پاورپوینت کامل فردوسی و رابطه معکوس حماسه و زبان ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فردوسی و رابطه معکوس حماسه و زبان ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فردوسی و رابطه معکوس حماسه و زبان ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فردوسی و رابطه معکوس حماسه و زبان ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

یکی از کارکردهای جالب شاهنامه این است که احتمالا برای نخستین بار در تاریخ، یک مجموعه حماسی در خدمت دانش زبانشناسی قرار می گیرد و این کاملا برعکس سنت های زبانشناسی جهان است.

رابطه معکوس حماسه و زبان

دانش زبانشناسی در جهان باستان، مدیون نگرانی های بشر از فراموش شدن حماسه های ادبی و دینی بوده است. به زبان دیگر، ملت های کهن، برای حفظ ادبیات حماسی یا باورهای دینی خود، دست به مطالعه زبانشناسی می زدند.

یکی از کارکردهای جالب شاهنامه این است که احتمالا برای نخستین بار در تاریخ، یک مجموعه حماسی در خدمت دانش زبانشناسی قرار می گیرد و این کاملا برعکس سنت های زبانشناسی جهان است.

رابطه معکوس حماسه و زبان

دانش زبانشناسی در جهان باستان، مدیون نگرانی های بشر از فراموش شدن حماسه های ادبی و دینی بوده است. به زبان دیگر، ملت های کهن، برای حفظ ادبیات حماسی یا باورهای دینی خود، دست به مطالعه زبانشناسی می زدند.

شاهنامه فردوسی از این نظر شایان اهمیت است که از حماسه های ادبی و دینی برای زنده نگاه داشتن یک زبان استفاده کرده است؛ یعنی رابطه سنتی زبانشناسی و اسطوره، در مورد شاهنامه کاملا معکوس است.

در زیر، به نمونه هایی از تاثیر سنت های زبانشناسی بر حفظ اسطوره های باستانی جهان، به طور خلاصه اشاره خواهیم کرد و سپس به اثر حماسه های شاهنامه بر حفظ زبان فارسی خواهیم پرداخت.

سنت زبانشناسی در بابل

قدمت کهنه ترین مدارک موجود درباره زبانشناسی که به خط میخی روی لوحه های گلی نوشته شده است، به چهار هزار سال پیش می رسد. در نخستین قرن های هزاره ی دوم پیش از میلاد، روش های دستوری در زبان بابلی پی ریزی شد که تا ۲۵۰۰ سال دوام آورد. متن های به جا مانده از اوایل این دوران، شامل فهرستی از واژگان زبان سومری و متن های مذهبی و حکومتی است.

«سومری» زبانی مستقل (بی هم خانواده) بود که کم کم داشت جای را خود به عنوان گویش غالب به زبان آکدی می داد. با این حال، زبان سومری، همچنان یک زبان فاخر به شمار می رفت و در امور مذهبی و حکومتی به کار گرفته می شد. بنابراین، سومری باید به عنوان یک زبان خارجی آموزش داده می شد و برای این کار، زبان دانان داده هایی از این زبان را می نوشتند.

با گذر چند قرن، این متن ها شکل کامل تری به خود گرفت و هر واژه با ترجمه ی آکدی اش ثبت شد. بالاخره در متن های تازه تر، فهرست ها نه تنها شامل تک واژه ها، بلکه شامل شکل های گوناگون واژه ها نیز می شد. برای مثال، یک متن ۲۲۷ شکل متفاوت فعل

gar

به معنای «گذاشتن» را ثبت کرده است.

سنت هندو

ریشه های سنت زبانشناسی هندو به یکهزار سال پیش از میلاد باز می گردد. تغییراتی که در زبان سانسکریت در شرف رخ دادن بود، مهمترین دلیل شکل گیری این سنت به شمار می رود. در این سال ها، سانسکریت زبانی مقدس و ویژه ی آیین های مذهبی بود و ثبت این زبان باستانی، به منظور حفظ آن و تداوم آیین های مذهبی، از جمله خواندن سرودهای «ودا» انجام می شد.

