پاورپوینت کامل خودشناسی پیام مولوى ۵۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خودشناسی پیام مولوى ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خودشناسی پیام مولوى ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خودشناسی پیام مولوى ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

سخن من به دست من نیست و از این رو مى‏رنجم؛ زیرا مى‏خواهم که دوستان راموعظه گویم و سخن منقاد من نمى‏شود. از این رو مى‏رنجم؛ اما از آن رو که سخن‏من بالاتر از من است و من محکوم وى‏ام، شاد مى‏شوم، زیرا که سخنى را که حق‏گوید، هرجا که رسد، زنده کند و اثرهاى عظیم کند. و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله ‏رمى؛ تیرى که از کمان حق جهد، هیچ سپرى و جوشنى مانع آن نگردد. از این روشادم.

او در کتاب «فیه مافیه» به دنبال همین مبحث مى‏گوید:

سخن من به دست من نیست و از این رو مى‏رنجم؛ زیرا مى‏خواهم که دوستان راموعظه گویم و سخن منقاد من نمى‏شود. از این رو مى‏رنجم؛ اما از آن رو که سخن‏من بالاتر از من است و من محکوم وى‏ام، شاد مى‏شوم، زیرا که سخنى را که حق‏گوید، هرجا که رسد، زنده کند و اثرهاى عظیم کند. و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله ‏رمى؛۴۱ تیرى که از کمان حق جهد، هیچ سپرى و جوشنى مانع آن نگردد. از این روشادم.۴۲

مولوى در این عبارت به مسئله بزرگ و عمده‏اى اشاره دارد که از چند جهت‏قابل تأمل است. او سخن خود را از خود بالاتر دانسته، و در واقع خود را محکوم‏سخن خویشتن شناخته است. این مسئله نشان‏دهنده این است که سخن او، منشأ الهى‏دارد و از عالمى ماورا به او القا مى‏شود. مولوى بلخى در یک حال روحى وموقعیت معنوى قرار گرفته که سخن خود را از خود بالاتر دانسته و از این جهت شاد و خوشحال است؛ ولى از سوى دیگر در همین حال، نوعى رنج احساس مى‏کند ومى‏گوید: «چون مى‏خواهم دوستان را موعظه کنم، سخن منقاد من نمى‏شود.»

او در اینجا به همان مسئله سابق اشاره مى‏کند که در هر خوبى، نوعى بدى نیزمى‏تواند وجود داشته باشد؛ چنان که در هر بدى نیز نوعى خوبى وجود دارد. حقیقت این‏است که طرز تفکر دیالکتیکى مولوى، موجب شده که او بتواند روى دو مسئله بسیارعمده و بنیادى انگشت گذارد: یکى همان مسئله وابستگى و به هم پیوستگى خوبى و بدى‏در امور جهان است که از این طریق دوگانگى در جهان از میان برداشته مى‏شود و باوحدت و یگانگى عالم، وحدت و یگانگى حق تبارک و تعالى نیز اثبات مى‏گردد.

مسئله دوم به عالم سخن مربوط مى‏گردد؛ چرا که این عارف بزرگ سخن را ازخود بالاتر دانسته و آن را منقاد خویش نمى‏شناسد. رابطه میان «انسان» و «سخن» یا لفظ ومعنى، رابطه بسیار ظریف و پیچیده‏اى است که همواره ذهن اندیشمندان بزرگ را به‏خود مشغول داشته است. پیدایش فلسفه‏هاى تحلیل زبانى امروز، در جهان معاصر، نشان‏دهنده ژرف بودن این مسئله به شمار مى‏آید.

