پاورپوینت کامل تصویر الهی در پاره‌های دانایی ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تصویر الهی در پاره‌های دانایی ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تصویر الهی در پاره‌های دانایی ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تصویر الهی در پاره‌های دانایی ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

ترجمه: علیرضا رضایت / بین دین توحیدی و علم اختلافی ظاهری و سطحی وجود دارد وگرنه آن‌ها عمیقاً با هم سازگارند و تطابق دارند. در عین حال، طبیعت‌گرایی و علم ظاهراً با هم سازگارند اما عمیقاً با هم در تضادند. مدعیات بسیاری مبنی بر تضاد بین علم و دین وجود دارد. عمده این تضاد ادعا شده توهم صرف است؛ منظورم تضاد بین تکامل و باور موحدانه، بین علم و ایمان دینی و فعل خاص الهی (مثلاً معجزه) و ایمان دینی و شیوه علمی شکل‌گیری باور است. افزون بر این، برخی تضاد‌ها (بین دین توحیدی و مدعیات و نظرات گوناگون روانشناسی تکاملی) واقعی‌اند. اما در عینِ واقعی بودن، در موارد نادری نیز ظاهری‌اند به این معنا که این تضادها اگر نیک بنگریم، ضرری به کسانی که دین توحیدی را می‌پذیرند وارد نمی‌کنند.

ترجمه: علیرضا رضایت / بین دین توحیدی و علم اختلافی ظاهری و سطحی وجود دارد وگرنه آن‌ها عمیقاً با هم سازگارند و تطابق دارند. در عین حال، طبیعت‌گرایی و علم ظاهراً با هم سازگارند اما عمیقاً با هم در تضادند. مدعیات بسیاری مبنی بر تضاد بین علم و دین وجود دارد. عمده این تضاد ادعا شده توهم صرف است؛ منظورم تضاد بین تکامل و باور موحدانه، بین علم و ایمان دینی و فعل خاص الهی (مثلاً معجزه) و ایمان دینی و شیوه علمی شکل‌گیری باور است. افزون بر این، برخی تضاد‌ها (بین دین توحیدی و مدعیات و نظرات گوناگون روانشناسی تکاملی) واقعی‌اند. اما در عینِ واقعی بودن، در موارد نادری نیز ظاهری‌اند به این معنا که این تضادها اگر نیک بنگریم، ضرری به کسانی که دین توحیدی را می‌پذیرند وارد نمی‌کنند. در اینجا از این پرسش که آیا علم با باور موحدانه در تضاد است یا نه، به سراغ پرسش دیگری می‌رویم مبنی بر این که آیا علم، باور موحدانه را تأیید می‌کند و به ما دلیلی ارائه می‌دهد که این باور موحدانه را بپذیریم؟ در اینجا ما ملاحظاتی از علم جدید را بررسی کرده‌ایم، خاصه استدلال‌های منسجم و دقیق و استدلال‌های بیولوژیکی‌ای که مایکل بهی (

Micheal Behe

) مطرح کرده است. ملاحظه می‌کنیم که این موارد را هم به مثابه استدلال می‌توان در نظر گرفت و هم به مثابه گفتمان طرح مسأله. هر دو راه، محدودیت‌هایی دارد اما همچنان مؤیدی با اهمیت برای یکتاپرستی می‌توانند باشند. این استدلال‌ها و گفتمان‌ها جالب و مرتبط هستند، در عین حال، بین دین توحیدی و علم تطابق عمیق‌تر و کامل تری وجود دارد. وقت آن رسیده تا به این تطابق بازگردیم.

علم و تصویر الهی

دانش تجربی جدید غرب در دل یکتاپرستی مسیحی پدید آمد و رونق گرفت. برخی این مسأله را امری خلاف قاعده یافتند. مثلاً برتراند راسل کلیسای مسیحی را مخالف رشد علم و نابودکننده آن دانسته است. لذا او با تأسف گفت که علم در چین پدید نیامد در عین حال، همان طور که او می‌گوید، گسترش دانش علمی در آنجا با موانعی که به گمان او کلیسا بر سر راه اروپاییان گذاشت، مواجه نبود. واقعیت آن است که این اروپای مسیحی بود که علم جدید را پرورش داد، تقویت و تغذیه کرد. این علم در هیچ جای دیگری پدیدار نشد. تمام نام‌های بزرگ دانش غربی در دوران‌های اولیه (کوپرنیک، گالیله، نیوتن، رابرت بویل، جان ویلکینز، راجر کوتز و بسیاری دیگر) همگی از مؤمنان واقعی و معتقد به خدا بودند. در واقع، فیزیکدان معروف قرن بیستم به نام سی. اف. فان ویشاکر تا آنجا پیش می‌رود که می‌گوید به این معنا، من دانش مدرن را یکی از میراث‌های مسیحیت می‌نامم.

