پاورپوینت کامل باستانی و دردی کهنه ۳۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل باستانی و دردی کهنه ۳۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل باستانی و دردی کهنه ۳۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل باستانی و دردی کهنه ۳۸ اسلاید در PowerPoint :
رحمت خداوند به روح و روان استاد باستانی پاریزی که نشان داد هم در حیات پربارش خواننده و دوستدار فراوان دارد، هم در ممات. دلیلش چاپهای مکرر کتابهای بسیارش است و سپس انبوه مشایعین و مجالس ختم و یادبودهای متوالی و مطالب متعددی که افراد گوناگون در فقدان آن اندیشمند نوشتهاند. در یکی از این جلسات که چندی پیش در دانشگاه تهران برگزار شد، تقدیمیهای از استاد خوانده شد که خطاب به دخترشان خانم دکتر حمیده باستانی نگاشته بودند و در آن بر دردی انگشت گذاشتهاند که سبب این قلماندازی شد:
رحمت خداوند به روح و روان استاد باستانی پاریزی که نشان داد هم در حیات پربارش خواننده و دوستدار فراوان دارد، هم در ممات. دلیلش چاپهای مکرر کتابهای بسیارش است و سپس انبوه مشایعین و مجالس ختم و یادبودهای متوالی و مطالب متعددی که افراد گوناگون در فقدان آن اندیشمند نوشتهاند. در یکی از این جلسات که چندی پیش در دانشگاه تهران برگزار شد، تقدیمیهای از استاد خوانده شد که خطاب به دخترشان خانم دکتر حمیده باستانی نگاشته بودند و در آن بر دردی انگشت گذاشتهاند که سبب این قلماندازی شد:
«به دخترم حمیده.
حمیده دخترم و دامادم بهرام باید قدر این کتاب را بدانند؛ زیرا در تمام دنیا بیش از دو سه نسخه از آن باقی نمانده؛ چه، سه چهار ماه پیش جمعی با یک دستگاه برش به چاپخانه آمدند و تمام چهار هزار نسخه را ریزریز و به قول خودشان ماکارونی کردند و رفتند، در حالی که در متن کتاب نه تنها مطلبی خلاف جمهوری اسلامی نبود، بلکه در جهت جمهوری هم بود و این کار تنها بر اثر نظر عنادآمیز یک بررس که گویا با من خلافی داشته است، صورت گرفت و خمیر شد.
گله من از جمهوری این است که سرنوشت یک کتاب و یک نویسنده را به دست یک تن سپردهاند که هیچ جا جوابگو نیست. عمر من شاید برای تجدید چاپ این کتاب تکافو نکند؛ ولی من مطمئنم که بعد از من این کتاب نیز مثل ۴۸ کتاب دیگرم تجدید چاپ خواهد شد و شاید در خارج هم چاپ شود. مأمورینِ مجبورین که در حکم صرصر خزانی هستند، دیر یا زود میروند و کتابها و مقالات که در حکم گلهای گلزار معرفت هستند، باقی میمانند.
کی گل ما زرد گردد از غم بیشبنمی؟
گلشن ما مرگ صد باد خزانی دیده است
تورنتو،
سپتامبر ۱۹۹۶/ شهریور ۱۳۷۵
باستانی پاریزی»
آنها که مرحوم دکتر باستانی را از نزدیک دیدهاند، گواهی میدهند که او مردی آرام، بردبار، عمیق، مردمدار و با ملاحظه بود. افزون بر دانش و خصایل ویژه کرمانیها، شکوه پیری هم در یکی دو دهه اخیر او را متحملتر و پرشکیبتر از پیش کرده بود. با این حال نمیتوان رنجیدگیاش را از لابلای سطور این تقدیمیه نادیده گرفت.
