پاورپوینت کامل غایت پروژه مدرنیته ۶۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل غایت پروژه مدرنیته ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل غایت پروژه مدرنیته ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل غایت پروژه مدرنیته ۶۰ اسلاید در PowerPoint :
بعضی از پژوهندگان مدعی هستند که ما عصر مدرن را پشت سر نهاده و به دوران جدیدی موسوم به پست مدرن گام نهادهایم. مدرنیته (Modernity) از کلمه لاتینی Modernus به معنای نو کردن برحسب معیار و قاعدهای خاص مشتق شده است.
بعضی از پژوهندگان مدعی هستند که ما عصر مدرن را پشت سر نهاده و به دوران جدیدی موسوم به پست مدرن گام نهادهایم. مدرنیته (Modernity) از کلمه لاتینی Modernus به معنای نو کردن برحسب معیار و قاعدهای خاص مشتق شده است. مدرنیته آن گونه که ماکس وبر و دیگر اندیشمندان معاصر گفتهاند به دورانی اطلاق میشود که با به پایان رسیدن و فروپاشی سدههای میانه و اندیشه مدرسی نمودار شد. از دیدگاه اقتصادی، مدرنیته با زوال فئودالیسم و ظهور فرهنگ بورژوایی پدیدار شد. بعضی چون مارشال برمن، مدرنیته را در تقابل با جوامع سنتی مورد بحث قرار میدهند و در زمره خصلتهای اساسی این پدیده نوظهور به تحرک، پویایی، تغییر، نوآوری و توسعه اشاره میکنند. گفتمان نظری مدرنیته از دوران دکارت آغاز شد و در عصر روشنگری به اوج خود رسید. در نگاه روشنگری، عقل و خرد زمینی خاستگاه هرگونه دگرگونی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قلمداد شد. بعضی مبدأ ظهور مدرنیته را رنسانس و برخی آن را با ظهور فلسفه روشنگری مقارن میشمارند. اکثریت پژوهندگان تاریخ، اندیشه دکارت را پایهگذار فلسفه مدرنیته و کانت را طراح عرصههای مستقل اندیشه، عمل و ابداع معرفی کردهاند. رهبران سیاسی مدرنیته، عقل را سرچشمه ترقی اجتماعی قلمداد کرده و مدعی شدند در سایه عقلانیت است که میتوان نظام اجتماعی عادلانه و برابری طلب را جانشین رژیمهای استبدادی متقدم کرد. همین باور بود که زمینه انقلاب های دموکراتیک فرانسه و امریکا را فراهم آورد. بعضی گفتهاند که جوهر مدرنیته را میتوان در اعلامیه استقلال امریکا و نیز اعلامیه حقوق بشر فرانسه به وضوح ملاحظه کرد.
بت وارگی کالا در سایه عقلانیت جدید
در زمره جنبشهای اساسی و رویدادهای عمده مدرنیته میتوان از دموکراسی، سرمایهداری، صنعتی شدن، پیشرفت علم و فناوری و شهرنشینی نام برد. ازجمله شعارهای مهم آن آزادی، استقلال و فردیت است. استیون بست و داگلاس کلنر در کتاب معروف خود نظریه پست مدرن، مدرنیزاسیون (Modernization) را به فرایندی تعریف کردهاند که طی آن فردیت، زمینی شدن، صنعتی شدن، تفکیک فرهنگی، بتوارگی کالا و شهرنشینی در مناسبتی نزدیک و همبسته قوام مییابد. مجموعه این پویهها که در راستای عقلانیت جدید صورت میپذیرد، رفته رفته ماهیتی اداری و بوروکراتیک به خود میگیرد.
