پاورپوینت کامل برف‌شیره سیاست ۵۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل برف‌شیره سیاست ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل برف‌شیره سیاست ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل برف‌شیره سیاست ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

خدا وجود و زندگی آدمی را بسته به لبنیاتی کرده است که از گوسفندان حاصل می‌شود. گوسفند، از سر تا به پایش همه چیز قابل استفاده است: از مویش قبا می بافند، از شاخی‌اش کله پاچه می پزند، از استخوانش آبگوشت حاصل می‌شود، از رانش بزقرمه به دست می‌آید. از جگرش غذای ویتامین‌دار می‌پزند، شاخش را دکور مهمانخانه ترتیب می‌دهند.

خدا وجود و زندگی آدمی را بسته به لبنیاتی کرده است که از گوسفندان حاصل می‌شود. گوسفند، از سر تا به پایش همه چیز قابل استفاده است: از مویش قبا می بافند، از شاخی‌اش کله پاچه می پزند، از استخوانش آبگوشت حاصل می‌شود، از رانش بزقرمه به دست می‌آید. از جگرش غذای ویتامین‌دار می‌پزند، شاخش را دکور مهمانخانه ترتیب می‌دهند.

من مانده بودم متحیر که این کفشهای کوچک پای بز و چپش به چه درد می خورد؟ وقتی در پاریز عروسی که برادرزاده ام را دیدم که این کفشها را آهسته از پای پخته گوسفند درآورده و پای عروسک کرده، می‌رقصاند و می‌خواند، آن وقت متوجه شدم که پرارزشترین قسمت بدن حیوان همین کفشهای آموزنده است. وقتی صحبت آغل و بوسیدن خاک آن را مطرح می‌کردم، دانه اشکی در چشمم حلقه زده بود و به زحمت می‌خواست فرو افتد. ما می‌توانیم بوی خاک را در آغل هم ببوییم، هم ببوسیم، هم شکرگزار باشیم.‏

حالا چون حرف به اینجا رسیده و هنوز صحبت جنگ دوم در میان است، یک نکته دیگر هم طرداً للباب بگویم در باب سرزمینی که هیتلربرانگیز است و حزب نازی‌خیز و امیدوارم که مشمول قانون منع گفتگو در باب این حزب که جریمه سنگین حبس طولانی ـ حتی تمام عمر هم داردـ نشود. چون در یک امر ما هم با آنها شریک هستیم. قوام‌السلطنه گوینده این بیت بی‌نظیر هم هست که در مورد آذربایجان تام و تمام مفهوم آن را اجرا کرد:

با عقلِ مردّد نبری راه به مقصد

این‌جاست که دیوانگئی نیز بباید

وثوق‌الدوله هم بر همین وزن شعری دارد.

گِرمان و کرمان

به یک مسأله دیگر بپردازیم که مربوط به ایران نیست و مربوط به همین قضایاست و ربطی تمام به مقاله برف شیره سیاست دارد. به تعبیر من، آن روز که آلمان تانکهای خود را فرستاد تا شمال آفریقا را تصرف کنند و به پشتوانه هواپیماهایش بیایند و کانال سوئز را ببندند، این راه بندان صورت نگرفت؛ زیرا وقتی تانکها به لیبی رسیدند، در ریگزارها و تپه‌های شنی تپیدند، کار هواپیماها بی‌پشتوانه ماند. شباهتی دارد کار آنها با کار «شُماخر» امروزی که در کوهستانهای سوئیس سرش به سنگ خورد و به حال اغما فرو رفت. اغمای هیتلر نیز در لیبی بود، منتهی چرخ تانکهایش به ریگ نرم فرو رفت، ولی به هرحال در اروپا تا مسکو پیش رفت و به شهر استالینگراد رسید.

