پاورپوینت کامل زیبایی از دیدگاه فلاسفه ۷۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زیبایی از دیدگاه فلاسفه ۷۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زیبایی از دیدگاه فلاسفه ۷۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زیبایی از دیدگاه فلاسفه ۷۳ اسلاید در PowerPoint :

بشر در مشاهده و مکاشفه زیبایی هر روز بیشتر به رازهای نهفته خلقت و به عظمت دستگاه آفرینش پی برد، آرمان‌جویی او در مهر بر طبیعت توسعه یافته و بالطبع از سود‌جویی‌هایی که مطرح و بیهوده و محکوم غریزه‌های حیوانی است دوری می‌جوید و این خود مبنای اخلاق و خوبی‌هاست. از همین روست که نسبت نزدیکی میان زیبا و خوب قائل شده‌اند.

بشر در مشاهده و مکاشفه زیبایی هر روز بیشتر به رازهای نهفته خلقت و به عظمت دستگاه آفرینش پی برد، آرمان‌جویی او در مهر بر طبیعت توسعه یافته و بالطبع از سود‌جویی‌هایی که مطرح و بیهوده و محکوم غریزه‌های حیوانی است دوری می‌جوید و این خود مبنای اخلاق و خوبی‌هاست. از همین روست که نسبت نزدیکی میان زیبا و خوب قائل شده‌اند.

زیبایی‌شناسی یا استتیک (

Esthetique

) دانشی است که راجع به هنر و احساس زیبایی گفتگو می‌کند. این رشته، از زمان سقراط تا دو قرن پیش به عناوین مختلف مورد بحث بوده ولی بوم گارتن (

Baum garten

) شاگرد لایب نیتس (

Leibniz

) در ۱۷۳۵ واژه استتیک را که سابقاً به معنای نظری حساسیت بود برای این رشته اختصاص داد. این رشته پیش از یونان قدیم در فلسف هندیان و چینییان نیز بسیار مورد توجه بوده است.

نزد متفکرین، اختلاف روش برای آموختن هنر و درک زیبایی بسیار است، به طوری که تحصیل این رشته اکنون به شعبی تقسیم شده است که، زیبایی‌شناسی مابعدطبیعی، روحی، اجتماعی، تاریخی، طبیعی و تجربی از آن قبیل‌اند. میان زیبا و خوب نسبت نزدیکی وجود دارد. چنانکه یونانیان باستان برای آدم کامل کلمه‌ای بکار می‌بردند که مشتق از دو کلم «زیبا و خوب» بوده است.

بشر در مشاهده و مکاشفه زیبایی هر روز بیشتر به رازهای نهفته خلقت و به عظمت دستگاه آفرینش پی برد، آرمان‌جویی او در مهر بر طبیعت توسعه یافته و بالطبع از سود‌جویی‌هایی که مطرح و بیهوده و محکوم غریزه‌های حیوانی است دوری می‌جوید و این خود مبنای اخلاق و خوبی‌هاست. از همین روست که نسبت نزدیکی میان زیبا و خوب قائل شده‌اند.

ولی با وجود همه اینها زیبا چیزی و خوب چیز دیگری است … پاره‌ای اعمال خوبند، ولی به هیچ وجه ارزش زیباشناسی ندارد. مثلاً انجام وظایف روزانه، پرداخت دین، راستگویی و خوش‌قولی همه جزو اخلاق خوب و نیکو هستند، اما زیبایی در آنها نمی‌توان یافت.

یکی از بزرگترین زیباشناسان طریقه ما بعد طبیعت، افلاطون‌ حکیم، نابغه یونانی است (۳۴۷-۴۲۷ق.م)، برای افلاطون عالم محسوس گذرا و موقتی است و چون موجودات و اشیاء آن بسیار مختلف و پیوسته در تغییرند آنرا عالم کثرت و مجاز می‌داند، بنابراین عالم وحدت و حقیقت به عقیده وی در عالم معقولات (

Lemonde intelligible

) می‌ باشد و در آنجاست که باید به جستجوی وحدت تغییرناپذیر رفت. افلاطون می‌گوید هر چه در عالم محسوس هست سایه‌ئی از مثال خویش است، وجود ندارد ولی عدم هم نیست، نه بود است نه نبود بلکه نمود است.

