پاورپوینت کامل باور به وجود نیروی فوق طبیعی در اشیاء در فرهنگ عامه مردم ایران -عارفه صابری افتخاری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل باور به وجود نیروی فوق طبیعی در اشیاء در فرهنگ عامه مردم ایران -عارفه صابری افتخاری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل باور به وجود نیروی فوق طبیعی در اشیاء در فرهنگ عامه مردم ایران -عارفه صابری افتخاری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل باور به وجود نیروی فوق طبیعی در اشیاء در فرهنگ عامه مردم ایران -عارفه صابری افتخاری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
شیءباوری، به معنای باور داشتن به شیء یا اشیایی است که در باور انسانهای بدوی دارای نیروی خارقالعاده بوده، که در رویایی با مشکلات زندگی بدانها پناه میبردهاند. آثار و بقایای شیءباوری همواره در میان فرهنگ عوام از جمله فرهنگ عامه ایران بهجا مانده است. در این رویکرد، توجه به منشأ باور به برخی اشیاء و چگونگی عملکرد و اثربخشی آنها در فرهنگ عامه ایران در اولویت قرار دارد. همچنین بررسی اهمیت این اشیاء به عنوان اشیایی با نیروی فوق طبیعی در زندگی مردم ایران از دیگر اهداف این پژوهش است.
(فتیشیسم=شیئی باوری)
چکیده
شیءباوری، به معنای باور داشتن به شیء یا اشیایی است که در باور انسانهای بدوی دارای نیروی خارقالعاده بوده، که در رویایی با مشکلات زندگی بدانها پناه میبردهاند. آثار و بقایای شیءباوری همواره در میان فرهنگ عوام از جمله فرهنگ عامه ایران بهجا مانده است. در این رویکرد، توجه به منشأ باور به برخی اشیاء و چگونگی عملکرد و اثربخشی آنها در فرهنگ عامه ایران در اولویت قرار دارد. همچنین بررسی اهمیت این اشیاء به عنوان اشیایی با نیروی فوق طبیعی در زندگی مردم ایران از دیگر اهداف این پژوهش است. اشیایی برخاسته از باورهای جمعی و اعتقادات آیینی ـ مذهبی در فرهنگ عامه که توده مردم جهت رسیدن به نیازها و خواستههای معنوی خویش به این اشیاء توسل جسته، و آنها را باور دارند.
واژگان کلیدی: شیءباوری، فرهنگ عامه مردم ایران.
مقدمه
شیءباوری یا فتیشیسم به مفهوم اعتقاد و باور به وجود نیروی فوق طبیعی در برخی اشیاء طبیعی(موجود در طبیعت) و مصنوع(دست ساخته انسان) است. منشاء اصطلاح فتیشیسم مربوط به قرن ۱۸میلادی است که سیاحان و دریانوردان پرتغالی در آفریقا متوجه شدند بومیان آفریقایی برای بعضی اشیاء مانند درخت، ماهی، گیاه، سنگ، پنجه مرده بعضی جانوران، چوب خشک، مو و ناخن نیروی جادویی قائلند و آنها را تقدیس میکنند و در رفع مشکلات و گرفتاریهای خود استمداد مینمایند
(Tylor,1970:229)
. پرتغالیان لغت فتیش را که در زبان پرتغالی به معنای «طلسم و تعویذ» است به آن اشیاء دادند و عقاید و آداب مرتبط با فتیشها را فتیشیسم نامیدند(فضایی، ۲۷۸:۱۳۵۶).
در میان عناصر متعدد فرهنگ عامه ایران نیز شیءباوری یا همان فتیشیسم حضوری گسترده و ملموس در زندگی مردم دارد و بقایای آن همواره در میان توده مردم به جا مانده است. شیءباوری در ایران شامل اشیاء طلسمی و تعویذی است که اغلب دارای پیشینهای اسطورهای و مذهبی بوده، و مردم به نیروی مستتر در این اشیاء جهت جذب و نیروهای نیک و دفع نیروهای شر باور دارند و آنها را به همراه آداب خاصی به کار میبرند. به نظر میرسد در ایران درباره موضوع شئباوری و حضور این نوع اشیاء در بطن فرهنگ مردم، پژوهشی مستقل و بنیادی انجام نگرفته است. در این مقاله در دو بخش به شیء باوری در ایران پرداخته شده: نخست، شیءباوری و آداب آن در فرهنگ عامه ایران و دوم، معرفی گونه هایی از اشیاء باور شده در میان ایرانیان و باورهایی که در رابطه با آن اشیاء در فرهنگ عامه ایران وجود دارد مورد بررسی قرار میگیرد.
