پاورپوینت کامل اسلامی ندوشن فرهنگ و ایران ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اسلامی ندوشن فرهنگ و ایران ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسلامی ندوشن فرهنگ و ایران ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اسلامی ندوشن فرهنگ و ایران ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint :
در سالهایی که دکتر محمد علی اسلامی ندوشن در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران دروس «نقد ادبی» و «ادبیات تطبیقی» را تدریس میکرد، کلاسهایش با استقبال کمنظیر دانشجویان برگزار میشد. حال و هوای کلاسهای او را دانشجویانش برای ما تعریف میکردند. در آن دوران بهرغم فضای حاکم بر محافل روشنفکری، زاویه نگاه او با سایرین تفاوتهایی داشت که نسل امروز از آن مطلع نیست. آن زمان گرایشهای مختلفی در محافل ادبی و روشنفکری وجود داشت. مطالعه در بین دانشجویان یک علاقه عمومی بود. ساعات زیادی از وقت دانشجویان صرف مطالعه آثار مختلف میشد. کتابها دست به دست میشد. بعضی عنوانها و اسامی بیشتر طرفدار داشتند، بعضی کمتر.
در سالهایی که دکتر محمد علی اسلامی ندوشن در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران دروس «نقد ادبی» و «ادبیات تطبیقی» را تدریس میکرد، کلاسهایش با استقبال کمنظیر دانشجویان برگزار میشد. حال و هوای کلاسهای او را دانشجویانش برای ما تعریف میکردند. در آن دوران بهرغم فضای حاکم بر محافل روشنفکری، زاویه نگاه او با سایرین تفاوتهایی داشت که نسل امروز از آن مطلع نیست. آن زمان گرایشهای مختلفی در محافل ادبی و روشنفکری وجود داشت. مطالعه در بین دانشجویان یک علاقه عمومی بود. ساعات زیادی از وقت دانشجویان صرف مطالعه آثار مختلف میشد. کتابها دست به دست میشد. بعضی عنوانها و اسامی بیشتر طرفدار داشتند، بعضی کمتر.
اما مقالات و کتابهای دکتر اسلامی ندوشن همیشه مورد توجه بود. به خصوص که نثر و قلم روان او کشش خاصی ایجاد میکرد. اینک از آن زمان بیش از چهل سال میگذرد و کتابی با عنوان «در آئینه روزها» به همت جمعی از نویسندگان تهرانی و یزدی به زیور طبع آراسته شده است. کتاب شامل مقالات و مصاحبههایی است که به مناسبت بزرگداشت او در زادگاهش چاپ شده. باعث دلگرمی است که مجدداً در کتابی وزین به آثار و افکار او پرداختهاند. قبلاً هم جمعی از نویسندگان چنین اقدام باشکوهی انجام داده بودند که گویای اهمیت جایگاه فرهنگی او در جامعه ماست.
راه دکتر اسلامی ندوشن
معهذا سوال این است: دکتر اسلامی ندوشن چه راهی را انتخاب کرده که پیوسته مورد توجه دانشوران، نویسندگان و روشنفکران بوده است؟ بنده در محضر ادیبان گرامی جسارت کرده و با مداقه در مطالب منتشر شده در بررسی تألیفات دکتر اسلامی ندوشن، جوابهایی مختصر برای سوال فوق ارائه میکنم. جوابهایی از بین مقالات و مصاحبهها، گفتهها و شنیدهها، نقدها و نظرها، تا به قولی مشهور چه در نظر آید.
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست
اظهار احتیاج خود آنجا چه حاجت است؟
اسلامی ندوشن در یادداشتی روش کار خودش را توضیح داده است؛ روشی که مخصوص اوست و بیوقفه دنبال کرده؛ میگوید دو ستون برای کار خود برگزیده: یکی فرهنگ و دیگری ایران. واژه «ایران» مکرراً در عنوان کتابهایش آمده: «ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟»، «ایران و تنهاییاش»، «ایران و یونان در بستر باستان»، «ایران را از یاد نبریم» و «ایران و جهان از نگاه شاهنامه».
