پاورپوینت کامل تعامل و همزیستی پیروان اسلام و مسیحیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تعامل و همزیستی پیروان اسلام و مسیحیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تعامل و همزیستی پیروان اسلام و مسیحیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تعامل و همزیستی پیروان اسلام و مسیحیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

یکی از اصولی که در احکام اسلامی به آن اصرار زیادی وجود دارد، اصل حفظ نظم و انضباط اجتماعی است به این معنا که هر عملی که باعث شود نظم اجتماع مختل شده و در نتیجه ضرر و زیان به کل مجتمع وارد شود، شرعا جایز نیست و از آنجا که رعایت مقررات و قوانین حاکم بر هر جامعه‌یی، ضامن حفظ نظم اجتماعی و امنیت آن است، لذا تخطی از قوانین شرعا جایز نیست.

یکی از اصولی که در احکام اسلامی به آن اصرار زیادی وجود دارد، اصل حفظ نظم و انضباط اجتماعی است به این معنا که هر عملی که باعث شود نظم اجتماع مختل شده و در نتیجه ضرر و زیان به کل مجتمع وارد شود، شرعا جایز نیست و از آنجا که رعایت مقررات و قوانین حاکم بر هر جامعه‌یی، ضامن حفظ نظم اجتماعی و امنیت آن است، لذا تخطی از قوانین شرعا جایز نیست.
ظهور دین اسلام در شبه‌جزیره عربستان در حقیقت بازگشتی به سنت‌های ابراهیمی و احیای همان ارزش‌های ادیان یهودیت و مسیحیت است. در متون اصلی اسلامی بر وحدت حقیقت ادیان ابراهیمی تاکیدهای فراوانی شده و تصدیق مفاهیم موجود در تورات و انجیل به عنوان یکی از پیام‎های اصلی پیامبر اسلام مطرح شده است.[۱]همزیستی و ارتباط با اهل کتاب، مساله‌یی است که از ابتدای رسالت پیامبر اسلام (ص) در جامعه اسلامی و بین مسلمین مطرح بوده است. وجود طوایف گوناگونی از یهودیان و مسیحیان در شبه‌جزیره عربستان و سابقه‌یی که نوکیشان مسلمان در ارتباط و تعامل با آنان و همچنین در تعامل با مسیحیان و یهودیان بلاد شام و زردشتیان بلاد فارس داشتند، باعث می‌شد که در متون دینی اسلامی توجه ویژه‌یی به عقاید اهل کتاب و همچنین وظیفه مسلمین در رابطه با آنان بشود. در این مقاله ما در سه بخش به این موضوع خواهیم پرداخت؛ در بخش اول، مساله رابطه با مسیحیان و بقیه اهل کتاب از منظر متون اولیه اسلامی و همچنین نحوه تعامل با آنان در صدر اسلام مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در بخش دوم حقوق و وظایف مسیحیان را به عنوان اقلیتی که در سرزمین‌های تحت حاکمیت مسلمانان زندگی می‌کنند، بررسی خواهیم کرد و در بخش سوم به مساله حقوق و وظایف مسلمانان به عنوان اقلیتی که در سرزمین‌های تحت حاکمیت مسیحیان مشغول به زندگی هستند، خواهیم پرداخت.

بخش اول: ارتباط با مسیحیان در متون اولیه اسلامی و در صدر اسلام
ارتباط مسلمانان با مسیحیان و یهودیان پس از هجرت پیامبر اسلام (ص) به یثرب و در نتیجه تشکیل حکومت و همچنین ارتباطات بیشتری که یهودیان و مسیحیان با منطقه یثرب نسبت به منطقه مکه داشتند، به مراتب بیشتر و گسترده‌تر شد به نحوی که اکثر آیاتی که درباره اهل کتاب نازل شده‌اند در چهار سوره مدنی: بقره، آل عمران، نساء و مائده قرار دارند.

