پاورپوینت کامل گذار از مصدق به ظریف ۸۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گذار از مصدق به ظریف ۸۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گذار از مصدق به ظریف ۸۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گذار از مصدق به ظریف ۸۴ اسلاید در PowerPoint :

از همان آغاز مذاکرات ژنو درباره‌ی پرونده هسته‌ای ایران، از همان روز که محمدجواد ظریف از فرط دروغ‌زنی‌های کیهان چنان در بستر افتاد که در هواپیما زیر پتو رفت و در سوئیس روی صندلی چرخ‌دار نشست، شبیه‌سازی‌های تاریخی و مطبوعاتی میان دکتر ظریف و دکتر مصدق شروع شد؛ نه فقط به خاطر مذاکره و پتو و سوئیس و آمریکا و انگلیس و حق مسلم ایرانیان که به این چند علت

شباهت‌ها و تفاوت‌های دکتر ظریف و دکتر مصدق چیست؟

از همان آغاز مذاکرات ژنو درباره‌ی پرونده هسته‌ای ایران، از همان روز که محمدجواد ظریف از فرط دروغ‌زنی‌های کیهان چنان در بستر افتاد که در هواپیما زیر پتو رفت و در سوئیس روی صندلی چرخ‌دار نشست، شبیه‌سازی‌های تاریخی و مطبوعاتی میان دکتر ظریف و دکتر مصدق شروع شد؛ نه فقط به خاطر مذاکره و پتو و سوئیس و آمریکا و انگلیس و حق مسلم ایرانیان که به این چند علت

:

در تاریخ معاصر ایران بارها سیاست داخلی و سیاست خارجی به هم گره خورده است: از سقوط رضاشاه پهلوی در پی تجاوز متفقین به ایران که ارتش ایران تاب مقاومت نداشت و در پی تغییر در سیاست خارجی کشور سیاست داخلی هم متحول شد، تا انقلاب اسلامی ایران و در پی آن تسخیر سفارت آمریکا که صحنه‌ی داخلی ایران را دگرگون کرد و پس از آن تجاوز نظامی عراق به ایران که پس از ۸ سال جنگ تحمیلی و دفاع ملی به مذاکرات صلح منتهی شد، اما آثار آن از لحاظ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هنوز پابرجاست

.

در همه‌ی این تحولات آغاز ماجرا با نیروهای نظامی و شبه‌نظامی و انقلابی بود اما در نهایت نیروهای سیاسی و حقوقی به خصوص دیپلمات‌ها و حقوق‌دانان به ماجرا خاتمه دادند. اما دو رویداد در تاریخ دیپلماسی ایران بیشتر به چشم آمده است. دو رویدادی که با جنگ یا انقلاب همراه نبود و در مسیر صلح روی داد: اول مذاکرات ملی شدن صنعت نفت ایران و دوم مذاکرات دستیابی ایران به انرژی هسته‌ای. اول در دوره‌ی دکتر محمد مصدق و وزیر خارجه‌اش دکتر حسین فاطمی و دوم در دوره دکتر حسن روحانی و وزیر خارجه‌اش دکتر محمدجواد ظریف. در این دو دوره برخلاف ادوار گذشته سیاست خارجی، کالای اصلی در عرصه سیاست عمومی بوده است یعنی افکار عمومی بیش از همیشه به نتایج مذاکرات توجه داشتند و کلید حل معضلات خود را نه از نظامیان که از سیاسیون به خصوص دیپلمات‌ها و حقوق‌دانان می‌خواستند

.

۱

شباهت‌های ظاهری میان دو دوره و دو دولت بسیار است. دکتر مصدق حقوق‌دانی میانه‌رو و – از نظر معیارهای علم سیاست – محافظه‌کار بود که کارگزار تحولی بزرگ در عرصه سیاسی کشور شد. یک طبقه متوسط در حال رشد که انقلاب مشروطه را برپا کرده بود، در گذر از دوره دیکتاتوری پهلوی او را در رأس دولت قرار داده بود و مصدق دو برنامه‌ی اصلی: مبارزه با استعمار (ملی کردن صنعت نفت) و استبداد (برگزاری انتخابات آزاد) را در دستور کار خود قرار داده بود. مصدق بارها اعلام کرده بود دولتش هدفی جز این دو کار ندارد و از یاران تندروی خود می‌خواست به این حداقل‌ها در برابر آرمان‌های حداکثری بسنده کنند

.

