پاورپوینت کامل نقد و نظر در ارزیابی مارکسیسم و مارکسیست‌ها در ایران ۵۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقد و نظر در ارزیابی مارکسیسم و مارکسیست‌ها در ایران ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقد و نظر در ارزیابی مارکسیسم و مارکسیست‌ها در ایران ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل نقد و نظر در ارزیابی مارکسیسم و مارکسیست‌ها در ایران ۵۶ اسلاید در PowerPoint :

چشم‌انداز ایران: عباس نصر پژوهشگر در امور شوراها و کارشناس ارشد علوم سیاسی می‌باشد سوابق مطبوعاتی او پس از انقلاب؛ عضو هیئت تحریریه نشریه عروه‌الوثقی، نشریه پیام دانشگاه اصفهان، هفته‌نامه نوید اصفهان و رئیس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران اصفهان، مسئول سرویس و صفحه اختصاصی شوراها در روزنامه کشوری در سال‌های پیش بوده و سوابق اجرایی او در سال‌های گذشته؛ معاون و مشاور چهار استاندار و سه شهردار در استان‌های اصفهان، چهال محال و بختیاری، تهران و همچنین سوابق پژوهشی و نگارشی ایشان؛ پنج جلد کتاب در زمینه‌های فرهنگی، سیاسی و تاریخ معاصر و شوراها و ضمناً مقاله‌های متعدد در مطبوعات و روزنامه‌ها می‌باشد. ایشان در پاسخ به پرسش مندرج در شماره ۸۰، پاسخی به شرح زیر فرستاده‌اند که تقدیم خوانندگان عزیز می‌گردد.

چشم‌انداز ایران: عباس نصر پژوهشگر در امور شوراها و کارشناس ارشد علوم سیاسی می‌باشد سوابق مطبوعاتی او پس از انقلاب؛ عضو هیئت تحریریه نشریه عروه‌الوثقی، نشریه پیام دانشگاه اصفهان، هفته‌نامه نوید اصفهان و رئیس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران اصفهان، مسئول سرویس و صفحه اختصاصی شوراها در روزنامه کشوری در سال‌های پیش بوده و سوابق اجرایی او در سال‌های گذشته؛ معاون و مشاور چهار استاندار و سه شهردار در استان‌های اصفهان، چهال محال و بختیاری، تهران و همچنین سوابق پژوهشی و نگارشی ایشان؛ پنج جلد کتاب در زمینه‌های فرهنگی، سیاسی و تاریخ معاصر و شوراها و ضمناً مقاله‌های متعدد در مطبوعات و روزنامه‌ها می‌باشد. ایشان در پاسخ به پرسش مندرج در شماره ۸۰، پاسخی به شرح زیر فرستاده‌اند که تقدیم خوانندگان عزیز می‌گردد.

مهندس میثمی مدیرمسئول نشریه محترم و وزین چشم‌انداز ایران در شماره ۸۰، ویژه مرداد ۱۳۹۲، با اتکا به تجربیات شخصی خود درباره عنوان بالا گفتمان جدیدی را گشوده‌اند که برای تأمل روی فرهنگ سیاسی کشورمان بسی جای تأمل دارد و زمان آن رسیده که به ارزیابی در این باره بپردازیم. این نگارنده نیز در بستر ۵۰ـ۴۰ سال گذشته با این جریان فکری برخوردهایی داشته که شاید طرح آنها بتواند بر غنای این گفتمان بیفزاید.

به نظر می‌رسد جریان چپ مارکسیستی در ایران را در چهار عرصه می‌توان مورد بررسی قرار داد.

۱ـ تأثیر اندیشه مادی‌گرایی (ماتریالیسم دیالکتیک) بر فلسفه ما

۲ـ تأثیر اجتماعی مارکسیسم و اندیشه‌های اجتماعی آن بر فرهنگ کار و روابط کار

۳ـ تأثیر مبارزات نظامی ـ سیاسی مارکسیست‌ها و لنینیست‌ها بر اندیشه مبارزات سیاسی ـ نظامی ما

۴ـ رفتار متقابل جریان چپ و حاکمیت در پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تقابل با یکدیگر.