۱- تعامل با اهل کتاب از منظر آیات قرآن
آیاتی که در قرآن اختصاص به اهل کتاب پیدا کرده است، بیشتر به محاجه با آنان و روشنگری مسلمین درباره عقاید، افکار، اخلاق و عادات جاری ایشان می‌پردازد. در قرآن نگاه به اهل کتاب مبتنی بر تفاوت دین آنها نیست، بلکه اگر هم نقدی به آنان وارد می‌شود به این جهت است که پایبند به اصول مذهب خود نیستند و از آنان خواسته می‌شود که طبق آنچه در کتاب آسمانی‌شان آمده است به وظیفه خود عمل کنند.ولی آیاتی نیز وجود دارد که در آنها به ستایش از برخی خصوصیات اهل کتاب پرداخته می‌شود؛ مثلا در‌جایی می‌فرماید: «و از اهل کتاب کسانی هستند که اگر آنها را امین بشماری و انبانی از طلا به آنها بسپاری، آن را به تو بازمی‎گردانند.»[۲] یا در آیه‌یی دیگر می‌فرماید: «اهل کتاب همگی یکسان نیستند، گروهی از آنان به طاعت خدا ایستاده‌اند و آیات خدا را در دل شب تلاوت می‌کنند و سجده به جای می‌آورند و به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و در کارهای نیک شتاب می‌ورزند و از جمله صالحانند.»[۳] و در آیه دیگر این‌گونه فرموده است: «برخی از اهل کتاب به خدا و کتابی که بر شما نازل شده است و کتابی که بر خودشان نازل شده است، ایمان دارند. مطیع فرمان خدایند. آیات خدا را به بهای اندک نمی‌فروشند. مزد ایشان نزد پروردگارشان است.»[۴]در ضمن این آیات، برخی آیات نیز اختصاص به شیوه تعامل مسلمین با اهل کتاب پیدا کرده است. در یکی از آیات از پیامبر اسلام خواسته می‌شود به اهل کتاب بگوید که آیا تسلیم خدا شده‎اید؟ پس اگر تسلیم شدند هدایت یافته‌اند وگرنه تنها وظیفه پیامبر ابلاغ است و بس.[۵]در جای دیگر اهل کتاب به این فراخوانده شده‌اند که حول عقاید مشترک‌شان با مسلمین تفاهم کرده و بر اساس آن عقاید به وحدت دست پیدا کنند که آن عقاید همانا ایمان به خدای یگانه و شریک قایل نشدن برای وی است.[۶]همچنین در آیه‌یی دیگر به مسلمین اجازه داده شده است که از طعام اهل کتاب خورده و از طعام خود به آنان بدهند و اجازه ازدواج با زنان کتابیه نیز برای مسلمین صادر شده است. [۷]در آیه‌یی دیگر نیز به مسلمین امر شده است که اگر در مقام مجادله با اهل کتاب برآمدید، بر اساس شیوه و طریقه نیکو با آنان مجادله کنید و به آنان بگویید که ما و شما هردو خدای واحدی را می‎پرستیم. [۸]البته در این میان آیه‌یی نیز وجود دارد که امر به جنگیدن با اهل کتاب می‌نماید تا وقتی که اسلام آورند یا قبول کنند که جزیه بپردازند[۹] که درباره این آیه در ادامه مقاله سخن به میان خواهد آمد.