هر چندکه پست مدرنیستها مدعیاند که مجلس ترحیم مدرنیته به پایان رسیده و دیگر نمیتوان آن را فرایندی پویا و زنده محسوب کرد، اما بعضی از طرفداران پست مدرنیته برخوردی غیرتوصیفی و در پارهای موارد تجویزی و انشایی با مدرنیته دارند. پژوهندگان مخالف مدرنیته، مدعیاند که رنج و بدبختی روستاییان تحت ستم شاهان و بعد استثمارگران در چارچوب نظام سرمایهسالاری صنعتی و حذف و طرد زنان از عرصههای اجتماعی و تبعید آنها به چهاردیواری خانه و استعمار اقوام شرقی و سرانجام تخریب و ویرانی فرهنگهای بومی، همگی ریشه در رشد و گسترش مدرنیته دارد. بعضی دیگر از منتقدان اجتماعی بر آنند که مدرنیته به عملکردها و نهادهایی منجر میشود که سلطه اقلیت قدرتمند بر اکثریت فرودستان را توجیه نموده و آن را مشروعیت میبخشد. کارل مارکس و زیگموند فروید و پیروان آنها، همواره اعتقاد به عقل مدرن جهت کشف حقیقت را مورد انتقاد قرار داده و مدعی هستند که نیروهایی مرموز در درون جامعه و نیز در ژرفای روان آدمی، شخصیت افراد و بافت فرهنگ را شکل میدهند. به همین جهت عقل مدرن هم خود معلول فرایندهایی است که ظاهراً در پردهای از ابهام نهفته است.
تاریخ تولد پست مدرنیته
طرفداران پست مدرنیته بر این باورند که حدود ۴۰ سال است که ما در عصر پست مدرن زندگی میکنیم و بعضی از آنها تاریخ تولد پست مدرنیته را شورشهای ماه مه ۱۹۶۸ میدانند. به زعم آنها با رشد و گسترش تکنولوژی جدید، نظام اجتماعی تازهای ایجاد شده که فهم آن مستلزم طرح مفاهیم و نظریههای تازهای است. بعضی دیگر پست مدرنیته را تداوم و گسترش مفاهیم مدرن انگاشتهاند. برخی از نظریهپردازان هنر پست مدرن استدلال میکنند که وجهی گسست با مدرنیسم کلاسیک در عرصه هنر و فرهنگ پدیدار شده و به همین اعتبار حتی فرهنگ و ادبیات گذشته را از منظر پست مدرن مورد تحلیل قرار میدهند. برعکس، فلاسفه و اندیشمندانی چون هابرماس مدعی هستند که پروژه مدرنیته هنوز به غایت اصلی خود نائل نیامده و ارزشهای سیاسی، اجتماعی و فلسفی مدرن از جمله آزادی، برابری و عدالت ناشی از روشنگری هنوز مجال تحقق کامل نیافتهاند. به طور کلی مدرنیزاسیون متضمن منظومهای متکثر از تحولات و دگرگونیهای اجتماعی- اقتصادی است که خود معلول نوآوریهای علمی و تکنولوژیک محسوب میشوند. به تعبیری مدرنیسم هم عبارت است از تجربهای در جهت کشف حقیقت درونی یک وضع خاص. لذا در جریان مدرنیسم وجهی خودآگاهی و تأمل و اندیشه انعکاسی (Reflexive) شکل میگیرد. به تعبیری میتوان مدرنیسم را فرهنگ مدرنیته به شمار آورد و به همین نحو پست مدرنیسم را فرهنگ پست مدرنیته.
