پاورپوینت کامل نگاهی به تاریخچه سیاست در حوزه علمیه نجف ۶۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگاهی به تاریخچه سیاست در حوزه علمیه نجف ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به تاریخچه سیاست در حوزه علمیه نجف ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به تاریخچه سیاست در حوزه علمیه نجف ۶۹ اسلاید در PowerPoint :
در میان فعالان حوزه فرهنگ و تاریخ، این نظر رواج دارد که حوزه علمیه نجف، کمتر به مقوله سیاست نظر دارد و حضور در نهاد سیاست را چندان به دیده رضا و رغبت نمینگرد. تکیه بر سیاستگریزی یا حتی سیاستستیز بودن حوزه نجف را بویژه میشود در خاطرات و گفتههای روحانیون انقلابی و تبعیدی ایران که در دهه چهل و پنجاه شمسی در نجف زندگی و فعالیت میکردهاند مشاهده کرد
در میان فعالان حوزه فرهنگ و تاریخ، این نظر رواج دارد که حوزه علمیه نجف، کمتر به مقوله سیاست نظر دارد و حضور در نهاد سیاست را چندان به دیده رضا و رغبت نمینگرد. تکیه بر سیاستگریزی یا حتی سیاستستیز بودن حوزه نجف را بویژه میشود در خاطرات و گفتههای روحانیون انقلابی و تبعیدی ایران که در دهه چهل و پنجاه شمسی در نجف زندگی و فعالیت میکردهاند مشاهده کرد. این پرسش دستمایه پژوهشی شد که سال گذشته در قالب پایاننامهای ۲۲۱ صفحهای در گروه تاریخ دانشگاه بهشتی انجام و از آن دفاع شد. آنچه در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت این است که سیاستگریزی حوزه علمیه نجف در هفتاد سال گذشته از پدیدههای اثرگذار و البته بحثبرانگیز در میان جریانهای سیاسی و مذهبی شیعه بوده است. این در حالی است که این نهاد علمی – مذهبی تا حدود هفتاد سال پیش یک مرکز بسیار فعال، جریانساز و مولد اندیشههای سیاسی گوناگون بوده است. رویکرد مهم این پژوهش بر این اساس بنا شده که بسترهای چنین پدیدهای را باید در تحولات متعدد نیمه اول قرن بیستم جستوجو کرد که توانست حوزه علمیه نجف را با چالشهای بنیادینی روبهرو کند.
یکی از مهمترین پرسشهایی که در مقام مقایسه میان دو حوزه علمیه نجف و قم به ذهن میآید، چند و چون غیرسیاسی بودن حوزه نجف در قیاس با حوزه قم است که طی نیم قرن گذشته از نظر سیاسی بسیار فعال و تأثیرگذار بوده است. حوزه علمیه نجف که از میانه قرن پنجم هجری با مهاجرت اجباری شیخ طوسی از بغداد به شهر نجف تأسیس و یا تقویت شد، با احیای حوزه علمیه قم و گسترش اقتدار و جمعیت آن در دهههای اخیر از یک سو و فشارهای شدید دولت بعثی عراق از سوی دیگر، شاهد افول محسوس قدرت خود در سه دهه اخیر بوده است.
این سؤال اصلی فراروی ماست که آیا حوزه علمیه نجف پس از سالها نقشآفرینی در عرصه سیاست و اجتماع، به ناگهان در مقام یک نهاد قدرتمند مدافع تفکیک نهاد دین از نهاد سیاست ظاهر شده است؟ و آیا چنین گزارهای دارای پشتوانه تاریخی و مستندات معتبر است؟ همچنین به عنوان پرسش فرعی و در صورت پذیرش چنین گزارهای، علل و زمینههای چنین پدیده مهمی چیست؟ علاوه بر این باید به این پرسش هم پاسخ داد که آیا وضعیت متأخر حوزه نجف، محصول مسائل سیاسی است یا مسائل مذهبی نیز در وضعیت سیاسی این حوزه نقش داشته است؟
اگرچه درباره وقایع عراق در نیمه نخست قرن بیستم، پژوهشهای فراوانی در قالب کتاب، رساله و مقاله انجام شده است، ولی پژوهشگران معمولاً پیرامون مسأله و پرسش تحقیق پیش رو یعنی دلایل کنارهگیری حوزه نجف از فعالیتهای سیاسی در دوره معاصر با هیچ پژوهش خاصی مواجه نمیشوند. منابع عربی و فارسی که درباره تاریخ سیاسی و مذهبی حوزه نجف در بازه زمانی مورد نظر در این پژوهش وجود دارد، به بررسی وقایع تاریخی این دوره پرداخته و از تأثیرگذاری آن بر دورههای متأخر و معاصر کمتر سخن گفته شده است. در میان تحقیقات فارسی، کتاب عبدالهادی حائری (تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق) از اهمیت بیشتری برخوردار است. در میان منابع عربی نیز آثار پژوهشگران عراقی همچون علی الوردی، فریق مزهر آلفرعون، حسن عیسی الحکیم و کاظم سلمان الجبوری تنها به بررسی وقایعنگارانه بخشهایی از تاریخ این دوره زمانی پرداختهاند و نگاه آنها نیز معطوف به اثرپذیری دوره متأخر از بازه زمانی مورد نظر این پژوهش نبوده است. بدین ترتیب میتوان ادعا کرد که کمتر کسی به نقش وقایع نیمه نخست قرن بیستم در شکلگیری سامان سیاسی حوزه نجف در نیمه دوم این قرن التفات داشته است. عمده پژوهشها نیز معطوف به وقایعنگاری و تکنگاری در قالب تراجم و شخصیتشناسی بوده است.