۲- تعامل با اهل کتاب در صدر اسلام
پس از ورود پیامبر اسلام به شهر مدینه، ایشان برای تنظیم روابط دولت اسلامی با گروه‌ها و قبایل مختلف، عهدنامه‌یی را تنظیم کردند که بخشی از آن به یهودیان مقیم در مدینه و محدوده حکومت اسلامی اختصاص داشت. در این عهدنامه درباره تعهدات و حقوق یهودیان این گونه آمده است: «مادامی که مسلمانان در حال جنگ (با مشرکین) هستند، یهودیان به مانند مسلمانان باید در امر جنگ کمک مالی کنند… و یهودیان بر دین خود و مسلمانان بر دین خود خواهند بود… مگر اینکه کسی گناه و ظلم کند (و از عهد خود سرپیچی کند) که در این صورت این سرکشی فقط منجر به هلاک (و خروج از امان) برای خود آن شخص و کسانی می‌شود که از وی تبعیت کنند (و شامل افراد دیگر نمی‌شود) … و خانواده و اتباع یهودیان نیز مانند خودشان هستند… و نفقه یهود بر خودشان و نفقه مسلمین بر خودشان است (و هیچ یک مخارج و مصارف دیگری را نمی‎پردازد) و اگر کسی به این منطقه حمله کند به یکدیگر (برای دفاع) یاری می‌رسانند و بین آنان خیرخواهی و نیکی حاکم است نه گناه (و خیانت) زیرا هیچ مردی در حق هم‌پیمان خود خیانت نمی‌کند… و هرکس از مدینه خارج شود در امان است و هر کس در مدینه بماند نیز در امان است مگر اینکه گناه (و خیانت و عهدشکنی) کند.»[۱۰]همان‌گونه که از مفاد این عهدنامه برمی‌آید، تنها چیزی که حکومت اسلامی در آن زمان می‎خواست که یهودیان به آن پایبند باشند، کمک‌رسانی به مسلمین در جنگ با کفار و عدم همراهی با مشرکین بوده و در برابر آن آزادی مذهبی یهودیان و امنیت آنان و همچنین حقوق مالی آنان را محترم شمرده است. البته بعدها به جهت عدم پایبندی به این تعهدنامه جنگ‌هایی بین مسلمانان و یهودیان مدینه در گرفت. همچنین در دو سال آخر عمر پیامبر اسلام، ایشان عهدنامه‌هایی با برخی قبایل مسیحی نیز به امضا رساندند. یکی از قراردادها، عهدنامه ایشان با مسیحیان نجران در یمن است که در سال دهم از هجرت نوشته شده است. در این عهدنامه آمده است: «… (مسیحیان نجران) باید در هر ماه رجب هزار حله و در هر ماه صفر هزار حله (به عنوان مالیات) بدهند که قیمت هر حله باید یک اوقیه (برابر با چهل درهم) باشد… و نجرانیان باید از فرستادگان من یک ماه یا کمتر پذیرایی کنند ولی موظف به پذیرایی بیش از یک ماه نیستند و اگر به سبب عهدشکنی مردم یمن فتنه‌یی برپا شد، نجرانیان باید سی زره و سی اسب و سی شتر به عنوان عاریه بدهند و اگر چیزی از این وسایلی که فرستادگان من به عاریت گرفته‌اند از بین رفت، این فرستادگان ضامن آن خواهند بود. و نجران و حوالی آن تحت حمایت خدا بوده و رسول خدا امنیت خودشان و ملت‌شان و اموال‌شان و سرزمین‌شان و حاضر و غایب‌شان و فرمانروایان و سپاهیان‌شان را بر عهده می‌گیرد. مادامی که خودشان بخواهند، می‎توانند علامت‌ها و شمایل خود را داشته باشند و هیچ حقی از حقوق آنان و هیچ علامت مذهبی از علامات آنان تغییر نخواهد کرد. هیچ اسقف و راهب و خادم کلیسایی از مقام خود برکنار نخواهد شد و تمامی اموال آنها چه کم باشد و چه زیاد در اختیار خودشان خواهد بود. و نسبت به ظلم‌ها و