پاورپوینت کامل توسعه علمی مطلوب یک جامعه اسلامی ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل توسعه علمی مطلوب یک جامعه اسلامی ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل توسعه علمی مطلوب یک جامعه اسلامی ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل توسعه علمی مطلوب یک جامعه اسلامی ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

جامع‌نگری که بر آنها حاکم بود، از جمله این دلایل است؛ ولی به مرور این موضوع از دست رفت. علوم دینی از علوم طبیعی جدا نبود و همه یکجا درس داده می‌شدند. تا زمانی که وضعیت به این شکل بود، تنها یک روح حاکم بود. صحبت علم و دین به صورت دو موضوع منفک و جدا از هم نبود. یک جهان‌بینی بر روش آنها حاکم بود. کار علمی را به شیوه علمی و با دید وسیعی به کلیت قضایا نگاه می‌کردند.

جامع‌نگری

جامع‌نگری که بر آنها حاکم بود، از جمله این دلایل است؛ ولی به مرور این موضوع از دست رفت. علوم دینی از علوم طبیعی جدا نبود و همه یکجا درس داده می‌شدند. تا زمانی که وضعیت به این شکل بود، تنها یک روح حاکم بود. صحبت علم و دین به صورت دو موضوع منفک و جدا از هم نبود. یک جهان‌بینی بر روش آنها حاکم بود. کار علمی را به شیوه علمی و با دید وسیعی به کلیت قضایا نگاه می‌کردند.

کافی است به کارنامه علمی ابوریحان نظری بیفکنیم. کار درجه اول در رشته نجوم و جغرافیا انجام داد، سپس تصمیم می‌گیرد به هند سفری کند، کتاب «ماللهندِ» وی نتیجه مأنوس بودن بسیار او با هندوان است تا جایی که هندوان او را از خودشان فرض می‌کنند. سپس در مورد هندوان گزارش می‌دهد و اضافه می‌کند: «صحبت من در مورد این مردمان، ادای امانت است و از همین رو عقاید آنها را به همان شکلی که بود، انتقال می‌دهم.» دانشمندان آن دوره ما این چنین مسئولیت‌پذیر و امانت‌دار بودند.

ابوریحان با اینکه در مورد برخی مسائل فلسفی از ارسطو انتقاد می‌کند، ولی وقتی متوجه می‌شود ایراد بی‌جهت به منطق ارسطو وارد کرده‌اند، واکنش نشان می‌دهد و می‌گوید: «اگر قرار باشد به همه کار رومیان به عنوان دشمنانمان ایراد بگیریم، بنابراین باید نتیجه‌گیری کنیم که چون آنها غذا می‌خورند، ما نباید غذا بخوریم!» در واقع نظر خود را با این مثال این طور عنوان می‌کند که بدانیم بر چه چیزی ایراد وارد کنیم و بر چه موضوعی ایراد نگیریم.

شهرستانی ایرادهایی به ابن سینا وارد کرده بود و خواجه نصیر پاسخ شهرستانی را داد. خواجه نصیر در نهایت اذعان می‌کند که: «پاسخ من در دفاع از ابن سینا نیست، بلکه در دفاع از حق است.» چنین روشی در گذشته حاکم بود و تا زمانی که این روش پیگیری می‌شد، جهان اسلام در علم پیشرو بود؛ ولی متأسفانه این شیوه ادامه پیدا نکرد.

چرا انحطاط؟

چرا علم در جهان اسلام به انحطاط گرایید؟ این یک سؤال اساسی است و دلایل مختلفی را برای آن آورده‌اند، از جمله: جنگهای صلیبی، پیدایش تصوف، پاره پاره شدن جهان اسلام؛ اما به نظر من هیچ کدام آنها دلیل اصلی نیست. دلیل اصلی حاکمیت یک مکتب کلامی ضد عقل بود. وقتی اشاعره حاکم شدند، چنین مسائل و مشکلاتی ایجاد شد. نگاه آنها فقط به قرآن و احادیث بود و تاب و تحمل تفاسیر دیگران را نداشتند. جالب اینکه خلفای عباسی نیز از آنها حمایت می‌کردند. دلیل حمایت خلفا از اشاعره، صحبت‌های این قشر بود مبنی بر اینکه وضعیت امروز ما به لحاظ سیاسی، خواست خداست و نباید آن را تغییر داد و برای بهبود شرایط نباید جنگید! البته زمان مأمون شرایط به این شکل نبود؛ اما بعد از حاکمیت دو پادشاه پس از مأمون، چنین وضعی حاکم شد و معتزله و شیعه هر دو در فشار قرار گرفتند.