فلسفه‏هاى تحلیل زبانى

نگارنده این سطور به هیچ وجه طرفدار طرز تفکر در فلسفه‏هاى تحلیل زبانى‏جهان معاصر نیست؛ ولى به این مسئله اعتراف دارد که این جنجال موجود در میان‏فلاسفه تحلیلى نشان مى‏دهد که مسئله سخن و امر زبان، از اهمیت بسیار برخورداراست. فیلسوف معروف و ژرف‏اندیش آلمانى، مارتین‌هایدگر که البته در زمره‏فیلسوفان تحلیل زبانى قرار نمى‏گیرد، درباره ماهیت سخن به گونه‏اى سخن گفته که باآنچه مولوى بلخى در قرن هفتم هجرى ابراز داشته، بسیار نزدیک است. او مى‏گوید: این‏ما نیستیم که با الفاظ بازى مى‏کنیم، بلکه سرنوشت زبان است که با ما بازى مى‏کند و این‏همان چیزى است که همیشه صادق بوده است. بازى زبانى این است که کلمات گفتارعادى و رایج مى‏گردد و از هر طرف به این گفتارها برمى‏خوریم و آن در جاى خودمعیارى مى‏گردد که خلاف آن خطا و اشتباه شناخته مى‏شود.

تردیدى نیست که زبان، ظهور تفکر است. این فیلسوف بزرگ در جاى دیگرمى‏گوید: ما تفکر را از آن خود نمى‏کنیم، بلکه ما به تفکر داده مى‏شویم. در بیان آوردن‏زبان، امرى است و استفاده از زبان امرى دیگر. گفتار متداول، فقط از زبان استفاده‏مى‏کند اما از آنجا که تفکر و به نحوى دیگر شعر از کلمات استفاده نمى‏کنند، بلکه کلمات‏را مى‏گویند وضع سخن، در این وادى به گونه‏اى دیگر است. کلمات و الفاظ دلوها و خمره‏هایى نیستند که از درون آنها محتوایى بیرون کشیده شود، بلکه کلمات به چاه‏مى‏مانند که با گفتن کلمه ژرف‏کاوى مى‏شوند و هر لحظه از نو باید آنها را یافت و به حفرآنها پرداخت. البته چاه‏هایى وجود دارد که مدفون مانده است، ولى گاهى یکباره‏فوران مى‏کنند.۴۳

کلامی از جهان بالا

وجود جلال‏الدین محمد بلخى، چاه عمیق و ژرفى بود که مدتها پنهان مانده‏بود و کسى از آن بهره‏بردارى نمى‏کرد؛ اما ملاقات و برخوردى که او با شمس تبریزى‏کرد، عاملى بود که ناگهان این چاه ژرف فوران کرد و مردم جهان از فوران آب این چاه‏ سیراب شدند.

حسام‏الدین چلبى که از یاران باوفا و صدیق مولوى بود، مى‏دید که یاران مولوى ‏در غالب اوقات به قرائت آثار سنایى و عطار اشتغال دارند. شبى مولوى را در خلوت‏یافت و از او خواست تا کتابى نظیر کتابهاى سنایى و «منطق‏الطیر» عطار به رشته نظم‏درآورد، تا مریدان مولانا از آنها بهره‏مند شوند. در همین لحظه مولوى از درون دستارخویش مکتوبى بیرون آورد که هیجده بیت اول کتاب «مثنوى» در آن نوشته شده بود.آن نوشته را به دست حسام‏الدین داد و به او گفت: پیش از آنکه از ضمیر او سر زند، ازعالم دیگرى به دل او القا شده است که یک چنین کتابى منظوم آید. این نقل، تأییدى ‏است بر آنچه خود مولوى در کتاب «فیه مافیه» آورده و گفته است: کلام او از او بالاتراست و از جهانى بالاتر بر او القا مى‏شود. او خود را، در آن کتاب، محکوم کلام خویش‏شناخته و آنچه با حسام‏الدین چلبى در میان گذاشت نیز، تأییدى است بر آنچه در کتاب «فیه مافیه» مطرح ساخته است.

برخى از ارباب تحقیق و معرفت بر این عقیده‏اند که‏همه آنچه در کتاب «مثنوى» شریف آمده، به نحوى در همان هیجده بیت اول «مثنوى» مستتر است. و در آن هیجده بیت نیز بیت اول نقش نخست را به عهده دارد و در واقع، همه معانى کتاب را در خود جاى داده است.