خون‌های زمان جاهلیت از آنان بازخواست نخواهد شد. به جنگ فراخوانده نمی‌شوند و از آنان عشریه (مالیات) گرفته نمی‌شود و سربازان به سرزمین آنان وارد نخواهند شد. اگر حقی را مطالبه کنند به عدالت با آنان برخورد می‌شود و ظالم و مظلومی در نجران وجود نخواهد داشت. از این پس هر کدام از آنان ربا بگیرد، تعهدی نسبت به وی نخواهم داشت. هیچ کدام از آنها به سبب ظلم شخص دیگری مورد مواخده قرار نخواهد گرفت. مادامی که خیرخواهی در پیش بگیرند و به تعهدات خویش عمل کنند، در این سرزمین در پناه خدا و تحت حمایت پیامبر وی محمد (ص) خواهند بود و هیچ تکلیف ظالمانه‌یی بر عهده آنان گذاشته نخواهد شد.»[۱۱] مطلبی که در این عهدنامه قابل توجه است، تعهدات گسترده‌یی است که حکومت اسلامی در برابر مالیاتی که مسیحیان می‌پردازند و نیز تعهدی که نسبت به عدم دریافت ربا می‌کنند، به آن متعهد شده است و حقوق اساسی آنان اعم از حقوق فردی، مذهبی، مالی و حتی تا حدی حاکمیتی را برای آنان به رسمیت شناخته و نوعی خودمختاری را به آنان عطا کرده است. همچنین یک سال پیش از آن پیامبر اسلام عهدنامه‌یی با مسیحیان ایله که در کنار دریای سرخ زندگی می‌کردند، امضا کرد و امنیت آنان در راه‌های خشکی و دریایی را تضمین کرد. [۱۲]و در همان زمان عهدنامه دیگری نیز با مسیحیان جرباء و اذرح توسط ایشان به امضا رسید که در آن امنیت آنان در قبال پرداخت مالیاتی برابر با صد دینار در هر سال تضمین شده است. [۱۳]همچنین هنگامی که ایشان معاذ بن جبل را به یمن اعزام کرد، به وی دستور داد که هیچ یهودی به خاطر یهودی بودنش نباید مورد آزار و اذیت قرار بگیرد. [۱۴] و از پیامبر اسلام نقل شده است که: «هر کس به غیر مسلمانی که با مسلمین معاهده امضا کرده است چیزی بیش از طاقت وی تحمیل کند، در روز قیامت من وی را مورد بازخواست قرار خواهم داد. »[۱۵] و نیز از ایشان نقل شده است که: «هر کس غیر مسلمانی را که با مسلمین معاهده امضا کرده است بدون دلیل بکشد، بوی بهشت را درک نخواهد کرد.»[۱۶] پس از درگذشت پیامبر اسلام (ص) و در زمان خلفا نیز عهدنامه‌هایی بین حکومت اسلامی و اهل کتاب به امضا رسیده است. به عنوان مثال وقتی خلیفه دوم در سال هفدهم هجری بیت‌المقدس را فتح کرد، در نامه‌یی که برای مسیحیان شام نوشته است، تعهد کرده است که تا زمانی که آنان امنیت عمومی را مختل نکنند، جان و مال‌شان در امان بوده و مراکز مذهبی آنان تخریب نشده و از اختیار آنان خارج نشود. [۱۷] همچنین از وی نقل شده است که به خلیفه پس از خود وصیت کرده است که به تعهد خدا و رسولش درباره اهل ذمه پایبند باشد و به هنگام جنگ از آنان دفاع کرده و آنان را به چیزی که قدرت آن را ندارند، تکلیف نکند. [۱۸]در حکومت علی بن ابی طالب (ع) نیز ایشان در نامه‌یی برای مالک اشتر که وی را به عنوان حاکم مصر برگزیده بود، اینگونه فرموده است: «محبت و دلسوزی برای مردم را بر دل خود بنشان و مانند درنده‌یی شکاری نباش که خوردن آنان را غنیمت شماری، زیرا مردم دو دسته‌اند، یا برادر دینی تو هستند (و مانند تو مسلمانند) یا در آفرینش با تو یکسانند… و بدان که مردم دارای صنف‌هایی هستند که کار برخی از آنها جز به مدد گروه دیگر درست نمی‌شود و با برخی از آنان از گروه دیگر بی‎نیازی حاصل نمی‌شود… و گروهی از آنان کسانی هستند که جزیه و مالیات می‌پردازند که یا مسلمانند یا اهل ذمه… و خدا نصیب هر دسته را معین داشته و میزان واجب آن را در کتاب خود یا سنت پیامبرش (ص) نگاشته است که پیمانى است از جانب خدا و نزد ما محفوظ است.»