پاورپوینت کامل سعدی و سروانتس،دو شهسوار سخن ۲۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سعدی و سروانتس،دو شهسوار سخن ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سعدی و سروانتس،دو شهسوار سخن ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سعدی و سروانتس،دو شهسوار سخن ۲۹ اسلاید در PowerPoint :
در اولین ماجرا که باید با کشتی سفر کند، ملاح بیمروت با دیدن کیسه خالی او به کشتی راهش نمیدهد؛ اما جوان به زور بازو ملاح و دوست ملاح را فرومیکوبد و به کشتی مینشیند. ملاح هم با دامی که برای جوان سادهلوح میگسترد، او را میان دریا رها میکند. جوان با جانکندنی طاقتفرسا خود را به خشکی میکشاند و با خوردن برگ درختان و بیخ گیاهان خود را تشنه به چاه آبی میرساند؛ اما برای رفع تشنگی باید پشیزی بپردازد. جوان پشیزی ندارد، ناچار تنی چند را فرومیکوبد. مردان جمع میشوند و چندان میزنندش که مجروح به گوشهای میافتد.
در اولین ماجرا که باید با کشتی سفر کند، ملاح بیمروت با دیدن کیسه خالی او به کشتی راهش نمیدهد؛ اما جوان به زور بازو ملاح و دوست ملاح را فرومیکوبد و به کشتی مینشیند. ملاح هم با دامی که برای جوان سادهلوح میگسترد، او را میان دریا رها میکند. جوان با جانکندنی طاقتفرسا خود را به خشکی میکشاند و با خوردن برگ درختان و بیخ گیاهان خود را تشنه به چاه آبی میرساند؛ اما برای رفع تشنگی باید پشیزی بپردازد. جوان پشیزی ندارد، ناچار تنی چند را فرومیکوبد. مردان جمع میشوند و چندان میزنندش که مجروح به گوشهای میافتد.
در ماجرای سوم و آخرین ماجرا همراه کاروانی میشود، بدین وعده که کاروان را از گذرگاه دزدان سالم بگذراند. کاروانیان به زور و بازوی او دلگرم میشوند و غذایی برایش مهیا میکنند. جوان پس از روزها گرسنگی و تشنگی، دلی از عزا درمیآورد و از خستگی به خوابی عمیق فرومیرود؛ اما پیرمردی جهاندیده در آن کاروان میگوید: «ای یاران، من از این بدرقه شما اندیشناکم نه چندان که از دزدان!»و با این پیشبینی که: «چه دانید اگر این هم از جمله دزدان است که به عیاری در میان ما تعبیه شده» خلاصه کاروانیان «جوان را خفته بگذاشتند. آنگه خبر یافت که آفتابش به سر تافت… بیچاره بسی بگردید و ره به جایی نبرد؛ تشنه و بینوا روی بر خاک و دل بر هلاک نهاد.»
داستان در اینجا با سر رسیدن پادشاهزادهای از لشکر دورافتاده و با شنیدن داستان جوان که «صورت ظاهرش پاکیزه» و «صورت حالش پریشان» بود، به سلامت به پایان میرسد تا به پدر بپیوندد و به آخرین نصیحت او که «چنین اتفاق نادر افتد و بر نادر حکم نتوان کرد»، گوش بسپارد.
در این داستان کوتاه هم مردی مانند دنکیشوت، با خیالات واهی و در طلب چیزی و برآوردن نیازی، بیتوجه به نصیحت خیرخواهان به سفر میرود و سادهدلی و بیتجربگی، او را با انواع ناکامیها روبرو میکند و در نهایت به اشتباه خود پی میبرد و به خانه و زندگی خود بازمیگردد. این شبیهترین حکایتی است که در طرحی بسیار کلی با رمان دنکیشوت در آثار سعدی میتوان یافت. از این طرح کلی که بگذریم، شباهت دیگری میان این دو نمیتوان یافت. بر این مبنا بسیاری از حکایتهای کوتاهتر سعدی در گلستان و بوستان همین مضمون را دارند بدون آنکه در آنها حتی از سفری ذکر شده باشد. حتی بیتی چون:
هر که بیهوده گردن افرازد خویشن را به گردن اندازد
خلاصه همین طرح کلی از این دو داستان است؛ اما انصاف را داستان دنکیشوت اثری است ورای این شباهتها. بنابراین بهتر است از این گونه شباهتیابیهای بیفایده بگذریم و ببینیم رشته محکمتری میتوان یافت که این دو نویسنده را به هم پیوند دهد.
در تقابل با سنت
هنرمندان بزرگ و اصیل در تقابل با سنت و وضع موجود هنر خود عصیان میکنند و تحولی تازه پدید میآورند. هنرمندان دیگر یا ادامهدهندگان راستین نظم تازهاند، یا به کمال رسانندگان آن. ما در اینجا با مقلدان نظم جاافتاده کهن کاری نداریم. اینان مزد خود را با فراموش شدن و بیخواننده ماندن آثارشان دریافت میکنند. به بیان رساتر تاریخ مزدشان را کف دستشان مینهد.
در مورد سروانتس این موضعگیری در برابر و تقابل با ادبیات زمانه خود به خوبی آشکار است. سروانتس نه تنها به سنت صد ساله رمانس و خیالبافیهای ستایندگان شوالیهگری درمیافتد، بلکه چنانکه شرح دادیم شگرد چگونگی تدوین این آثار و روشهای عامهفریب مقدمهنویسی بر آنها برمیشمارد و راز فضلهای دروغین نویسندگان آنها را از مزین کردن کتابهای خود به جملهها و ضربالمثلهای لاتین و تحشیهها و تعلیقها و فهرست نام بزرگانی که ربطی هم به افسانههاشان ندارد، برملا میکند. البته این کار را یک منتقد ادبی با صلاحیت هم میتوانست کرد؛ اما چنان نوشتههای انتقادی کجا و این طنز کوبنده ویرانگر هنرمندانه سروانتس کجا؟ به خصوص که برخلاف رمانسنویسان فضلفروش لفاظ، سروانتس زبانی راحت و مردمپسند را به کار می
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 