پاورپوینت کامل یاد و خاطره‎ای از خالق «سنگ صبور»، به روایت دکتر انور خامه‎ای ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یاد و خاطره‎ای از خالق «سنگ صبور»، به روایت دکتر انور خامه‎ای ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یاد و خاطره‎ای از خالق «سنگ صبور»، به روایت دکتر انور خامه‎ای ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل یاد و خاطره‎ای از خالق «سنگ صبور»، به روایت دکتر انور خامه‎ای ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

داستان نویسی‎ صادق چوبک

این یادداشت در زمانی نوشته شده که صادق چوبک در قید حیات بود، نویسنده این مطلب، دکتر انور خامه‎ای، سالهای سال در فضای فرهنگ و اندیشه (و البته سیاست!)حضور داشته و لااقل به عنوان یک ناظر با بسیاری چهره‎های بزرگ ادبیات و فرهنگ این دیار از نزدیک مراوده داشته و از این منظر حرفهای جالب و ناگفته زیادی برای گفتن داشتهکه برای نمونه دکتر انوخامه‎ای در کتاب «چهار چهره» بخشی از دیدگاه‎ها و خاطرات خود را درباره صادق هدایت، ذبیح بهروز و… نوشته که اثری در خور اعتنا و خواندنی‎ست. از همین روی نیز خواندن نوشته زیر برای علاقمندان چوبک خالی از لطف نخواهد بود.

یاد و خاطره

ای از خالق «سنگ صبور»، به روایت دکتر انور خامه

ای

داستان نویسی

صادق چوبک

این یادداشت در زمانی نوشته شده که صادق چوبک در قید حیات بود، نویسنده این مطلب، دکتر انور خامه

ای، سالهای سال در فضای فرهنگ و اندیشه (و البته سیاست!)حضور داشته و لااقل به عنوان یک ناظر با بسیاری چهره

های بزرگ ادبیات و فرهنگ این دیار از نزدیک مراوده داشته و از این منظر حرفهای جالب و ناگفته زیادی برای گفتن داشتهکه برای نمونه دکتر انوخامه

ای در کتاب «چهار چهره» بخشی از دیدگاه

ها و خاطرات خود را درباره صادق هدایت، ذبیح بهروز و… نوشته که اثری در خور اعتنا و خواندنی

ست. از همین روی نیز خواندن نوشته زیر برای علاقمندان چوبک خالی از لطف نخواهد بود.

***

شنیدم در آن سوی دنیا به مناسبت هفتاد و چندمین سال تولد صادق چوبک تجلیل

مختصری از وی انجام گرفته است. {در زمان انتشار این مطلب در اوایل دهه ۶۰}دریغ آمدم که در این هنگام در مطبوعات ایران از این نویسنده

ی بزرگ یادی نشود و توطئه سکوتی را که در سالهای اخیر بر او و آثارش

تحمیل کرده

اند همچنان استوار بماند. ازاین

رو با حال ناتوان و بیماری که دارم چند سطر زیر را می

نویسم. شاید بهانه و زمینه

ای برای گفتگوها و بحث

های بیشتر در این

باره گردد. چون به راستی چوبک و آثارش شایسته آن است که کتاب

ها درباره

شان نوشته

شود.

بگذارید یاد او را با خاطره

هایی از آشنایی

مان با هم آغاز کنم. چوبک را از زمانی

که در دانشگاه درس می

خواندیم می

شناختم. البته نه از نزدیک بلکه از دور. می

دانستم

جوانی روشن

بین، بسیار خوان، جویای حقیقت، و دارای اندیشه

ای نقاد و معترض است. در آن دوران بازی سرنوشت فرصت آشنایی بیشتری را با وی به من نداد. ده سال بعد این آشنایی با انتشار نخستین داستان چوبک در هفته

نامه

ی”مردم برای روشنفکران

” صورت گرفت. این هفته

نامه را ما در پهلوی ارگان

های رسمی حزب توده منتشر می

کردیم

و تا حدی تریبون آزادی بود برای بیان اندیشه

ها و آثار هنری و ادبی نو. حزب کنترل

زیادی بر آن اعمال نمی

کرد و تا حدود زیادی در انتشار مطالب دستمان بازبود. یک

هیئت تحریریه سه نفری داشت که من و مرحوم احسان طبری اعضای اصلی آن بودیم. گزینش و ویرایش مطالب به عهده من بود. یک روز چوبک که در آن هنگام در شرکت نفت

کار می

کرد به دفتر روزنامه آمد و داستانی را برای چاپ به من داد. گرفتم و گفتم می

خوانم، اگر ارزش داشت چاپ خواهیم کرد. همین

که خواندم دیدم نه تنها با یک

نویسنده با استعداد، بلکه با یک هنرمند ورزیده و کارآزموده روبرو هستم. داستان

“نفتی

”در شماره

ی بعدی هفته

نامه منتشر شد و به دنبال آن یک یا دو داستان دیگر از چوبک نیز در همان نشریه انتشار یافت. این داستان

ها همه در مجموعه

”خیمه شب بازی

” گرد آورده شده است.