[۱۹]و با توجه به اینکه غیرمسلمانان موجود در مصر در آن زمان غالبا مسیحیان بوده‌اند، واضح می‎شود که ایشان عامل خویش را به محبت و دلسوزی نسبت به آنان فرا می‌خواند همان‌گونه که با مسلمین محبت و دلسوزی می‌کند و مالیات‌دهندگان از اهل کتاب را یکی از ارکان جامعه می‌شمرد که برای اداره جامعه نمی‌توان وجود آنان را نادیده گرفت. پیشوای چهارم شیعیان امام سجاد (ع) نیز درباره حق اهل ذمه می‌گوید: «حق اهل ذمه این است آنچه را خداوند از آنان قبول کرده از آنان بپذیری و به آن عهدی که خداوند نسبت به آنان کرده است، وفا کنی و در قوانینی که (در دین‌شان) از آنان خواسته شده و به آن مجبور شده‌اند، کارشان را به خدا واگذار کنی (و آنان را در انجام وظایف دینی‌شان آزاد بگذاری) و در معاملاتی که با آنان انجام می‌دهی، همان حکمی را که خدا درباره تو بیان کرده است درباره آنان جاری ‌سازی و بین خودت و ظلم به آنان با وفای به عهدی که خدا و رسولش درباره آنان کرده‌اند حایلی ایجاد کنی زیرا از رسول خدا (ص) نقل شده است که هر کسی به آنان ظلم کند من دشمن وی خواهم بود.»[۲۰]

بخش دوم: وظایف و حقوق مسیحیان در حکومت اسلامی
در فقه اسلامی غیرمسلمانان به چهار دسته تقسیم می‌شوند: ۱) حربی: که مراد از آن غیرمسلمانی است که در حال جنگ با مسلمین باشد. ۲) معاهد: و منظور از آن غیر مسلمانی است که بر اساس معاهده‌یی که بین او و دولت اسلامی بسته شده است، نوعی رابطه بین او و دولت و مجتمع اسلامی ایجاد شده است، و فرقی نمی‌کند که آن غیر مسلمان کتابی باشد یا غیر آن. ۳) مستامن: و منظور از آن غیر مسلمانی است که از جانب دولت اسلامی یا یکی از مسلمین به وی امان داده شده باشد. ۴) ذمی: و منظور از آن یهودیان و مسیحیانی هستند که در محدوده دولت اسلامی زندگی می‌کنند و بر اساس قراردادی صریح یا ضمنی که بین آنان و دولت اسلامی وجود دارد، دارای وظایف و حقوقی هستند. زردشتیان و صائبیان نیز در این حکم ملحق به یهودیان و مسیحیان هستند. طبیعی است که درباره غیر مسلمانانی که در حال جنگ با مسلمین هستند، نمی‌توان انتظار داشت که حفظ جان و مال آنان مد نظر قرار بگیرد ولی برخی دستورات درباره آنان حاکی از آن است که در حال جنگ نیز اسلام اجازه تعدی و ظلم را به مسلمین نداده است. به عنوان مثال در روایتی که از امام صادق (ع) نقل شده است، می‌فرمایند: «رسول خدا (ص) از کشتن زنان و کودکان در سرزمین غیرمسلمانانی که در حال جنگ با مسلمین هستند، نهی کرده است مگر اینکه آنان نیز مشغول به جنگ باشند و اگر مشغول به جنگ بودند نیز حتی‌الامکان از کشتن آنان اجتناب کن مگر اینکه منجر به ضعف و شکست در صفوف مسلمین شود.»