شیء باوری و آداب آن در فرهنگ عامه ایران
اعتقاد به جاندار بودن اشیاء از بنیادیترین و اساسیترین شیوههای فکری جامعه کهن ایرانی بوده است و بر این اساس در تفکر ایرانیان شیءباوری تحت سیطرهی آنیمیسم یا زندهگرایی قرار میگیرد. در باور ایرانیان باستان، آدمیزاد زنده بودن خویش را به همه چیزهای دیگر منسوب میدارد، خواه آن چیز ساکن و پا برجا یا مانند خود او متحرک و جنبان باشد. ایرانیان باستان به هر پدیدهای، مینویی را منتسب می کردند تا آنجا که در هر کلوخ بیمقدار مینوی زمین را احساس میکردند. همچنین آنها جاندار پنداشتن اشیاء موجود در طبیعت را به دستساختههای خویش نیز تعمیم می دادند و میان جنس اشیاء ساخته شده و اشیاء موجود در طبیعت تفاوتی قائل نبودند و دستساختههای خویش بهویژه اشیاء فلزی را همانند دیگر اشیاء طبیعی دارای مینو یا به عبارتی روح میدانستند و آنها را نیروهای مستقل و فعالی میپنداشتند که آدمی میتوانست به آنها التماس کند تا همراهش شوند. یا اگر اجازه میداد، قادر بودند در وجودش نفوذ کنند یا اثر نیک یا بد بگذارند(بویس، ۱۳۷۰: ۸۰-۸۲). آنها علاوه بر اشیاء طبیعی و دستساختههای خود به سخن و آوایی که با تأمل و تعمق شکل میگرفت، به ویژه کلام مقدس یا همان گفتار ایزدی که منثره۲ خوانده می شود، قدرتی عظیم نسبت میدادند به گونهای که در باور آنها، نیروی درمانگری موجود در آن کلام، برتر از نیروی اشیاء ملموس بود(دوستخواه،فرگرد۷،بند۴۴،ص۷۳۷) و بر اساس همین تفکر، اشیاء باورشده و همان طلسم و تعویذ، در میان ایرانیان قدرت جادویی و درمانگر خود را از افسونها و اوراد مذهبی میگرفتند.
طلسمها و تعاویذ که هر کدام در موقعیتو منظور خاصی مورد استفاده قرار میگیرند، دارای نیرویی جادویی ماورایی چون روح انگاشته میشوند و پندار کلی بر این است که نصب و آویختن آنها بر اموال و مکانها، و حمل آن توسط انسان یا حیوان موجب دفع بلا، بیماری و تعرض موجودات و نیروهای شریر است. طلسم و تعویذ را میتوان از یک مقوله اما گاهی با راهبردهایی کم و بیش متفاوت در نظر آورد، درحالی که کار تعویذ طرد و دفع امور نامطلوب است، ولی طلسم دارای دو خاصیت جذب و دفع است و باعث جلب امور مطلوب نیز میشود (عربستانی،۶۳۵:۱۳۸۷). توانایی مفروض طلسم در تغییر دادن حوادث و به بار آوردن شرایط مطلوب و معمولاً معجزهآسا، آن را از تعویذ متمایز میسازد. طلسم علاوه بر خواص پیشگیری کنندهی تعویذ، قدرتهای دیگری نیز دارد و از این رو گاه تعویذ را گونهای از طلسمات و از جنس ضعیفتر آن پنداشته یا آن را یکی از گستردهترین اشکال استفاده از طلسمات به شمار آوردهاند. یک طلسم نوشتههایی با علائم اخترشناختی و اشکالی از صور فلکی یا دائرهالبروج و تصاویری از جانوران به عنوان ترفندهای جادویی برای در امان ماندن از آسیبها است یا به شیئی اطلاق می شود که این نوع نوشته یا علایم بر روی آنها باشد مثل تعویذ ها ؛ همچنین ممکن است متن یک تعویذ، را یک افسون یا ورد تلقی کرد
(Ruska,2000:500)
