پاورپوینت کامل امام موسی صدر رویاروی پوپولیسم ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل امام موسی صدر رویاروی پوپولیسم ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام موسی صدر رویاروی پوپولیسم ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل امام موسی صدر رویاروی پوپولیسم ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

پوپولیسم، واژه‌ای ‌است که در امریکای لاتین متولد شده و از واژه «پوپولاسم» گرفته شده است. این واژه در مقابل خردگرایی، عقلانیت و نخبه‌گرایی است؛ به عبارتی زمانی که در جامعه‌ای بخواهند درباره موضوعی تصمیم بگیرند به جای این‌که سراغ خردمندان، بزرگان فکر و اندیشه و کارشناسان و افراد دارای تخصص بروند، با توجه به مزاج عمومی تصمیم می‌گیرن

پوپولیسم، واژه‌ای ‌است که در امریکای لاتین متولد شده و از واژه «پوپولاسم» گرفته شده است. این واژه در مقابل خردگرایی، عقلانیت و نخبه‌گرایی است؛ به عبارتی زمانی که در جامعه‌ای بخواهند درباره موضوعی تصمیم بگیرند به جای این‌که سراغ خردمندان، بزرگان فکر و اندیشه و کارشناسان و افراد دارای تخصص بروند، با توجه به مزاج عمومی تصمیم می‌گیرند. در واقع پوپولیسم یک نوع مزاج کوتاه مدت است؛ تصمیم‌گیری بر اساس آنچه که امروز و احتمالاً دیروز و شاید هم فردا می‌خواهد اتفاق بیفتد! پوپولیسم فاقد دوره زمانی است، نه با گذشته کاری دارد و نه با آینده، نه با استدلال و نه با مطالعه؛ بلکه نوعی عوام فریبی است در جهت راضی نگاه داشتن مردم جامعه برای مثلاً سه هفته آینده! یک دوره زمانی است برای این‌که گروهی یا شخصی بتواند آنچه را که در ذهن دارد پیاده کند و مردم را در یک فضای محدود زمانی، مکانی و فلسفی محصور کند تا بتواند اهداف خود و گروه خاص خود را پیش ببرد. این مفهوم ارتباطی تنگاتنگ با دیکتاتوری امریکای لاتین دارد؛ به‌طوری که در آن منطقه رهبران سیاسی اقتدارگرا برای این‌که بتوانند حمایت مردم را در دوره کوتاهی داشته باشند به پوپولیسم روی آوردند.معمولاً پوپولیسم بی‌ثباتی بسیاری به همراه دارد. در دوران نازیسم در آلمان و همچنین در ژاپن، این وضع را شاهد بوده‌ایم. زمانی یک سیستم، یک شخص، یا یک گروه، فضاهای روانی جامعه را تحت انحصار خود در آورده و به قدری اغراق می‌کنند و مسائل را خارج از تناسب ارائه می‌دهند که می‌توانند روح مردم را تسخیر کنند و قوه استدلالی آنان را به تعطیلی بکشانند. پوپولیسم برای دنیای پیچیده امروز جریان فکری و سیاسی بسیار خطرناکی است و می‌تواند مردم یک کشور را هر چند در دوره‌ای کوتاه، راضی نگاه دارد؛ اما در واقع آینده آن کشور را تخریب می‌کند و موجب می‌شود از پیش‌بینی‌های منطقی فاصله بگیرند و وارد فضاهایی شوند که بعضاً برگشت ناپذیرند. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن این‌که پوپولیسم به لحاظ مفهومی و نظری بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد، از زاویه زندگی، اندیشه و عمل امام موسی صدر نیز بررسی شود. ضمن این‌که به این پرسش اساسی بپردازد چرا ما در فرهنگ ایرانی، یک لایه خفته و بعضاً فعال پوپولیستی داریم و گاهی اوقات تحت تأثیر این پوپولیسم قرار می‌گیریم.

پوپولیسم در ایران حداقل دو منبع یا دو ریشه تاریخی دارد؛ نخست، «فقر اقتصادی» و دوم، «فقر فرهنگی و فکری».