[۲۱] و در روایت دیگری می‌فرماید: «غذا دادن به اسیر حقی است که بر عهده اسیر‌کننده وی است.»[۲۲]درباره غیرمسلمانانی که با آنان معاهده بسته می‌شود نیز علاوه بر عمومات قرآنی که دلالت بر وجوب وفای به عهد می‌کند[۲۳] آیات خاصی نیز وارد شده است[۲۴]. همچنین نقل شده است که وقتی مشرکین مکه حذیفه بن یمان و پدرش را که اسیر آنان شده بودند، آزاد کردند، با آنان شرط کردند که در جنگ با آنان رسول خدا (ص) را همراهی نکنند و به خاطر همین تعهد، پیامبر اسلام در جنگ بدر به حذیفه و پدرش اجازه شرکت در جنگ را ندادند. [۲۵] از این موارد روشن می‌شود که چنانچه دولت اسلامی تعهداتی بین‌المللی درباره حقوق اقلیت‌های مذهبی را بپذیرد، شرعا موظف به رعایت آنهاست و مخالفت با این تعهدات جایز نیست. و اما مورد امان کسانی هستند که در حال عادی مجاز به ورود به کشور اسلامی نیستند (یعنی غیر مسلمانانی که در حال جنگ با مسلمانان هستند) زیرا معاهدین و اهل ذمه برای ورود به کشور اسلامی مشکلی ندارند تا به آنان امان داده شود. امان دادن به کسانی که طلب امان می‌کنند در قرآن مورد تاکید قرار گرفته[۲۶] و شیخ محمد حسن نجفی که صاحب بزرگ‌ترین دایره‌المعارف فقه شیعه است، قرارداد امان را قراردادی می‌داند که حکومت اسلامی حتی بدون درخواست غیرمسلمان می‎تواند آن را به وی پیشنهاد کند و با این قرارداد جان، مال و خانواده فردی که به وی امان داده شده، در امان دولت اسلامی خواهد بود.[۲۷] بلکه خود مسلمین نیز می‌توانند به کسانی که در حال جنگ با مسلمین هستند، امان دهند و لازم نیست این امان توسط حکومت داده شود، امام صادق (ع) در روایتی می‌فرمایند: «اگر سپاهی از مسلمین گروهی از مشرکین را محاصره کنند و فردی از مشرکین بگوید: به من امان دهید تا با فرمانده شما ملاقات کنم و با وی صحبت کنم و فردی از مسلمانان که دارای کمترین رتبه است به وی امان بدهد، بر فردی از آنان که دارای بالاترین مقام است لازم است که این امان را محترم بشمرد.»[۲۸]شیخ محمد حسن نجفی تعداد افرادی از غیرمسلمانان را که یک مسلمان می‌تواند به وی امان دهد ۱۰ نفر می‌داند و بلکه می‌گوید چنانچه مسلمانی به اهل یک روستای کوچک یا افراد یک قافله کوچک امان دهد، امان وی معتبر است. [۲۹]حتی از امام صادق (ع) نقل شده است: «اگر گروهی از مسلمین شهری را محاصره کنند و اهل شهر از آنان امان بخواهند و مسلمین بگویند: امان نمی‌دهیم ولی آنان گمان کنند که مسلمین به آنان امان داده‌اند و نزد مسلمین بیایند، در امان خواهند بود.»[۳۰]وفای به قرارداد امان واجب بوده و کسی حق نقض آن را ندارد، از امام صادق (ع) نقل شده است: «اگر کسی به فردی امان دهد و امنیت وی را به عهده بگیرد و سپس او را بکشد، در روز قیامت در حالی حاضر خواهد شد که پرچمی حمل می‌کند که مخصوص نیرنگ‌بازان و عهدشکنان است.»[۳۱] و اما مساله‌یی که در این بخش مورد بررسی بیشتر ما قرار می‌گیرد، موضوع حقوق و وظایف قسم چهارم از غیرمسلمانان یعنی اهل ذمه است که ابتدا به بررسی ماهیت قرارداد ذمه می‌پردازیم و سپس شرایط آن را مطرح می‌سازیم و در نهایت حقوق اهل ذمه را بررسی خواهیم کرد.