اتفاقی در کار نیست: بین باور توحیدی و علم، تطابقی عمیق وجود دارد. لذا من می‌گویم، چرا ما باید اینچنین بیندیشیم؟ ما می‌توانیم با این پرسش آغاز کنیم که: چه نوع شرایطی برای موفقیت علم وجود دارد؟ چه چیز به این رشد کمک می‌کند؟ چه چیزهایی باید شبیه علم باشد تا رونق بگیرد؟ شروط لازم و کافی برای حصول این رشد و ترقی چیست؟

اما ابتدا باید بپرسیم ما درباره علم چگونه می‌اندیشیم؟ در اینجا نظرات فراوانی وجود دارد. رئالیست‌ها فکر می‌کنند که علم کوششی است جهت یادگیری چیزی از حقیقت معقول درباره جهان ما؛ ابزارگراها تصور می‌کنند ارزش آن در توانایی آن جهت کمک به ما برای شناخت و فهم جهان است؛ تجربه گراهای ساختارگرا مدعی‌اند که نکته آن عبارت است از تولید نظریات تجربی دقیق، و پرسش از حقیقت این نظریه‌ها امری ثانوی است. رئالیست‌ها ابتدا به ساکن درست می‌گویند: علم عبارت است از جست‌وجوی حقیقت مربوط به خودمان و جهان پیرامون‌مان. ما از راه علم، اندکی درباب قوانین مهم حاکم بر سیارات و حرکات آن‌ها و نیز نحوه کاربستِ این قوانین در سطح زمینِ خودمان می‌آموزیم. ما درباره ماهیت الکتریسیته، ساختار ماده و انواع عناصر می‌آموزیم. ما درباره تاریخ اولیه سیاره‌مان و تاریخ انواع‌مان می‌آموزیم. ما درباره ساختار بسیار پیچیده و شگفت‌آور بدن انسان می‌آموزیم و نیز می‌آموزیم که چگونه بر بیماری‌ها و آسیب‌های مختلف غلبه کنیم. ما از طریق علم یاد می‌گیریم که چگونه هواپیماهایی بسازیم که فاصله‌ها را درنوردند؛ در قرن ۱۹ سفر از شیکاگو به پکن کاری بود که ماه‌ها طول می‌کشید؛ اما اکنون ۱۲ ساعت طول می‌کشد.

بنابراین، اصل قضیه، خیلی ساده است و آن اینکه: علم در حداقلی‌ترین حالت ممکن، تلاشی است برای یادگیری حقایق مهم درباره خودمان و جهان‌مان. به گفته آلبرت انیشتین، یک دانشمند خوب عبارت است از یک جست‌وجوگر واقعی حقیقت. البته ما از علم انتظار نداریم که به ما پاسخ هر سؤالی را بدهد، علم نمی‌تواند به ما بگوید که مثلاً آیا برده‌داری بد است یا نه. در عین حال ممکن است بتواند در مورد برخی پیامدهای اجتماعی یا اقتصادی برده‌داری به ما چیزهایی بگوید. ما نباید انتظار داشته باشیم که علم مثلاً به ما بگوید که آیا تثلیث‌گرایی مسیحی درست است یا نه: چون گفتن این مطلب، وظیفه علم نیست. (در عین حال، این هم بی‌معناست که بگوییم چون اکنون علم در اختیار داریم، پس دیگر، از دیگر منابع معرفت، مثلاً دین، بی‌نیاز هستیم؛ این دقیقاً مانند آن است که بگوییم اکنون که ما یخچال و اَرّه برقی و کفش اسکیت داریم، دیگر نیازی به موتزارت نداریم. ).

افزون براین، علم تلاشی است برای فهم حقایق مهم درباره جهان ما و خود ما، در عین حال، این تنها تلاش نیست، بلکه راه‌های دیگری نیز وجود دارد که افراد از طریق آن سعی می‌کنند که حقایق جهان و خود ما را فهم و کشف کنند. با این همه، طبقه اصلی‌ای که علم بدان تعلق دارد عبارت است از تلاش‌هایی که در جهت کشف حقایق انجام می‌گیرد، به هر روی، من در اینجا به علم می‌پردازم. به طور خاص، علم تلاشی سیستماتیک و منظم برای کشف این حقایق است، تلاشی با ساز و کار تجربی. ارائه گزارشی دقیق از این عنصر تجربه، کار دشواری است اما این عن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.