فروغی در «سیرحکمت»، ص۳۹ می‌گوید: “درک این عالم و حصول این معرفت برای انسان به اشراق است (ذوق) که مرتبه کمال علم می‌باشد و مرحله سلوک که انسان را به این مقام می‌رساند عشق است.” در باب عشق افلاطون بیان مخصوص دارد که می‌گوید: “روح انسان در عالم مجردات قبل از ورود به دنیا حقیقت زیبایی و حسن مطلق یعنی خیر و نیکی را درون پرده و حجا دیده است، پس در این دنیا چون حسن ظاهری و نسبی و مجازی را می‌بیند از آن زیبایی مطلق که سابقاً درک نموده یاد می‌کند، غم هجران به او دست می‌دهد و هوای عشق او را برمی‌دارد”.

افلاطون نابغه‌ای است که علم و هنر هر دو را دارا بوده، حکمت او در عین این که ورزش عقلی است از سرچشم عشق نیز آب می‌خورد و با اینکه آموزنده شیوه مشاء (استدلالیان) است سالک طریق اشراق نیز می‌باشد. ( زیبایی‌شناسی درهنر و طبیعت، علی‌ نقی وزیری، ص۱۹- ۲۲ و ۱۵۷)

ارسطو که امیل بوترو (

Emile Boutrou

) تاریخ‌نویس دقیق فلسفه، او را «بانی زیباشناسی» می‌نامد، می‌گوید:” فرمهای اصلی زیبایی عبارتند از نظم و تقارن و تعیّن که علوم ریاضی آنها را در درجات معینی مشخص می‌کنند” و می‌گوید آرتیست باید موافق قوانین طبیعت ساخته‌ ای را که طبیعت ناقص گذاشته تکمیل نماید و هر چه بهتر به مقصود رسد، ساخته او زیباتر است. البته این تعریف کلی و جامع است. و در فصل ششم کتاب پوئیتک (

Poetique

) می‌گوید:” زیبا در نظم و عظمت است”.

ارسطو معتقد است که حیوانات در مورد لذات [ناشی از درکِ] «هماهنگی یا زیبایی» فاقد حس هستند و علت این امر آن نیست که حواس آنها دقت لازم را ندارد، بلکه به خاطر آن است که از قوای عقلانی بایسته محرومند. ( چیستی هنر، اسوالد هَنفلینگ، ترجمه علی رامین، ص۶۴) بعد از ارسطو، همه موافقت دارند که در زیبا یقیناً یک نوع نظم و یک نوع آرمنی و بالاخره وحدتی در حین تنوع موجود است. اما عظمت به هیچ وجه عنصر لازمی برای زیبایی به نظر نمی‌آید.

مشهورترین نظریه‌ها راجع به زیبا از کانت است. دو مکتب زیباشناسی، که یکی بیش از همه آلمانی و دیگری بیش از همه انگلیسی است، پیش از طریق کانت موجود بوده است: لایب نیتز و پیروانش مانند بومگارتن و جمعی دیگر معتقدند که درک زیبایی به شناخت است. منظور یک نوع باطن یا تشخیص مبهم و ندانسته از تکامل است. بورک (

Burke

) و پیروانش مخصوصاً احساس را موجب درک زیبایی می‌دانند. کانت از این دو عقید متناقض یک ترکیب اصیل و عمیق به دست آورده است.