اگر تمجیدی در نوشتههایش میبینیم، از سر تعصب نیست؛ از آن روست که به تاریخ و ادب و حکمت ایران نور تابانده. از شوق تماشای دریای معرفت به وجد آمده است. گمشدهها را بیرون میکشد. گذشته ملتی را در برابرش میگذارد و از او میخواهد برای زندگی تلاش کند. راه را از بیراه تشخیص دهد و نتیجتاً آگاه شود که راه و رسم زندگانی چیست:
«در مورد ایران هیچ نوع تعصبی ندارم، هیچ نوع اضافهبینیای ندارم، چون یک گهواره آساینده برای همه ما بوده است و ما در اینجا به دنیا آمده و زندگی کردهایم. ایران برای ما تنها خاک نبوده، بلکه یک توده انبوه یادگارها، کوششها، کامها و ناکامیها بوده که گذشتگان و نیاکان ما بر این پهنه خاک مدتی زندگی کردند، کوشیدند و کشوری را با تاریخ، سرافرازی و افتخار ساختند و بنابراین این توده یادگارهاست که برای ما ارزش دارد و ما از آن حرف می زنیم، وگرنه همه خاکها شبیه به هم هستند. این مهم است که گذشتگان ما عمر خود را عبث نگذراندند، بلکه کوشیدند برای اینکه معنای زندگی را دریابند.
معنای زندگی در آثار بسیار ارزنده و در شاهکارهای زبان فارسی متبلور شده و باد هوا نبوده است. کمتر زبانی در جهان از این غنای فکری و پویش فکری برای شناخت زندگی، مرگ و… برخوردار بوده است. زندگی چیست؟ آمدن و چندی گذراندن و در کام نیستی فرو رفتن؟ آنچه می ماند، این لایههاست، تبخیر روح، احساس و انسانیت که در آثار بزرگ زبان فارسی منعکس شده است، و این توانسته یک شخصیت معنوی بسیار عمیق به این کشور ببخشد، و این در سرزمینی به نام ایران شکل گرفته و در کالبد زبان فارسی که برای ما بزرگترین سرمایه است، و ترجمان و چکیده تاریخ ما را در خود دارد.»
سادگی کلام و گیرایی قلم او را هم در نظر بگیریم به بخشی از جواب رسیدهایم. قلم او غامض نیست. ساده مینویسد؛ ولی در توان هر نویسندهای نیست که به سان او بنویسد. آقای دکتر محمد دهقانی که از ادیبان وارسته و صاحب ذوق است، در مقالهای با عنوان «نگرش و سبک ویژه اسلامی ندوشن در سرگذشتنامه او» با تیزبینی به همین نکته اشاره میکند:
«یکی از ویژگیهای نثر اسلامی ندوشن این است که مثل سعدی از الگوهای نحوی زبان عامیانه بهره میگیرد و به این ترتیب زبان ادبی را صمیمانهتر، نرمتر و دلنشینتر میکند.» دکتر دهقانی در مقاله مذکور به دقت شیوه نگارش اسلامی ندوشن را توضیح داده و تعلق خاطر او به ایران را به مثابه معشوقی یگانه به درستی متذکر شده است.
در واقع اشاره آقای دکتر دهقانی به عشق و علاقه وافری است که از ایام کودکی و بر اثر انس با ادبیات فارسی در او ایجاد شده؛ عشقی که پس از کسب علم در ایران و فرنگ، وسعت بیشتری پیدا میکند. به یاد دارم وقتی صحبت از «روزها» پیش میآمد، ادیب فرزانه و استاد نادرالمثال، مرحوم دکتر غلامحسین یوسفی، اعتقاد داشتند که دکتر اسلامی ندوشن از همان ایام کودکی و نوجوانی به تدریج این مایه فرهنگی را کسب کرده است.