فرضیه اصلی
فرضیه اصلی بر این استوار است که ناکامیهای پیدرپی سیاسی حوزه نجف در وقایع سه دهه نخست قرن بیستم (پس از دو انقلاب مشروطه ایران و انقلاب ۱۹۲۰ عراق) و نیز دلمشغولیهای چالشبرانگیز این حوزه نسبت به امور سیاسی، مانع از شکلگیری یک تفکر سیاسی در سامان فکری این حوزه و علمای آن شد و در نتیجه، آنها ترجیح دادند که حتیالمقدور از مسائل سیاسی دوری کرده و به وظایف صنفی و مذهبی خود اکتفا نمایند. آنها به این نتیجه رسیدند که عدم آگاهی به پیچیدگیهای وادی سیاست، سبب غفلت آنها از رسالتهای دینیشان شده و توده مردم را نیز که پشتوانه اصلی مشروعیت اجتماعی روحانیت شیعه بودهاند، به آنان بدبین و بیاعتماد کرده است. پیامدهای این وضعیت، تا ابتدای دهه چهل شمسی گریبانگیر حوزه قم نیز بود و حضرات آیات حائری یزدی و بروجردی با دقت تمام کوشیدند حوزه قم را از جدالهای سیاسی متعدد و مهم دوره رضاشاه و نیمه نخست دوره محمدرضاشاه دور نگه دارند.
آغازی معطوف به سیاست
در میان شیعیان، شهر و حوزه علمیه نجف همواره به قداست و احترام شناخته شده و بخش زیادی از تأثیرگذاری روحانیون این شهر نیز مرهون همین قداست بوده است. چنین گمان میشود که حوزه علمیه نجف در تاریخ هزار ساله خود همواره منشأ اثر بوده است، از همین رو برای بررسی وضعیت جریانهای سیاسی و مذهبی این حوزه در قرن گذشته لازم است که به این گزاره نگاه دقیقتری داشته باشیم و بررسی کنیم که آیا حوزه نجف به عنوان یکی از مهمترین نهادهای مذهبی شیعه، در تمامی دوران فعالیت خود اثرگذار و جریانساز بوده است یا خیر و نیز باید بررسی شود که وضعیت سیاسی و مذهبی حوزه علمیه این شهر در طول تاریخ هزار ساله تا چه میزان بر وضعیت جریانهای این نهاد در قرن بیستم اثر گذاشته است؟
اگرچه از مهاجرت اجباری شیخ طوسی به نجف در سال ۴۴۸ هجری به عنوان آغازگر حرکت علمی در نجف یاد میشود، اما بعید به نظر میرسد که تا پیش از مهاجرت شیخ طوسی به نجف، این شهر خالی از علمای شیعی بوده باشد. با این حال، میراث قابل توجه تشکیلاتی و سازماندهیشدهای از آنان به یادگار نمانده و از همین روست که شیخ طوسی به عنوان پایهگذار محیط علمی نجف شناخته میشود.
بدین ترتیب شیخ طوسی که رهبر دینی شیعیان شناخته میشد، تصمیم گرفت به نجف پناه ببرد و با بهرهگیری از وجود مرقد امام علی(ع) در این شهر، محوریت علمی شیعه را به آنجا منتقل کند. اگر بپذیریم که شیخ طوسی و خاندان او نخستین خاندان علمی نجف بودهاند باید این ملازمه را نیز قبول کنیم که تغییر نظام سیاسی حاکم بر بغداد و دستگاه خلافت، نتیجه ناخواسته ویژهای نیز برای اقلیت شیعه در پی داشته است. از کتاب أمالی شیخ طوسی نیز پیداست که حضور وی در نجف، به تشکیل حلقههای علمی قابل توجهی در این شهر منجر شده است.