کانت، زیبا را از چهار نقطه نظر( کیفیت ـ کمیت ـ نسبت و تغییر‌پذیری) تحلیل می‌نماید: نخست از نظر کیفیت، زیبا موضوع خرسندی بی‌شائبه است. توصیف زیبا ذوق، قدرت قضاوت در چیزی یا در واقعه و نمودی است بوسیل خرسندی بی‌شائبه که عاری از هر سودی می‌باشد، موضوع چنین خرسندی زیبا نامیده می‌شود.

دوم از نظر کمیت، زیبا موضوع خرسندی عمومی است. زیبا آن است که بدون دخالت مفاهیم کلی مورد پسند عمومی واقع شود. سوم از نظر نسبت، زیبایی به یک آهنگی بی‌مقصود یا بی‌نتیجه و سودی است که به اصطلاح علمی آن را غائیت بدون غایت گویند. زیبایی شکل غائیت از چیزی است در حالیکه غایتی در آن دیده نمی‌شود. چهارم از نظر تغییرپذیری، زیبا به منظور یک خرسندی واجب است. زیبا، بدون دخالت مفهوم کلی به چیزی اطلاق می‌شود که از آن رضایت وجوبی حاصل آید.

از مجموعه نظریات فوق چنین به دست می‌آید که، کانت برای قضاوت زیبایی صفات ضد و نقیض قائل است: خرسندی بی‌شائبه، جهانی بودن بدون مفهوم کلی، غائیت بدون غایت و وجوب باطنی و ذاتی که هر کدام از اینها مغایر با دیگری است. ( زیبایی‌شناسی درهنر وطبیعت، ص۱۵۹) انسان، به عقید کانت، به طبیعت خارج از خود و به وجود خود در طبیعت، معرفت دارد. انسان در طبیعت خارج از خود، حقیقت را می‌جوید و در خویشتن، «خوبی» را – مرتب نخست کار عقل مجرد است و مرحل ثانی کار عقل عملی است – که به «آزادی اراده» نیز تعبیر شده است. (هنر چیست؟ ، لئون تولستوی، ترجم کاوه دهگان، ص۳۲) به طور کلی تصور می‌شود که زیبایی حاصل از خرسندی چشم و گوش است. چنانکه دکارت می‌گوید:” زیبا آن است که به چشم مطبوع باشد “. (زیبایی‌شناسی درهنر وطبیعت، ص۱۴۱)

از زیبایی دو تعریف وجود دارد؛ یکی تعریف عینی و عرفانی است که ارتباط بین عینیت و عرفان را با «کمال عالی» با خداوند در هم می‌آمیزد و تعریف خیالی شگفتی است که بر هیچ اصلی استوار نیست و دیگری بر عکس بسیار ساده و قابل فهم و یک تعریف ذهنی است. این تعریف زیبایی را چیزی می‌داند که سبب التذاذ ما می‌گردد.

در قرن هفدهم، «ارل آوشفتزبوری» اعلام کرد که «زیبایی جز حقیقت نیست. اجزا و خطوط حقیقی، زیبایی چهره را به وجود می‌آورند و نسبتهای حقیقی، زیبایی بناها را ایجاد می‌کنند چنان که میزانهای حقیقی فرآورده‌های هماهنگی و موسیقی‌اند.» وی ادعا می‌کند که این تناسبهای حقیقی دارای «زیبای طبیعی‌اند و چشم، همین که شیء در برابرش قرار گرفت، آنها را کشف می‌کند.» به طوری که حتی کودک هنگامی که با اشیاء منظمی چون اجسام کروی، مکعبها و غیره مواجه می‌شود در «نخستین نگرش آنها را دلپذیر می‌یابد» و بر همین قیاس از زیبایی اعمال و حرکات «آراسته و خوش حالت» لذت می‌برد.