به خاطر دارم که همان روز هم در باغین کرمان خانواده‌ای بودند که خود را قوم و خویش هیتلر می‌خواند؛ چون آلمانها می‌گفتند طوایف ژرمن (جرمن/ گرمان) با طوایف کرمان از یک ریشه‌اند و البته من این حرف را قبول ندارم ـ و اگر باشند، این طوایف کروات و کرواسی و کراکوی هستند که با کرمان از یک ریشه‌اند ـ منتهی آن طوایف باغینی داشتند خود را آماده می‌کردند که جشن ورود هیتلر را به باغین بگیرند که کار برعکس شد و «گله برگشت و پس افتاد بز پیشاهنگ!»

گندم کانادا و آمریکا و وجود حبوبات هند و سلاح آمریکایی که از طریق راه‌آهن ایران و از روی پل پیروزی ورسک گذشت و به مسکو رسید و آلمان عقب‌ نشست و محور «رم و برلن» که ‌خیال وحدت اروپا را در سر داشت؛ همچنان که ناپلئون این‌فکر را در سر می‌پروراند، و او هم در غزه شکست خورد و همیشه می‌گفت: «یک مشت ریگ، توپخانه مرا در غزه از کار بازداشت.» هیتلر هم گرفتار دشمن نرم یعنی ریگ بیابان لیبی شد و پایش به گل نشست و محور «رم و برلن» که مادرید هم دیگر به آن اضافه شده بود در کار خود فروماند.

پدرم مرحوم حاج آخوند پاریزی که بعضی روزها با دوستانش در باغستانهای پاریز به تفریح می‌نشست و یک چای «خرماپهلو» می‌خورد؛ چون قند کوپنی نرسیده بود و بعد با کشک کله‌جوش پاریزی صرف ناهار می‌کرد ، اغلب مطالب روز را به شعر درمی‌آورد و برای دوستانش می‌خواند، در همین مورد گفته بود:

تو را چه کار به این محور رُم و برلن؟

تو را چه کار به گفتارهای چمبرلن؟

تو را چه کار که احمد زوغوی بیچاره

ز تاج و تخت به یکباره نشست آواره؟

و این احمد زوغو پادشاه مسلمان آلبانی بود که در کناره دریای آدریاتیک با یک مشت مسلمان، مثل مسجد ضرار گیر کرده بود و راه پیش و پس نداشت و موسولینی اول کار او را ساخت. ماند ملت آلمان که تمام شهرهایش بمباران شده بود، و بعضی از آنها با خاک یکسان شد و دویست‌وپنجاه هزار ازبک و قزاق و تاجیک و روس ریختند به داخل برلن و کار به جایی رسید که مردم روزانه با یک سیب‌زمینی ـ آن هم نپخته ـ و هفته‌ای یک تخم مرغ زندگی می‌کردند؛ ولی به هرحال، ملت آلمان به کمک بمب اتم آمریکا دوباره زنده شد.

تجدید حیات اقتصادی آلمان

مردی به نام «ارهارد» جزو اولین صدراعظم‌های هفت‌ساله آلمان شد. او یک اقتصاددان بزرگ بود و به خاطر دارم که یک وقتی در این مورد چیزی نوشته‌ام. یک اشاره مختصر لازم است، مملکتی مثل آلمان کوفته و ویران شده از جنگ که حتی بعضی شهرهایش اصلاً با خاک یکسان شده بود، و بعد از آنکه ۲۵۰ هزار سرباز ازبک و قزاق و تاجیک و البته روس پایتختش را اشغال کرده بودند، در این میان انتخاب صدراعظم شد که کنراد آدنائر نام داشت و او از ۱۹۴۹/۱۳۲۸ شروع کرد. بعد از آن بود که لودویک ارهارد آمد و او هم یکی از بزرگترین اقتصاددانان اروپا و آلمان بود.

یادم هست مرحوم دکتر سیاسی از او دعوت کرد که به ایران بیاید و یک سخنرانی در دانشکده حقوق انجام دهد. این سخنرانی را استادان ایرانی ترجمه کردند و من که آن روزها مدیر داخلی مجله دانشکده ادبیات بودم، آن را با عنوان «تجدید حیات اقتصادی آلمان» در مجله مهر ماه ۱۳۳۸چاپ کردم. هر کلمه او گویای یک تز اقتصادی مهم برای پیشرفتهای اقتصادی است. بعد کورت کسینجر، بعد ویلی برانت (۱۹۶۹م/۱۳۲۸) بعد هلموت کلد (۱۹۸۲/۱۳۶۱) بعد شرودر که بعضی به طعنه می‌گفتند: شرّ و ورّ ۱۹۹۹/۱۳۷۸ و این پایان قرن بود.