اگر هریک از این مقوله‌ها را جدا از یکدیگر مورد بررسی قرار دهیم به پیامدهای مثبت و منفی مختلفی برخورد خواهیم کرد.

۱ـ در مورد تأثیر اندیشه ماتریالیسم بر فلسفه الهی باید گفت که اثر مثبت داشته و موجب بارورکردن آن شده است. این اندیشه که از زمان هراکلیت در یونان تبیین شده و آغاز به حرکت کرد تا امروز با اندیشه الهیون در چالش با یکدیگر بوده و برای نمونه اگر هراکلیت، شدن هستی را در اعراض یافت، قرن‌ها بعد ملاصدرا، شدن هستی را به جوهر هستی کشید. حضور ابن ابی‌العوجا در حوزه علمیه حضرت امام صادق(ع) و رویارویی او با کسانی مانند مفضل، یک ضرورت تاریخی برای چکش‌خواری اندیشه توحیدی است تا جایی‌که در خانه کعبه هم مناظره و گفت‌وگوی افراد الحادی و دانشمندان مسلمان ادامه می‌یافت و کسی آنها را از خانه کعبه بیرون نمی‌انداخت. آیت‌الله‌العظمی منتظری نیز در آخرین دستاورد خود چنین برداشتی داشته‌اند.

استاد مطهری در یکی از نوشته‌های خود آورده که خدا پدر این توده‌ای‌ها را بیامرزد که آن‌قدر سؤال برای ما ایجاد کردند تا ما به خود آییم و تلاش‌های فکری را توسعه دهیم. بله، اگر برخورد این دو اندیشه وجود نداشت ما کتاب ارزشمندی مانند روش رئالیسم اثر استاد آیت‌الله طباطبایی و پی‌نوشت‌های استاد مطهری را نداشتیم. همراه با تجددخواهی در دوران جدید برخورد این دو اندیشه از دوران رضاشاه و با انتشار مجله دنیا توسط دکتر تقی ارانی شروع شد و هنوز در نوشته‌های دو طرف در حال تقابل و کشاکش است که نوشته گسترده‌ای را می‌طلبد.

۲ـ در عرصه دوم، یعنی تأثیر اجتماعی بر روابط کارگر و کارفرما نیز مثبت ارزیابی می‌شود. این اثربخشی از سه ناحیه صورت گرفت؛ بخش اول این اثرگذاری از آنجاست که چون جنبش‌های مارکسیستی سرمایه‌داری غرب را بر سر عقل آورد که قوانینی برای روابط بین کارگر و کارفرما تنظیم کند و طبقه استثمارگر کارفرمای غربی را مجبور کند بپذیرند که باید کارگر دارای سندیکا، حق بیمه، بازنشستگی، حق اولاد، حق مرخصی و… شود، این حقوق در کشورهای کاپیتالیستی برای پیشگیری از جنبش‌های مارکسیستی پذیرفته شد و سپس از آن کشورها به کشورهای مستعمره نیز راه یافت و در ایران نیز تصویب، آغاز و به اجرا گذاشته شد.

بستر دوم که موجب شد این قوانین به آسانی پذیرفته شود این بود که در متون مذهبی ما درباره حقوق کارگر فراوان آمده است اما به صورت خام در مخزن منابع باقی‌مانده بود و برداشت از آنها آغاز شد. علت سوم هم مبارزات کارگری در ایران بود که در مقایسه با این نوع مبارزات در جاهای دیگر جهان گسترده نبود ولی حکومت پهلوی را دچار واهمه می‌کرد که مبادا کشور ما در دامان کمونیست‌‌ها سقوط کند لذا به این جنبش‌ها بهای زیادی می‌داد و اجرای دقیق قانون کار را خواستار می‌شد تا توده‌ای‌ها نتوانند در کارگران رسوخ کنند.