اگر امروز زندگینامه خودنوشت (یا به قول فرنگیها اتوبیوگرافی) او را بخوانیم، واقعیت آن کلام به طور دقیق پیش چشم میآید. اما آیا نسلهای آینده هم چنین بختی خواهند داشت. آیا نسل امروز و نسلهای آینده اتصال خود با مفاخر فرهنگی و ادبی را حفظ خواهند کرد، یا تکنولوژیهای جدید جای منابع اصیل را گرفته و ما را از دنیای کتاب و معارف جدا خواهند کرد؟ دکتر اسلامی ندوشن خوشبین نیست:
«میتوانم بگویم که من از طریق سعدی با کلام آشنا شدم که جریانش را گفتهام. روانی و دلنشینی زبان سعدی به گونهای است که از کودک تا پیر، هر کسی را درمییابد. من تعجب میکنم که چرا نوجوانان امروز، به سعدی علاقهای نشان نمیدهند. برای آنکه زمانه دگرگون شده است. سرگرمیها و دلخوشیهایی وارد زندگی گردیده. شاید سی سال دیگر، فرزندان، کتاب خواندن هم برایشان جایگاه چندانی نداشته باشد. همه چیز با اینترنت و کلمه، افاده معنی بکند. گمان میکنم ما آخرین نسلی بودیم که از سرمایههای معنوی گذشته آنقدرها بریده نشده بودیم. مثلا از شعر مسعود سعد همان اندازه بهره میبریم که همزمانهای مسعود سعد می بردند، و زبان گذشتگان برای ما مفهوم بوده است؛ ولی نسل بعد باید رضایت خاطر خود را از منابع دیگری بگیرد؛ مثلا فیلم های بزن بزن، یا تماشای فوتبال!»
اولویتهای فکری
دکتر اسلامی ندوشن در زمینههای فکری چه اولویتهایی قائل بوده؟ از چه دوری میکرده؟ به چه مسائلی توجه نشان میداده؟ یا به قول مرحوم دکتر احمدی گیوی به چه مسائلی توجه نشان نمیداده! در واقع مسائل اصلی را از مسائل فرعی تفکیک میکرده است. یکی از بزرگان فلسفه در این خصوص اشاراتی دارد که حقیقتاً ختم کلام است:
«اسلامیندوشن روشنفکر است، نه اقتصادمدار و نه سیاستمدار، بلکه فرهنگمدار؛ یعنی یگانه مشکل یا علتالعلل مشکلات یا بزرگترین مشکل جامعه را نه مناسبات اقتصادی حاکم بر جامعه میداند و نه نظام و رژیم سیاسی حاکم بر جامعه، بلکه فرهنگ عمومی اعضای جامعه میداند و از این رو، برای به سامان آوردن امور، بیش و پیش از هر کار، به اصلاح فرهنگ عمومی اهتمام میورزد. نیک آگاه است از اینکه باورها، احساسات و عواطف، خواستهها، گفتهها و کردههای یکایک افراد جامعه است که سرنوشت و سرگذشت بد یا نیک جامعه را رقم میزند و حتی نظام و رژیم سیاسی حاکم بر جامعه نیز جز میوه درخت فرهنگ نیست.»
در تکمیل آنچه نقل شد، مراجعه به مقالهای از آقای فریدون مجلسی خالی از لطف نیست. مجلسی در کلاس درس اسلامی ندوشن حاضر بوده و خاطرات جالبی از آن دوران دارد که در برخی نشریات آنها را نقل کرده است. خاطراتی از ملاحظات دقیق استادش در امور اجتماعی. در خصوص مقولههایی نظیر عدالت، دمکراسی، آزادی و… آقای مجلسی در تشبیهی که بین مقوله کارآفرینی در حوزه صنعت و کارآفرینی در حوزه فرهنگ کرده، مینویسد:
«در اقتصاد و صنعت به کسانی که در وجودشان جوهر خلاقیت است و دیگران را نیز به کار میگمارند، کارآفرین میگویند. روشنفکر کارآفرین عرصه فرهنگ و تفکر است.چراغ را روشن میکند و محیط را برای بینش بیشتر آماده میکند، بیآنکه برکرسی اقتداری نشسته باشد. چشمهایش ژرفبین هستند و قلمش، کالبدشکاف است.وقتی اینها با کمال دانش آمیخته شد، به زیباترین وجه به قلم میآید. روشنفکران عرصه سیاست و جامعهشناسی نیز چنین خصوصیاتی دارند و در سیاست و اجتماع بسیار اثرگذار و تحولبخش هستند.روشنفکر عرصه فرهنگی ممکن است به آن صراحت به سراغ این عرصهها نرود، اما گستره و عمق اثرگذاری او در بلندمدت بیشتر است. اینها خصوصیاتی است که به نظر من در وجود محمدعلی اسلامیندوشن جمع است، به همین دلیل او را روشنفکر بیبدیل فرهنگی میدانم.»