دکتر محمد مصدق اما تحت فشار دوستان و دشمنان بی‌شماری بود: انگلیس به عنوان نماد استعمار کهن از پوستین شرکت نفت درآمده بود و هرچه مصدق استدلال می‌کرد که دولت ایران نه با دولت بریتانیا که با شرکت نفت روبه‌رو است، به خرج بریتانیا نمی‌رفت. مصدق چون حقوق‌دان بود و در سوئیس درس خوانده بود، بر قوانین بین‌المللی مسلط بود و با زبان روز جهان استدلال می‌کرد که مجلس و دولت ایران با تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع معاهده با یک شرکت غیردولتی را بر هم زده است نه با یک دولت خارجی را. اما انگلیسی‌ها با طرح دعوا در شورای امنیت سازمان ملل متحد کوشیدند پرونده ایران را به نهادی بین‌المللی ببرند که حق توسل به زور داشت. مصدق در نهایت با دفاعی مستدل و غرورآفرین با زبان بین‌‌المللی و جهان‌‌پسند بر انگلیس پیروز شد و پرونده ایران را از شورای امنیت سازمان ملل متحد خارج کرد. اما مساله مصدق حل نشد

.

در داخل کشور دوستان و دشمنان مصدق متحد شده بودند؛ دوستانی که فکر می‌کردند با پایان یافتن بحران خارجی دولت، اکنون باید او را به سوی مطالبات حداکثری سوق دهند و در صورت مسامحه‌ی دولت آن را با دولتی رادیکال‌تر جایگزین کنند: چپ‌گرایان – که از آغاز با ملی شدن صنعت نفت مخالف بودند و آن را توطئه استعمار انگلیس و آمریکا می‌دیدند – در قالب حزب توده به خواست‌های جمهوریخواهانه دامن می‌زدند و سلطنت‌طلبان را نگران می‌کردند، اسلام گرایان – که اجرای شریعت را مهم‌تر از ملی شدن صنعت نفت می‌دانستند – به صورت جمعیت فدائیان اسلام از دولت می‌خواستند فقه شیعه را حاکم کند و حتی به مصلحت‌اندیشی‌های روحانیت و مرجعیت از آیت‌الله کاشانی تا آیت‌الله بروجردی توجه نمی‌کردند و گروهی از فرصت‌طلبان – که قدرت برای آنان مهم‌تر از نهضت بود – در احزابی مانند حزب زحمتکشان قصد داشتند دکتر مصدق را برکنار کنند و دکتر بقایی را بر جای او بنشانند. روشنفکران سیاسی و چپ‌گرایان مستقلی مانند خلیل ملکی هم این راه گشوده به سوی جهنم را می‌‌دیدند و درباره‌ی آن هشدار می‌دادند اما نهایت معرفت و تدبیری که می‌توانستند خرج کنند این بود که تا جهنم هم با دکتر مصدق بروند

!

از سوی دیگر دشمنان دکتر مصدق هم همراه و همسو شده بودند: انگلیسی‌ها که در عرصه‌ی حقوق بین‌الملل شکست خورده بودند و حتی قاضی بریتانیایی دیوان بین‌المللی دادگستری لاهه رأی به عدم صلاحیت این دیوان و نهادهای بین‌المللی در رسیدگی به پرونده ایران داده بود، سعی کردند ایالات متحده آمریکا را همراه خود کنند و با اعمال تحریم‌های اقتصادی و جلوگیری از فروش نفت ایران، کشور را مجبور به حذف مصدق کنند. سرمایه‌‌گذاری روی رادیکالیسم توده‌‌ای، فدایی و بقایی – که ظاهراً از مصدق محافظه‌کار، انقلابی‌تر بودند – از یک سو و اتحاد با دربار – که مصدق را سد راه حکومت مستقیم محمدرضا شاه می‌دید – از سوی دیگر در یک نقطه به اشتراک نظر می‌رسید: حذف مصدق که مخالفانش (اعم از دوستان و دشمنان) ساده‌دلانه باور می‌کردند در صورت عزل او راه برای شکل‌‌گیری جمهوری کمونیستی، حکومت دینی یا نخست‌وزیری بقایی هموار می‌شود اما نمی‌دانستند در نهایت این سلطنت‌ مطلقه است که بر دولت مشروطه پیروز خواهد شد

.