در دایرئالمعارف مردمشناسی فرهنگی (۱۹۹۶) پست مدرنیسم به جنبشی التقاطی تعبیر شده که بدواً در معماری، زیباشناسی و فلسفه شکل گرفت. یکی از مهمترین راههایی که میتوانیم از طریق آن به سرمنزل پست مدرنیته راه یابیم، جریان مدرنیسم در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم است. اکثر پژوهندگان بر این باورند که پست مدرنیته از دل مدرنیسم سر برآورد و مدرنیسم خود دارای دو افق مرتبط است که از طریق فهم آنها میتوان به عرصه پست مدرن قدم گذاشت. نخستین افق یا تعریف مدرنیسم از جنبش زیباییشناختی و هنر سرچشمه میگیرد. این جنبش بیشتر در قلمرو هنر تکامل یافت. مدرنیسم در هنرهای تجسمی، موسیقی، ادبیات و هنرهای نمایشی به نفی معیارهای قدیمی ویکتوریایی همت گماشت و از سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۰ به اوج خود رسید. چهرههای اصلی ادبیات مدرنیستی، تعریف شعر و داستان را مورد تجدیدنظر قرار دادند. شخصیتهایی چون جیمز جویس، الیوت، ازرا پاوند، مارسل پروست، مالارمه، فرانتس کافکا و ماریا ریلکه را میتوان از مدرنیستهای عمده در حوزه ادبیات قلمداد کرد. در هنرهای تجسمی با ظهور مدرنیسم زبان تازهای متولد شد که به نفی ارزشهای سنتی مبادرت جست. امپرسیونیسم (Imperssionism) و پست امپرسیونیسم (Post Imperssionism) زمینهساز ظهور مدرنیسم محسوب میشد. بعضی گفتهاند فوویسم (Fauvism) را باید سرآغاز مدرنیسم به شمار آورد. اکسپرسیونیسم (Expressionism)، کوبیسم (Cubism) و جریانهای گوناگون انتزاعی (آبستره) دادائیسم و سوررئالیسم را باید از جمله جلوههای دیگر مدرنیسم محسوب داشت. به نظر فردریک جیمسون، مدرنیسم و پست مدرنیسم عبارتند از تشکلهای فرهنگی که مقارن مراحل خاصی از سرمایهداری تکوین یافتهاند: سه پویه اساسی سرمایهداری که هر یک متضمن ظهور و رشد عملکردهای فرهنگی خاصی است. بدین معنا که در هر مرحله از رشد سرمایهداری وجوه هنری و ادبی متناسب با آن مرحله شکل گرفته است: در مرحله اول تکوین سرمایهداری که از قرن هجدهم آغاز و تا اواخر قرن نوزدهم در اروپا تداوم یا فت. تکنولوژی ماشین بخار مقارن شد با ظهور زیباشناسی خاصی که در دل واقعگرایی (رئالیسم) متبلور شد. در مرحله دوم که از اواخر قرن نوزدهم آغاز و تا اواسط قرن بیستم ادامه یافت (حدود جنگ جهانی دوم)، سرمایهداری انحصاری پدیدار شد. در این مرحله ماشینهای برقی اختراع شد. در این پویه بود که مدرنیسم در عرصه هنر و ادبیات جلوهگر شد. در مرحله سوم یعنی بعد از جنگ جهانی تا زمان حال، سرمایهداری مصرفی جانشین سرمایهداری انحصاری شد و لذا تأکید اقتصاد بر بازاریابی، فروش و مصرف کالاهای مصرفی قرار گرفت. در این دوره بود که مصرف جانشین تولید شد.
در این دوره تکنولوژی هستهای و الکترونیک گسترش یافت و ما از لحاظ فرهنگی با پستمدرنیسم روبهرو شدیم. بدیهی است که رویکرد فردریک جیمسون به مراحل رشد و تکامل مدرنیسم و پستمدرنیسم بیشتر بر پایه شیوههای تولید اقتصادی تکیه داشت، اما افق یا تعریف دوم بیشتر دارای چارچوبی جامعهشناختی و تاریخی است. این رویکرد پستمدرنیسم را به نام جریان اجتماعی خاصی تلقی میکند. در این چارچوب پستمدرنیته در تقابل با مدرنیته قرار میگیرد، اما پستمدرنیسم در تقابل با مدرنیسم قرار نمیگیرد. حال باید پرسید این به چه معنا است؟
مدرنیسم به طور کلی به جنبشهای هنری زیباییشناختی قرن بیستم اطلاق میشود و مدرنیته به مجموعهای از مفاهیم و ایدههای فلسفی، سیاسی و اخلاقی دلالت دارد. همین مفاهیم چارچوب زیباییشناختی مدرنیست را فراهم میکند. مدرنیته دارای گذشتهای طولانیتر از مدرنیسم است. وصف «مدرن» اولینبار در قرن نوزدهم در جامعهشناسی به کار رفت و مراد، تمایز میان عصر حاضر در تقابل با گذشته بود. اندیشمندان در تاریخ تولد مدرنیته متفقالقول نیستند، اما اکثر آنها مبدأ آن را ظهور جنبش روشنگری میشمارند، یعنی اواسط قرن هجدهم، اما بعضی نیز آن را به دوران رنسانس
مربوط مید
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 