شناخت نویسنده متفکر
برای کسب شناخت دقیق از یک نویسنده و متفکر چه باید کرد؟ ترجیحاً مراجعه مستقیم به نوشتهها و کتابهایش بهترین راه است چراکه چارچوب فکریش را ترسیم میکند. لذا کندوکاو در آثار یک متفکر دلمشغولیهای او را مشخص میکند. آقای محمد صادقی یکی از نویسندگانی است که مقالات مفصلی درباره کتابها و افکار دکتر اسلامی ندوشن نوشته و مصاحبههایی با او انجام داده است. او اسلامی ندوشن را روشنفکری معرفی میکند که بیش از سایر نویسندگان دلمشغول فرهنگ و اصلاح فرهنگی بوده و با آثارش مردم را به اندیشیدن واداشته است.
به نظر آقای صادقی با تأمل در آثار اسلامی ندوشن میتوان فهمید که او از یک طرف دلبسته فرهنگ و تمدن ایران است و در معرفی ارزشهای فرهنگ ایران کوششهای فراوانی انجام داده و از یک طرف، نسبت به ارزشهای فرهنگ و تمدن نوین جهانی هم غفلت نکرده. مهمتر اینکه با شناخت عمیقی که از آن به دست آورده، در مسیر تعادل قدم نهاده است. وی در خصوص نگاه متفاوت دکتر اسلامی ندوشن مینویسد:
«رویکرد او خالی از نفی تام و تمام و پذیرش تام و تمام فرهنگ و تمدن غرب است، بلکه با نگاهی محققانه، آنچه را با عقل و عقلانیت سازگار یافته، ستوده است. وی که زندگی پربار و شریف خویش را با قلم گذرانده، اگر در زندگی چیزی به دست آورده به اعتبار خود بوده، چنان که ابراز می دارد از دو چیز پرهیز داشته است: یکی جلب نظر خواننده یا حرف زدن بر وفق خوشایند او، دیگری جلب عنایت ارباب قدرت او» و در مقالات دیگر هم به دقت خصوصیات اخلاقی، علمی و فرهنگی و روحیه و منش دکتر اسلامی ندوشن را شرح داده است.
معالوصف با عنایت به مقالات آقایان دهقانی، مجلسی، صادقی، فرخ امیرفریار و… که نقد و بررسیهای دقیقی در اشاره به آثار این نویسنده بزرگ انجام دادهاند، نتیجه خواهیم گرفت که اسلامی ندوشن یکی از پاکترین و اصیلترین نویسندگانی است که در ایران ظهور کرده است. نتیجه میگیریم که حقیقت نزد اسلامی ندوشن بیش از هر چیز ارزش داشته است. نتیجه میگیریم که قلم اسلامی ندوشن هیچ گاه به بدگویی، تندی، کینهتوزی، افراط و تفریط گرایش نداشته است. قلم او همیشه به اعتدال گراییده و به اعتدال دعوت کرده است. فرهنگپرور بوده. در طول سالهایی که با سختکوشی قلم زده است، در واقع، مدافع خردگرایی و میانهروی بوده است. ختم کلام اینکه اسلامی ندوشن خطر را در رادیکالیسم میبیند:
«نکته مهم این است که نباید درباره مفاخر کشورمان زیاد غلو و اغراق کنیم و باید توجه داشته باشیم که این مفاخر نیز مانند سایر آدمها از خصوصیات خوب و بد برخوردار بودهاند. درواقع باید برای این قشر عیار انسانی قائل شویم. در مجموع مفاخر ما سهم و حق عمده ای بر گردن مملکت دارند و در پیشبرد و روشنی کشور گامهای بلندی برداشته اند.»