. تعویذ، مشتق از ریشهی «ع وذ»(المنجد،۱۹۷۳:ذیل واژه) و به معنای پناه بردن، پناه دادن و در امان نگه داشتن است و در اصطلاح به معنای دعا خواندن و حرز یا دعای دفع چشم زخم آویختن بر آدمیان، جانواران یا اشیاء برای محافظت از آنهاست(دهخدا،۱۳۴۳:ذیلواژه). تعاویذ معمولاً کاربردی پیشگیرانه دارند و فرد یا شیء مورد نظر را از قرار گرفتن در موقعیتی زیانآور حفظ میکنند؛ در حالی که دعا، و همچنین افسون، رقیه، عزیمه و طلسم، علاوه بر قدرت پیشگیری از بلایا، پس از وقوع پیشآمد بد نیز میتوانند در علاج و مداوا و گاه حتی در تبدیل «سوءالقضا» به «حسنالقضا» به کار آیند (شکورزاده،۲۳۶:۱۳۶۳). در ایران باستان حجم زیادی از افسونها، اوراد و اشیاء تعویذی مورد استفاده بوده است. نمونههایی از این ادعیه یا افسونهای مؤثر علیه آفریدههای زیانکار در خود اوستا یافت میشود. این ادعیه و کاربردشان گوناگون و وسیع است به طوری که آنها را به اشکال مختلف چون حرز و تعویذ و طلسم نوشته و همواره همراه خویش داشتهاند، تا آنها را از انواع بیماریها، بلایای زمینی و آسمانی حفظ کند و همچنین جنیان و دیوها را از آنان دور دارد. دعای دورکردن تب سرد و گرم از این قسم ادعیه است (رضی،۶۱۶:۱۳۸۱؛ میرفخرایی،۱۳۹۰: ۸۰-۸۱). تعویذ یا افسون مکتوبی را برای امراض چشم به صورت ترکیبی از متون اوستایی، پازند و پهلوی می نوشتند و بر بازوی چپ بسته می بستند، یا وردی پهلوی علیه حشرات موذی را با آب زعفران بر پوست آهو یا کاغذ مینوشتند و بر در خانه نصب میکردند و مقداری ماسه را نیز تبرک کرده و به اطراف میپاشیدند
(Casartelli,1980:449
)
. در همان زمان برای جلوگیری از بیماری گله گاو، باژاردیبهشت(ورد و نیایش اردیبهشت) را بر قطعهای چرم می نوشتند و مقدارکمی پشم را از کیسه بیضهی قوچ جدا میکردند و میبستند و در جایی که گله از آن عبور میکرد، در زمین دفن میکردند
(Spiegel,1860:167)
. افسونهایی را نیز برای پیشگیری و درمان میخواندند، این افسونها از طریق انتقال آسیب به یک شیء (فتیش) عمل میکرد
.
به عنوان مثال برای درمان تب مالاریا (تب نوبه یا تب متناوب) فنجانی چای را در برابر خورشید قرار میدادند، میخی آهنی را جلوی بیمار میگذاشتند و بیمار میگفت: «من تبم را به این میخ میدهم.» سپس میخ را در زمین فرو میکردند و مقداری از چای را بر روی آن میرییختند، و باقی چای را به بیمار میخوراندند
(Omidsalar,1985:24)
در فرهنگ اعراب جاهلی برای کارکردهای تعویذی و خنثی یا محدود کردن اثر سوء خَفیه، روشهای گوناگونی بهکار میرفته است. در یکی از روشهای رماندن ارواح زیانکار، از روش«تنجیس» یا آلودن استفاده میشد، یعنی اشیایی چون استخوانهای مردگان، دندان روباه و شیر یا مواد ناپاک دیگری را که موجب نفرت و بیزاری موجودات شریر میشد، بر اندام کودکان میآویختند(جوادعلی، ۷۴۵:۱۹۹۳).همین گونه باورها تحت تأثیر تداخل و تأثیر و تأثر فرهنگی در ایران نیز وجود دارد و از این گونهی اشیاء برای رماندن اجنه در مناطق مختلف ایران بهویژه جامعههای روستایی استفاده میشود.
