن را هم ـ در تحلیلهایی که من کردهام ـ از اصفهان کسب کرد. استاد مهم او در این حوزه که از آغاز تا پایان با او دمساز بوده است، مرحوم سید محمد باقر درچهای همین اندیشه وحدت اسلامی را داشته است، وی از خاندان معروف میر لوحی، فیلسوف معروف عصر صفویه است که با نحوه تفکر مجلسی و امثال او در جهت مخالف بوده و داستانهای آن دو عالم در کتابها آمده است.
این اندیشه اصلاحی اتحاد اسلامی و عنایت به حدیث و فقه اهل سنت، تا همین اواخر در حوزه اصفهان ادامه داشت، و چنان که معروف است مرحوم حاج آقا رحیم ارباب بر این باور بود و من جسته گریخته مطالبی در این خصوص از قول و عمل او شنیدهام، به احتمال قوی آیت الله بروجردی تحت تاثیر این طیف از عالمان بوده است.
۲-۱. مکتب نجف
در حوزه نجف هم که آخرین دوران تحصیلی آقای بروجردی در آن بود شخصیتی مانند مرحوم شریعت اصفهانی دارای همین قبیل اطلاعات نقلی و همین اندیشه تقریبی و اصلاحی متخذ از اصفهان بوده و گویا آیت الله بروجردی در نجف از درس او بهره برده و اجازه اجتهاد از او اخذ کرده بود که عینا در منابع یاد شده در آغاز مقاله، آمده است.
۲. کوشش در راه تقریب مذاهب اسلامی
میدانیم اصطلاحی تقریب مذاهب اسلامی را حدود شصت سال قبل، مؤسسه «دار التقریب بین المذاهب الاسلامیه» در قاهره مطرح کرد که گفته میشود اصل آن از سخنان سید جمال الدین اسد آبادی معروف به افغانی گرفته شده است. مراد از مذاهب، در تقریب مذاهب، همانا مذاهب فقهی اسلام است که عمدتا از چهار مذهب اهل سنت یعنی؛ مذهب حنفی منسوب به امام ابوحنیفه و مالکی منسوب به امام مالک ابن انس و مذهب شافعی منسوب به امام محمد بن ادریس شافعی و مذهب حنبلی منسوب به امام احمد بن حنبل و دو مذهب شیعی امامی و زیدی است. مذهب اسماعیلی فرع مذهب امامی، و مذهب اباضی هم فرع مذاهب اهل سنت است. این مذاهب هر کدام فقهی دارند که شامل احکام عملی اسلام از ابواب فقه از طهارت تا دیات است، و در پارهای از مسائل، با هم اختلاف دارند، که از اجتهاد فقهای آنان ناشی گردیده است.
«دار التقریب» با بحث و فحص و شاید هم با توصیه آیت الله بروجردی به این نتیجه رسید که اختلاف در بحثهای کلامی از جمله مسأله خلافت و امامت، به جایی نمیرسد و قابل تقریب نیستند بلکه مایه تجدید اختلافات خواهد شد، لذا، کوشش خود را روی اختلافات فقهی متمرکز کرد، که سرانجام چنان که خواهد آمد با صدور فتوای شیخ محمود شلتوت شیخ جامع الازهر وقت، به نتیجه رسید، مبنی بر این که پیروان این مذاهب میتوانند به مذاهب دیگر از جمله مذهب امامیه اثنی عشری برگردند، یعنی از فقهای این مذاهب در احکام پیروی کنند. زیرا همه از کتاب و سنت بهره گرفتهاند. بنابراین، شیخ شلتوت و دیگر اعضای آن مؤسسه در صدد شناخت و تصویب عقاید کلامی مذاهب نبودند، چنان نبوده است که برخی دچار این خطا شدهاند و میگویند مذهب شیعه را شلتوت دربست پذیرفته است.
حال باید دید که آیت الله بروجردی در زمینه تقریب فقه شیعه با فقه اهل سنت چه تدابیری را اندیشیده است.
۳. تدابیر آیت الله بروجردی برای تقریب مذاهب
۱ـ۳. عنایت به فقه مقارن
آیت الله بروجردی در مسائل فقه مقارن در مسائل خلافی اهمیت میداد؛ یعنی معتقد بود مسائل فقهی، نه تنها در سطح مذاهب امامیه بلکه باید در سطح همه مذاهب فقهی اسلامی مورد بحث قرار گیرد و در هر مسأله مهم مورد اختلاف، ادله همه مذاهب منظور گردد. به خاطر همین امر، این مرد بزرگ کتاب «مسائل الخلاف» شیخ طوسی را با تحمل مشقاتی در تصحیح آن، چاپ کرد و گاه به گاه این کتاب را با خود به جلسه درس میآورد و از محل مورد نظر عبارات شیخ طوسی را میخواند تا طلاب کم کم به این روش عادت کنند.
