پاورپوینت کامل حکم هنری با چه معیاری؟ ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حکم هنری با چه معیاری؟ ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حکم هنری با چه معیاری؟ ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حکم هنری با چه معیاری؟ ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

«مبانی فلسفی نقد و نظر در هنر» عنوان کتابی است از دکتر محمد ضمیران که به همت «انتشارات نقش جهان» روزهای آینده روانه بازار نشر خواهد شد. پیش از انتشار این اثر، ناشر گزیده‌ای از این مجموعه را در اختیار گروه اندیشه روزنامه ایران قرار داده است که تقدیم خوانندگان می‌شود.

تأملی پیرامون معیارهای داوری اثر هنری

«مبانی فلسفی نقد و نظر در هنر» عنوان کتابی است از دکتر محمد ضمیران که به همت «انتشارات نقش جهان» روزهای آینده روانه بازار نشر خواهد شد. پیش از انتشار این اثر، ناشر گزیده‌ای از این مجموعه را در اختیار گروه اندیشه روزنامه ایران قرار داده است که تقدیم خوانندگان می‌شود.

صدور حکم در مورد یک اثر هنری بر عواملی چند متکی است. منقدی که به صدور حکم در مورد اثری مبادرت می‌جوید، ممکن است هنر را بازتاب واقعیت خارجی تلقی کند. در این صورت داوری او در اطراف مطابقت اثر با عینیت خارجی دور می‌زند. چنین منقدی اعتبار و ارزش اثر را ناشی از پیروزی در تجسم واقعیت می‌شناسد، اما منقدی که به مبانی فرمالیسم باور دارد، اثر را برحسب عوامل فرعی مورد ارزیابی قرار می‌دهد. چنین منقدی محاکات یا می‌مسیس (

Mimesis

) را رهنمود اصلی هنر می‌شمارد. منقدی که طرفدار بیان حالات درونی (

Expressionism

) است، بیشتر به جنبه‌های عاطفی و احساسی محتوا در اثر توجه می‌کند یا پاسخ احساسی مخاطب را مبنای ارزیابی خود قرار می‌دهد. بعضی از منقدین هنر را وسیله‌ای برای حصول به غایات و آرمان‌های سیاسی- اجتماعی یا دینی می‌شناسند. لذا نگاه آنها جنبه ابزاری (

instrumentalist

) داشته و ارزش اثر را در نیل به غایات یادشده می‌شناسند.

با توجه به رهیافت‌های مورد بحث، منقد در ارزش داوری اثر هنری با این پرسش‌ها روبه‌رو است:

۱- آیا این اثر زیباست؟

۲- هنرمند تا چه میزان در بیان احساسات و ایده‌های خود موفق بوده است؟

۳- آیا معانی متعددی را می‌توان در این اثر جست‌وجو کرد؟

۴- هنرمند تا چه میزان در انتقال پیام خویش موفق بوده و به چه صورت می‌توانسته بر ارزش اثر بیفزاید؟

۵- دلیل یا دلایل منقد در صدور چنین حکمی چیست؟

هنر به طور کلی براساس معیارهای گوناگون قابل ارزیابی است. از دیرباز این معیارها را به چهار گروه تقسیم کرده‌اند. این چهار گروه برپایه چهار نظریه یا مکتب شکل گرفته: ۱- واقع‌گرایی که در بازنمایی عینی متجلی می‌شود ۲- گرایش به فرانمود احساسی ۳- فرمالیسم ۴- ابزارگرایی (

Instrumentalism

). بدیهی است که از این چهار مقوله، سه تای آنها به دوران پیشامدرن بازمی‌گردد و یکی، یعنی فرمالیسم، به مدرنیسم تعلق دارد.

۱- رئالیسم یا واقع‌گرایی

منقدانی که از رویکرد واقع‌گرایانه بهره می‌جویند، جهان و طبیعت را مبنا و اساس شکل‌گیری حقیقت و زیبایی می‌شناسند و کار هنرمند را تجسم جهان به صورت‌های گوناگون تلقی می‌کنند. می‌توان گفت واقع‌گرایی به دوران یونان باستان باز می‌گردد و ارسطو مهم‌ترین اندیشمندی است که مبنای این مکتب را به صورتی منظم پایه‌ریزی کرد. از آن دوره به بعد این مکتب به صورت‌های گوناگون تبیین شده است، برای مثال توماس آکوئیناس در سده‌های میانه، رئالیسم ارسطویی را به گونه‌ای تازه در تبیین هنر به کار گرفت. در عهد رنسانس نیز این رئالیسم به شیوه‌ای تازه در توجیه هنر مجدداً احیا گردید. جان زارکوسکی، متصدی موزه هنرهای مدرن نیویورک، مدعی است که پیشفرض اصلی رئالیسم در این گزاره خلاصه می‌شود که جهان مستقل از وجود و ذهنیت آدمی وجود دارد و لذا با دقت در ارکان و عناصر آن می‌توان انگاره‌هایی را کشف و معنای آنها را دریافت. وقتی ما به معنای هستی و جهان پی بردیم، خواهیم توانست در سایه نمادهای هنری آن را به گونه‌ای خلاق تجسم بخشیم.