ماجرا این است که یکی از دهها کتاب استاد، یعنی «آفتابه زرین فرشتگان» در سال ۱۳۷۴ به تیغ یکی از بررسان وزارت ارشاد آن دوره گرفتار میشود و ۴۰۰۰ نسخه چندصد صفحهای (در کل شاید حدود یک میلیون برگ کاغذ، برابر با چند درخت؟) روانه وادی خاموشان میشود. البته پیشبینی استاد درست از آب درمیآید و در سال ۷۷ و بعد ۸۵ و چه بسا بعدتر همین کتاب اجازه نشر مییابد و آن باد خزانی را پشت سر میگذارد؛ اما چند سال دگر که باز «باد بینیازی خداوند میوزد»، کتاب چند چاپه دیگر ایشان به همان بلا مبتلا میشود و از استاد خواسته میشود که چند سطر یا صفحه و عکس را حذف کند و ایشان در جواب به این مضمون مینویسد که این کتاب پیشتر هم منتشر شده و من میخواهم آخر عمری این کتاب به همین صورت چاپ شود و آخر سر این بیت را میآورد که:
چه حاجت است که بدنام خون ما گردی؟
زمانهای و سپهری و روزگاری هست
و از قضا باز همان کتاب چاپ شد و آب از آب هم تکان نخورد و آن خوشفرجام، بدنام چنین خونی نشد! اما آیا همه نویسندگان و ناشرانی که در این سالها صابون ارشاد به تنشان خورده، بخت آن را داشتهاند که پوستشان به سلامت از دباغخانه بهارستان بگذرد؟ نه! و این «داستانی است پر آبِ چشم» که دل نویسندگان و مترجمان و ناشران و خوانندگان بسیاری را از وزارتخانهای که عهدهدار نشر فرهنگ است، به خشم آورده و بلکه خون کرده است.
موضوع این نیست که ممیزی و بررسی کتاب بیهوده است و باید حذف شود؛ نه، در نگاهی واقعبینانه، کتاب به عنوان یک کالای فرهنگی همچون هر «کالا»ی دیگری باید واجد حدی از «استاندارد» باشد تا اجازه نشر و پخش بیابد. اما این استاندارد یا معیار و میزان، باید چهارچوبهای مشخص، پذیرفتنی و معقولی داشته باشد که روح جمعی مردم و وجدان عمومی جامعه درستش بداند و بدان تن دهد.
تعیینکننده این چارچوبها باید هنجارهای ملی، دینی و عرفی جامعه باشد، نه سلیقه افراد و جریانها و حتی دولتها. همین چند سال پیش نویسنده محترمی کتابی در باره آلمان هیتلری نوشته بود و آن جامعه را نقد و بررسی کرده بود. وقتی کتاب پس از مدتها از دست بررسها بیرون آمد، دستورالعملی ضمیمهاش بود حاوی «حذفها» و «افزودنها» (و این دومی نوبر همان پاکدستهای مهرورز بود) که اعمال آنها محتوای کتاب را به کلی دگرگون میکرد که برخلاف مراد نویسنده بود و طبیعتاً حاضر نمیشد آنها را به کار ببندد. آیا کار بررس باید به اینجا برسد؟
تردیدی نیست که هیچ دولت قدرتمند و باثباتی با دستاویز آزادی عمومی و به ویژه آزادی بیان نمیگذارد هر کتاب و مطلبی چاپ و نشر بشود؛ همچنان که نمیگذارد هر کس هر گونه که خواست، رفتار کند. اصلاً زندگی جمعی چنین اجازهای نمیدهد و لازمه این نحوه زیستن، تحدید آزادیهاست؛ اما اولا ضوابطی باید در کار باشد و ثانیاً این ضوابط باید معقول، پذیرفتنی و فراگیر باشد، نه اینکه موجبات دلزدگی و گریز و حتی ریشخند را فراهم سازد.
مایه تعجب و تأسف است که گاه از سویی «دهانت را میبویند که مبادا گفته باشی دوستت دارم» و از سوی دیگر در همان زمان شرمآورترین خاطرات مجوز نشر مییابد، یا مسلمترین وجوه منافع ملی خدشهدار میشود. در همان دورههای کذایی چقدر کتاب چاپ شد که تحریف مسلمات تاریخی کشور بود و باد بر بیرق بیگانگان میوزاند و شگفتا که در برخی موارد هویت نویسندگان نیز چنان شناختهشده بود که جای تردیدی در بدخواهی و هدایت از آن سوی مرزه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 