پاورپوینت کامل ما و الهیات سیاسی ۲۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ما و الهیات سیاسی ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ما و الهیات سیاسی ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ما و الهیات سیاسی ۲۸ اسلاید در PowerPoint :
کارل اشمیت معتقد است مفاهیم مهم سیاسی و حقوقی جدید، کمابیش همان مفاهیم و مقولات الهیات کهن هستند، با این تفاوت که در قالب عرفی و سکولار درآمدهاند. نگرش اشمیت مبتنی بر نوعی محافظهکاری است که اندیشه جدید را نه در گسست از مبانی کهن که در تداوم آن قرار میدهد. به جز اشمیت اندیشمندان پراهمیتی چون کارل لویت نیز به این تاریخنگاری محافظهکارانه تعلق خاطر دارند. از نظر لویت فلسفه تاریخ جدید همان نگرش تاریخی ادیان ابراهیمی است که در قالبهای جدید مطرح شدهاند. برخی از مدافعان تجدد مانند هانس بلومنبرگ (در کتاب «حقانیت عصر جدید») و یورگن هابرماس (در کتاب «گفتار فلسفی تجدد») به نقادی این دیدگاه پرداخته و از اصالت و بداعت مدرنیته دفاع کردهاند.
کارل اشمیت معتقد است مفاهیم مهم سیاسی و حقوقی جدید، کمابیش همان مفاهیم و مقولات الهیات کهن هستند، با این تفاوت که در قالب عرفی و سکولار درآمدهاند. نگرش اشمیت مبتنی بر نوعی محافظهکاری است که اندیشه جدید را نه در گسست از مبانی کهن که در تداوم آن قرار میدهد. به جز اشمیت اندیشمندان پراهمیتی چون کارل لویت نیز به این تاریخنگاری محافظهکارانه تعلق خاطر دارند. از نظر لویت فلسفه تاریخ جدید همان نگرش تاریخی ادیان ابراهیمی است که در قالبهای جدید مطرح شدهاند. برخی از مدافعان تجدد مانند هانس بلومنبرگ (در کتاب «حقانیت عصر جدید») و یورگن هابرماس (در کتاب «گفتار فلسفی تجدد») به نقادی این دیدگاه پرداخته و از اصالت و بداعت مدرنیته دفاع کردهاند.
اما پرسش اساسی برای ما این است که آیا الهیات سیاسی برای «ما» معنایی میتواند داشته باشد؟ به نظر میرسد پاسخ به این پرسش منفی است و نسبت میان نظریه دولت و دستگاه الهیات اسلامی نسبتی است پیچیده و چندوجهی که برای تبیین آن به مبنایی فراتر از «الهیات سیاسی» محتاجیم؛ هرچند نمیتوان انکار کرد که مباحث اندیشمندانی چون اشمیت برای پروراندن نظریهای مطلوب بسیار مفید خواهد بود. برای نشان دادن امتناع الهیات سیاسی در شرایط کنونی ما به چند نکته باید توجه کرد:
الف. در اسلام «الهیات» یا «تئولوژی» وجود ندارد. در تمدن غربی مسیحی و یهودی تئولوژی به مجموعه دانشهایی اطلاق میشود که همگی مرجعیت خود را یکسره در وحی جستوجو میکنند. به بیان دیگر «فلسفه مسیحی» هرچند نام فلسفه بر خود دارد اما به مرجعیت عقل باور ندارد بلکه هدف آن توجیه و تبیین آموزههای مسیحی با بهرهگیری از ابزارهای منطقی و فلسفی است. از این نظر مسیحیت و یهودیت وضعیتی کمابیش مشابه دارند هرچند آموزههای مورد بحث آنها با یکدیگر تفاوتهای جدی دارد. اما تمدن اسلامی کاملاً متفاوت است و در آن تمایزی قاطع میان دانش فلسفه و علوم شرعی چون کلام وجود دارد. نقدهای بیستگانه غزالی به فلاسفه مشایی و حتی تکفیر فارابی و ابنسینا از سوی وی به خوبی نشاندهنده تمایز میان فلسفه و علوم شرعی درتمدن اسلامی است. امکان بسط فلسفه در دورهای از تاریخ تمدن و فرهنگ ایرانی- اسلامی خود یکی از وجوه امتناع شکلگیری تئولوژی است. در مسیحیت کلیسایی، تاریخ پس از تجسد مسیح «تاریخ قدسی» است و در آن امکان شکلگیری حوزهای عرفی یا عقلانی که خارج از اقتدار کلیسا باشد وجود ندارد. هرچند در قرن دوازدهم و به واسطه متالهانی چون آلبرت کبیر و از مجرای ترجمه آثار مهم فلسفی به زبان لاتین، وجوهی از فلسفه اسلامی به غرب مسیحی منتقل شد (تحولی که به واسطه ابن میمون در تئولوژی یهودی نیز رخ داد) و به تدریج توانست مقدمات تحول در الهیات مسیحی را فراهم آورد، در سرتاسر سدههای میانه دانش فلسفه، آنگونه که در تمدن اسلامی نزد حکمایی چون فارابی، ابنسینا و ابن رشد میبینیم، شکل نگرفت.
برخی از شرقشناسان کوشیدهاند فلسفه سیاسی فارابی و دیگر حکمای مشایی را تحت مفهوم «الهیات سیاسی» توضیح دهند اما به نظر نمیرسد بتوان برای این مدعا دلایل کافی اقامه کرد. اینکه فارابی به حکمت نبوی قائل است، پیامبر را رئیس اول مدینه فاضله میداند و فرایند وحی را به گونهای فلسفی توضیح میدهد، برای نسبت دادن الهیات سیاسی به فارابی کفایت نمیکند زیرا حکمای مشایی بیش از اینکه درپی «توجیه» مبانی اسلامی باشند به دنبال «تبیین» واقعیتهای دینی بودند که تمدن اسلامی بر اساس آنها شکل گرفته بود. در این خصوص نگرش
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 