عمدهترین علت استفاده از تعاویذ در رابطه با اعتقاد به چشمزخم است. چشمزخم از قدیمترین باورهای بشر و احتمالاً فراگیرترین و رایجترین باور فراعلمی است که آثار و بقایای آن همواره در ایران امروز نیز پا برجا مانده است. شورچشمی و بدنظری که امروزه به شکل صفت برای بعضی کسان آورده میشود، از روزگار بسیار کهن میان جامعهای که مغان و فرهنگ و دیانت مغانه و مزدایی در آن حکومت میکرد وجود داشته است، و شورچشمان که با چنین بیماری و عارضهی اهریمنی شناخته میشدند، مردود و مطرود و منفور جامعه بودند (رضی،۹۸۵:۱۳۸۱) بسیاری از سفرنامه نویسان در طول سفرهای خویش به اقصی نقاط ایران موارد گوناگونی از باور ایرانیان به شورچشمی را گزارش کرده و نقل میکنند که مردم ایران اشیایی را به منظور دفع چشم زخم همواره با خود به همراه دارند که به نوعی فتیش محسوب میشوند چرا که باور دارند با همراه داشتن این اشیاء از چشم بد و شور در امان خواهند بود .مثلا ویلیام جکسن گزارش کرده است:« در ایران معمولاً به بچهها طلسم و چشمزخم می آویزند». او این رسم را رسمی کهن معرفی میکند که حتی قدمتش به پیش از دوران اسلامی می رسد(جکسن،۴۳۲:۱۳۵۷). نتیجه آن که، زنان باردار، کودکان و بهطور کلی همه چیزهای زیبا، خوشایند، مسرتبار یا گرانبها در معرض خطر حسادت و چشم زخم هستند. بنابراین لازم است کودکان و همه چیزهای با ارزش خود را از دیدار کسانی که بدچشم هستند به دقت محافظت کنند و چون مطمئن نیستند که همیشه به این کار توفیق یابند، آنها را بوسیله طلسم و تعویذ محافظت میکنند (ماسه،۶۳:۱۳۵۵) هماکنون نیز تعاویذ گوناگونی در میان ایرانیان بهویژه در میان تودهی عوام رایج است. که عمدتاً به صورت اشیای خام و طبیعی (انواع کانیها و سنگها، فلزات،گیاهان، بازماندهی اعضای بدن انسان و حیوان) و چه به شکل فرآورده (مجسمهها، تمثالها، وسایل دستساز فلزی، چوبی و …) در رماندن ارواح پلید، شیاطین، و موجودات شریر و زیانکار و بسیاری از بیماریها کاربرد دارد.
گونههای «اشیاء باور شده» (فتیش) در میان ایرانیان
۱ -کانیها
از متداولترین اشیایی که درباره آنها باور وجود دارد و به عنوان تعویذ استفاده میشوند، انواع مواد کانی از جمله مهرهها و سنگهایی همچون سنگ نمک است
(Smith,1927:638)
. در کتاب روایت پهلوی استفاده از مهرههای گوناگون جهت نیل به بسیاری خواستهها توصیه شده است. همراه داشتن مهرهی سبز استقبال از ، پیشآمدهای خوب است؛ و داشتن مهرهزرد با جلا و برق سفید سبب رسیدن به مراد و خواسته دل میشود.داشتن مهره سیاه موجب پیروزی در هر کار و پیکار است. مهرهی کبود رنگ، کامیابی را افزون و شخص را بخشنده می کند. زنی که مهرهی کبود با جلایی سفید رنگ دارد، اگر آن را به نام مردی که دوستش دارند بساید و در چشم کشد، آن مرد او را دوست خواهد داشت و نمیتواند از آن زن بگذرد (میرفخرایی،۳۵۸:۱۳۹۰). در بوشهر برای معالجه بیماریهایی مثل دیوانگی، صرع، نازایی و برای مداوای تب، یرقان، امراض پوستی و حتی عقربزدگی باید برای هر یک آنها مهرههای خاصی را ابتدا با خوتندن چهارقل بر آنها طاهر کنندو تا درمان کامل به گردن بیاویزند. از نمونه این مهرهها، مهره گیسبند که برای محافظت از چشم بد به گیسوی اطفال میبندند. مهره «آپِلتِشی»یا تاول آتش، ویژه کودکان است و وقتی تاولهای