در دوره خواجه نظام‌الملک که مدارس نظامیه در مناطق مختلف برپا شد، علوم را به دو دسته تقسیم می‌کنند، تنها علومی که در مدارس آن دوره تدریس می‌شود، فقه حنفی آن هم به دلیل وجود ملکشاه و فقه شافعی به دلیل خواجه نظام‌الملک و اندکی ریاضی و نجوم بود. بقیه علوم نیز از کلیه مدارس بغداد برچیده می‌شود که از آن جمله فلسفه و علوم طبیعی را می‌توان مثال آورد.

دانشمندانی در مناطق مختلفی ظاهر شدند؛ اما بسیار قلیل بودند. خواجه نصیر جزو همان اندیشمندان معدود بود. ایشان با گذشت پنج نسل، از شاگردان ابن‌سینا محسوب می‌شود؛ اما خواجه در مدارس خصوصی آموزش دیده بود و باعث شد آکادمی علوم را در خانه مراغه راه بیندازند که انصافاً یک آکادمی به معنای کامل است.

نحوه نگرش غزالی باعث انحطاط علم در جهان اسلام شد. غزالی معتقد بود: صواب و خطای علوم طبیعی به هم آمیخته است. بنابراین بهتر است از خیر آن بگذریم. علوم ریاضی بسیار جالب است؛ اما وقتی کسی با استدلالهای متقن ریاضی مواجه شود، تصور می‌کند که فلسفه نیز از همین درجه اتقان برخوردار است. بنابراین اگر فلاسفه یک حرف ضد دین بگویند، آن را جدی می‌گیرد؛ پس باید از خیر ریاضی نیز گذشت!

جای تعجب دارد شخصی مثل ابن خلدون که او را جزو بنیانگذاران اصیل جامعه‌شناسی می‌شناسیم، معتقد است مسائل طبیعیات برای دین و معاش ما واجب نیست؛ لذا ترک آن برای ما واجب است!

چنین نگرشی در جامعه ما حاکم شد. البته فلسفه الهی در ایران ادامه یافت؛ اما فلسفه و بقیه علوم در جهان اسلام طرد شد تا دوره مدرن. در این دوره شروع علم جدید در غرب آغاز شد. دکارت و هگل همزمان با دوره صفویه بودند، یعنی علم جدید در غرب شروع به رشد کرده است و جهان اسلام دوره انحطاط خود را طی می‌کند.

تا قرن نوزدهم این شرایط ادامه پیدا کرد. این قرن جهان اسلام را مجبور کرد تا نگاهی به خودش بیندازد و از راه الزام سراغ علوم طبیعی و فیزیکی را بگیرد. دلیلش هم این بود که در دوره فتحعلی شاه موقعیت سیاسی دچار مخاطره شد و جهان اسلام احساس کرد باید علم جدید را فرا بگیرد؛ ولی محتوای واقعی علم جدید را یاد نگرفتند و در آن رنگ و بویی از نوآوری نبود. تا دوران ما تنها مشق‌نویسی بود. در دوران ما متأسفانه به سطح علم نگاه می‌کنند. تعریفی که از پیشرفت علم در محیط ما می‌شود، به طور کلی مخدوش است.

دو خاصیت علم

علم در خارج دو خاصیت داشته است: یکی اینکه نیازهای زندگی‌شان را تماماً برآورده می‌کند، و دیگر اینکه مرزهای آن نیز به سمت جلو پیشروی داشته است؛ ولی ما در هیچ یک از این دو مورد سهمی نداشته‌ایم، مخصوصاً در ۱۵ سال اخیر پیمانه‌هایی که برای پیشرفت علم به کار می‌برند، به کلی مخدوش است. مبنای پیشرفت علمی را بر تعداد مقالات قرار داده‌ایم؛ ولی در مورد این مسئله صحبت نمی‌شود که این مقالات چه مسئله‌ای از ما را رفع کرده است؟

در سال ۱۹۸۳ در کنفرانسی در اسلام آباد شرکت کرده بودم. بعد از سخنرانی، خانمی پرسید: «اگر قرآن به فراگیری علم سفارش می‌کند، پس چرا ما اینقدر عقب هستیم؟» بلافاصله در جواب گفتم: به این دلیل که ما به دستورات قرآن عمل نمی‌کنیم. متأسفانه بسیار دچار موضوعات سطحی شده‌ایم. خارجی‌ها هم از این فرصت استفاده کرده و یک رشته فرمولها و معادله‌های سطحی را در محیط ما رایج کرده‌اند؛ مثل مقالاتی که بی‌اعتنا به کیفیت آنها، تنها در فکر تولید و کمیت آن هستیم! برای پی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.