۲- اکسپرسیونیسم

اکسپرسیونیسم یا مکتب فرانمود احساس از ناحیه منتقدی چون زارکوسکی به وجهی نگاه رمانتیک به معنای زندگی و جهان تعبیر شده است. به زعم او، کسی که به رویکرد اکسپرسیونیستی باور دارد، معنای وجود را متکی بر فهم هنرمند یا مخاطب می‌داند. مکتب اکسپرسیونیسم استعاراتی انسان‌محور را به کار می‌گیرد و به طور کلی حالات درونی هنرمند را در شکل‌گیری تجربه هنری، سخت مؤثر می‌شمارد. به گمان طرفداران این مکتب، هنرمند با به‌کارگیری فرم، کارماده و موضوع می‌کوشد تا زیست درونی خویش را صورتی تصویری یا زبانی ببخشد. از این رو در این نگاه، شدت و حدت احساس و فرانمود آن از بازنمایی دقیق آن مهم‌تر است. طرفداران اکسپرسیونیسم، هنر برای هنر را نمی‌پذیرند بلکه هنر را وسیله‌ای برای انتقال تجربه‌های هنرمند می‌شناسند

برای مثال، منقدی چون باربارا روز نقاشی‌های «آنسلم کیفر» را به خاطر معیارهای اکسپرسیونیستی آن می‌ستاید. به گفته او، کیفر با دقت در تاریخ آلمان نازی کوشیده است تا انسان سازنده را با انسان ویرانگر در تقابل قرار دهد. باربارا روز می‌گوید کیفر با به‌کارگیری شن و رس در ترکیب با اکریلیک و لاک الکل کوشیده است تا کشتار میلیونی در نظام‌های خودکامه را تجسم بخشد.

کن جانسون (

Ken Johnson

) یکی دیگر از منتقدان معروف معاصر در تفسیر کارهای کیفر مدعی است که بی‌تردید وی یکی از استادان مسلم ایجاد تأثیر عمیق بر مخاطب محسوب می‌شود. کیفر با تکیه بر رویدادهای تاریخی و حکایات اسطوره‌ای، مسائلی چون مرگ و زندگی را به گونه‌ای تکان دهنده به تصویر می‌کشد. لئون تولستوی در کتاب معروف خود «هنر چیست؟» می‌گوید: هنر عبارت است از اشاعه و سرایت دادن عواطف و حالات درونی (

Contagen

) و هنرمند واقعی کسی است که هم احساسات خود را بروز می‌دهد و هم چنین احساسی را در مخاطب برمی‌انگیزد. هنرمند از طریق بیان احساسات و تجربه‌های درونی خویش، مخاطبان را درگیر نموده و آنها را به این گونه حالات مبتلا (

injection

) می‌سازد.

کالینگوود نیز در کتاب «اصول هنر» به نظریه فرانمود احساسی اشاره کرده و مدعی است که در بحث از این پویه ما با سه مرحله مرتبط مواجه‌ایم؛ در مرحله نخست یافته‌های خام احساس را دریافت می‌کنیم. در این مرحله از جوهر این احساسات آگاه نیستیم. وقتی واکنش‌های جسمی که نمود همان احساسات است به «فرانمود روانی» تبدیل شد، ما دچار حالات روانی خاصی می‌شویم که از دست ما خارج است و بر آنها تسلطی نداریم. رفته رفته این جریان روانی به فرانمود تخیلی منجر می‌شود. کالینگوود می‌گوید در این مرحله است که رفته رفته هنر نمودار می‌شود. وقتی با رویدادی مواجه می‌شویم که احساس شادی را در ما بر می‌انگیزد، به صورتی غیر ارادی لبخند روی لب‌های ما می‌نشیند و برق در چشمان‌شان هویدا می‌گردد. این مرحله روانی فرانمود احساس است. اگر شاعر باشیم، ممکن است به سرودن شعری تغزلی مبادرت ورزیم یا اگر عادت به آواز خواندن داشته باشیم، به آوازی ترنم‌انگیز لب می‌گشاییم. عواطفی که در یک اثر هنری ابراز می‌شود، از همین طریق است که ملموس می‌گردد. به طور کلی احساس در مرتبه روانی صرف به هیچ وجه قابلیت فرانمود نمی‌یابد، بلکه باید از مرحله دوم یعنی تخیل در گذشته و به مرتبه آگاهی برسد، زیرا که مرتبه روانی، احساسی غیرارادی است و تا زمانی که این احساس، منشی ارادی و آگاهانه به خود نگیرد، قابلیت بیان هنری نمی‌یابد. در مرحله سوم یعنی مرحله آگاهی است که فعالیت‌های شعور و صورت‌بندی گردیده و امکان بروز می‌یابد.

در نظر کالینگوود هنر، عبارت است از کنش بیان احساساتی که دارای گوهری پویا و سیال است. به گفته او، تجربه بشری در سه مرحله سیر می کنند: مرحله روانی، مرحله تخیلی و مرحله عقلی. هنر وسیله‌‌ای است که به مدد تخیل، حالات روانی ما را قابل انتقال می‌گرداند.

۳ – فرمالیسم در صدور حکم و ارزیابی هنر

فرمالیسم به نظریه‌ای اطلاق می‌شود که هنر را در خدمت هنر قرار می‌

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.