آبدار و آتشگونهای بر روی پوست صورت اطفال پیدا شود لازم است که تا زمان خشک شدن کامل آن، آویزه گردن کودک کنند. مهرهی «توشو» یا تب شب (مهرهبرای تبی که در شب عارض شود) نیز ویژه اطفال است و هرچند به تب شب اختصاص اختصاص دارد اما باید تا چند شبانه روز متوالی و تا درمان کامل آویزه گردن بنمایند. مهره «دِلَک» قرمز رنگ و شکل دل آدمی را دارد و ویژه زنان است، هر زنی به دلضعفه مبتلا شود به گردن خود میآویزد. «زردوکی» مهرهای است بلورین به شکل بیضی و زنان تازهزایی که شیرشان بسیار کم است به منظور شیردار شدن به گردن و مچ دست خود میبندند (احمدی ریشهری،۱۳۸۱: ۱۲۱-۱۲۶). در شهر ایزدخواست گوسفندان آبله گرفته را با خواندن سوره ها و آیاتی از قران به مهرهای گرد و به رنگ روشن که در داخل آن خالهایی به رنگ سفید و نخودی وجود داشت و پیچیدن آن در پارچه ای تمیز و گذاشتن آن در آبشخور دامها معالجه میکردند (رنجبر،۵۲۲:۱۳۷۳). در شهرستان دوان برای جلوگیری از چله افتادن بر نوزاد و مردن او قبل از چهل روز، زنانی که به دیدن زائو میآمدند باید عاری از هرگونه مهر زینتی باشند. برای احتیاط بیشتر مجموعهای از مهره های بند شده را در کنار بالین کودک میگذاشتند تا اثر مهرههایی را که غفلتا وارد شده است خنثی کند. همین مردم برای جلوگیری از گریه ممتد بچه از مهره «تاسه» و برای رفع زردی او از مهره «زردیون»و برای جلوگیری از چشم زخم از مهره «بوغلی» استفاده می کنند. همینها برای اثربخشی بیشتر مهرهه ها، بهویژه برای درمان تب شب و تبسیاه، خون گوسفند قربانی شده در عید قربان را در ظرفی میریزند و مهرههای خود را ۷ بار در آن میزنند و چند روز به گردن بیمار می آویزند. دیگران استکانی از این خون را برای استفاده نگه می دارند (لهسائیزاده،۱۱۶:۱۳۷۰). مردم فراشبند برای دفع شر آل مهرهای به رنگ عسلی و موسوم به مهرهآل را که بر روی آن تصویر زنی قرار داشت به همراه مهره مخصوص دیگری به نام تاسه میسائیدند و در آب مخلوط میکردند و به زن زائو میخوراندند(سیدرزاق،۷۵:۱۳۸۲). مهره مار نیز از دیگر مهره های باور شده در میان ایرانیان است که جهت به دست آوردن آن آداب پر تفصیلی در هنگام فصل جفت گیری مارها انجام می شده است(هدایت،۵۰:۱۳۳۴) توده عوام اعتقاد دارند که داشتن مهره مار سفید بختی می آورد(همان:۱۱۱) و هر کس مهره مار داشته باشد نباید بالای سر بچه ۴۰روزه برود چرا که بچه جن زده میشود(همان، ۱۹۴) مهرههای آبی و سبز و کبود نیز که معمول ترین آنها به خر مهره (تصویر ۱) معروف است، برای دفع ضرر شورچشمانی استفاده میشود که چشمانی به این رنگها دارند (مقدم،۱۶۲:۱۳۳۷).
تصویر۱. خرمهره آبی رنگ از جنس سفال، جهت دفع چشمزخم(گلاک،۵۸:۱۳۵۵)
در لرستان این مهرههای فیروزه ای فام یا کبود رنگ را کوژه یا خزف مینامند و از نوع درشت آن برای دفع چشمزخم حیوانات و از نوع ریز آن برای دفع چشم زخم بچهها یاری میگیرند(اسدیان خرم آبادی،۲۳۳:۱۳۵۸) از دیگر مهرههایی که در باور مردم لرستان برای دفع چشمزخم مؤثر است، مهرهای است بهنام «موره کیو»۳ به معنی مهره کبود است. آنها مهره کبود را همیشه روی شانهی بچههای خردسال یا بر گردن حیواناتی مانند اسب، قاطر، قوچ و گاو نر میآویزند (تصویر۲) از این مهرهها برای دیگر چیزهای دوستداشتنی مانند مشک دوغ، و