اگرچه این اقدامات شیخ طوسی معلول دگرگونیهای سیاسی بود، اما خود وی ترجیح داد به فعالیتهای علمی اکتفا کند تا بتواند محوریت علمی شیعه را در برابر قدرت سیاسی دستگاه خلافت که بار دیگر سر ناسازگاری با شیعیان گذاشته بود، تقویت کند. به همین دلیل، شاهد فعالیت سیاسی خاصی از سوی وی و جانشینان او در نجف نبودهایم. پس از او نیز بر طبق سنتهای مرسوم، فرزندان وی تا اوایل قرن هفتم در این شهر به فعالیت علمی خود ادامه دادهاند.
قرون هفتم، هشتم و نهم سالهای کمتحرکی برای حوزه نجف بود. در قرن دهم و با ظهور مقدس اردبیلی، حوزه نجف دوباره اوج گرفت، اما این بار کربلا در قرن یازدهم و دوازدهم هجری محل بحثها و کانونهای علمی شیعه شد و اوج مباحث و جدالها بین اخباریون و اصولیون در حوزه این شهر انجام گرفت. در این چند قرن، با وجود توجه ویژه ایلخانان و جلایریان به نجف، اثرگذاری علمی چندانی از محافل علمی این شهر را شاهد نیستیم. با فرا رسیدن دوره قاجار، همانقدر که موقعیت سیاسی و اجتماعی علمای مقیم تهران افزایش یافت، میزان دخالت و اثرگذاری علمای مقیم نجف نیز به تناوب افزایش یافت و عالمان این شهر روندی را که از حمایت از بقای قاجار در اوایل سلطنت آن آغاز کرده بودند تا تلاش برای براندازی یکی از پادشاهان آن ادامه داده و کارکرد نظری و عملی خود را در مسائل سیاسی بهطور جدی تغییر دادند.
در این دوره، حوزه نجف به تدریج و با تلاشهای سید مهدی بحرالعلوم (شاگرد محمد باقر وحید بهبهانی) توانسته بود از سیطره طولانیمدت اخباریها رها شود و بار دیگر روند صعودی فعالیت خود را در پیش گیرد. رهایی از سیطره اخباریها توانست پویایی اولیه حوزه نجف را به آن بازگرداند.
نخستین نقشآفرینی سیاسی مهم حوزه نجف را میتوان در پشتیبانی تمامعیار این حوزه از حکومت قاجار در جریان جنگهای ایران و روس مشاهده کرد. در این دوره، علمای درجه اول عراق یعنی شیخ جعفر کاشفالغطاء و سید محمد مجاهد نقش مؤثری در بسیج مردمی علیه حملات روسیه ایفا کردند.
تجربه تلخ شکست از روسیه و ملامتهای حکومتی و اجتماعی که علمای فعال در جنگ تحمل کردند، تا مدتها حوزه نجف و دیگر حوزههای شیعی را به حاشیهنشینی و گوشهگیری سیاسی سوق داده است. نقطه بارز آن را میتوان در دوره صاحبجواهر و شیخ انصاری مشاهده کرد که عملاً کمتر نشانهای از فعالیت سیاسی علما میبینیم.
البته سیاستهای محمد شاه قاجار و صدراعظم او حاج میرزا آقاسی نیز در این گوشهگیری بیتأثیر نبوده است. اما همه این موانع نتوانستند سدی در برابر نفوذ روحانیت باشند.
پس از جنگهای ایران و روس و به حاشیه رفتن روحانیت، تکاپوهای علمی در حوزه نجف اوج گرفت و نهاد مرجعیت تقویت شد. در واقع میتوان این دوره را «دوره شکلگیری سازمان روحانیت و نهاد مرجعیت به شکل نوین آن» نامید. زیرا از یک سو شاهد دوری نسبی حوزه از هیاهوهای سیاسی هستیم و از سوی دیگر برخی چالشهای مذهبی نیز در عراقِ تحت حاکمیت عثمانی بروز پیدا کرد. تعداد طلاب و روحانیون نجف نیز به موازات افزایش اقتدار و موقعیت اجتماعی مرجعیت، روند تصاعدی داشت. گفته شده است که در آن دوران تعداد طلبهها به ده هزار نفر میرسید. این تعداد از تبارهای گوناگون ایرانی و ترکی و هندی وتبتی و افغانی و بحرینی و عاملی و احسایی علاوه بر عراقیان بودند لیکن نسبت ایرانیان بیشتر از همه بود. شیخ ابراهیم زنجانی نیز که در دوره ناصری از طلاب حوزه نجف بوده، چنین آماری از محل تحصیل خود ارائه کرده است: « میتوا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 