او در بررسی میراث گرانبهای فرهنگ و تمدن ایران، به دنبال انسانیت و خرد است. در اسارت شور و هیجانهای زودگذر نیست. نگاه به عمق دارد. در سطح حرکت نمیکند. به همین سبب در کوران چپگرایی اسیر افکار مُد روز نمیشود. گذر ایام هم ثابت کرد که نگاه او به جامعه، تحولات اجتماعی و تغییرات فرهنگی دقیقتر بوده است. در کتابهای اخیرش به ویژه «راه و بیراه»، «گفتن نتوانیم، نگفتن نتوانیم» و… سمت و سو و تمایلات فکریاش را بیشتر توضیح داده است.
با همه اینها، اسلامی ندوشن زندگی با قلم را انتخاب کرده و نظریات و افکارش را با دقتنظر در امور مختلف به جامعه انتقال داده است. خوشبختانه درسگفتاری که سالیان قبل در شهرکتاب داشت، در یک جلد منتشر شده. آنجا در توصیف شعر مولوی، سعدی، فردوسی و حافظ که هر کدام از «سخنگویان بزرگ فرهنگ ایران» هستند، به تأمل درباره مسائل مبتلابه امروز دعوت میکند. تعالیم زندگیساز شعرای قدیم و رهنمودهای تربیتی را با لحنی اثرگذار تشریح میکند، بلکه برای جویندگان معرفت سرمشقی حاصل آید.
نگاه چندجانبه
در تمام مقالات او ریزبینی و کندوکاو در مسائل به اندازهای مشهود است که آدمی به شوق میآید. چیزی را از قلم نمیاندازد. در مسائل غور میکند و همه جنبهها را میبیند. به وقایع سیاسی توجه دارد. به محیط زیست توجه دارد. به ناهنجاریهای اجتماعی توجه دارد. به وضع سلامت و آب و هوا توجه دارد. به مسائل عمومی توجه دارد؛ ولی در نهایت کشف معنای زندگی برایش از اهمیت بیشتری برخوردار است:
«همان گونه مانند گذشته در جستجو هستم. زندگی هم ساده و طبیعی است، و هم معماگونه. از این رو کل کتابهایی که در دنیا نوشته شده است، برگرد این موضوع گشته است که: زندگی چیست و چه سرانجامی دارد؟ در سراسر گیتی که بگردید، آسمان را به همین رنگ میبینید. باشندگان زمین همگی یکسان هستند. با هم مو نمیزنند. با این حال، هیچ دو تنی به هم شبیه نیستند؛ شگفتی زندگی در این است. انسان در میان موجودات هم زبونترین است و هم بزرگترین. او می داند که این عمر روزی به سر می رسد، و با همه توهمی که درباره زندگی در دنیای دیگر دارد، باز در ژرفای درون خود، نمیخواهد که از این زندگی خاکی دست بردارد، مگر آنکه دردی بزرگ ـ جسمی یا روحی ـ او را به آن آرزومند سازد.
من البته از همان نوجوانی سرنوشت خود را به قلم بستم. بزرگترین شادی و توفیق خود را در نوشتن یافتم. شاید علتش آن بود که بشر در زندگی، خود را تنها و بیپناه می یابد، و از طریق گفتن و نوشتن چنین می پندارد که در دیگران پخش می شود، تنهایی خود را با دیگران در میان میگذارد، هر کسی دست به شاخهای می زند. این، برای او تسلای خاطر است. من از نوشتن چنین انتظاری داشتم. گ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 