ابزار زینتی و لوازم خانه و یا سیاهچادر و کنار کشتزار استفاده میکنند و روی سربند دختران جوان و زیبا و روی سربند عروسخانمها نیز مهره کبود میدوزند و عقیده دارند آدمهای چشمتنگ با دیدن مهره کبود خاصیت چشمتنگیشان از بین میرود و قادر نخواهند بود که چشمزخمی به کسی برسانند(عسکریعالم،۱۹۵:۱۳۸۷). در شهرستان گروس استعمال دانههای فیروزه و سنگهای آبیرنگ به منظور دور داشتن چشمزخم، بخصوص از کودکان، مصرف فراوانی دارد که به جلو کلاه کودک و جلو سینه او میدوزند. سوارکاران علاقمند به اسبخود دارند به منظور بر حذر داشتن حیوان خود از چشمزخم، تعدادی از این مهرههای آبیرنگ را که به صورت منجوق و دانههای تسبیح به موهای یال و گردن حیوان میبندند(هاشمنیا،۲۰۶:۱۳۸۰). اهالی روستای اسک برای در امان ماندن از چشم بد چند مهره کبود را بر چوب گهواره کودک و یا پیشانی گاو و گوسفند و دیگر حیوانات اهلی و یا اطراف منزل نصب و آویزان میکنند (راعی،۲۰۲:۱۳۸۴). در سیرجان مهره سبز را به همراه نعل اسب نمک برای دفع چشمزخم به قنداق نوزاد میآویزند(بختیاری،۲۸۰:۱۳۷۸)
تصویر۲. مهره آبی برای دفع چشم زخم از کودکان و حیوانات با ارزش در میان عشایر لرستان
(Kasraian,2002:179&187)
از دیگر کانیهای رایج به عنوان تعویذ، سنگ نمک است. در باورها و سنتهای مذهبی مردم ایران نمک عنصری است که دارای مفهوم دوگانه است. در کتاب مقدس مسیحیان نمک هم نشانه نفرین و لعنت الهی است و هم نشانه رحمت و کرامت او. کسانی که به کمک اوراد اجنه را دفع میکردند، یا کسانی که افراد را از طلسم آزاد میکردند(مثل جنگیرها و رمالها) از نمک برای جنگیدن علیه شیاطین و اهریمنان و دیوان و همچنین علیه ساحران و افسونگران استفاده میکردند. در باورهای آنها آمده است نمکی که روی میز واژگون میشود، نگون بختی میآورد. نمکی که در آتش افکنده میشود، از انسان در مقابل طوفان حمایت میکند(کریمی،۴۵و۴۶). نمک در جامعههای شهری، روستایی و عشایری ایران دارای حرمت و ارزش است و خاصیت درمانی و حتی کاربرد جادوئی دارد. از طرفی مردم باور به نمک را مرتبط با مهریهی حضرت فاطمه(س) می دانند که خداوند در هنگام عروسی وی با حضرت علی(ع) به او اعطا نمود؛ همچنین رقم ابجدی کلمات نمک و علی هر یک به حساب ابجد ۱۱۰ میشود و شاید به این دلایل نمک مقدس شده باشد(هدایت، ۱۱۳:۱۳۳۴). باورداشتهای مناطق مختلف ایران به چند دسته تقسیم میشود: باور به برکتزایی نمک، باور به زدودن و دفع شورچشمی و باطل کننده سحر و جادو و نیروهای شر، گرهگشایی مشکلات و رفع نیازهای مادی و معنوی، قدرت پیشگویی و برملاساختن رازهای پنهان و نادانستهها. در تهران، بر سر سفره هفتسین نمک کوبیده میگذارند و آن را عامل برکت میدانند، سپس آن را داخل کیسه آرد و برنج نموده و تا آخر سال آن نمک را کیسه به کیسه میکنند، تا همواره روزیشان از طریق آن نمک برکت داشته باشد(شهری،۱۳۷۱: ۱۰۰-۱۰۴). همچنین در تهران قدیم باور داشتند بستن نمک در یک پارچه و همراه کردن آن با زن حامله، زایمان او را سرعت میبخشد(شهری،۱۳۷۱: ۴۶۵). در میان طوایف کردستان از نان و نمک برای گرهگشایی استفاده میکنند، آنجا رسم است که روی مقداری نان، نمک میزنند، نان را مچاله میکنند و به یک دختر یا پسربچه و یا بزرگسال میدهند تا در کنار دیوار کوچه بگذارد، بیآنکه