انگلیسی‌ها در چنین زمینی بذر پاشیدند و آمریکایی‌ها را به یاری خود خواندند. از همین جا اشتباه بزرگ‌تر شروع شد. هیچ‌کس تا این لحظه نمی‌توانست مصدق را سرنگون کند اما این خود او بود که خود را سرنگون کرد! چگونه؟

!

دکتر محمد مصدق در درون چهره‌ی حقوقدان و سیاستمدار خود یک روشنفکری آرمان‌خواهانه را پنهان کرده بود. پیرمرد پیژامه‌پوش و پتو بر سر خسته شده بود. دیگر حتی تکنیک تمارض هم پاسخ نمی‌داد. مصدق که قصد داشت مظلومیت خود و ملت ایران را با پوشیدن پیژامه و بر سر کشیدن پتو نشان دهد، با به صحنه آمدن ایالات متحده آمریکا دریافت که نمی‌تواند از این تکنیک‌ها استفاده کند. طرح تئوری تمارض نظریه یا فرضیه‌ای تاریخی نیست. دکتر محمدعلی موحد – که جامع‌ترین و دقیق‌‌ترین اثر درباره دکتر مصدق و نهضت ملی به نام «خواب آشفته‌ی نفت» را نوشته است – در این باره می‌نویسد

:

«

گفته می‌شد که این ننه من غریبم کردن‌ها و زیر پتو رفتن‌ها و اشک ریختن‌ها، شگردهایی است که برای غافلگیر کردن حریفان و ایجاد رقّت در عوام و جلب حمایت آنان به کار می‌برد.»(ص ۸۷۷) موحد از قول زیرک‌زاده – از چهره‌های جبهه ملی – درباره مصدق می‌نویسد: «در تغییر قیافه دادن مهارت خاصی دارد. به موقع خود را به کری می‌زند. عصبانی می‌شود یا قاه‌قاه می‌خندد. حتی اگر بخواهد حالش به هم می‌خورد. مریض می‌شود و غش می‌کند. روزی به من گفت: نخست‌‌وزیر مملکتی حقیر و بی‌چاره باید ضعیف و رنجور به نظر بیاید و از این هنر در پیش بردن مقاصد سیاسی خود استفاده می‌کرد.» (ص ۸۷۸) از خود مصدق هم درباره سفر به آمریکا نقل شده است که: «روی تخت‌خواب خوابیدن خیلی از محضورات را از بین برد. یکی معاف شدن از پذیرفتن دعوت سفارتخانه‌ها بود. به آمریکا که رفتم مرضی نداشتم چون می‌خواستم میسیون ایران سبک نشود، گفتم مریضم. گفتم که اتاق در مریض‌خانه برایم بگیرند. دولت آمریکا هم در بزرگ‌ترین بیمارستان‌ها یک سالن عالی که شاه هم چند روز آنجا بستری بود گرفتند… این کار برای این بود که رجال آنها (آمریکایی‌ها) از ما دیدن بکنند.» (ص ۸۷۸

)

مورخ مصدقی دیگری؛ دکتر فخر‌الدین عظیمی این ویژگی مصدق را چنین جمع‌بندی می‌کند: «مصدق نیز مانند هر انسان آرمان‌‌خواهی از نوعی رمانتیسم برکنار نبود، آمیختگی این رمانتیسم با اعتقادات مردم‌‌گرایانه

(Populist)

موجب شده بود مردم ایران یا اکثریت قریب به اتفاق آنها را صالح یا صالح بالفطره بخوانند.» (ص ۸۸۱

)

دکتر مصدق در این دوره از مذاکرات برای فروش نفت ایران از آمریکایی‌ها خواست میان ایران و انگلیس میانجی‌گری کند. از جمله استدلال‌های مصدق برای جلب میانجی‌گری آمریکایی‌ها این بود که «این بر عهده بریتانیا و آمریکاست که از سقوط ایران در ورطه‌ی کمونیسم جلوگیری نمایند.»(ص ۲۰۸) مصدق به زیرکی از هیولایی به نام حزب توده برای ترساندن غرب استفاده می‌کرد و سعی داشت آنان را به همراهی با ایران ترغیب کند، تا جایی که میانجی آمریکایی پیشنهاد هشت ماده‌ای خود را به ایران داد. «جلسه‌ی مورخ ۲۱ مرداد استوکس پیشنهاد هشت ماده‌ای خود را رسماً به هیات ایرانی داد. قرار بود که متن پیشنهادها در اختیار جراید قرار داده نشود، اما دکتر فاطمی در مصاحبه مطبوعاتی خود آنها را افشا کرد.»(ص ۱۶۹

