پاورپوینت کامل شوخیای به نام روشنفکری دینی ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شوخیای به نام روشنفکری دینی ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شوخیای به نام روشنفکری دینی ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شوخیای به نام روشنفکری دینی ۳۱ اسلاید در PowerPoint :
کلمه روشنفکری ترجمه یک واژه فرنگی است و به نهضتی برمیگردد که در قرن هجدهم در فرانسه آغاز شد. آنها خودشان را Intellectuel مینامیدند و سخن از عصر روشنایی و age of enlightenment age des lumieres به میان میآوردند که به معنای تجددگرایی محض بود.
کلمه روشنفکری ترجمه یک واژه فرنگی است و به نهضتی برمیگردد که در قرن هجدهم در فرانسه آغاز شد. آنها خودشان را
Intellectuel
مینامیدند و سخن از عصر روشنایی و
age of enlightenment age des lumieres
به میان میآوردند که به معنای تجددگرایی محض بود. بیشتر افرادی هم که به این مکتب پیوستند از راسیونالیستها و خردگراها بودند. البته توجه داشته باشید که این خردگرایی به معنای قدیمی کلمه که مورد احترام ما است، نبود، بلکه ساحت استدلال بشری را (مبتنی بر صرف استدلال و نه عقل به معنای فلسفی خودمان) معیار نهایی حقیقت میدانست، وقتی هم از دین بحث میکردند، از منظر قوه استدلال بشری وارد میشدند و در واقع دین را نقادی میکردند.
برخی از این راسیونالیستها ملحد بودند و اعتقادی به خداوند نداشتند؛ اما در این میان کسانی نیز بودند که اعتقاد ضعیفی به خداوند داشتند. نهضتی که این راسیونالیستها در قرن هجدهم میلادی به راه انداختند، سهم بسیار بزرگی در تضعیف دیانت مسیحی داشت. از آن سو نیز در میان نحلههای کلامی مسیحی، تئولوژی مسیحی و الهیات مسیحی در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، کوشش فراوانی برای پاسخگویی به چالش راسیونالیستیک این افراد بین مسیحیان به وجود آمد. با توجه به این پیشدرآمد، واضح است که ما سنتگرایان با روشنفکری به طور کلی و با روشنفکری دینی بهطور خاص و از لحاظ اصولی و فلسفی مخالفیم.
***
به طور کلی این طرز فکر تجددگرایانه در قرن نوزدهم میلادی وارد دنیای اسلامی شد. ابتدا وارد سرزمینهای عثمانی بعد از آن وارد مصر و پس از آن وارد دنیای مسلمانان هندوستان شد. از دوره قاجاریه بود که این جریان وارد ایران نیز شد و به اسم «منورالفکری» مشهور شد که ترجمه عربی واژه
illuminism
در زبان فرانسوی و واژه
inlightened
در زبان انگلیسی بود. در دوره پهلوی که خواستند ترجمه فارسی از منورالفکری ارائه کنند، کلمه «روشنفکری» جای کلمه منورالفکری را در مجلات و روزنامههای ایرانی در اوایل سده چهاردهم شمسی گرفت؛ اما پایه این روشنفکری از لحاظ تاریخی و بنای شناختشناسانه آن مبتنی بر نوعی مخالفت با اصالت دین و همچنین انکار عقل به معنایی است که ما در تاریخ فلسفه و عرفان خودمان داشتهایم و داریم؛ یعنی عقل استدلالی یا عقل جزئی را با عقل کل یکی دانستن.
به همین سبب است که در ابتدای ورود این تفکر به ایران، بیشتر افرادی که دنبالهروی آن شدند، ضد دین و یا به قول امروزیها سکولار بودند. البته من نمیگویم به خدا اعتقادی نداشتند ولی توجه جدی به دیانت و معرفت دینی نداشتند و به قول معروف دینشان «آبکی» بود! به طور کلی آنان هیچ توجهی به معارف اسلامی نداشتند. ممکن است که به خدا و رسول اکرم (صلوات الله علیه و آله) اعتقاد داشته باشند؛ اما اعتقادی به معارف و مقولات اسلامی نداشتند، به طوری که از اواخر دوره قاجاریه و ابتدای دوره پهلوی در حوزههای جدید تعلیم و تربیت، از دارالفنون گرفته تا دانشگاه تهران و دیگر دانشگاهها که زاده دانشگاه تهران بود، بیتوجهی به فلسفه و معارف اسلامی (به جز در دانشکده الهیات دانشگاه تهران و تا حد اندکی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران) بسیار واضح و عیان بود.
***
این نهضت آنچنان قوی بود که اکنون هم که بیش از ۳۰ سال از انقلاب اسلامی گذشته است، هنوز در بیشتر دپارتمانهای فلسفه دانشگاههای ایران، فلسفه کاملاً به این معنی غربی است و بیشتر فلسفه غربی را از دیدگاه فلسفه اسلامی بررسی میکنیم. اکنون غالباً فلسفه غربی را از دیدگاه خود فلاسفه غربی بررسی میکنند و در کار پژوهشی و تحقیقی اصالت و مبنا را برای فلسفه غربی قائل میشوند و حتی بعضیها فلسفه و معارف اسلامی را نیز از دیدگاه غربی بررسی و تدوین میکنند. این مساله به همان نهضت منورالفکری بازمیگردد که از دوران مشروطهطلبی و کمی قبل از آن آغاز شده بود و سپس در دوران پهلوی گسترش پیدا کرد و شاخ و برگهای دیگری به آن افزوده شد، از جمله باید به ظهور مارکسیسم و طرفداران حزب توده در ایران اشاره کرد. آنان به قول خودشان زاده نوع دیگری از همان نحوه تفکر فلسفی اروپایی بودند. در این شکی نیست که کارل مارکس هم مانند سایر فلاسفه جدید اروپا، زاده سیر اندیشه فلسفی در آلمان و اروپای غربی بود.
به این ترتیب از اواخر دوره قاجاریه یک صفآرایی بین کسانی که خودشان را روشنفکر میدانستند و بر زبانهای خا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 