دوباره به آن دست بزند یا روی خود را به طرف آن برگرداند، به سوی خانه بازگردد، عقیده دارند هر گرهی در جریان رزق و روزی آنان باشد بدین وسیله باز و گشایش در کار و درآمدشان حاصل خواهد شد(میرنیا، ۲۳۳:۱۳۶۹). در سروستان برای ممانعت از چشم زخم مقداری نمک و دعائیرا که دعانویس برای چشمزخم نوشته است ، به کلاه کودک میآویزند و یا به بازویش میبندند (همایونی،۳۴۹:۱۳۴۸). در بیرجند برای دفع چشمزخم گاهی چند تکه نمک را به رشتهای میکشند و به شاخههای درختان در باغها آویزان میکنند، تا درختان و محصولات آن از خطر چشمخوردن در امان بمانند(رضایی،۱۳۸۱: ۶۱۰-۶۱۱). مردم خراسان و کرمان در مراسم شب چهارشنبهسوری اندکی نمک را به همراه اشیایی دیگر درون کوزهایمی ریزند و دور سر میچرخانند و میشکنند تا شورچشمی را از خانه و افراد خانواده دور کنند(جاحظ،۱۳۸۴: ۱۳۰). در شهرستان دوان، در هنگام مراسم عقد، قطعهای سنگ نمک را در کنار عروس میگذاشتند تا چشمزخمی به او نرسد(لهسائیزاده،۱۳۷:۱۳۷۰). بسیاری از زنان بلورهای نمک را برای جلب عشق و کاشتن بذر محبت در دل همسرانشان، و یا جهت بچه دار شدن به صورت زیورآلاتی چون گردنبند و زینتی برای گیسوان می آویزند و یا طلسمهایی از نمک ساخته و دیوار خانه خویش را تزئین می کنند
(Donaldson,1938:156)
.
تصویر۳. طلسم نمک برای دفع چشم شور در کرمان(نگارنده)
بومیان کیش برای مقابله با شور چشمی از نمک به همراه دعا استفاده میکنند. همچنین در کنار در یک کیسهی پارچهای و مثلث شکل آویزان میکردند که در داخل آن تکهای سنگ نمک و یک دعا قرار داشت اغلب قسمت پایین کیسه را با پارچههای رنگین تزیین میکردند. در همین جا برای آن که نوزاد را چشم نزنند، اغلب تکهای نمک را لای پارچهای رنگی میگذارند و بالای گهواره میاویزند. مردم کیش در داخل لنچها کیسههای کوچکی از نمک و دعا را آویزان میکنند و حتی موقعی که دربارهی افراد شورچشم صحبت میکنند، چند بار کلمهی “ملح،ملح”(نمک، نمک) را تکرار میکنند ویا پیش خود میگویند”ملح و رماد فی عیونک”(نمک و خاکستر به چشمش) (مختارپور،۴۵۳:۱۳۸۷) .
۲ – اجزای بدن حیوانات
«پر» ازجمله اشیائی است که پیشینه باور به آن به دوران باستان می رسد. در یشت چهاردهم، اهورامزدا به زرتشت زردشت می آموزد که در مقابل نفرین و وِرود دشمن پری از پرندهای فراخبال(وارن غَنَه=بوم یا غراب) برگیرد و بر تن خویش بساید، و با این عمل زرتشت خواهد توانست لعنت را به دشمن خود بازگرداند. در همین یشت آمده است اگر کسی استخوان یا پری از این پرنده را به همراه داشته باشد هیچکس نمیتواند بر او علبه کند و او همیشه غالب خواهد بود.حتی پیشگویان با کمک این پر و خواندن برخی از اوراد محرمانه ، که انتقال آنها موروثی بود،می توانستند پیشگوئی کنند (پورداوود،۱۳۴۷: ۱۱۷-۱۲۹). این ژرنده با سیمرغ اسرارآمیز یکی پنداشته شده
(Casartelli,1891,79-87)
که در شاهنامه، به عنوان افسونی درمانگر، در پهلوشکافی رودابه برای تولد رستم ، کاربرد داشته است (فردوسی،۲۳۶۱:۱۴۷۸). همین پر در معالجه زخمهای کشنده رستم و اسبش، در نبرد با اسفندیار مورد استفاده قرارگرفت(همان:۲۹۴). بقایای باور به نیروی تعویذ «پر» برای در امان ماندن و تقویت روحیه را در تعزیهها بر روی کلاهخود جنگجویان (تصویر۴) (فضایی، ۲۸۶:۱۳۵۶) و نیز بر زنگ بالای سر مرشد زورخانه ها را می توان دید(سایکس ۱۳۷۲: ۱۵۷)