)

۸

ماده پیشنهاد آمریکا به ایران از این قرار بود: ۱-‌واگذاری دارایی شرکت نفت به ایران در برابر پرداخت غرامت ایران به انگلیس برای تاسیساتی که در اختیار می‌گرفت ۲-ایجاد سازمان خرید نفت برای یک دوره‌ی درازمدت مثلا ۲۵ساله ۳-‌صدور اجازه فروش مازاد نفت ایران به خریداران دیگر ۴- اجازه پخش و فروش نفت ایران به سازمان خرید و ایجاد سازمان عملیات اکتشاف، تولید، حمل و نقل و تصفیه ۵- تخفیف کلی ایران به سازمان خرید معادل سود شرکت ملی نفت ایران که به اصل ۵۰-۵۰ معروف شد. یعنی ۵۰ درصد سود برای شرکت ملی نفت ایران و ۵۰ درصد سود برای سازمان خرید ۶- ازسرگیری عملیات نفت جنوب ۷- واگذاری پالایشگاه نفت کرمانشاه به ایران و ۸- اولویت استخدام ایرانیان در سازمان عامل نفت

.

مصدق با این پیشنهادات در کلیات مخالفتی نداشت اما با تأسیس و ترکیب سازمان عامل (خرید، عملیات و اکتشاف نفت) مخالف بود چراکه آن را در کنترل بریتانیا می‌دانست. همچنین با اصل ۵۰-۵۰ مخالف بود در حالی که براساس همین توافق‌نامه درآمد ایران سه برابر نسبت به قبل از ملی شدن صنعت نفت می‌شد. با وجود این مصدق با این پیشنهادات مخالفت کرد و میانجی آمریکایی نیز مذاکرات را ترک کرد. از همین جا بود که فکر تغییر مصدق به ذهن آمریکایی‌ها خطور کرد: «هریمن از لحن نامه [میانجی آمریکایی] استوکس [علیه ایران] خوشش نیامده بود و می‌گفت مذاکرات نباید قطع شود، بلکه به حال تعلیق درآید. تعلیق مذاکرات به نظر او این امکان را می‌داد که نخست‌وزیر جدیدی که به جای مصدق خواهد آمد، بتواند دنباله کار را بگیرد و به اتمام برساند. امتیازاتی که تا آن زمان از مصدق گرفته شده بود به نظر او ارزش زیادی داشت و می‌بایستی پایه مذاکرات بعدی بر همان‌ها باشد.» (ص ۲۲۲) مصدق بعداً پیشنهادات دیگری هم دریافت کرد. از جمله قرارداد با سازمان تدارکات مواد دفاعی آمریکا که به تصویب بریتانیا هم رسیده بود و در نهایت پیشنهاد تجدیدنظرشده مشترک بریتانیا و آمریکا که در آن «پرداخت غرامت به بیست سال محدود شده بود» اما مصدق این پیشنهاد را هم رد کرد. دکتر محمدعلی موحد در تحلیل این اقدام مصدق می‌نویسد

:

«

به نظر می‌رسد موضع منفی مصدق در برابر پیشنهاد تجدیدنظرشده بریتانیا – آمریکا اشتباه بود. بنابر این پیشنهاد، بریتانیا از کنترل اداره عملیات در ایران و انحصار فروش در خارج که همیشه بر آن اصرار می‌ورزید چشم می‌پوشید و این کارها در نهایت برعهده یک کنسرسیوم بین‌المللی گذاشته می‌‌شد که بریتانیا نیز در آن سهیم بود ولی صاحب امتیاز محض آن نبود… دکتر مصدق می‌توانست پیشنهاد مشترک بریتانیا – آمریکا را با توضیحاتی که در پیرامون آن داده شده بود به عنوان مبنای توافق بپذیرد و کشور را از بلیّاتی که پیامد رد آن بود مصون نگاه دارد.» (ص ۶۷۲

)

اما مصدق نه‌تنها چنین نکرد بلکه در جبهه داخلی برای خود دشمنان بزرگی خلق کرد. دکتر موحد بزرگ‌ترین خطای مصدق را نحوه برگزاری انتخابات مجلس هفدهم می‌داند و شیوه برگزاری این انتخابات را نامعقول می‌نامد. (ص ۸۸۸) مصدق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.