پانینی (حدود ۵۰۰ پیش از میلاد) معروف ترین دستورنویس مکتب هندو بوده است. کتاب دستور وی، شامل آواشناسی و تکواژشناسی می شد. وی در آواشناسی حتی به واج شناسی نیز پرداخته و تفاوت تلفظ واژگان به صورت جداگانه و در بافت جمله را مورد بررسی قرار داده است. قوانین واژه سازی، بخش عمده ای از کتاب دستور پانینی را شامل می شود.

سنت زبانشناسی هندو، بسیار پیشرفته تر و کامل تر از شاخه های این علم در اروپای کهن بود و تا قرن ها این پیشتازی خود را حفظ کرد.

سنت یونانی

سنت زبانشناسی یونانی، اندکی پس از سنت هندو به وجود آمد و دراینجا نیز دگرگونی های زبان که رزمنامه های «هومر» را نیازمند توضیح و تفسیر می کرد، مهمترین عامل شکل گیری مطالعات زبانشناسی بود. یونانیان بر پایه ی سنت قدیمی خود، زبان را از منظر فلسفه نیز بررسی کردند؛ بدین ترتیب، افزون بر اجزاء سخن، به این موضوع هم پرداختند که ریشه زبان چیست، ارتباط میان زبان و تفکر چگونه است و آیا ارتباط میان شکل (

form

) و معنا در زبان، امری طبیعی است و یا قراردادی.

اختراع خط اوستایی

اوستا کتاب مقدس زرتشتیان است که کهن ترین بخش آن به نام گات ها احتمالا ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد، توسط خود زرتشت سروده شد و در دوره های بعد، مغان و پیروان او، بخش های دیگری را بدان افزودند. پیروان زرتشت، کتاب اوستا را به زبان مادری خود (اوستایی) حفظ و به نسل های بعد منتقل می کردند، اما با گذر زمان، زبان های فارسی میانه و پهلوی پارتی، جایگزین زبان های اوستایی و فارسی باستان شد. با از میان رفتن زبان اوستایی به عنوان زبانی زنده در ایران، ساسانیان نسبت به سرنوشت اوستا نگران شدند و تصمیم گرفتند آن را مکتوب کنند. بدین ترتیب، زبانشناسان ایرانی در زمانی بین قرن های سوم و چهارم پس از میلاد، یکی از کامل ترین و دقیق ترین خط های آوانگار در جهان باستان را ابداع کردند و کتاب اوستا را بر آن پایه، به رشته تحریر در آوردند. پس اختراع خط اوستایی نیز برای زنده نگاه داشتن اسطوره های زرتشتی انجام شد.

اختراع خط ارمنی

ارمنستان در تاریخ کهن، همواره استان خودمختار ایران بوده است. همین اشتراک سرزمین سبب شد که شمار انبوهی از واژگان پارسی وارد زبان ارمنی شود؛ تاجایی که زبانشناسان جهان تا اواخر قرن نوزدهم، زبان ارمنی را جزو خانواده زبان های ایرانی می انگاشتند.

از زمانی که تیرداد سوم، پادشاه ارمنستان، در سال ۳۰۱ میلادی، آیین مسیحیت را به عنوان دین رسمی ارمنستان اعلام کرد، این سرزمین، اهمیتی راهبردی برای ایران یافت؛ چراکه امپراتوری روم به بهانه ی هم کیشی به خاک ارمنستان چشم دوخته بود و ایران نیز قصد داشت این سرزمین را به طور کامل تصرف و حکومت آن را وابسته به مرکز کند.

هراس ارمنی ها از دو امپراتوری همجوار خود، سبب شد که به فکر نگارش و حفظ تاریخ و ادبیات خود بیفتند. بین سال های ۴۰۳ تا ۴۰۴ میلادی، فردی به نام مسروپ ماشتوتس (

Mesrop Mashtots

) خطی را برای نوشتن ادبیات، تاریخ و باورهای دینی ارمنی ها اختراع کرد. خطی که ارمنی ها امروز از آن استفاده می کنند نیز تا اندازه زیادی شبیه به خط ماشتوتس مقدس است.