دیوید هیوم، یکی از برجسته‌ترین فلاسفه قرن هجدهم بیان می‌کند که برای هر تحلیلی از زیبایی باید بیشتر به درون خود بنگریم تا به ذات اشیاء. و برای ادراک زیبایی باید عملی بیش از ادراک ویژگیهای عینیِ جزئی صورت پذیرد. زیبایی چیزی است که در ذهن مشاهده‌گر وجود دارد. [بنابر این] درست نیست که آن را به اشیایی خارج از این ذهن نسبت دهیم. «ذهن» به نظاره ساده اشیاء [مقابل] خود، به گونه‌ای که در ذات خویش وجود دارند، اکتفا نمی‌کند: ذهن حالتی از شعف یا ناراحتی را نیز احساس می‌کند که ناشی از آن نظاره است؛ و این احساس، ذهن را وا می‌دارد که عناوین زیبایی یا زشتی را [ به اشیاء مورد نظاره خود] اطلاق کند. برداشت هیوم از زیبایی را می‌توان «ذهن باورانه» (

Subjectivist

) توصیف کرد، زیرا طبق این برداشت، زیبایی رخدادی ذهنی یا وابسته به یک رخداد ذهنی است؛ یعنی حس یا «احساسی» در درون مشاهده‌گر است.(چیستی هنر، ص ۶۴ و ۷۰)

به نظر فیخته (۱۸۱۴- ۱۷۶۲) آگاهی بر شیء زیبا، ناشی از موارد زیرین است: جهان، یعنی طبیعت، دو سو دارد؛ این دو سو، نتیجه و حاصل در امر، یکی محدودیت ما و دیگری فعالیت آزاد و نامحدود تصور ماست. به معنای اول جهان محدود است و به معنای دوم آزاد و نامحدود. به معنای نخستین: هر کس محدود ـ مسخ شده ـ محصور و در تنگناست و در این مرحله، زشتی را می‌بینیم؛ به معنای دوم: کمال درونی ـ حیات ـ نمو ـ یعنی: زیبایی را مشاهده می‌کنیم. بنابر این، زشتی و زیبایی شیء به عقیده فیخته وابسته به دیدگاه بیننده است.

از این رو، زیبایی در جهان وجود ندارد بلکه در روح زیبا (

schoner Geist

) جا دارد. هنر، ظهور و بروز این روح زیباست و مقصدش تعلیم و تربیت. منظور از این تربیت و تعلیم نه تنها تعلیم عقل ـ که کار دانشمند است، نه فقط تعلیم دل ـ که کار واعظ اخلاقی است، ـ می‌باشد، بلکه تربیت سراسر وجود انسان است. بر این مبنی نشان زیبایی در شیء خارج پیدا نمی‌شود، بلکه با حضور روح زیبا در هنرمند بوجود می‌آید.

فردریک شلگل و آدام مولر نیز زیبایی را نظیر فیخته تعریف می‌کند. به عقیده شلگل (۱۸۲۹- ۱۷۷۸) زیبایی در هنر، به شیوه‌ای بس ناقص و یک‌جانبه و نامربوط ادراک شده است؛ زیبایی، نه فقط در هنر یافت می‌شود، بلکه در طبیعت و در عشق نیز بدست می‌آید؛ چنان‌که زیبایی حقیقی در اتحاد هنر ـ طبیعت و عشق، خودنمایی می‌کند و به این دلیل، شلگل هنر اخلاقی و فلسفی را از هنر وابسته به زیبایی‌شناسی جدا نمی‌داند.

به عقیده آدام مولر (۱۸۲۹- ۱۷۷۹) دو زیبایی وجود دارد: یکی ـ هنر اجتماعی است که انسان را چون آفتاب که سیارات را جذب می‌کند، به خود فرا می‌خواند و این، مسلماً هنر عتیق است ـ و دیگری، زیبایی فردی است و تصویر آن چنان است که فرد در حین نظاره و مراقبه خویش، آفتابی می‌گردد که زیبایی را جذب می‌کند و این زیبایی، از آنِ هنر جدید است. جهان که هم اضداد در آن هماهنگ هستند، عالی‌ترین زیبایی است و هر یک از محصولات هنر، تکرار این هماهنگی کلی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.