این ابتکار، باعث گردید که مجتهدان شیعه علاوه بر کتب فقهی شیعه امامی به کتابهای فقهی دیگر مذاهب رجوع کنند، و دقت و تلاش پیگیر آن مذاهب را در مسائل مهم فقهی مشاهده نمایند، و ضمنا به این نکته برسند که فقه یک علم است مشترک بین همه مذاهب اسلامی که با هم پیوند دارند و در یکدیگر تاثیر متقابل داشتهاند، و هم اکنون نیز میتوانند از نظریات یکدیگر به خصوص در مسائل نوپیدای فقهی بهره ببرند، و تا کنون بسیاری از مسائل مورد نیاز عصر امروز مانند مسأله بیمه، بانکداری، پیوند اعضاء و مانند آنها را در دورههای مختلف، مورد بحث قرار داده و در چندین جلد کتاب و مجله خود نشر داده است.
آیت الله بروجردی معتقد بود با مراجعه به فتاوای رایج اهل سنت در عصر ائمه اهل بیت (ع) بهتر میتوان روایات و اقوال ائمه را فهمید زیرا گفتار آنان با توجه به آن فتاوی صادر گردیده است. گاهی میفرمود: «فقه شیعه در حاشیه فقه اهل سنت است»؛ زیرا در آن اعصار احکام مورد عمل مسلمانان همان فتوای پیشوایان آنان بود، و راویان اصحاب ائمه با توجه به آن فتاوی، از ائمه سؤال میکردند و ائمه هم با توجه به همان فتاوی پاسخ میگفتند.
مؤید این نظریه آن است که بیشتر روایات فقهی شیعه به صورت سؤال و جواب از ائمه است، که مردم عادی این تعداد زیاد سؤال دقیق را نمیتوانند طرح کنند. پیداست که سائلان اهل علم بودهاند و مسائل را از فقهای اهل سنت که با هم محشور بودند میشنیدند و همانها را از امامان عصر خود میپرسیدند.
مؤید دیگر این نظریه آن است که ابو عمرو کشی معاصر کلینی (م ۳۲۹ق) در کتاب معروف «اختیار معرفه الرجال» معروف به «رجال کشی» چند تن از اصحاب بزرگ حضرت امام محمد باقر و امام صادق علیهما السلام مانند زراره، محمد بن مسلم، جمیل دراج را از اصحاب ابوحنیفه دانسته است که بر اثر ارشاد آن امام همام به اهل بیت(ع) گرویدهاند و معلومات فقهی خود را پی در پی، به آن امام عرضه میکرده و پاسخ ایشان را برای دیگران روایت میکردند.
آیت الله بروجردی مراجعه به فتاوای اهل سنت را از مقدمات فقه میدانست و میفرمود: «قدمای ما «مسائل الخلاف» را حفظ داشتند یا فتاوای آنها را در کتابها و درسهای خود نقل و آنها را نقد میکردند. این سنت حسنه یعنی رجوع به فتاوای اهل سنت از گذشته دور تا عصر شهید ثانی (۹۱۱ـ۹۶۶ ق) و حتی پس از آن، در بین فقهای ما دائر بود و در یکی دو قرن اخیر کم رنگ و یا فراموش شده بود؛ ولی پس از آشنایی طلاب و فقها با شیوه آیت الله بروجردی رفته رفته در حوزه قم و سپس در حوزه نجف اشرف دوباره رواج پیدا کرد.
آیت الله بروجردی برای تأیید این نظریه به روش فقهی قدما از جمله شیخ مفید (م ۴۱۳ق) سید مرتضی (م ۴۳۶ق) و شیخ طوسی (۳۸۵ـ۴۶۰ق) اشاره میفرمود و از بین فقهای پیشین، به شیخ طوسی «محمد بن حسن طوسی» معروف به شیخ الطائفه علاقه خاصی نشان میداد و در جلسه درس گاهی کتاب «خلاف» و یا کتاب «عده الاصول» از تألیفات شیخ طوسی را میآورد و عبارات آنها را میخواند. گاهی میفرمود: «شیخ طوسی، بعضی از کتابهای فقهی خود را مانند «مبسوط» و «خلاف» را برای محیط جهان اسلام و بعضی مانند (نهایه) و دیگر کتب فقهی خود را برای محیط تشیع نوشته است.
ایشان در مواردی که از شیخ انتقاد میشد از وی دفاع میکرد، و میفرمود: (شیخ طوسی با کثرت مشاغل علمی برای این مسأله شاید پنج دقیقه بیشتر وقت صرف نکرده است) یا «اگر کسی لحظات او را بر کارهایش تقسیم کنند به هر مسألهای بیش از پنج دقیقه نمیرسد، و با این پرکاری، طبیعی است که خطا بکند» و بالاخره از کارهای مرحوم شیخ طوسی با اعجاب و تحسین یاد میکرد و میفرمود: «نمیشود در برابر نظریات شیخ به آسانی نظر داد» و یا «شیخ طوسی هر یک از کتابهایش را برای هدف خاصی نگاشته است». اصولا یک نوع هم اندیشی میان آیت الله بروجردی و شیخ طوسی وجود داشت که در خصوص درج روایات اهل سنت در کتاب «جامع الاحادیث» خواهیم گفت.