۳ـ اما درباره تأثیرگذاری مبارزات چپ در اندیشه سیاسی ـ نظامی مبارزان ما که در گفتار آن نشریه بیشتر به این بخش پرداخته شده دیدگاه‌های مثبت و منفی فراوان وجود دارد که موارد زیر قابل طرح است:

الف ـ نگارنده برخلاف دیدگاه نویسنده مقاله (آقای مهندس میثمی) بر این باورم که مارکسیسم در ایران فضای فکری و تبلیغاتی زیادی ایجاد کرد، اما نفوذ زیادی در توده‌ها نداشت. اگر مقایسه‌ای بین ایران و کشورهای عراق، مصر، سوریه، الجزایر، تونس و یمن داشته باشیم و با کشور خود مقایسه کنیم خواهیم دید که در آن کشورها آنچنان قدرت و نفوذ یافت که توانست حکومت‌های سنتی را سرنگون کرده و حکومت‌های سوسیالیستی برقرار کند، اما در ایران تنها در موضع مبارزه باقی ماند و در میان دانشجویان و نخبگان تا اندازه‌ای نفوذ کرد ولی نتوانست خیمه‌ای در میان توده‌های مردم بر پا کند. تنها گل سرسبد اشغال صندلی‌های حاکمیت و به‌طور رسمی آن بود که ازسوی کارگران اصفهان شخصی به‌نام تقی فداکار در اوج قدرت توده‌ای‌ها و در حاشیه‌ جنبش نفت به مجلس شورای ملی راه یافت که اگر تحلیل همین موضوع و چگونگی این موفقیت را نیز مورد توجه قرار دهیم ـ به‌ویژه آن‌که در یک شهر کاملاً‌ مذهبی ایران یعنی اصفهان اتفاق افتاده است ـ متوجه می‌شویم جریان، چیز دیگری است. اغلب کارگران توده‌ای اصفهان این خاطرات را برای همه گفته‌اند که وقتی به پایگاه حزب‌توده دعوت می‌شدند در آنجا ابتدا نمازجماعت می‌خواندند و سپس پرچم داس و چکش بالا می‌رفت و سخنرانان درباره حقوق صنفی کارگران سخنرانی می‌کردند، یعنی شخص مارکسیستی که در اصفهان رأی آورده تا به مجلس برود در پناه نمازجماعت موفق شده بود. نگارنده از یکی از استادان کهنسال دانشگاه در همان روزهای آغاز انقلاب پرسیدم چرا مارکسیست در ایران نتوانست موفق باشد و مانند کشورهای دیگر حکومت را به‌دست آورد؟ او که پیشتر به آن جریان گرایش فکری داشت همین انتقاد را مطرح می‌کرد و می‌گفت علت آن بود که اندیشه مارکسیست‌ها توده‌ای و عوام‌زده شد و از اصول خود خارج گشت. در توضیح این مطلب می‌گفت مثلاً شما می‌گویید اعتقاد به توحید، وحدت می‌آورد ولی ببین وقتی توده‌ای شود و به‌دست عوام بیفتد به صدها فرقه تبدیل می‌شود و نه‌تنها وحدت نمی‌آورد، بلکه جنگ ۷۲ ملت را می‌آورد و از من می‌پرسید بگو ببینم آیا جنگ شیعه و سنی ثمره عقیده به توحید است یا از عوام؟ ما نیز عوام‌زده شدیم و پیشروان حزب‌توده فکر می‌کردند برای پیشرفت اندیشه چپ باید عوامانه عمل کنند تا مردم آنها را بپذیرند، از این‌رو از اصول اصلی خود کوتاه آمدند و خارج شدند. اگر حرف آن استاد را بپذیریم باید تعریف حزب‌توده در اصفهان را نیز عوض کنیم و بگوییم آقای تقی فداکار یک فردی است که چهره او را باید رئیس سندیکای کارگران اصفهان معرفی کرد نه یک ماتریالیسم با چهره مشخص در این اندیشه، بگذریم…

نباید فراموش کرد که جاسوس‌های امریکا، انگلیس و دیگر کشورهای غربی در همه تشکیلات