پاورپوینت کامل خاطراتی از استاد انوار ۳۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خاطراتی از استاد انوار ۳۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خاطراتی از استاد انوار ۳۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خاطراتی از استاد انوار ۳۷ اسلاید در PowerPoint :

اشاره: این نوشتار ر ا استاد دانشمند آقای دکتر مهدی محقق به مناسبت رونمایی از کتاب «ترجمه و شرح مبارک شاه بخاری بر کتاب الادوار صفی الدین ارموی»، به کوشش استاد عبدالله انوار (در مشهد مقدس رضوی ، توس، ۱۹مهر۱۳۹۲) قلمی کرده‌اند.

اشاره: این نوشتار ر ا استاد دانشمند آقای دکتر مهدی محقق به مناسبت رونمایی از کتاب «ترجمه و شرح مبارک شاه بخاری بر کتاب الادوار صفی الدین ارموی»، به کوشش استاد عبدالله انوار (در مشهد مقدس رضوی ، توس، ۱۹مهر۱۳۹۲) قلمی کرده‌اند.

***

دوست دیرین، ‌دانشمند مفضال، ادیب و ریاضی‌دان و فیلسوف را متجاوز از شصت سال است که می‌شناسم و با او در ارتباط علمی بوده و هستم. در سال ۱۳۳۰ که پس از اخذ لیسانس از دانشکده علوم معقول و منقول و دانشسرای عالی به استخدام وزارت فرهنگ درآمدم و در دبیرستان ابومسلم واقع در بازارچه شیخ هادی، خیابان ابوسعید فعلی به تدریس عربی و فارسی مشغول گردیدم، پس از چند ماهی حقوقی را به من دادند که ماهی صد و شصت تومان می‌شد و گفتند برای اخذ حق لیسانس که حدود شصت تومان بود، باید خودمان پیگیری کنیم: «تا نگرید طفل کی نوشد لبن». شماری بین بیست تا سی تن در محوطه ‌وزارت فرهنگ گرد می‌آمدیم تا با رئیسان صحبت کنیم تا به این حقوق حقه ‌خود دست یابیم.

این بهار سال ۱۳۳۱ بود و من هنوز عمامه به سر داشتم و یکی از این دبیران که قدی کوتاه و جثه‌ای فربه و چشمانی نافذ داشت و همچون صوفیان دارای شارب بود، توجهم را به خود جلب کرد و وقتی از سابقه تحصیلاتش سؤال کردم، گفت که حقوق و ریاضی خوانده و هم‌اکنون مشغول خواندن دروس حوزوی است و نامش سید عبدالله انوار است.

پدر او یکی از وکلای مجلس شورای ملی دوره‌ رضاخان به نام «سید یعقوب انوار شیرازی» بود که تعلیقاتی بر «شرح منظومه سبزواری» از او باقی مانده است. بنابراین باب مباحثه و گفتگو میان ما باز شد و بیشتر بحثهایمان درباره مسائل منطق همچون قضیه و عکس قضیه و نقیض قضیه بود و گاهی هم بر سر برخی از مسائل شاذّ نحوی (همچون منصوب به نزع خافض و خفض به جوار)،‌ بحث میانمان درمی‌گرفت و این توفیقی برای ما بود که وقتمان بر درِ ارباب بی‌مروت دنیا بیهوده به هدر نمی‌رفت و سرمان گرم بود.

انواریه

در همان وقت او از من دعوت کرد که در جلسه‌ای که شبهای جمعه در منزل خود دارد و در آن جمعی از دوستان به بحثهای فلسفی می‌پردازند، شرکت کنم و من نیز چنین کردم. در این جلسه مرحوم شیخ «عبدالجواد حکیمی» که بعدها به دکتر فلاطوری مشهور گشت، حضور داشت. من ایشان را از سالهای ۱۳۲۶ و ۱۳۲۷ از مشهد می‌شناختم که در مدرسه حاج حسن زندگی می‌کرد و نزد مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی فقه و اصول می‌خواند و من در مدرسه نوّاب بودم و نزد مرحوم شیخ محمدتقی ادیب نیشابوری، مغنی و مطوّل می‌خواندم.