تصویر۴. نصب پر بر روی کلاهخود به عنوان تعویذ(طریقی،۱۲۳:۱۳۸۵)
از دیگر اندام حیوانات مختلف: مثلاً چشمها و زبان هدهد را برای در امان ماندن از بیماری فراموشی، از گردن میآویختند.یا با آویختن استخوان سوراخ شده هدهد بر درختی، هیچ پرندهای در آن حوالی آسیب نخواهد دید و به همراه داشتن استخوان طاووس از خطر چشمزدگی جلوگیری خواهد کرد (الحاسب،۱۳۷۱: ۱۹۰و۱۹۱). بستن دندان گرگ بر گردن اسب، او را دونده تر از اسبان دیگر می کند و بستن آن به بازو سبب دور شدن دشمنان می گردد و با نهادن دندان گرگ بر بالین کودک، مانع ترس او خواهد شد و به همراه داشتن آن از گزند چشم بد جلوگیری می کند (همان:۲۰۴و۲۰۵). در ممسنی، شکار کننده گرگ برای جلوگیری از چشم زخم، چشمان او را ازکاسه درمیآورد و قاب میگیرد و بر بازوی راست میبندد و دعای ویژه کاربرد آن را برآن میخواند (مجیدی کرائی،۴۸۰:۱۳۷۱). عشایر لرستان نیز پنجهی پرندگان را به همین منظور و به همراه اشیایی دیگر همچون مهرههای آبی رنگ به لباسهای کودکان خودمیدوزند
(Mortensen,1993:347)
.
تصویر۵. پنجه پرنده به عنوان تعویذ دفع چشمزخم بر روی کلاه یک پسربچه از عشایر لرستان
(Mortensen,1993:347)
نظرقربانی(نفیسی،۱۳۳۳: ۳۴و۳۵) یا چشم قربان (همایونی، ۳۷۷:۱۳۴۸) را با خشک کردن مردمک چشم گوسفند قربانی و کشیدن آن به ریسمان به همراه مهرههای دیگر درست میکنند و به لباس شخص، بهویژه کودک وگاهی به حیوانات و جمادات وصل میکنند (نفیسی،۱۳۳۳: ۵-۳۴).
۳- گیاهان
مهمترین فتیش یا تعویذ گیاهی استفاده شده در میان ایرانیان که همواره حضور پر رنگی در تمامی شئون زندگی ایرانیان دارد «اسپند» است. اسپند یا سپند، گیاهی خودرو، پایدار و همیشه سبز است که درکوه، بیابان و زمینهای کویری می روید. نام این گیاه از واژهی سپنته در اوستا گرفته شده، که در زبان پهلوی به معنی «افزونیک» یعنی برکت دهنده و مقدس آمده است
(Reichelt,1911:270)
. ایرانیان عهد باستان اسفند را گیاهی مقدس میپنداشتند و برای آن نیرویی آسمانی و شفابخش تصور میکردند
(Henning,1891:607)
و از گذشته تاکنون برای دورکردن چشمزخم، آن را در آتش میریزند و دود آن را میپراکنند. اسفند را به شیوههای گوناگون و با آداب و رفتارهای خاص، برای چشمزخم زدایی و درمان بیماریها و دردها به کار میبرند که رایجترین آنها «اسفندگردانی» و «خالگذاری» است.
در مراسم اسفندگردانی که با ریختن دانه اسفند در آتش و خواندن وردهای موزون شعرگونه همراه است، واژگان وردها در خرده فرهنگهای ایران تفاوتهایی دارند، ولی همگی یک عقیده و پنداشت عمومی را با رمز و نشانه میرسانند(بلوکباشی،۱۳۸۹: ۴۵۸-۴۵۹). وردها عموماً اینطور آغاز می شود : «اسفند و اسفند دونه / اسفند صد و سی دونه». و وردها معمولاً با عبارت «بترکد چشم حسود و حسد و بخیل و بیگونه» یا عبارتهایی شبیه آن پایان مییابد(مردانی،۳۵:۱۳۴۸). در شهرستان اردستان بخصوص در شبهای یکشنبه و چهارشنبه، در مراسم اسفندگردانی و دودکردن آن میگویند: «بترکد چشم حسود و حسد و دیده کافر» یا «بر چشم بد لعنت و بر دین محمد(ص) صلوات». برای بهبود نظرخورده ، به دانه اسفندی به نام تک تک اقوام و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 