پاورپوینت کامل سقف فرهنگ مشرق زمین روی ستون زبان فارسی ۵۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سقف فرهنگ مشرق زمین روی ستون زبان فارسی ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سقف فرهنگ مشرق زمین روی ستون زبان فارسی ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سقف فرهنگ مشرق زمین روی ستون زبان فارسی ۵۴ اسلاید در PowerPoint :
زبان و فرهنگ ایران قامتی دارد به بلندای ملتی بزرگ با ریشههایی در اعماق تاریخ؛ ملتی که برگهای زرین و ماندگاری از دفتر تاریخ به نام اوست؛ ملتی که همتهای بلند و شرافتهای نجیب و معنویتهای متعالی یادگار اوست.
زبان و فرهنگ ایران قامتی دارد به بلندای ملتی بزرگ با ریشههایی در اعماق تاریخ؛ ملتی که برگهای زرین و ماندگاری از دفتر تاریخ به نام اوست؛ ملتی که همتهای بلند و شرافتهای نجیب و معنویتهای متعالی یادگار اوست.
فرهنگ ایرانی، فرهنگی است انسانی؛ پس ضرورتاً فرهنگی دینی و الهی؛ چه انسان فارغ از درکی روحانی و متعالی از طبیعت، انسان و تاریخ و اجتماع هنوز گام به مرحله انسانیت نگذاشته است؛ انسانی چنین گرچه درعلم تا اوجهایی رؤیایی پر کشیده باشد و گرچه تا اعماق دریاها و ژرفای زمین و بلندای آسمان دست انداخته باشد، هنوز او را تا رسیدن به انسانیت گامهایی بسیار باید.
بعد از آمدن اسلام به ایران، تفکر ایرانیان عمق و ژرفای بیشتری گرفت. اندیشه زرتشت با همه خلوص و پاکی در مرز لغزان ثنویت قرار داشت؛ افزون بر آن، باورهای خرافی و رسوم و آیینهای گذشته دست و پای آن را بسته بود. تلنگر و ضربت و بستری دیگر لازم بود تا این ملت را برای رسالتی بزرگتر آماده کند. ورود اسلام به ایران این زمینه و بستر را فراهم آورد؛ نگاهها عمیقتر شد، دلها وسعت بیشتری گرفت و ادب ایران- بویژه پس از آمیزش با عرفان که آمیزشی مبارک و فرخنده بود- مجموعهای شد از شاخصههایی که امروز و در روزگار پست مدرنیسم و پساپست مدرنیزم و دهکده جهانی و داعیههای حقوق بشر، همچنان میتواند تمدنها را به برادری بخواند و بر سر خوان گفتوگو بنشاند. این شاخصهها عبارتند از : توحید؛ عشق؛ استمرار انسان تا ابد؛ عبودیت و تسلیم؛ رضا و توکل؛ انساندوستی؛ احترام به دیگران؛ عدالتخواهی و ظلمستیزی؛ هنر و زیبایی.
برای هر کدام از ادعاهای فوق چه شواهدی که نمیتوان از عرفان و ادب و فرهنگ دینی ایرانیان استخراج کرد. به نظر میرسد این شاخصهها، خصلتهایی هستند که بهداشت روانی و همزیستی انسانی- الهی نوع بشر را در بالاترین شکل ممکن فراهم میآورند.
انسانی با این ویژگی که دیگر همه آدمیان را عیال حق میخواند، به همه انسانها عشق میورزد و رستگاری تمامی آنها را خواهان است، از تفاخرهای نژادی و ملی رهایی مییابد و همه را انسان و بنده حق میبیند و با دیده محبت و احترام مینگرد و از آنجا که خداوند را عادل و حکیم میداند و خود را خلیفه و نماینده او بر زمین، نمیتواند عدالت را در صحنه اجتماع نخواهد. رسالت اوست گسترش ملکوت خداوند در زمین و این میسر نیست جز با ایستادن در برابر ظلم و چه مدینه فاضلهای خواهد بود مدینهای چنین. نگاهی این سان متعالی، آدمی را از خود کمبینیها، عقدهها، غصهها و رنجها، ستیزهای بیمحمل، ستم و تفاخرهای غیرانسانی رهایی میبخشد و انسانی میسازد با نگاهی که زیبا میبیند و زیبا میخواهد و زیبا میسازد. آفرینش و تاریخ و اجتماع، همه و همه از منظر او بازی هنرمندانه آفریدگاری است هنرمند و خلیفهاش نیز که در طبیعت جمال حق را میبیند، خود نیز آفریدگار زیباییها خواهد شد.
شهر سیمرغ عطار، دنیای پرجوش و خروش مولوی، مدینه عشق و تسامح حافظ و آرمانشهر اخلاقی سعدی و در افقی بس فراتر آرمان های امام علی(ع)، همه کم و بیش این اصول را فریاد میزنند و فرزندان آدم را بدان میخوانند. امروز در کنار ادعای لیبرالیسم که پیشتر از آن که جنبه انسانی داشته باشد، مضمونی است سیاسی و اقتصادی، ایران اسلامی با پشتوانه غنی دینی و معارف اهل بیت و فرهنگ و ادب فارسی، میباید بیش از پیش منادی اندیشه های امام علی(ع) و آرمانشهر انسانی باشد.