مدتى این مثنوى تأخیر شد…

مسئله دیگرى که با این موضوع ارتباط دارد و نباید آن را مورد غفلت قرار داد، این است که گوش حسام‏الدین چلبى و حالت استماع او، در سروده شدن کتاب«مثنوى» نقش داشته و هرگاه او آمادگى و حالت شنیدن داشت، مولوى نیز به شوق ‏مى‏آمد و به سرودن «مثنوى» ادامه مى‏داد. گفته مى‏شود که: بنا به یک سلسله از علل، حسام‏الدین چلبى حالت استماع را از دست داد و براى گوش فرا دادن آمادگى نداشت. در همان مدت، مولوى نیز لب فرو بست و دست از سرودن «مثنوى» برداشت؛ اما پس از آنکه آن عارضه از حسام‏الدین زدوده شد و دوباره حالت استماع پیدا کرد و آماده‏شنیدن شد، مولوى نیز کار سرودن «مثنوى» را از سر گرفت و آن را به انجام رساند. گفته‏مى‏شود که: این بیت معروف، به مناسبت همین واقعه سروده شده است، آنجا که مولوى‏مى‏گوید:

مدتى این مثنوى تأخیر شد مهلتى بایست تا خون شیر شد

مولوى سروده‏هاى خود را به آواز بلند مى‏خواند و حسام‏الدین مى‏نوشت. برخى‏از شبها، تا سپیده صبح، نظم «مثنوى» ادامه پیدا مى‏کرد. حسام‏الدین خود در آغازاهل فتوت بود. فتوت و جوانمردى نیز، ترکیبى از تشریفات عیارى و مشرب‏تصوف است که در سده‏هاى گذشته رواج داشت. حسام‏الدین از فتوت به تصوف گراییدو به خدمت جلال‏الدین مولوى پیوست. البته بسیارى دیگر از اهل فتوت نیز در راه‏حسام‏الدین قدم گذاشتند. پدر حسام‏الدین رئیس یکى از همین انجمن‏هاى‏فتوت بود.

براساس آنچه در اینجا ذکر شد، باید بپذیریم که حسام‏الدین چلبى در پیدایش ‏معارف صوفیانه و به ویژه کتاب «مثنوى» شریف، نقش بزرگى داشته است. باید توجه‏ داشت که فتوت و جوانمردى، به عنوان یک روش معنوى در زندگى ـ که حسام‏الدین ‏چلبى سالها از آن پیروى مى‏کرد ـ جایگاه مهم و بزرگى دارد؛ زیرا این شیوه اززندگى، در قرآن کریم ریشه دارد و اصحاب کهف اهل فتوت و جوان‏مردى بوده‏اند. درقرآن کریم آمده است: «انّهم فتیهٌ آمنوا بربّهم و زدناهم هدى»؛ یعنى آنها جوانمردانى‏بودند که به پروردگار خود ایمان آوردند و ما نیز بر هدایت آنها افزودیم.

کتاب «شاهنامه» فردوسى نیز که از کتابهاى جاویدان تاریخ شناخته مى‏شود، حماسه‏اى است که درس فتوت و جوانمردى مى‏دهد. در فتوت و جوانمردى، وفادارى و صداقت، از اصول اساسى شناخته مى‏شوند و صداقت در طریق تصوف ونیل به حقیقت، نقش عمده و بنیادى دارد.

نقش گوش

حسام‏الدین چلبى که داراى صدق و صفاى باطن بود، مى‏توانست براى شنیدن‏سخنان مولوى شنونده خوب و مناسبى باشد. حقیقت این است که کلام بدون شنونده‏خوب و مناسب، جایگاه خود را از دست مى‏دهد و یک امر مهمل به شمار مى‏آید.به طور کلى مى‏توان گفت: کلام همیشه براى شنیدن است و آنجا که گوش نباشد وشنونده‏اى وجود نداشته باشد، سخن نیز جایگاهى نخواهد داشت. به حسب برخى ازآیات قرآن کریم، خداوند تبارک و تعالى به‏ واسطه کلمه «کن» که در اصطلاح اهل‏معرفت «کن وجودى» خوانده مى‏شود، عالم را به صحنه هستى درآورد؛ اما ممکنات درعالم اعیان ثابته با گوش حضورى در عالم علم حق تعالى خطاب خداوند راشنیدند و به هستى در عالم عین درآمدند.

به

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.