۱- قرارداد ذمه
همان‌گونه که گذشت، منظور از اهل ذمه یهودیان و مسیحیانی هستند که با قبول قرارداد ذمه و پرداخت جزیه، در داخل کشور اسلامی به زندگی می‌پردازند و حکومت اسلامی حقوق آنان را تامین می‌کند.در قرآن به این گروه از اهل کتاب به این نحو اشاره شده است: (قاتلوا الذین لا یومنون بالله ولا بالیوم الآخر ولا یحرّمون ما حرّم‌الله و رسوله ولا یدینون دین الحقّ من الذین اُوتوا الکتاب حتّى یعطوا الجزیه عن یدٍ وهم صاغرون) [۳۲] «با کسانى از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آنچه را خدا و فرستاده‏اش حرام گردانیده‏اند حرام نمی‌دارند و متدین به دین حق نمی‌گردند، کارزار کنید، تا با تواضع به دست خود جزیه دهند. » علامه طباطبایی در تفسیر آیه می‌گوید: عدم ایمان اهل کتاب به خدا به این معناست که اعتقاد به توحید حقیقی ندارند و برای خدا قایل به شریک هستند اگرچه اصل وجود خدا را انکار نمی‎کنند و اینکه به روز بازپسین ایمان ندارند به این معناست که به معاد حقیقی که نزد خدا مقبول است، ایمان ندارند و اینکه آنچه را خدا و رسول او حرام کرده، حرام نمی‌شمرند به این معناست که حرمت آنچه را خدا و پیامبر اسلام(ص) حرام کرده‌اند، مراعات نمی‌کنند و اینکه دین حق را قبول نمی‌کنند به این معناست که از دینی که آنان را به حق می‌رساند، تبعیت نمی‌کنند. سپس در مقام دفع این اشکال که چگونه می‌توان از کسی که مسیحی یا یهودی است توقع داشت که آنچه را اسلام حرام کرده، حرام بداند، می‌گوید: غرض آیه این نیست که باید با آنان بجنگید تا در حالی که هنوز مسیحی یا یهودی هستند اقرار به حرام بودن چیزهایی کنند که در اسلام حرام شده است، بلکه مقصود این است که آنان نباید در میان جامعه اسلامی تظاهر به انجام کارهایی مثل شرب خمر یا خوردن گوشت خوک کنند به نحوی که قبح این عمل در جامعه از بین رفته و شایع شود، پس اگر تمرد و سرپیچی کردند باید با آنان جنگید تا تظاهر به فساد نکنند و اینگونه اعمال را فقط در بین خودشان انجام دهند. و اما جزیه حقی مالی است که از آنان گرفته می‌شود تا در حفظ آنان و اداره کردن مجتمعی که آنان نیز جزیی از آن هستند، صرف شود و هر حکومتی که بخواهد جامعه‌یی را اداره کند باید به طریقی مصارف اداره جامعه را از افراد آن تامین کند. سپس در مقام تفسیر این آیه می‌فرماید باید هنگام دادن جزیه متواضع باشند، می‌گوید: مراد این است که ‌دهندگان جزیه باید در برابر سنت اسلامی و حکومت عادل دینی که در جامعه اسلامی برپا شده است، تواضع کرده و در برابر آن نافرمانی و گردنکشی نکنند و بر طبق خواسته‌ها و امیال خود و مخالف با قوانینی که حکومت وضع کرده است، به طور علنی کاری انجام ندهند. بنابر این مراد از اینکه هنگام دادن جزیه باید متواضع باشند، این نیست که از جانب مسلمین یا حکومت اسلامی به

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.