از کسانی که در مجلس انوار برای نخستین بار آشنا شدم، جوانی خوشروی و مؤدب به نام «امیرحسین آریان‌پور» و جوانی ارتشی به نام «ناصر فربد» بود. در این مجلس، ‌فلاطوری به بحث درباره یکی از مسائل مابعدالطبیعه (متافیزیک) می‌پرداخت و دیگران آن را مورد بحث و جدل و مناقضه قرار می‌دادند.

این مجلس چندی ادامه داشت تا آنکه انوار از منزل چهارراه مخبرالدوله‌ خود به باغ ملکی خود در دزاشیب منتقل گردید و مجلس خود را به جمعه‌شبها انداخت و دوستان او که به دیدارش می‌آمدند، از هوای مطبوع و آزاد هم برخوردار می‌شدند و پس از بحث و گفتگو، به گردش در اطراف تپه‌های قیطریه می‌پرداختند.

مجلس انوار به قول دکتر سید جعفر شهیدی «سفینه نوح» بود و از هر طایفه و گروه و از هر شغل و حرفه، افرادی در آن جمع بودند. این جلسه که متجاوز از بیست سال ادامه داشت، به «انواریه» موسوم گردیده بود و دوستان، موعد دیدار را آنجا قرار می‌دادند. تا آنجا که یادم است، افراد زیر به تناوب منظم و نامنظم در آن جلسه دیده می‌شدند:

۱ سید احمد فردید، ۲ محمدباقر هوشیار، ۳ احسان نراقی، ۴ خدایار محبّی، ۵ غلامرضا شهری، ۶ علی اکبر شهبازی، ۷ سیدعلی موسوی بهبهانی، ۸ . سید جلال‌الدین آشتیانی، ۹ سید محمدحسین انوار، ۱۰ ناصر فربد، ۱۱ سید جعفر شهیدی و حدود ده تن دیگر که نامشان اکنون در خاطره‌ام نمانده است.

با شهید مطهری

انوار همیشه طالب علم بود. در همان سالها از من خواست تا برای او استادی پیدا کنم تا به او شرح منظومه‌ حاج ملا هادی سبزواری درس دهد و من در آن وقت مرحوم شهید مرتضی مطهری را که تازه از قم به تهران آمده و ازدواج کرده بود و در منزل مرحوم پدرم در دو اتاق محقر زندگی می‌کرد، به ایشان معرفی کردم تا هم انوار دارای معلمی فاضل و توانا گردد و هم گشایشی در زندگی مادی آن مرحوم به وجود آید.

هفته‌ای دو روز ساعت دو بعد از ظهر این معلم و شاگرد در مدرسه معیّر (واقع در خیابان سید نصرالدین، خیام فعلی)، گرد می‌آمدند و به بحث درباره وجود و ماهیت و علت و معلول و قوه و فعل می‌پرداختند.

در سالهای ۱۳۴۷ و ۱۳۴۸ که من مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک‌گیل شعبه تهران را تأسیس کرده بودم و همکارم، پروفسور ایزوتسو ـ فیلسوف ژاپنی ـ از من خواست تا استادی برای تدریس مباحث الفاظ اصول فقه برایش پیدا کنم، من استاد دکتر ابوالقاسم گرجی را معرفی کردم که هفته‌ای دو روز «کفایه‌‌الاصول» را در محل مؤسسه در خیابان خارک، شماره ‌۷۵ درس دهد و یکی از شرکت‌کنندگان آن درس سید عبدالله انوار بود که مباحث اصولی و منطقی را با مباحث ریاضی در هم می‌آمیخت و بحثها را پربارتر می‌ساخت و ایزوتسو هم از این مقایسه خرسند و خشنود بود.

نسخه‌های خطی کتابخانه ‌ملی

چنان که یاد شد، انوار کار دولتی خود را از دبیرستان آغاز ک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.