اگر سوابق کمونیست‌های ایران را طی هشتاد سال گذشته مورد توجه قرار دهید، خواهید دید که بسیاری از کمونیست‌های ایرانی از خانواده‌های بسیار فقیری بوده اند؛ از مناطق دورافتاده کشور و همراه با دغدغه و نارضایتی از اوضاع اجتماعی. آنان که از شرایط به تنگ آمده بودند در فضاهایی که خلأ وجود داشت به سراغ کمونیسم رفتند تا بتوانند آن فلسفه و چارچوب عملی خود را پیدا کنند. کمونیسم در لهستان، مانند کمونیسم در ایران عمل نکرده است، بلکه در آنجا تبدیل به جریانی اجتماعی شد؛ در حدی که از آن چارچوب، تشکل به وجود آمد و با ملی‌گرایی لهستانی مخلوط شد و در نهایت زمانی که شرایط لازم به وجود آمد، موفقیت لهستانی‌ها را برای ایجاد نظام دموکراتیک و جامعه مدنی موجب شد اما کمونیسم در ایران با پوپولیسم همراه شد؛ در تاریخ عملکرد کمونیست‌های ایرانی می‌بینیم که به میزان بسیاری به سمت پوپولیسم روی آوردند؛ چرا که ما همواره در کشور و در طول تاریخ امپراتوری ایرانی، به علت حاکمیت ظلم و ستم و سرکوب اقوام و جامعه خود دغدغه «توزیع نابرابر» را داشتیم؛ توزیع نابرابر امکانات و درآمدها و… این‌که ما ایرانیان به واژه «عدالت» علاقه مندیم، هم بعد واقعی دارد و هم روانی؛ و این از ظلمی سر چشمه می‌گیرد که در بسترهای عمیق این جامعه و تاریخ این کشور حضور داشته است.

کمونیسم گرچه در ایران ریشه‌ای پیدا نکرد نه تنها برای کمونیست‌های ایرانی یک چارچوب فلسفی نشد بلکه بستری شد برای مبارزه با نظم و وضع موجود و علاقه آنان به این‌که امکانات کشور باید بومی شود و ما باید از جهان فاصله بگیریم. مبارزه با امپریالیسم از نوع کمونیستی در کنار لایه‌های پوپولیستی چپ ایرانی آمد و به اینجا رسید که آن نگاه‌ها حتی شاید با منطق سوسیالیستی کمونیست‌ها در ایران هم نتوانست پیاده شود و با همان سبک و سیاق احساسی ایران، این جریان کمونیستی ادامه پیدا کرد.

اما منبع دوم که «فقر فرهنگی» است، ریشه در آن دارد که ایرانیان از نظر تعامل فکر و اندیشه با یکدیگر مشکل دارند و این مشکل به دلیل برخورداری از افکار متفاوت نیست؛ برای کشوری که از قدمت تاریخی سترگی برخوردار است، نباید تا به این اندازه سخت باشد که مردمانش دیدگاه‌هایی متفاوت را بپذیرند؛ اما مسأله «شخص» و «متکی بودن افراد به آنچه که خودشان می‌خواهند» است که این بازتاب تاریخ استبداد و شاهنشاهی در ایران است. فقدان تعامل فکری، ریشه شخصیتی و خلقی در میان ایرانیان دارد به عنوان مثال حتی در کشوری مانند چین که در آن دموکراسی وجود ندارد، مردم به راحتی دور یکدیگر جمع می‌شوند، حرف هایشان را می‌زنند، به حرف و نظر یکدیگر احترام می‌گذارند و در نهایت بر اساس یک هرم حزبی یا خانوادگی یا اجتماعی به یک نظر متمایل می‌شوند و به آن عمل می‌کنند اما متأسفانه در فرهنگ کشور خودمان به محض این‌که با یکدیگر اختلافات فکری پیدا می‌کنیم از یکدیگر فاصله می‌گیریم؛ و نتیجه این می‌شود که نتوانیم با یکدیگر کار کنیم، حزب تشکیل دهیم، تشکل ایجاد کنیم، به تفاهم برسیم، اجماع ملی ایجاد کنیم و به همین دلیل است که تاریخ انشعاب در میان هر آنچه که «تحزب» در ایران بوده بسیار جدی است.

کسی که برای تحقق بخشیدن به باورهایش، زمان صرف کرد

مسأله پوپولیسم بازمی گردد به تصمیم‌گیری در مدیریت و حکمرانی. ما چگونه تصمیم می‌گیریم؟ در مدیریت یک سازمان، شهر، خانواده، سیستم و در نهایت یک کشور؛ چگونه حکمرانی می‌کنیم؟