بیش از سی سال بعد روزی با چوبک و ابراهیم گلستان در گوشه

ای گپ می

زدیم. او خاطره نخستین برخوردمان ما این

گونه شرح داد: “بزرگ علوی پس از خواندن داستانهایم

مرا تشویق به چاپ آنها کرد و گفت یا به ایرج اسکندری نشان بده یا به خامه

ای. وقتی

وارد دفتر روزنامه شدم میز بزرگی دیدم که از پشت آن صورتی به اندازه یک کف دست

بیرون آمده، صوتری تیره رنگ، عبوس، با نگاهی نافذ، شبیه به سر عقابی که در پی

گرفتن صیدی است. “باری با انتشار همین داستانها چوبک به عنوان نویسنده

ای

چیره

دست شناخته شد. ضمنا دوستی ما نیز استوار گردید.

خاطره

ی دیگری از داستان

های چوبک دارم که آن نیز شنیدنی است. سال ۱۳۲۷ با زنده یاد خلیل ملکی و انشعابیون دیگر ماهنامه

”اندیشه

ی نو”را منتشر می

کردیم که

باز کار انتخاب و ویرایش مقالات آت بر عهده من بود. به چوبک مراجعه کردم و داستانی

از او خواستم. داستان

”قفس

”را که در دو صفحه ماشین کرده بود از کیفش درآورد و به

من داد. اگر آن را خوانده باشید (در مجموعه

ی”انتری که لوطیش مرده بود”چاپ شده

است) می

دانید که گذشته از تصویرگری بسیار ماهرانه، دارای محتوای عمیق فلسفی است. ماجرای هستی و نیستی انسان در میان است. منتهی در اینجا نیز واقع

نگری چوبک، مانند بسیاری از داستان

های دیگرش، رنگ بدبینی دارد، رنگی که غیر از آن نمی

توانست

داشته باشد. ازاین

رو هنگامی که آن مخالفت کردند. و دلیل دیگری جز این که بدبینانه

است و ایدئولوژی سوسیالیسم با بدبینی سازگار نیست نداشتند! به

هرحال چاپ نشد و نسخه

ی ماشین شده آن نیز در میان اوراق دیگر ماند و از میان رفت!

همین واقع

نگری چوبک، که هم در شکل و هم در محتوی است، باعث شده است که

بیش از هر نویسنده دیگری، چوب تکفیر توی سرش خورده است! طرفداران رئالیسم

سوسیالیستی او را منحرف، منحط، ضد اجتماعی و بالمآل قلمزنی دانسته یا ندانسته در خدمت سرمایه

داری و امپریالیسم خوانداند. مطبوعات رسمی سابق و لاحق به علت

رک گویی و افشاگریهایش علیه خرافات، محرومیت

های مردم، ستمگری و تبه

روزیهای دیگر او را به باد فحش و دشنام گرفته و مدافع و کاستی

های ناتور الیست

های غرب را به پای او بعضی او را ناتورالیست دانسته و نقائص و کاستی

های ناتور الیست

های غرب را به پای او نوشته و داستان

هایش را بی

ارزش پنداشته

اند. برخی دیگر آثار او را صرفا تحلیل روانی

و ذهنی تصور کرده و دور از واقع

گرایی دانسته

اند. و در این سال

های اخیر توطئه سکوت

و تحریم انتشار یکباره نام او را از صفحه ادبیات و هنر ایران زدوده است. درحالی

که به عقیده من، چوبک بیش از هر نویسنده

ی ایرانی دیگر، بجز هدایت، نوآوری داشته

است. و این نوآوری

های او هم از جهت شکل و تکنیک داستان

نویسی و هم از نظر محتوی بوده است.

از نظر شکل و تکنیک داستان

نویسی مهم

ترین نوآوری چوبک تصویر اندیشه

ها، افکار و حالات روانی شخصیت

های (پرسناژ) داستان

هایش است. چوبک در این زمینه به

اندازه

ای پیش می

رود که به تصویر هذیان اندیش

های شخصیت

ها می

رسد. چیره

دستی

چوبک را در این زمینه در بیان اندیشه

های کودک بی

سرپرستی مانند کاکل زری، یا حالت

روانی زن مفلوجی مانند جهان سلطان می

توان دید. ممکن است بگویید که این کار نوآوری

نیست چون هدایت و احتمالا دیگران پیش از چوبک در داستان

های خود به شرح حالت

روانی قهرمانان خود پرداخته بودند. این درست است. ولی نوآوری چوبک این است

که رآلیسم را در این زمینه به سر حد کمال رسانده و به بیان مقابله میان جنبه

های متنوع

و حتی متضاد حالات روانی یک شخصیت کشیده است. احمد آقا، آسید ملوچ و سنگ

صبور سه چهره

ی مختلف یک شخص است. برخورد و مقابله میان اینها فقط تظاهری از حالات روانی همین شخص است. یک چنین تصویر روانی پیچیده

ای را جز در آثار چوبک

در نزد نویسنده دیگری پیش از او نمی

بینیم.

نوآوری دیگر چوبک وارد کردن زبان طبیعی شخصیت

ها که به غلط آن را عامیانه

می

خوانند در داستان است. در زندگی، ما به زبان طبیعی صحبت می

کنیم و با همین

زبان می

اندیشیم. هیچ کس به زبان ادبی نه حرف می

زند و نه می

اندیشد، پس واقع

گرایی

حکم می

کند که گفتار و اندیشه شخصیت

های داستان با همین زبان طبیعی تصویر شود. و این کار ساده

ای هم نیست. زبردستی و هنرمندی ویژه

ای می

خواهد. چون شخصیت

های

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.