گفتیم شرق آلمان زیر پای سم ستوران قزاق بود و البته آنها که پنجاه سال ماندند، پیر شدند و خواستند بازگردند، گفتند خانه نداریم؛ ولی یک زن از شهرهای شرقی آلمان در حال رشد و پیشروی بود که چشمان جذاب داشت، و ارهارد و صدراعظم بعدی و بعدی‌آمدند و هر کدام خشتی بر خشتی نهادند تا بنای آلمان تجدید شد و مارک، قوی‌ترین پول اروپا گشت (هر مارک ۲۴ ریال ـ و حال آنکه فرانک ۵/۱۲ ریال بود) و زنان آلمان که به روایت مرحوم دکتر صفا که در آلمان مدتها حضور داشت: «در برابر یک قوطی سیگار تسلیم مردان شرق می‌شدند»، کارشان به جایی رسید که یک تن از آنها از قسمت شرقی آلمان قیام کرد و به مرحله صدراعظمی رسید، و اکنون سه دوره هشت ساله است که صدراعظم است، و محبوب‌ترین صدراعظم است، و همان است که هفته قبل در راه اسکی‌بازی، «سه‌بند»ش ترک خورده و مو برده، و نام نامی‌اش آنگلا مرکل است.

من به آن دانشجوی تاریخ گفتم: «می‌خواهی همین‌ها را در دفترت بنویسم و از شکستن دیوار برلن توسط گورباچف یادی کرده باشم؟» و او گفت:

ـ لا، لا، اسم جنایتکاران را نیار که دفترم بی‌خود سیاه‌نامه خواهد شد.

گفتم: پس برو درست را بخوان و خوب یاد بگیر که چنین خواهی شد و چنان خواهی شد…

حالا که باز به خانم مرکل رسیدیم و رسیدیم آنجا که بودیم، باز دنباله مطلب را بگیریم. البته ازبک‌ها و قزاق‌ها و تاجیک‌ها یک روز و دو روز نماندند، ماندند و برلن را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کردند و بعد گورباچف آمد و دیوار را برداشت و تا همین اواخر بودند که بقایای آنها گفتند: «ما در قزاقستان خانه نداریم، پول خانه ما را بدهید تا برویم» و همین خانم مرکل پولش را به مبلغ کلان و مزید بر خرج، از مارک قوی آلمان پرداخت و آنها رفتند، و اینک آلمان مانده و اتحادیه اروپا که ثابت کرد با جنگ تشکیل نمی‌شود و تنها با صلح تشکیل می‌شود، و به قول پاریزیها: «لَسم است و سیسو»، یعنی نمی‌شکند ولی‌ تاب می‌خورد و مثل مار می‌ماند و هزار سال که ماند، افعی می‌شود. و اینک همین خانم مرکل، سه چهار دولت دیگر اروپا را از ورشکستگی نجات می‌دهد که یکی یونان باشد و یکی پرتغال. بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا ـ یا حداقل اروپا ـ در دست زنی پا شکسته است که پایش مو برده و ترک خورده و بدین طریق بود که هم با پول مارک آلمان ـ که آن روزها که من در فرانسه بودم ۱۹۹۴/۱۳۷۰ مارک ۲۲ قران قیمت داشت و فرانک ۱۲ قران، و خانه در قزاقستان برای ته مانده سربازان مرز برلن ساخته شد و رفتند. اتحاد آلمان یک تریلیون و پانصد میلیون یورور هزینه برداشته است(کوهها با هم‌اند، ص۳۰۱) هر اسکی بازی صدراعظمی البته لذت صدراعظمی دارد ولی مو بردن و ترک خوردن آن هم صدراعظمی‌ست!

روزی که سنگ صاعقه از آسمان رسد

اول بلا به مرغ بلندآ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.