امام موسی صدر، شخصیتی است که ۱۶سال کار فکری، تربیتی، عقیدتی و اجتماعی کرد و این نشان دهنده برخورداری وی از یک منظومه فکری است. اگر نگاهی به جامعه خود بیندازیم، افرادی با ظاهر دینی را می‌بینیم که عملشان در تناقض با دینداری است و عملکرد آنان به صراحت این باطن را به نمایش می‌گذارد. عملکرد امام موسی صدر بیانگر آن است که وی به‌طور جدی برای باورها و اعتقادات زمان صرف کرد و نه برای حفظ ظاهر. در آن مقطع با نظم فکری خود، برنامه‌ای عملی و علمی داشته و به دنبال کادرسازی، یا به عبارتی تربیت گروهی بوده است تا اهداف بزرگی را که در سر می‌پروراند، تحقق بخشد. امروز در جامعه ایران تحولاتی روی داده است که با آن دوره قابل قیاس نیست چرا که حتی تا همین چند ماه پیش شاهد آن بودیم که هر کسی به راحتی می‌توانست از هرم مدیریت بالا برود و اگر کسی از این مهارت برخوردار بود که ظواهری را حفظ کند و هر چند وقت یکبار حرف‌هایی را بر زبان آورد به راحتی صعود می‌کرد. ظرفیت‌ها و توانمندی‌های شخصی آنچنان معیار تعیین‌کننده‌ای در رشد افراد نبود.

پوپولیسم در تقابل با مشورت

پوپولیسم، ضد مشورت است و همچنین ضد تبادل فکر و با استدلال کار کردن. امام موسی صدر به‌طور دائم میان افراد و جریان‌ها در حال رفت و آمد بودند تا این‌که موضوعی را به اجماع برسانند. وی سعی می‌کرد که به ارتباط افراد با یکدیگر استحکام بخشد و این درست نقطه مقابل پوپولیسم است. امام موسی صدر تمام تلاش خود را به کار می‌گرفت تا همگی را به سمت اجماع دعوت کند. وی تعبیری دارد که در آن مخالفین خود را خطاب قرار داده است و می‌گوید: «من تحمل نخواهم کرد اگر خاری در چشم یکی از مخالفان من باشد.»

در علوم انسانی، کسانی می‌توانند بهتر عمل کنند که از انسان، شناخت عمیق تری دارند. مستقل از جغرافیا، نظام فکری، تاریخ و ویژگی‌هایی که در یک ساختار می‌تواند باشد، فهم «خود انسان» بسیار مهم است. این‌که ما درک کنیم چرا انسان طغیان می‌کند، چرا راستگو نیست چرا خود محور است و بسیاری از چراهای دیگر.

یکی از ویژگی‌های امام موسی صدر، انصاف وی است؛ به قول مرحوم دکتر صدیقی، جامعه شناس بزرگ کشور ما، انصاف کالایی بسیار کمیاب و خصلتی است که در میان ایرانیان ضعیف است. در این دوران کمتر کسی را می‌توان یافت، همچون امام موسی صدر از این توانایی برخوردار باشد که تمام وجوه یک نفر را باهم ببیند. به عنوان مثال، بگوید فلانی بد قول است، اما خطاط برجسته‌ای است؛ سیاه و سفید بودن ذهن ما، بسیار آسیب رسان است و موجب شده شناخت ما از افراد، شناخت ناقصی باشد. باید از روانشناسی، جامعه شناسی و انسان شناسی مدد گرفت تا این خصلت را در میان خود اصلاح کنیم. انسان‌های عمیق، آنانی هستند که تفاوت‌ها را خوب می‌بینند و این خصلت

امام موسی صدر بود.

امام موسی صدر قواعد را به خوبی رعایت می‌کرد

پوپولیسم یعنی این‌که ما در زندگی قاعده نداریم. امام موسی صدر قواعد را به خوبی رعایت می‌کرد. تشکیل حرکت‌المحرومین از کارهای با ارزش او بود که یک ویژگی غیر ایرانی و غیر خاورمیانه‌ای در آن دیده می‌شود و آن عبارت است از این‌که وی می‌گفت: «هرکس که «محروم» است؛ حال تفاوتی ندارد سنی باشد یا شیعه، مسیحی باشد یا غیر مسیحی؛ و مهم این است که به عنوان یک انسان باید مورد توجه ما باشد.» امام موسی صدر به همه افراد احترام می‌گذاشت که این خصلتی غیر خاورمیانه‌ای است و ما همه در یک جغرافیای فکری بسیار محدودی، خوب یا بد بودن انسان‌ها را مورد قضاوت قرار می‌دهیم؛ در حدی که حاضر نیستیم به دیگر ویژگی‌های فرد نیز توجه کنیم. پوپولیسم ضد قاعده است و نهایتاً بازمی‌گردد به خواسته‌های یک فرد یا گروه برای این‌که بتواند در یک مقطع کوتاهی ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.