پیوند زبان و فرهنگ
جاذبه و کششهای فرهنگ ایران اسلامی چه بسیار بزرگانی را که به کرنشی علمی نکشانده است. مستشرقان و کسانی که در میان هزارتوی فرهنگ ایران سرکی کشیدهاند و دستی انداختهاند، اگر هم با شیطنتهایی همراه بود، با ستایش از فرهنگ ایران نیز غریب نبودهاند. این فرهنگ غنی البته با زبان پربار و شیرین پارسی پیوند خورده است؛ پیوندی که فارغ از آن بیتردید از جذابیت این فرهنگ بسیار کاسته خواهد شد.
بر همین اساس است که این شعارهای زیبا و متعالی در جامه ادب پارسی بسیار زیباتر و مؤثرتر خویشتنآرایی و دلربایی نمودهاند و اگر جامه برازنده از آنان گرفته شود، گرچه همچنان خواستنیاند، بیتردید از تأثیرگذاری آنها بسیار کاسته خواهد شد؛ همچنان که پیام قرآن زمانی که در قالبی جز بیان خداوند ریخته شود، چنین است. لحظهای تصور کنیم مثنوی مولوی، بوستان سعدی، شاهنامه فردوسی و غزلهای حافظ را در جامه نثر عرضه کنیم؛ آن گاه از آن همه شکوه و زیبایی چه خواهد ماند و بر دلها چه میزان اثر خواهند گذاشت؟!
نگاهی کوتاه به گذشتههای زبان فارسی، گذشتههایی که زبان فارسی همراه با فرهنگی مدعی و سرشار تا دوردستهایی باورنکردنی خیز برداشته بود، در این مجال هر چند کوتاه و کمحوصله ضروری مینماید.
گستره نفوذ زبان و فرهنگ ایران
ابن بطوطه، جهانگردی مغربی است که سفرنامهاش نزد اهل فن شناخته شده و نامدار است. از او نقل میشود که زمانی که در دربار پکن بسر میبرده، در مجلس فرزند امپراتور غزلی از سعدی را میخواندند. گرچه برخی محققان در بسیاری موارد روایت جهانگردان و اهل سفر را در روزگاران کهن که هر دیار، مرزی دور بود و جغرافیایی غریب و همین گویا جهانگردان را برمیانگیخت برای جلب توجه دیگران، که میلی است آشنای همه، سخنانی محیرالعقول بگویند، اغراق کنند یا از بن حکایتی بپردازند و در بازاری که خریداران مشتاق، به استقبال کالاهای غریب ایستادهاند، به جای واقعیتی بیشبهه قالب کنند تردید روا میدارند؛ اما همین که در راوی جهانگرد غیرفارسیزبان ما در این باب، انگیزهای غیر از گفتن واقعیت را مشکل بتوان تصور کرد، مهر تأییدی است بر سخن او.
از این روایت میتوان به نفوذ فرهنگی و معنوی ایرانیان و پارسیزبانان تا آن مرزهای دور پی برد. گمان نمیکنم هرگز بر آن سرزمین چشمهای بادامی، سلطهای نظامی یافته باشیم. در زمینه اقتصادی هم هر چه بوده،بده و بستان بوده نه تسلط و ایجاد وابستگی. اسلام هم در دیار آن مردمان هرگز تسلطی نیافته است تا زبان پارسی را محمل انتقال معارف دینی و تسلط مذهبی بپنداریم. هر چه هست، نفوذ و حضور فرهنگی پررنگ است که خود رنگینکمانی است که اگر پایههایش بر زمین است، قوس آن بر آسمان است؛ فرهنگی که عمیقاً مذهبی- اخلاقی است و سرشار از بنمایههای عرفانی و انسانی.
نیز گفتهاند بر سنگ گوری در شمال سوماترا- از جزایر سوند در جمهوری اندونزی- پارهای از غزل سعدی دیده میشود در ناپایداری دنیا. گسترههایی چنینی امروز برای ما ایرانیان رؤیایی است شیرین؛ اما نه چندان در دسترس. و روزگاری بود که در سریلانکا شعر پارسی میگفتند و حتی پادشاه آن دیار به فارسی سخن میگفت. مثنوی گل و بلبل سروده پادشاهی است از نوادگان جوچی نبیره چنگیزخان که به فارسی شعر میسرود.
در این مجال مناسب مینماید نیمنگاهی بیندازیم به برخی از سرزمینهایی که زبان فارسی سالها در آنها نفوذ داشته است:
زبان و ادبیات پارسی در آناتولی (آسیای صغیر)
ارتباط میان ایرانیان و مردمانی که در فلات آناتولی زندگی میکنند، قدمتی بلند دارد. پس از شکست پادشاه لودی (۵۶۰-۵۴۶ق.م) از کوروش، پادشاه هخامنشی (۵۹۹-۵۳۵ ق.م) و فتح ساردیس/ سارد، پایتخت آن، سراسر آسیای صغیر در قلمرو هخامنشیان بود تا روزگاری که دولت هخامنش توسط اسکندر از تخت قدرت فرو افتاد. پس از مرگ اسکندر، دو پادشاهی مستقل- یکی در کاپادوکیه و دیگری در پونتوس- در آسیای صغیر سر بر آوردند و هر دو خویش را از دودمان هخامنشی میخواندند. این پادشاهیها چندین قرن، تا زمانی که در برابر امپراتوری روم تاب نیاوردند، بر فلات آناتولی حکم میراندند.
نفوذ فرهنگ ایرانی به همین جا ختم نشد. پس از آمدن اسلام به ایران و پس از عبور از دوران گذری که برای خودیابی ملتی شکستخورده لازم به نظر میرسید، بار دیگر نفوذ فرهنگی ایرانیان را در آسیای صغیر شاهد هستیم. گذشته از کردان که در مشرق و جنوب شرقی آناتولی میزیستند و زبان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 