احیای زبان فارسی به مدد اسطوره ها

اگرچه حفظ اسطوره ها و تاریخ کهن ایرانی، یکی از هدف های سرایش شاهنامه بود، اما چنانکه فردوسی خود نیز اشاره می کند، سی سال روی گردآوری اسطوره های ایرانی کار کرده است تا «عجم و زبان فارسی» را زنده کند.

فرهنگسازی و هماهنگ سازی اسطوره های کهن ملی با باورهای دینی و مذهبی، یکی از هنرهای فردوسی است. امروزه می دانیم که بسیاری از شاهانی که زیر عنوان دودمان های خیالی پیشدادیان و کیانیان در شاهنامه معرفی شده اند، در واقع، نیمه خدایان آریایی هستند که پیش از زرتشت وجود داشتند و برخی از آنها پس از مرگ زرتشت، دوباره به تدریج، به باور ایرانیان بازگشتند. جم، آبتین و پسرش فریدون، کاووس و منوچهر از آن جمله اند. نگارنده قصد ندارد فرضیه ادبی صادر کند و این کار در تخصص وی هم نیست؛ اما شاید تبدیل خدایان آریایی به شاه، عمدا و برای فرهنگسازی و جلوگیری از حساسیت های دینی، توسط فردوسی یا منابع وی، انجام شده باشد. اکنون می دانیم که کیومرث در اوستا نخستین انسان است و جایگاهی تقریبا معادل حضرت آدم (ع) دارد. اما شاهنامه، کیومرث را به عنوان نخستین پادشاه تاریخ معرفی می کند و همین روایت متفاوت شاهنامه، وارد فرهنگ و ادب ایرانی می شود.

ایرانیان در زمان فردوسی، اطلاعی از سلسله هخامنشی نداشتند و به همین دلیل، نامی از این دودمان در شاهنامه برده نشده است. اسکندر نیز پادشاهی نیمه ایرانی و در پایان دودمان کیانیان است که با کیقباد آغاز می شود. از اشکانیان به بعد، روایت شاهنامه کمابیش با تاریخ هماهنگ می گردد.

فردوسی، داستان های عاشقانه (زال و رودابه، بیژن و منیژه، گشتاسپ و کتایون) را نیز در میان حماسه ها و نبردها می آورد که همین، بر جاذبه های شاهنامه اش می افزاید.

فردوسی چگونه زبان فارسی را زنده کرد؟

شاهنامه فردوسی، چنانکه درهمین بخش نشان داده خواهد شد، اثری ژرف بر شکوفایی زبان فارسی داشته است؛ اما نگارش شاهنامه، خود بخشی از جنبشی فرهنگی و اجتماعی بود که از سال ها پیش در ایران آغاز شده بود و فردوسی نیز در بستر چنین جنبشی اقدام به سرودن شاهنامه کرد.

در ادامه، به روندی که پیش از فردوسی آغاز شد و سرانجام، به سرایش شاهنامه انجامید، اشاره می شود:

جنبش احیای زبان در حوزه دانش

پس از ورود اسلام به ایران، شهروندان ایرانی که از ستم شاهان اواخر دوره ساسانی و مغ های مذهبی به تنگ آمده بودند، جذب آزادی ها و حرمتی شدند که اسلام و قرآن برای همه اقوام و نژادها قائل بود. متاسفانه آنچه عرب ها رفتار می کردند، با چیزی که در قرآن و سیره ی پیامبر (ص) دیده می شد، هماهنگی نداشت.

در یکی دو قرن نخست پس از اشغال ایران، عرب های فاتح همان کاری را با ایرانیان کردند که با ملت های دیگر، مانند عراق، شام، مصر و… می کردند. آنان از هیچ کوششی برای نابودی فرهنگ و تمدن ملت های شکست خورده فروگذار نکردند و سوزاندن کتاب های ارزشمند فارسی میانه، تنها یکی از نمونه ها بود.

عرب ها سخنوران زبان رسمی ایران (فارسی) را با واژه ای تحقیرآمیز (اعجمی) خطاب می کردند.

از سوی دیگر، ایرانیان که هرگز در تاریخ امپراتوری های خود برده

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.