پاورپوینت کامل آنکه تاریخ را وامدار خود ساخت ۳۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آنکه تاریخ را وامدار خود ساخت ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آنکه تاریخ را وامدار خود ساخت ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل آنکه تاریخ را وامدار خود ساخت ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

من دورترین خاطره منحصربه‌فرد را در سال‌های میانی دهه بیست از استاد باستانی‌پاریزی دارم. سخن از نادره مردی است که از جنوب شرق ایران، از خطه کرمان و سیرجان و پاریز برخاست و آثاری از خود به جای گذاشت که در نوع خود بی‌نظیر بود. سخن از استاد فقید دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی است که سجایای اخلاقی، موروثی و خانوادگی را با عشق و تلاش و سخت‌کوشی درآمیخت و از کتاب و طبیعت بسیار آموخت و با بیان شیرین و قلم سحّار خود برای نسل معاصر و آیندگان این مرز و بوم، میراثی نامیرا برجای نهاد. او فرزند یک روحانی روشن‌بین بود که در کوهستانی در منطقه سیرجان کرمان پا به پهنه وجود گذاشت و با جهد و اجتهاد در عرصه علم و ادب و تاریخ پای نهاد و در این عرصه‌ها ـ به خصوص تاریخ ـ به آموزگاری بی‌بدیل تبدیل شد

من دورترین خاطره منحصربه‌فرد را در سال‌های میانی دهه بیست از استاد باستانی‌پاریزی دارم. سخن از نادره مردی است که از جنوب شرق ایران، از خطه کرمان و سیرجان و پاریز برخاست و آثاری از خود به جای گذاشت که در نوع خود بی‌نظیر بود. سخن از استاد فقید دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی است که سجایای اخلاقی، موروثی و خانوادگی را با عشق و تلاش و سخت‌کوشی درآمیخت و از کتاب و طبیعت بسیار آموخت و با بیان شیرین و قلم سحّار خود برای نسل معاصر و آیندگان این مرز و بوم، میراثی نامیرا برجای نهاد. او فرزند یک روحانی روشن‌بین بود که در کوهستانی در منطقه سیرجان کرمان پا به پهنه وجود گذاشت و با جهد و اجتهاد در عرصه علم و ادب و تاریخ پای نهاد و در این عرصه‌ها ـ به خصوص تاریخ ـ به آموزگاری بی‌بدیل تبدیل شد. او نخستین مراحل آموزش و پرورش را تحت رعایت پدر گذراند و پس از طی دوران دبستان و دبیرستان در پاریز و سیرجان برای تکمیل تحصیلات خود به کرمان آمد و در دانش‌سرای مقدماتی به درس و بحث پرداخت و پس از انتقال به تهران و طی مدارج دانشگاهی و عضویت در نهادهای فرهنگی گوناگون علمی، تجربه بسیار آموخت و به حق آموزگار معاصران و نسل‌های پس از خود شد.

مرا از دورترین ایام آشنایی با این استاد بزرگوار خاطراتی است که کسی را در این خصوص مانند خود نمی‌یابم؛ حتی نزدیک‌ترین افراد خانواده، هم سن و سالان خود و نیز معاصران و استادان و شاگردان و همگنانش را. من در پیام به مجلس ختم آن مرحوم در مسجد جامع کرمان، از سال‌های میانی دهه بیست (۲۵ـ۲۶) یاد کرده بودم؛ نوجوانی پانزده شانزده ساله بودم که جوانی برومند برای ادامه تحصیل از سیرجان به کرمان آمد و در جوار منزل ما در محله معروف به «آبگوشتی‌ها» در کوچه حاج‌مهدی زهروتاب (زهتاب) واقع در ضلع غربی مسجد ملک کرمان که پدرم یکی از امامان جماعت آن مسجد بود، در منزل مرحوم حاج ابوطالب لاری که هم کاسب بود و هم با سیمای نیکو و صدای خوشی که داشت، مدیحه‌سرا و مرثیه‌سرای اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بود، منزل گزید.

من در آن سال‌ها، جوان ناشناسی را می‌دیدم که از کوچه ما گذر می‌کرد و بعدها از زبان خود او شنیدم که محمدابراهیم باستانی پاریزی بوده و در دانش‌سرای مقدماتی کرمان به ادامه تحصیل اشتغال داشته است. شادروان دکتر باستانی چندبار برای من از زمان همسایگی‌اش با ما خاطره‌ای آموزنده نقل کرد. او به خاطر داشت روزی در حالی که از کوچه می‌گذشت، می‌بیند مردی کلاهی با بار خربزه‌ای سوار بر الاغ بر درِ خانه ما ایستاده و مرد دیگری با عمامه و قبا، همسایگان و رهگذران را به تناول و یا بردن خربزه فرا می‌خواند به طوری که از خربزه‌های اهدایی، جز یکی یا نصفی برای خود او باقی نمی‌ماند. باستانی می‌گفت: مرد هدیه کننده خربزه‌ها شادروان خداداد پیلتن عموی زرتشتی شما بود که کار اصلی‌اش کشاورزی بود و در ضمن به دعانویسی و تخم‌مرغ‌نویسی برای هم‌کیشان زرتشتی و نیز مسلمانانی که به او عقیده داشته و مراجعه می‌کردند، نیز اشتغال داشت. اما مرد معمم توزیع‌کننده خربزه‌ها پدر شما مرحوم حاج میرزا عبدالحسین حجتی کرمانی بود که به سائقه خصلت بخشندگی مثال‌زدنی‌اش هرچه برای او می‌آوردند ـ من جمله هدایای برادر زرتشتی‌اش ـ را به دیگران می‌بخشید.

از این خاطره منحصر به فرد که بگذرم، به یاد می‌آورم چند سال بعد را که دکتر باستانی در کرمان به انتشار نشریه هفتگی هفت واد مبادرت ورزید که جز چند شماره توفیق انتشار نیافت و نیز نخستین اثر خواندنی او به نام پیغمبر دزدان در همین سال‌ها منتشر شد.

اکنون اجازه بفرمایید به شناخت بیش‌تری از شمایل مرحوم باستانی بپردازم ـ آن‌گونه که خود شناخته‌ام: نخست بگویم امثال دکتر باستانی پاریزی که در خاندان سنتی روحانی مذهبی و با خصلت‌های نیک ایرانی زاده شده و پرورش یافته و دارای تحصیلات جدید و آشنایی با دنیا و مسائل روز بودند، اکثراً با وجود دارا بودن اعتقادات اصولی محکم، اما متفاوت از اعتقادات عامه و حتی آموزش‌های رسمی علمای دینی می‌زیستند. اینان در مرح