بار دیگر میگویم آیت الله بروجردی معتقد بودند در فقه و استنباط فقهی، باید آرای اهل سنت را بدانیم و آنچه را از منابع شیعی به دست میآوریم با نظرات و آرای آنان مقایسه کنیم، زیرا اهل سنت فقهی دارند که از کتب و سنت از طریق خودشان به اضافه ادله دیگر مانند قیاس و اجماع و جز آنها اخذ شده است و عمدتا و بر اساس یکسری از روایات و آیات شکل گرفته است؛ لهذا باید با دقت به نظرات آنان توجه شود و مقایسه صورت بگیرد، و ادله ایشان به تفصیل نقل و اگر لازم باشد نقد شود. با این پندار و طرز تفکر که علمای اهل سنت دور هم جمع شده و یکسری احکام را جعل کردهاند و ربطی به کتب و سنت ندارد، به شدت مخالفت میفرمود.
۲ـ۳. ریشه یابی مسایل اختلافی
آیت الله بروجردی مسائل مهم مورد اختلاف را ریشهیابی میکرد، زمان طرح آن مسایل را از لحاظ تاریخی و اولین باری که مطرح شده در نظر میگرفت، و ریشه اختلاف را به طور معقول و دور از احساس و بد بینی بررسی میفرمود، و نخست حدود اتفاق و اختلاف را در آن مسایل مشخص میکرد و ابتدا نقطه نظر اهل بیت (ع) آن گاه نقطه نظر اهل سنت را با متانت و بی طرفی طرح، آن گاه نظر خود را بیان کرده کوشش میفرمود که همواره این قبیل بحثها به صورت بحث علمی و نه جدال مذهبی مطرح گردد؛ مثلا در تحدید «قبله» میفرمود: به اجماع مسلمین و به ضرورت اسلام «کعبه» قبله است سپس در این که برای کسانی که خارج از مسجد الحرام هستند آیا عین «کعبه» یا جهت آن «قبله» است، حدود و سعه جهت را مورد بحث قرار میداد.
نیز در رعایت اول وقت نماز میفرمود: همه در اول وقت نماز اتفاق دارند و اختلاف در رعایت آن است، اهل سنت آن را واجب دانسته و تأخیر نماز از اول وقت بدون عذر جایز نمیدانند (که این یکی از دو قول معروف نزد شیعه هست از جمله شیخ طوسی همین عقیده را دارد) ایشان عقیده داشت در این مسأله اشتباهی رخ داده است.
فتوای اهل سنت از این جا نشأت گرفته است که رسول اکرم -صلی الله علیه و آله- همواره در اول وقت نماز را اقامه میکرد. پس آنان در حقیقت، سنت عملی رسول اکرم را دلیل خود میدانند غافل از این که آن حضرت امام جماعت مردم بود و باید وقت معینی را در نظر میگرفت که اول وقت بود، اما در غیر این، گاهی بدون عذر نماز را از اول وقت تاخیر میانداخت تا مردم بدانند تاخیر در اول وقت جائز است. حال، ائمه اهل بیت به این نکته توجه داشتهاند و آن را به پیروان خود گفتهاند هر چند در روایات بسیار، تاخیر از اول وقت، کار به شدت مکروهی است. همچنین در اول وقت نماز مغرب میفرمودند: «به اتفاق مسلمین اول وقت این نماز غروب آفتاب است، اختلاف در این است که به مجرد پنهان شدن خورشید در افق، وقت داخل میشود یا باید حمره مشرقیه از زمین فاصله بگیرد تا یقین کنیم خورشید غروب کرده است، که شیعه بر آن است،.پس اختلاف در علامت غروب است نه در اصل آن.
بنابر مبنای ایشان به گفته برخی: (اهل سنت از آغاز در صدد تحریف و تغییر احکام بودهاند) نباید اعتنا کرد، بلکه شبهات علمی و اجتهاد باعث اختلاف در پارهای از مسائل شده است.
۳-۳. طرح یکسان کردن حج
یکی از مصادیق بارز اهتمام آیت الله بروجردی به تقریب مذاهب فقهی، طرحی است که ایشان در سالهای آخر عمر به ملک سعود پادشاه وقت عربستان سعودی که به ایران آمده بود پیشنهاد فرمود:
ما میدانیم که در برخی از مناسک حج بین مذهب شیعه و مذاهب اهل سنت اختلاف وجود دارد، یکی از مهمترین نقاط اختلاف، همانا حج تمتع است برای کسانی که از خارج حرم و از نقاط دور به حج مشرف و طبعا باید از یکی از مواقف محرم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 